در آغوش خدا / در آغوش حسین
💠 آثار و نتایج شگفتانگیز برای عمل قربانی 💠 قسمت چهارم ایجاد رفاه عمومی مواردی که بیان شد همگی سب
💠 آثار و نتایج شگفتانگیز برای عمل قربانی 💠
قسمت پنجم
دفع بلا
دیگر فایده قربانی کردن، دفع بلاست. مسئلهای که همگان از آن باخبرند و در سیره علما و بزرگان نیز بسیار دیده میشود. مثلاً آیت الله مسعودی میگوید: «... دو سه مرتبه در همان بحبوحه نهضت ۴۱ یا ۴۲، آقای بهجت(ره) به من فرمودند که شما به آقای خمینی بگویید فردا صبح ساعت فلان دو رأس گوسفند قربانی کند و من میآمدم به امام (ره) اطلاع میدادم، ایشان هم بلا فاصله به من میگفت شما به قصاب بگویید دو رأس گوسفند از طرف ما قربانی کند، بعد پولشان را میدهیم. بار دیگر نیز آقای بهجت به من پیغام داد که به امام بگویم: سه رأس گوسفند قربانی کند، آقا هم بلافاصله دستور داد سه رأس قربانی کنند.»
کلام آخر
قربانی کردن از سنتهای زیبای اسلامی است که نتایج فردی و اجتماعی زیادی دارد. آثار بسیار زیادی که برای محروم نماندن از آن حتی سفارش شده که قرض کنیم؛ همچنانکه پیامبر به همسرشان امسلمه اینچنین سفارش کردند: «اسْتَقْرِضِی وَ ضَحِّی فَإِنَّهُ دَیْنٌ مَقْضِی؛ قرض کن و قربانی نما که پول آن قرض پرداخت میشود.» (من لایحضره الفقیه،ج۲،ص۲۱۳) البته اگر کسی توانایی مالی اندکی دارد؛ میتواند به صورت مشترک در قربانی شریک شده و با سهمی هر چند کم از آن آثار و نتایج بهره ببرد.
پـــایـــان
✍ معین شرافتی / سایت تبیان
#نذر_قربانی
#ماه_محرم
#محرم
دوستانی که مایل به شرکت در طرح نذر قربانی اول ماه رجب هستند، لطفا پیام سنجاق شده را ببینند.
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
aliakbar.soltanali.barkhiz.ke.shoore.mahshar.amad(128).mp3
3.88M
🎶 موسیقی آیینی 🎶
🎼 برخیز که شور محشر آمد
🎤 علیاکبر سلطانعلی
♪ برخیز که شورِ محشر آمد
♪ این قصه ز سوزِ جگر آمـد
♪ برخیز که با نـوای نـی بـاز
♪ شمس و قمری دگر بر آمـد
#محرم
#ماه_محرم
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
دوستان، یه توضیحی در مورد این
قطعهی آشنا بدم.
موسیقی تیتراژ ابتدایی سریال فاخر
مختارنامه، توسط سه نفر اجرا شده.
اما دلنشینترینش همینیست که براتون
گذاشتم. یعنی ترانهای که با صدای
علیاکبر سلطانعلی اجرا شده.
اکبر سلطانعلی رو در سال ۹۲ زیارت کردم
و برای برنامهای در شهر سمنان ازش
دعوت کردم.
بسیار انسان افتاده و دوستداشتنیایست.
او اهل شاهرود هست و پسردایی (یا پسرعمهی)
داوود میرباقری، کارگردان مختارنامه هست.
او در خود سریال هم نقش رستم، غلام شمر
رو بازی کرده.
اکبر سلطانعلی نوازندهی دوتار هست.
اینم عکس قشنگش، که من هر بار میبینم
دلم براش تنگ میشه 😊 👇
#ماه_محرم
#محرم
#مختارنامه
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
.
من آقای مداح نیستم!
ولی اگر بودم، تمام این ده شب روضهی عمه میخواندم!
اینطور رسم است که روضهخوانها هر شبِ محرم، روضهی یکی از شهدا را بخوانند.
من هم میخواندم، اما به سَبکِ خودم!
مثلا شبِ اول که روضهی مسلم، باب است، از آنجایی میخواندم که خبرِ مسلم را آوردند، خبر آنقدر وهمآور بود که همانجا یک عده از کاروان حسین جدا شدند، زینب صورت برگرداند دید دارند میروند!
هِی نگاهِ حسینش کرد، هِی نگاهِ این ترسیدهها که به همین راحتی حسین را رها میکنند...
هر چه که باشد، خب خانم است دیگر! حتما تَهِ دلش خالی شد، اما دوید خودش را رساند به حسین: دورت بگردم عزیر خواهر، همهشان هم که بروند، خودم هستم...
بعد هم دوید سمتِ خیامِ بیبیها، آرامشان کرد، دلداریشان داد، نگذاشت یک وقت بترسند...
باز دوید سمت حسین، باز برگشت سمت زنها و بچهها...
هی دوید این سمت باز برگشت آن سو، که نگذارد یک وقت دلهره به جان طفل یا زنی بیفتد ...
یا مثلا شبِ چهارم که روضهی جناب حر را میخوانند، از آنجایی میخواندم که حر راه را بست، میگفتم زینب پردهی کجاوهها را انداخت تا یک وقت این زنها و بچهها چشمشان به قد و قامت حر نیفتد و قالب تهی کنند! بچهها را مشغول بازی کرد، زنها را گرمِ تسبیح...
همان روز، بینِ خیمهها آنقدر دوید و آنقدر به دانهدانهشان سر زد و به تکتکشان رسید که تا شب خودش از پا افتاده بود اما نگذاشت یک وقت کسی از اهل حرم، آب توی دلش تکان بخورد...
یا مثلا وقتی قرار بود روضهی هر کدام از شهدا را بخوانم، میگفتم هر کس از شهدا که به زمین افتاد زینب تا وسط میدان هروله کرد، بالای سر هر شهیدی رفت خودش همانجا شهید شد، اما نگذاشت حسین کنار شهید، جان بدهد!
برای همه شهدا دوید، به عدد تمام شهدا به دادِ حسینش رسید، از کنار تمام مقتلها حسین را بلند کرد و به خیمهگاه رساند...
اما نوبت به دو آقازادی خودش که رسید، دوید توی پستوی خیمهگاه خودش را پنهان کرد، یک جایی که یک وقت با حسین چشم به چشم نشود و خدای نکرده حسین یک لحظه از رویَش خجالت بکشد، حتی پیکرها را هم که آوردند از خیمهگاه بیرون نیامد، میخواست بگوید حسین جان اصلا حرفش را هم نزن، اصلا قابلت را نداشت، کاش جای دو پسر دوهزار پسر داشتم که فدایت شوند....
در تمام روضه ها، محور را زینب قرار میدادم و اول و آخرِ همهی روضهها را به زینب گره میزدم...
آنقدر از زینب میخواندم و از زینب میگفتم تا دلها را برای شام غریبان آماده کنم...
بعد تازه آن وقت روضهی اصلی را رو میکردم...
حالا این زینبی که از روز اول دویده، از روز اول به داد همه رسیده، از روز اول نگذاشته آب توی دلی کسی تکان بخورد...
حالا تازه دویدنهایش شروع شده...
اول باید یک دور همهی بچهها و زنها را فرار بدهد...
یک دور دنبال یک یکشان بدود، یک وقت آتش به دامنشان نگرفته باشد...
یک دور تمامشان را بغل کند یک وقت از ترس قالب تهی نکرده باشند...
در تمام این دویدنها دنبال این هشتاد و چند زن و بچه، هِی تا یک مسیری بدود و باز برگردد یک وقت آتش به خیمه زین العابدین نیفتاده باشد...
بعدِ غارتِ خیمهگاه، باز دویدنهای بعدش شروع شود، حالا بدود تا بچهها را پیدا کند...
بچهها را بشمارد و هی توی شماردنها کم بیاورد و در هر بار کم آمدنِ عددِ بچهها، خودش فروپاشد و قلبش از جا بیرون شود و باز با سرعت بیشتر بدود تا گم شدهها را پیدا کند...
بعد باز دور بعدیِ دویدنهایش شروع شود، هِی تا لب فرات بدود قدری آب بردارد، خودش لب به آب نزند، آب را به زنها و بچهها بنوشاند و دوباره بدود تا قدری دیگر آب بیاورد....
تازه اینها هنوز حتی یک خرده از دویدنهای زینب نبود...
از فردای عاشورا که کاروان را راه انداختند، تازه دویدنهای زینب شروع شد!
زینب هِی پِی این شترهای بی جحاز دوید تا یک وقت بچهای از آن بالا پایین نیفتد...
تا یک وقت، سری از بالای نیزهها فرونیفتد...
من آقای مداح نیستم
ولی اگر بودم
تمام این ده شب، روضهی دویدنهای زینب را میخواندم...
آن وقت شب یازدهم که مجلسم تمام میشد و بساط روضهها از همه جا جمع میشد، دیگر خیالم راحت بود، اینها که روضههای زینب را شنیدند، تا خودِ اربعین خواهند سوخت، حتی اگر دیگر جایی خبر از روضه نباشد...
✍ملیحه سادات مهدوی
اجر این روضه و اشکی که با خوندن این چند سطر به چشم کسی بیاد، تقدیم به پدر و مادرم که همه چیزم و بطور خاص محبت اهلبیت رو مدیونشون هستم.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
چقدر زیبا بود این متن.
یک روضهی کامل از تمام مصائب کربلا
#امام_حسین
#محرم
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 حسینیهی «در آغوش خدا» 🏴
این دو دمهی زیبا رو هم بشنوید و لذت ببرید،
هم سعی کنید تو این شبها تو هیئتهاتون
بخونید.
یکی از دغدغههای مهم امام حسین تو این
شعر اومده.
✅دفاع از حرم
✅مراقبت از چادر
منظور از حرم، صرفا ساختمان بقعهی
امامان و امامزادگان نیست.
منظور از چادر هم فقط بخاطر خودِ
پوشیدگی نیست.
منظور و هدف از هر دو، مفهومی بالاتر
و مهمتر؛ یعنی اصل دینه 👌
✍ #محمد_مهرزاد
#امام_حسین
#محرم
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴
قسمت اول
🔸 طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک، واقعه روز عاشورا به حساب گاهشماری شمسی دقیقا روز ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی بوده است و با توجه به مقاتل معتبر می توان شرح وقایع روز عاشورا را از اذان صبح تا اذان مغرب به ترتیب زیر دسته بندی کرد. البته با فاصلهی چندین قرن، ممکن است حداکثر سه دقیقه اختلاف با ساعات کنونی وجود داشته باشد.
اذان صبح؛ ۴:۴۷ بامداد
امام حسین بعد از نماز صبح برای اصحابش، سخنرانی و آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. طرف مقابل نیز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
۵ صبح
امام حسین دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خاربوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
۶ صبح
کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبهروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام پرسید چرا حکم ابنزیاد را نمیپذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات مناالذلة ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
۷ صبح
چند نفر از اصحاب خطاب به کوفیان سخنان مشابه امام گفتند؛ ازجمله بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآنخوانها)ی کوفه بود و زهیربن قین. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
ادامه دارد...
#امام_حسین
#عاشورا
#محرم
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
در آغوش خدا / در آغوش حسین
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴 قسمت اول 🔸 طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک، واقعه ر
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴
قسمت دوم
۸ صبح
شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا اینقدر تعلل میکند؟ عمر سعد نخستین تیر را به سمت سپاه امام رها کرد و خطاب به لشکریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند. (تعداد شهدا در حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده است.)
۹ صبح
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابنزیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امامحسین نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی»؛ عبدالله آن دو نفر را کشت، البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمان رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت و بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام را تیرباران کردند و در پی آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و ابنشهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود که هشت تیر انداخت و پنج نفر از دشمن را کشت. امام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام حمله کنند که زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
۱۰ صبح
بعد از این حملات، امام دستور تکتک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. یکی از نخستین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین را نشان داد و گفت: وصیت من این مرد است. یک بار هم هفت نفر از اصحاب امام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
ادامه دارد...
#امام_حسین
#عاشورا
#محرم
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
در آغوش خدا / در آغوش حسین
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴 قسمت دوم ۸ صبح شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴
قسمت سوم
اذان ظهر؛ حدود ساعت ۱۱:۵۰
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد، چون که نوشتهاند امام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» و به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب شهید شد. امام از شهادت حبیب متاثر شد و برای نخستینبار در روز عاشورا گریست؛ رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.» امام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعیدبن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
ساعت ۱۲
۳۰ نفر از اصحاب امام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنیهاشم رسید. نخستین نفر، حضرت علیاکبر، پسر امامحسین بود. البته برخی عبدالله بن مسلم بن عقیل را نخستین شهید بنیهاشم میدانند که ظاهرا جناب عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم گران آمد، دستهجمعی بر اسب سوار شده و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید؛ به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
ساعت ۱۳
عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند. عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در حالی که با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعهقطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.»
ادامه دارد...
#امام_حسین
#عاشورا
#محرم
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
در آغوش خدا / در آغوش حسین
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴 قسمت سوم اذان ظهر؛ حدود ساعت ۱۱:۵۰ حبیب بن مظاهر م
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴
قسمت چهارم
ساعت ۱۴
امام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علیاصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله شهید شد. امام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و ۱۰ نفر به مقابله امام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴ زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشتهاند زمانی که امام در آستانه شهادت بود کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود؛ اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن دوید و به طرف مقتل امام آمد؛ او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
اذان عصر؛ حدود ساعت ۱۵:۰۶
وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند. شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» حمیدبن مسلم گوید: «در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام فرو برد...»
ساعت ۱۶
بعد از شهادت امام عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد. نزدیک غروب آفتاب سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابنزیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند.
اذان مغرب؛ حدود ساعت ۱۷:۴۹
درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
پـــایـــان...
لا یوم کَیومک یا اباعبداللّه 😭😭😭
#امام_حسین
#عاشورا
#محرم
در آغوش خدا باشید
🔹🔶─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─🔶🔹
@Dar_Aghoosh_KHODA
در آغوش خدا / در آغوش حسین
🏴 تطبیق وقایع روز عاشورا با ساعات شبانهروز 🏴 قسمت چهارم ساعت ۱۴ امام به طرف خیمهها برگشت تا خدا
سلام به خانواده عزیزم.
مدتی بود به شدت بد حال بودم.
فشارِ پایین، قندِ پایین، اوضاع روحیِ خراب، دردهای جسمیِ بیشمار و غیره.
این روزای آخر جوری شده بودم که وقتی مادر چیزی ازم میپرسیدن، با اشاره چشم بهشون جواب میدادم.
دیشب نصف شب قرص خواب خوردم که بخوابم ولی یه یک ساعتی که گذشت دیدم خوابم نمیبره. بلند شدم نشستم و تو همون اثنا یه ایده به ذهنم رسید که وقایع روزانه ماه محرم رو در قالب یه فایل صوتی برای رادیو درست کنم.
برای همین تا صبح بیدار موندم و صبح اول وقت با تهیه کننده محترم رادیو سرکار خانم امیدیان تماس گرفتم و به محض اینکه ایدمو بیان کردم، ایشون فرمودند اتفاقا من عصرها برنامهای دارم به نام «حسینیه» و این آیتم شما خیلی برای اون برنامه مناسبه.
خلاصه منی که تا دیشبش انقدر حالم خراب بود که حتی نمیتونستم بنشینم و به دیوار تکیه بدم و مدام خم میشدم به جلو و پیشونیمو میذاشتم رو زمین، یه آن به خودم اومدم دیدم به عشق حضرت اباعبدالله علیهالسلام از صبح تا ساعت ۴ بعدازظهر مشغول آماده سازی این آیتم هستم و حالمم چقدر خوبه.
البته تایم آیتم خیلی کوتاهه، ولی چون قسمت اولش بود باید برای فرمش و موسیقیش و همچنین شنیدن دو قسمت قبلی برنامه حسینیه که حال و هوای برنامه دستم بیاد وقت میذاشتم.
فایلی که بعد از این پست میذارم نتیجه کار امروزه و اِنشاءالله قراره از فردا ادامه پیدا کنه، به شرط حیات.
امیدوارم که ارباب بپسندن.
ارادتمند: داداش محمد
#محرم
هدایت شده از محمد مهرزاد/ امید و ایمان
وقایع نگاری روز دوم محرم.mp3
4.16M
🔹برنامه عصرگاهی «حسینیه»
📻از رادیو سمنان
⏰هر روز ساعت ۱۷:۳٠ الی ۱۹:٠٠
🔸تیهکننده: احترام امیدیان
🔸مجری: محمدرضا خطیبی
🔸آیتم همراه با کاروان نور:
#محمد_مهرزاد
توجه: این برشی از برنامهست.
#محرم
کانال محمد مهرزاد
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@Mohamad_Mehrzad
هدایت شده از محمد مهرزاد/ امید و ایمان
وقایعنگاری روز سوم محرم-محمد مهرزاد.mp3
9.23M
🗓 وقایع امروز، سوم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
کانال محمد مهرزاد
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@Mohamad_Mehrzad
وقایعنگاری روز چهارم محرم-محمد مهرزاد.mp3
9.23M
🗓 وقایع امروز، چهارم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
وقایعنگای روز ششم محرم-محمد مهرزاد.mp3
13.63M
🗓 وقایع امروز، ششم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
علی عبدالملکی-نشد.mp3
3.5M
🎶 موسیقی آیینی
🎼 نشد
🎤 علی عبدالمالکی
#محرم
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
وقایعنگاری روز هفتم محرم-محمد مهرزاد.mp3
8.94M
همراه با کاروان نور
🗓 وقایع امروز، هفتم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
این آیتم هر روز در برنامه «حسینیه» از رادیو سمنان پخش میشود.
زمان پخش برنامه: ساعت ۱۷:۳٠ الی ۱۹:٠٠
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
وقایعنگاری روز هشتم محرم-محمد مهرزاد.mp3
17.04M
همراه با کاروان نور
🗓 وقایع امروز، هشتم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
این آیتم هر روز در برنامه «حسینیه» از رادیو سمنان پخش میشود.
زمان پخش برنامه: ساعت ۱۷:۳٠ الی ۱۹:٠٠
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
بهترین توئیت محرمی که واقعا حال خوب کن بود🖤
#محرم
#امام_حسین
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
وقایعنگاری روز نهم محرم-محمد مهرزاد.mp3
12.91M
همراه با کاروان نور
🗓 وقایع امروز، نهم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
این آیتم هر روز در برنامه «حسینیه» از رادیو سمنان پخش میشود.
زمان پخش برنامه: ساعت ۱۷:۳٠ الی ۱۹:٠٠
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
هدایت شده از محمد مهرزاد/ امید و ایمان
وقایعنگاری روز دهم محرم-محمد مهرزاد.mp3
25.58M
همراه با کاروان نور
🗓 وقایع امروز، دهم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
این آیتم هر روز در برنامه «حسینیه» از رادیو سمنان پخش میشود.
زمان پخش برنامه: ساعت ۱۷:۳٠ الی ۱۹:٠٠
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
کانال محمد مهرزاد
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@Mohamad_Mehrzad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 آروم آروم کشتن، حوصله داشتن😭😭
#محرم
#امام_حسین
#عاشورا
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
براتون سواله چرا برق تو کشور قطع میشه
سوال نداره
کار ، کار هیئت هاست
انقدر برق مصرف میکنن که.......
بیا ببین قضیه چیه
#محرم
#سیدکمیل_موسوی
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA
هدایت شده از محمد مهرزاد/ امید و ایمان
وقایعنگاری روز یازدهم محرم-محمد مهرزاد.mp3
8.36M
همراه با کاروان نور
🗓 وقایع امروز، یازدهم محرم
در سرزمین کربلا
تهیه و اجرا:
محمد مهرزاد
این آیتم هر روز در برنامه «حسینیه» از رادیو سمنان پخش میشود.
زمان پخش برنامه: ساعت ۱۷:۳٠ الی ۱۹:٠٠
#محرم
#امام_حسین
#محمد_مهرزاد
کانال محمد مهرزاد
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
@Mohamad_Mehrzad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 گریه مادر کودک معلول وسط برنامه
🔺 ماجرای خواب عجیب کودک
🔺حضرت عباس شفای پسرمو میده. حسینیه معلی نشونه بود.
#محرم
#حضرت_عباس
#حسینیه_معلی
در آغوش خدا باشید
─┅═ೋ❅🕋❅ೋ═┅─
@Dar_Aghoosh_KHODA