eitaa logo
دریـــــچــــــہ🍁
1.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
843 ویدیو
6 فایل
🏞 #دریچه (کافه شعر بچه مذهبیا) 🍁کانال ادبی(شعر، متن ادبی،عکس نوشته ، انگیزشی و ...) اینجا👈 @Admin_111 منتظر دریافت اشعار و انرژی مثبت شما هستم😍 🦋🌱زندگی زیباست ای زیبا پسند...💌
مشاهده در ایتا
دانلود
💘💔💕 با دلم گفته‌ام ای ساده! فراموشش کن تا کجا چشم بر این جاده؟ فراموشش کن دست بردار از او، خاطره‌بازی کافی‌ست فرض کن گل نفرستاده... فراموشش کن آن نگاهی که دَمِ آخر از او جا مانده پیش او برده و پس داده، فراموشش کن مردمانِ نگهش قلّه‌نشین‌اند هنوز دل که در درّه نیفتاده... فراموشش کن گفتم این تکّه‌غزل را بفرستم نزدت دل ولی گفت نشو ساده! فراموشش کن به شما برنخورد حال غزل بود و گذشت اتفاقی‌ست که افتاده... فراموشش کن @Dariche1
👌🌺 ناشنوا باش  وقتی همه از محال بودن آرزوهایت سخن می گویند.... @Dariche1
💔💘 چه دنیای عجیبی است همه میگویند،حرف دلت را بزن اما هر وقت حرف دلم را زدم ، دل همه را زدم .. @Dariche1
💔❣ حــُــــرمت نان از قلب بیشـــــتر است آنرا می بوســــــند، این را میشـــــکنند… @Dariche1
⚡️رفتن فعل قشنگے نیست..... با من فقط راه بیا...💔 @Dariche1
🍁 🍂🍃 همون فصلیه که بهت یاد میده باید عاشق ریـــشـــه شد نه شــــکــوفه ها🎋 @Dariche1
چشم هایم را می بندم به تو فکر میکنم پراز تو می شود جهانم. @Dariche1
چشمهایت چشمهایم احسنت بر این مدرسه ی عشق که ما ناگفته ها را از حفظ میخوانیم @Dariche1
❤️صدای تو... @Dariche1
حاجت باران... تسلیم توام ظاهرِ پنهان نگرانم..‌. ای عشق جهانی مه تابان نگرانم... حالا که زمان بوی تو دارد گل نرگس... دربند و اسیرم منِ ویران نگرانم... عمریست که با قامت کوتاه نگاهم... دنبال تو هستم چو گدایان نگرانم... پاییز شدم نقش تحول به دلم خورد از چرخش تاریخ و گناهان نگرانم... وابسته دلم،طاقت هجران تو سخت ست... بی تاب توام یوسف کنعان نگرانم.. مانند غروبی که دلش تنگ طلوع ست... ماتم زده ام حاجت باران نگرانم... من ساده نوشتم به تو ای یار قدیمی... ای خواستنی شمع شبستان نگرانم... @Dariche1
12.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به چشم هایت بگو دوستشان دارم چون در نگاه توست که حماسه های شور انگیز عشق را به تماشا می نشینم و دریچه ای از امید به روی دلتنگی شب های بی انتهایم می گشایم بگو دوستشان دارم چرا که آنها جاری صداقتند و من در امتداد لحظه های غم آلود روح خسته ام را به زلال عمیقشان می سپارم به چشمهایت بگو تا حضورم را بپذیرند و در روشنای افق نگاهت جاودانه ام کنند به چشم هایت بگو دوستشان دارم. @Dariche1
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند چون به خلوت می‌روند آن کارِ دیگر می‌کنند مشکلی دارم ز دانشمندِ مجلس بازپرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می‌کنند؟ گوییا باور نمی‌دارند روزِ داوری کاین همه قَلب و دَغَل در کارِ داور می‌کنند یا رب این نودولَتان را با خَرِ خودْشان نشان کاین همه ناز از غلامِ تُرک و اَسْتَر می‌کنند ای گدایِ خانقه بَرْجَه که در دیرِ مغان می‌دهند آبی که دل‌ها را توانگر می‌کنند حُسنِ بی‌پایان او چندان که عاشق می‌کُشد زمرهٔ دیگر به عشق از غیب سر بَر می‌کنند بر درِ میخانهٔ عشق ای مَلَک تسبیح گوی کَاندر آنجا طینتِ آدم مُخَمَّر می‌کنند صبحدم از عرش می‌آمد خروشی، عقل گفت قدسیان گویی که شعرِ حافظ از بَر می‌کنند @Dariche1