351K
من برائتیام از همه جهان سَرَمو
من برا علی تو نجف میدم رگمو
پدرم علیه، من با عکسِ تمثالش
تا ابد میسوزونم سنی بی پدرو
به یاد چادر خاکی،بقیع امروز خاکی شد
و حالا زائرش جز مادر قامت کمانی نیست...
چقدر_غم_داره_این_خاک_بقیع_مهدی_رعنایی.mp3
10.29M
یه گوشه کنار توی صحنش نشستم
تو خیالم...
به ضریحش چقدر دخیل بستم
تو خیالم...
توی ازدحام بهش میرسه دستم
تو خیالم...
ولی فقط خواب و خیاله...
حتیاگه
نقطهبهنقطهاینعالمرابگردم
بازهمبرایمن
آرامشتنهایکجامعنامیشود ؛
فارغمیشموتنهاشمارامیخوانم
ابیعبداللهاینروزهاسَخت
برایگوشهبهگوشهحرمدلتنگم💔 -
مَاییموخِیالیَاراینگُوشهیدِل
ایعَلتویرانگیام،خَانهاتآبادحُسین...
مرا به لطف و وفا صید کردهای چه کنم؟
به غیر آنکه بمیرم به گوشهی دامت...
جانم دوباره بیدل و بیاختیار شد
دستی شراب و دستِ دگر زلفِ یار شد
نوبت به گفتن از شه دلدل سوار شد
در خود هزار مرتبه تکرار میشوم
رسوای کویِ برزن و بازار میشوم
یک شب که استخوان ندهی هار میشوم
شاعر اگر نشد سگ دربار میشوم
من علی میکِشَم از عرش مَلَک میآید
تا که از رویِ لبم نام تو را بو بِکِشَد...