6.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👌گره گشایی و حل مشکلات
با توسل به شهدا ❤️
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🌴کانال دلیران نخلستان 🌴
https://eitaa.com/Daliran_Naklstan
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین
#داستان_مریم
#بخش_سوم
#فصل_پنجم_قسمت۲
🍂حبیب سر تکان داد و گفت:
_ تو این وضعیت تو هم وقت گیر آوردی برای مسموم شدن؟ برگرد پیش بچهها. سعی کن گرایی که میدهم خوب اجرا کنی. جمشید سوار موتور شد. حبیب در دل یا علی گفت و از پلههای آهنی دودکش خودش را بالا کشید. به سختی و عرق ریزان بالا رسید.
🌿امیر خندان و سر حال منتظرش بود.
_شانس را میبینی حبیب؟
_خب بابا. بیا پشت دوربین!
هر دو چشم بر دوربین گذاشتند. آسمان در حال روشن شدن بود و رگهی طلایی خورشید بر نخلهای سرسبز میدرخشید. نسیم خنکی میوزید. حبیب با دقت به نخلستان خیره ماند. پرسید:
_هنوز که دست به کار نشدند؟
_ نه. کمی خواب ماندهاند. ان شاءالله که به خواب مرگ رفتهاند.
_غصه نخور. تا یک ساعت دیگر برای همیشه به خواب میروند!
🍃ناگهان صدای ته قبضه آمد و بعد دود سفیدی از میان نخلستان بالا آمد.
🍂حبیب فریاد کشید:
_زود باش امیر، ثبتش کن. ۱۲۸ ضرب در ۴۴...
🌿امیر سریع نشست و شروع به نوشتن کرد. حبیب داشت میشمرد.
_هزار و چهار، هزار و پنج، هزار و شش!
□
☘رضا گوشی را فشار داد:
_رضا بگوشم!
🍂صدای حبیب آمد:
_رضا جان سریع روی این گرا که میدهم بروید.
☘رضا تند تند آدرس را نوشت. بعد رو کرد به جمشید و گفت:
_ ۱۵۷۰، ۳۳، ۱۱_
بچهها به سرعت خمپارهها را آماده شلیک کردند.
_حبیب جان ما منتظر الله اکبر توییم!
_الله اکبر!
_خمینی رهبر!
با اشاره دست رضا، هشت گلولهی خمپاره به سوی دشمن شلیک شد!
مؤلف: #داود_امیریان
ادامه دارد...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین
#داستان_مریم
#بخش_سوم
#فصل_پنجم_قسمت۳
🍂حبیب با خوشحالی فریاد کشید:
_آفرین. رضا همینجا ثبتش کن. به نام شهیده #مریم_فرهانیان. آتش به اختیار برو یا علی! و حبیب میدید که چگونه خمپارهها برای دشمن یک جهنم واقعی درست کردهاند. با گلولهی چهاردهم بود که ناگهان انفجار عظیمی در نخلستان به وقوع پیوست و یک قارچ آتش به سوی آسمان بلند شد.
🍂حبیب کم مانده بود از خوشحالی گریه کند.
□
🌿حسین یک گلوله برداشت و صدایش لرزید.
_این به نیابت برادرم مهدی!
و گلوله خمپاره را تو لوله خمپاره انداز رها کرد.
🍀علی گلولهای دیگر را در لوله انداخت.
_به نیابت از خواهر سنیه سامری!
🌿حسین گلولهای دیگر برداشت.چشمانش جوشید:
و این هم به نیابت از خواهرم #مریم!
🍂صدای شادمان حبیب از بیسیم به گوش حسین رسید:
_الله اکبر. کارشان تمام شد. الله اکبر!
🌿حسین به سجده افتاد. در سجده شانههایش میلرزید. علی و رضا و جمشید و دیگران هم از خوشحالی گریه میکردند.
مؤلف: #داود_امیریان
پایان فصل پنجم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
❣بِسمِ رَبِّ الشُّهَداء وَ الصِّدیقین
#داستان_مریم
#بخش_سوم
#فصل_ششم_قسمت۱
🍀سنیه چشم باز کرد. چند لحظه از پنجرهی باز به آسمان آبی و تکه ابری که دوردستها بود خیره ماند. ناگهان از جا پرید. اما درد شدیدی در شکم و پاهای مجروحش پیچید. از شدت درد عرق بر صورتش نشست. نفس کشید. هنوز بوی #مریم میآمد. به گوشهی تخت خواب به جایی که لحظاتی قبل #مریم آن جا نشسته بود نگاه کرد. جای نشستن #مریم روی تشک گرد اتفاق افتاده بود. بغض سنیه همچون اناری رسیده ترکید.
🍃سه روز از جدایی او و #مریم میگذشت. وقتی او را از #مریم جدا کردند، سنیه میدانست که #مریم شهید شده اما نمیخواست باور کند. او را به فرودگاه رسانده و به تهران اعزام کردند.
🍃در بیمارستان طالقانی، سنیه را به سرعت آماده کرده و به اتاق عمل فرستادند. به خاطر شدت جراحت و خونریزی فراوان، عمل جراحی خیلی طول کشید. روز بعد سنیه چشم باز کرد. اول فکری شد که او هم شهید شده و حالا در کفن سفید است. اما لحظاتی بعد فهمید که هنوز زنده است و این #مریم است که به شهادت رسیده و از هم دور شدهاند. همه از سنیه قطع امید کردند. حتی دکتری که او را عمل کرده بود درصد زنده ماندن سنیه را خیلی کم میدانست.
در سه روز بعد سنیه بین خواب و بیداری فقط #مریم را صدا میکرد و به او فکر میکرد. هر لحظه منتظر بود که #مریم به دیدنش بیاید و با هم بروند. دل سنیه به آمدن #مریم خوش بود و دل دکترها و پرستاران به زنده ماندن سنیه سامری.
مؤلف: #داود_امیریان
ادامه دارد...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
شهیده #مریم_فرهانیان🌷
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷
سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ
از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ
و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀
#سلامبـــَرشُهَـدآ... ✋💔
یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️
به نیابت از #سردار_شهید_محمود_سرخیلی
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
#صبحتون_شهدایی🌷
🌴کانال دلیران نخلستان 🌴
https://eitaa.com/Daliran_Naklstan