🔘خطاهای شناختی
▪️وقتی از کودکی همیشه یک عینک رنگی بر چشم بگذاریم در واقع همه دنیا را با همان رنگ خواهیم دید. عینکهای ما در واقع قوانین و فرضهایی هستند که از کودکی برای مواجه با دنیا آموختهایم و با وجود اینکه با تجربهتر میشویم و شرایط تغییر میکند اما افکار و عقایدمان بدون تغییر باقی میماند.
۱-ذهن خوانی
بدون شواهد و مدارک کافی فکر میکنید و میدانید که دیگران به چه چیزی فکر میکنند
«جواب سلامم رو نداد پس حتما داره خودشو واسه من میگیره بهم سلام نکرد حتما از من دلخوره و اینجوری میخواد بهم بفهمونه»
۲-پیش گویی
پیش بینی میکنید که حوادث آینده اتفاقات بدی خواهند بود یا اینکه خطرات زیادی شما رو تهدید میکنند.
«در امتحان شکست می خورم یا کاری گیر من نخواهد اومد آبروم میره؛»
«از عهده این کار بر نمیام»
«میدونم برم باشگاه هم به اون اندامی که میخوام نمیرسم»
۳-فاجعه سازی
معتقدید هر اتفاقی که افتاده یا خواهد افتاد به شدت افتضاح، ناخوشایند و غیر قابل تحمل است.
«افتضاح میشه اگه دانشگاه قبول نشم»
۴- برچسب زدن
به خود یا دیگران صفات کلی و منفى رو نسبت میدهید.
«من آدم بدبختی هستم" یا "من" آدم بی ارزشی هستم»
۵-نادیده گرفتن جنبه های مثبت
براین باور هستید که کارهای مثبت خود یا دیگران پیش پا افتاده و ناچیز هستند و هر کسی توان انجام آنهارا دارد.
«این کار از عهده همه بر میاد»
«قبول شدن در کنکور که کار مهمی نیست»
۶-فیلتر منفی
تقریبا همیشه جنبههای منفی را میبینید و به جنبههای مثبت توجه نمیکنید.
«تحت تاثیر یک حادثه ی منفی همه واقعیت ها رو تار می بینید»
«به جزئی از یک حادثه منفی توجه میکنید و بقیه رو فراموش میکنید»
۷-تعميم افراطی و مبالغه آمیز
بر اساس یک تجربه، الگوهای کلی منفی را نتیجه گیری میکنید.
«این اتفاق همیشه برای من میفته»
«در همه کارها شکست میخورم»
«فلانی همیشه همینطوره»
۸-تفکر دو قطبی (همه و هیچ) سياه و سفيد
به اتفاقات و انسانهای اطراف با دید همه یا هیچ نگاه میکنید. هر چیزی کمتر از کامل یک شکست بی چون و چراست.
«همه منو طرد میکنن»
«همه وقتم تلف شد»
«زنی که رژیم لاغری گرفته بود، بعد از خوردن یک قاشق بستنی :گفت برنامه لاغریم دود شد و رفت هوا»
🎖 @Dafoosmedia
|دافوس مدیا
11.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰نماهنگ | تو را است معجزه در کف... عصا بیفکن!
▪نسخه تصویری - سرودهی حضرت آیتالله خامنهای که در آستانهی عملیات وعده صادق علیه رژیم صهیونیستی، یک بیت از آن در جلسهای توسط ایشان خوانده شد.
▪تصاویر کمتر دیده شده از قرائت دعای توسل قبل از عملیات تا نوشتن نام شهدای اخیر سفارت ایران در دمشق روی موشکهایی که به سرزمینهای اشغالی رژیم صهیونیستی اصابت کرد.
🎖 @Dafoosmedia | دافوس مدیا
🔘خطاهای شناختی (قسمت دوم)
وقتی از کودکی همیشه یک عینک رنگی بر چشم بگذاریم در واقع همه دنیا را با همان رنگ خواهیم دید. عینکهای ما در واقع قوانین و فرضهایی هستند که از کودکی برای مواجه با دنیا آموختهایم و با وجود اینکه با تجربهتر میشویم و شرایط تغییر میکند اما افکار و عقایدمان بدون تغییر باقی میماند.
۹-باید اندیشی
شما انتظار دارید که اوضاع همانطور که شما میخواهید و انتظار دارید پیش برود
«باید کارم رو بی نقص انجام بدم»
«باید فلانی همیشه با من خوب رفتار کنه»
۱۰-شخصی سازی
علت بروز حوادث منفی را به شکل افراطی به خودتان نسبت میدهید و سهم دیگران را در بروز مشکل نادیده میگیرید. خودتان را بیجهت مسئول حادثهای قلمداد میکنید که به هیچ وجه امکان کنترلش را نداشتید.
«وقتی زنی از معلم پسرش شنید که فرزندش در مدرسه خوب درس نمیخونه با خودش گفت این نشون میده که من مادر بدی هستم»
۱۱-سرزنش گری
دیگران را علت مشکلات و احساسات منفی خود میدانید و از طرفی مسئولیت تغییر رفتار خود ا نیز فراموش میکنید
«دیگران باعث عصبانیت من میشن»
«والدینم باعث و بانی همه مشکلات من هستن»
۱۲-مقایسه های ناعادلانه
حوادث و اتفاقات را طبق معیارهای ناعادلانه تفسیر میکنید. خودتان را با کسانی مقایسه میکنید که در وجوهی از شما برتر هستند و به این نتیجه میرسید که آدم حقیری هستید.
«او خیلی موفق تر از منه»
«شاگرد اول کلاس در امتحان خیلی بهتر از من عمل کرد. پس بهتر از منه»
«همسن و سالهای من به چیزهایی رسیدن که من اصلا
نرسیدم. پس من شکست خورده هستم»
۱۳-تاسف گرایی
به جای این که در حال حاضر به دنبال راهحلی منطقی و استوار باشید، بیشتر به این مسئله فکر میکنید که ای کاش در گذشته بهتر عمل میکردید.
«اگر تلاش کرده بودم شغل بهتری پیدا می کردم»
«ای کاش این حرف رو نمی زدم»
۱۴-چی میشه اگه…
دائما این پرسش در ذهن شما وجود دارد و از خود میپرسید اگر فلان اتفاق رخ دهد چه میشود؟ و با هیچ جوابی راضی نخواهید شد
«حرف شما درسته اما چی میشه اگر مضطرب بشم؟»
«چی میشه اگه نفسم در سینه حبس بشه؟»
۱۵-استدلال احساسی
از احساسات خودتان صرفا برای تفسیر واقعیت استفاده میکنید و گمان میکنید که احساسات منفی شما لزوما منعکس کننده واقعیت ها هستند
«چون دلم شور میزنه پس اتفاق ناگواری میفته»
۱۶-نادیده گرفتن شواهد متناقض
شواهد با استدلالهایی که با فکرتان همخوانی ندارند را رد میکنید.
«هیچ کس منو دوست نداره
(با اینکه روز قبل واسش هدیه گرفتن)»
۱۷-قضاوت گری
به جای اینکه خودتان، دیگران و حوادث پیرامون را بپذیرید و درک کنید، اغلب آنها را رو در قالب ارزیابی های سیاه و سفید نگاه میکنید. دائما خودت و دیگران را طبق یکسری از معیارهای دلخواه ارزیابی میکنید و نتیجه میگیرید که خود یا دیگران پایینتر از حدی هستید که باید باشید.
«من اگر جای اون بودم محال ممکن فلان کار رو انجام بدم»
🎖 @Dafoosmedia | دافوس مدیا
🔰۶ نوع از الگوهای فکری که فرمانده باید از آنها پرهیز کند:
۱-تفکر همه یا هیچ (All or Nothing thinking)
تفکر سیاه و سفید یا به تعبیر دیگر تفکر صفر و یک به این معنی که هر چیزی یا عالی است یا خیلی بد
برای مثال اگر در این مسابقه نتیجه عالی کسب نشود پس سایر نتایج بیارزش است.
۲-تعمیم افراطی (Overgeneralization)
بعضی فرماندهان دائما در حال الگوسازی و تعمیم کلی از روی یک مثال یا اتفاق بد هستند،
برای مثال آنها گمان میکنند که اگر یکی از نیروهای تحت فرمان آنها کاری را به اشتباه انجام داد ممکن است همیشه در موقعیتهای مهم خرابکاری کند.
۳-شخصی کردن و به خود گرفتن (Personalization)
به عنوان یک فرمانده دانستن این موضوع بسیاری حیاتی است که سرزنش کردن خود به خاطر اتفاقی که در کنترل فرد نبوده فقط آنها را دچار مشکلات بیشتر خواهد کرد.
به عنوان مثال در زندگی شخصی اگر فرزندم نمره بدی در امتحان کسب کرده پس مقصر این اتفاق من هستم.
۴-بایدها(Must or Should statement)
یک فرمانده زبده همیشه میکوشد تا با عدم تعیین باید و نبایدهای غیرواقعی برای خود و دیگران ایجاد اضطرار و مشکل نکند.
برای مثال همه نیروها باید هر روز و در هر حالی حتماً ورزش کنند.
۵-بزرگنمایی و کوچک پنداری(Magnification & Minimization)
ملاک فرماندهان در روابط با کارکنان باید خوش بینی باشد؛ فاجعه سازی از اتفاقات بد و کوچک دیدن اتفاقات خوب نمونهای است که موجب کاهش بازدهی نیروها میشود.
به عنوان مثال اگر کاری از امور محول شده کوچکترین نقصی داشته باشد، حتما باعث توبیخ از طرف فرماندهان رده بالا خواهد شد.
۶-استدلال عاطفی(Emotional Reasoning)
یک فرمانده باید بکوشد تا از باور کردن و پذیرفتن احساسات شخصی به عنوان حقیقت جلوگیری کند.
به عنوان مثال فرماندهی را در نظر بگیرید که با فردی تازه رو به رو شده و احساس خوبی از او دریافت نمیکند، پس گمان میکند که او حتما فرد مفیدی برای یگان نخواهد بود.
🎖 @Dafoosmedia | دافوس مدیا
12.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 گزارش تحلیلی شبکه تلویزیون اردنی عراقی التغییر در خصوص رزمایش ارتش که دیده نشد.
این گزارش ادعا میکند ارتش ایران برای هدف قرار دادن بندر ایلات اسرائیل در دریای سرخ به عنوان اقدام مقابلهای این رزمایش را چراغ خاموش اجرا کرده است.
🎖 @Dafoosmedia | دافوس مدیا
#اطلاع_نگاشت | چگونه شنونده بهتری باشیم؟
▫️در تعاملات روزمره کاری، خانوادگی و اجتماعی ما همواره نحوه «شنوندگی»، تعیینکننده نیمی از کیفیت یک ارتباط دوطرفه است. در واقع همانقدر که گوینده با نحوه بیان موضوعات، برای انتقال پیام تلاش میکند، نحوه شنوندگی هم در این انتقال کامل و دقیق پیام تاثیر دارد.
▫️در مدل ارائه شده، کیفیت شنوندگی با دو شاخص تلاش و همدلی سطحبندی شده و پنج سطح از یک شنوندکی خوب تعریف شده است.
🎖 @Dafoosmedia | دافوس مدیا
▪️چرا نظم و انضباط از انگیزه داشتن مهمتر است؟
واقعیت این است اگرچه داشتن انگیزه برای پیشرفت بسیار مفید است اما باید بدانیم احساس انگیزه همیشگی نیست و معیار کسب موفقیت همراه داشتن نظم و انضباط است
▪️انگیزه (Motivation) چیست؟
انگیزه ناشی از میل ذاتی انسان برای موفق شدن و رسیدن به چیزی است. اما هر چقدر هم که چیزی را بخواهید، انگیزه همیشگی نیست بلکه انگیزه یک اثر موقتی است که توسط مغز ایجاد میشود تا شما را در جهت درست پیش ببرد.
▪️نظم و انضباط (Discipline) چیست؟
نظم و انضباط یعنی فرد وظیفه خود را شناخته و به آن درست عمل کند. انضباط خیلی مهم تر از انگیزه است و هیچ گاه نباید فقط به انگیزه تکیه کرد.
▪️عدم وجود نظم و انضباط چه پیامدهایی همراه دارد؟👇🏼
۱-تصمیم گیری ضعیف
ما هر روز در حال تصمیم گیری هستیم و این تصمیمها آینده ما را شکل میدهند. بدون انضباط نمیتوانیم تصمیمهای خود را کنترل کنیم، بلکه تحت کنترل احساسات خودمان قرار میگیریم که منجر به تصمیمگیری ضعیف میشود.
۲-عادت های متناقص و ناپایدار
برای ایجاد یک عادت بد نیاز به کار خاصی نیست. اما ساختن عادتهای خوب نیازمند نظم و انضباط است. اگر نظم و انضباط را در خودمان پرورش ندهیم همیشه قربانی عادات بد خود خواهیم شد و موفقیت ما هرگز از عادتهای ما فراتر نمیرود.
۳-انگیزه غیر قابل اعتماد
انگیزه میآید و میرود. اگر فقط به انگیزه تکیه کنیم کنترل زندگی خود را نداریم. اگر فقط در روزهایی که انگیزه داریم کار کنیم به موفقیت زیادی نمیرسیم. موفقیت، زمانی که انگیزه داریم اتفاق نمیافتد، بلکه زمانی اتفاق میافتد که انگیزه نداریم.
۴-کارهای به تعویق افتاده
نظم و انضباط باعث میشود برای انجام کار به انگیزه و حالتهای روحی خود اتکا نکنیم. به همین دلیل اگر نظم و انضباط نداشته باشیم انجام کارهای خود را به تعویق میاندازیم؛ زیرا منتظر انگیزه و شرایط مناسب برای شروع کار هستیم.
🎖 @
Dafoosmedia| دافوس مدیا
📙میزبان شما خواهیم بود در سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
▫️زمان: ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
▪️مکان: شبستان اصلی، درب ۵۲، راهروی ۱۶، غرفه یک
🎖 @Dafoosmedia | دافوس مدیا