eitaa logo
یه ده هشتادی ساده
8 دنبال‌کننده
47 عکس
31 ویدیو
0 فایل
ادمین در حال جویدن خرخره اسرائیل است . لطفا بعدا پیغام بگذارید کانالمون توی ویراستی: https://virasty.com/MoonyCold
مشاهده در ایتا
دانلود
ولی آتش بس کار درستی نبود. اونم وقتی که طرف مقابل جنگ هیچ وقت بر آتش بس تو هیچ جنگی متعهد نبوده. همه دعا کنید برای سلامتی رهبر که تا الان همین دعا ها باعث شده پیروز این نبرد باشیم... ناراحت نباشید از اینکه چه اتفاقی ممکنه بی افته چون
مرا دشمن به قصد کُشت می‌زد به جسم کوچک من مُشت می‌زد هرآن گه پایم از ره خسته می‌شد مرا با نیزه‌ای از پُشت می‌زد توئی ماه من و من چون ستاره غمم گشته پدرجان بی‌شماره اگر روی کبودم را تو دیدی مکن دیگر نظر بر گوش پاره بیا بشنو پدرجان صحبتم را غم تو بُرده از کف طاقتم را دو چشم خویش را یک لحظه وا کن ببین سیلی چه کرده صورتم را (سید هاشم وفایی) (س) 😭
بر نیزه‌ها از دور می‌دیدم سرت را بابا! تو هم دیدی دو چشم دخترت را؟ چشمانم از داغ تو شد باغ شقایق در خون‌ رها وقتی که دیدم پیکرت را ای کاش جای آن همه شمشیر و نیزه یک بار می‌شد من ببوسم حنجرت را بابا تو که گفتی به ما از گوشواره همراه خود بردی چرا انگشترت را با ضرب سیلی تا که افتادم ز ناقه دیدم کبودی‌های چشم مادرت را یک روز بودم یاس باغ آرزویت حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را... شاعر:یوسف رحیمی (س)
زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی باشد ای رأس حنا بسته تو بابا مثلاً… …مثلاً خانه مان شهر مدینه است هنوز و تو برگشته ای از مسجد و حالا مثلاً… …کار من چیست ؟ نشستن به روی زانوی تو… کار تو چیست ؟ بگو …شانه به موها مثلاً… یا بیا مثل همان قصه که آن شب گفتی تو نبی باشی و من ، ام ابیها مثلاً جسم نیلی مرا حال ، تو تحویل بگیر مثل آن شب که نبی فاطمه اش را مثلاً... شاعر:محمد علی کردی (س)
شمع ها می سوزد و زخمی ترین پروانه ام عطر نان تازه دارد غنچه ی پیمانه ام شانه های کوچکم از بس که می لرزد دگر عمه زینب سر نمیذارد به روی شانه ام حال که برگشته ای بابا به دختر ها بگو من عروسک داشتم روزی میان خانه ام "با"با" بابا زبان من نمی چرخد ببین بهر هر کاری؛دگر محتاج تازیانه ام دختر زهرایم و دیدی که آخر شام را نیمه شب آتش زدم با نعره ی مردانه ام راستی اصلا تو معنای کنیزی را بگو حرمله با خنده می گفت ای کنیز خانه ام من کبوتر بچه ای بودم پر و بالم شکست جان زهرا زود برگردان مرا به لانه ام آه یادم رفته اصلا ساکن نیزه شدی آه یادم رفته دیگر ساکن ویرانه ام گیسوانم سوختند و توی همه بسته شده اند من که می دانم همه از دست من خسته شده اند شاعر:علی حسنی (س)
من از این بازی دنیا گله دارم بابا دل خون از سفر و فاصله دارم بابا جای خلخال در این راه پر از شمر و سنان دور پاهام چرا سلسله دارم بابا من که با پای پیاده ندویدم هرگز زیر پایم چقدر آبله دارم بابا چشمت از خرمن موهام اگر کرده سوال دوسه تا سوخته گیسو بله دارم بابا محرمی نیست در این بادیه جز عمه و من ترس از بی کسی قافله دارم بابا با یتیمی من این حرمله شوخی کرده من چه مقدار مگر حوصله دارم بابا عمه ام نیز شبی رو به نجف کرده و گفت من دلی سوخته از حرمله دارم بابا شاعر: امیر عظیمی (س)
3.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایران پسرانش را فدا کرد تا دخترانش را اینگونه تقدیم نکند....
کانال خبری بیداری ملت: مجلس عزای امام حسین(علیه السلام) پذیرای همه نوع افکار است،اما نه همه نوع ابزار شراب خوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار آن سگ‌باز و میمون‌باز هم می‌توانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون ▪️طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است، می‌تواند به مجلس امام حسین بیاید، اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با و با یعنی با سر لخت و یا تن لخت یا پوشش نامناسب وارد شود. ❌ پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند. ✅بله دستگاه امام حسین بزرگ است ‌و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قائده و قانون دارد، احترام دارد. ▪️همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچ‌کس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بی‌حرمتی کند. ▪️ هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند. 🌿 مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند. (س)
یه ده هشتادی ساده
کانال خبری بیداری ملت: مجلس عزای امام حسین(علیه السلام) پذیرای همه نوع افکار است،اما نه همه نوع ابز
میخوام قضیه ای از داستان کربلا رو نقل کنم. امام حسین(ع) بعد از اینکه بیعت با یزید لعنت الله رو نپذیرفتند، به مکه رفتند تا تحت فشار حکومت بنی امیه تن به ذلت ندهند، در مکه پس از اینکه کوفیان به امام حسین (ع) نامه های فراوان و فرستاده های مختلف فرستادند و ایشان را دعوت به نقل مکان از مکه به کوفه کردند تا با ورود امام حسین (ع) حاکم کوفه را بیرون کنند و حکومت شیعیان را به رهبری امام حسین (ع) برپا کنند. افراد مختلفی تلاش می‌کنند تا امام حسین (ع) را از تصمیم‌شان منصرف کنند و ایشان را قانع کنند تا در مکه بمانند. ایشان به چند دلیل نمی پذیرند. یکی از دلایل را در این نقل زیر می بینید: شبی که صبحش امام حسین (علیه‌السّلام) قصد داشت از مکه خارج شود، محمد حنفیه خدمت برادر رسید و عرض کرد: ‌ای برادر! اهل کوفه مردمی هستند که شما مکر و حیله ایشان را به پدر و برادر خود میدانی من می‌ترسم که حال شما نیز مانند گذشتگان گردد. اگر در مکه بمانی گرامی‌ترین فرد در آن خواهی بود. امام فرمود: «می‌ترسم که یزید مرا ترور کند و اول کسی باشم که با قتلش حرمت خانه خدا شکسته شود» خود امام به حفظ حرمت مکان مقدس این چنین معتقد بودند . پس بیایید از این به بعد بیشتر حرمت این ماه و این مجالس را نگه داریم🖤🙏🏻
رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آنکه خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم دلم قرار ندارد در این قفس باید کبوتر دل خود را به آسمان بدهم عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو من آمدم که حسن را نشانتان بدهم عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم سپر برای تو با سینه می شوم هیهات اگر به نیزه و شمشیرها امان بدهم مگر که زنده نباشم که در دل گودال اجازهء زدنت را به کوفیان بدهم من آمدم که شوم حائل تو با عمه مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم عمو ببین شده دستم ز پوست آویزان جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم صدای مرکب و نعل جدید می آید عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم فقط نصیب من و شیرخواره شد این فخر که روی سینۀ مولای خویش جان بدهم عزیز فاطمه انگشتر تو را ای کاش بگیرم و خودم آن را به ساربان بدهم برای آنکه جسارت به پیکرت نشود خودم لباس تنت را به این و آن بدهم (مهدی مقیمی)