#ضرب_المثل
📚من نوکر سلطانم، بادنجان باد دارد. بلی.... ندارد. بلی.
این اصطلاح امروزه بیشتر به این صورت به کار میرود:
من ندیم سلطانم نه ندیم بادنجان.
این مثل را در مورد افراد چاپلوس به کار میبردند که برای خوشآمد اربابان خود هر چه آنها بگویند تایید میکنند و کار زشت خود را اینچنین توجیه میکنند.
میگویند روزی در اوج گرسنگی برای سلطان محمود بورانی بادنجان آوردند. هنگام تناول، سلطان میگفت بادنجان نیک چیزیست. ندیمش در مدح بادنجان سخن گفت. سلطان پس از سیر شدن گفت: بادنجان مضرات زیادی دارد. ندیم نیز در باب مضرات بادنجان کلی سخن گفت.
سلطان به او گفت: مردک، پس همین زمان در مدح بادنجان چه میگفتی؟
ندیم پاسخ داد:
من ندیم سلطانم، نه ندیم بادنجان.
در روایت دیگری آمده دبیر ناصرالدین شاه برای وزیر قصه میکرد که دیروز در خانه فلانالدوله بودیم. سفرهای بزرگ گسترده بودند.
وزیر به واسطه عداوت با آن شخص سخن دبیر را قطع کرد و گفت: مردهشوی او را ببرند با سفرهاش. ...
دبیر بلافاصله پاسخ داد: بلی قربان. همینطور است. سفره بدان بزرگی گستردند ولی فقط دو کاسه اشکنه گذاشتند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚برگی از کتاب منازل الآخره شیخ عباس قمی
و از طرفی هَوْلِ ورود به نَشْأِه ای که غیر از این نَشْأه است و چشمش میبیند چیزهایی را که پیش از این نمی دید؛
«... فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطائَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدید» .
می بیند حضرت رسول و اهل بیت طهارت - صلوات اللَّه علیهم - و ملائکه رحمت و ملائکه غضب را حاضر شده اند تا درباره او چه حکم شود و چه سفارش نمایند؟ و از طرف دیگر ابلیس و اعوان او برای آنکه او را به شکّ اندازند جمع شده اند و میخواهند کاری کنند که ایمان او از او گرفته شود و بی ایمان از دنیا بیرون رود، و از طرفی هَوْلِ آمدنِ مَلَکُ الْمَوْت که آیا به چه هیئت خواهد بود و به چه نحو جان او را قبض خواهد نمود؛ الی غیر ذلک.
«قالَ اَمیرُالْمُؤمِنینَ علیه السلام: فَاجْتَمَعَتْ عَلَیْهِ سَکَراتُ الْمَوْتِ فَغَیرُ مَوْصُوفٍ ما نَزَلَ بِه .
شیخ کلینی رحمه الله روایت کرده از حضرت صادق علیه السلام که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را درد چشمی عارض شد، حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به عیادت آن حضرت تشریف برد، دید او را که صیحه و فریاد میکشد.
فرمود که: آیا این صیحه از جزع و بی تابی است یا از شدّت درد است؟
امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: یا رسول اللَّه! من هنوز دردی نکشیدم که سخت تر از این درد باشد.
فرمود: یا علی! چون مَلَکُ الْمَوْت نازل شود به جهت قبض روح کافر با خود بیاورد سیخی از آتش، پس بیرون کشد روح او را با آن سیخ! پس صیحه کشد جهنم!
حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام چون این را شنید برخاست و نشست و گفت: یا رسول اللَّه! اعاده فرما بر من این حدیث را، زیرا که دردِ مرا فراموشی داد.
پس گفت: آیا از امت شما کسی به این نحو قبض روح میشود؟
فرمود: بلی حاکمی که جَوْر کند، و کسی که مال یتیم را به ظلم و ستم بخورد، و کسی که شهادت دروغ دهد .
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔰چهکار کنیم بعد از گناه، دچار یأس از رحمت خدا نشویم؟
🔴 #چگونه_مهربانی_خدا_را_باور_کنیم؟-ج12 (2)
📌گناه، در اثر تکبر است و تکبرِ انسان مانع دریافت رحمت خدا میشود. برای اینکه دچار یأس بعد از گناه نشویم باید این تکبر را بشکنیم، که دو راه اساسی دارد:
🔸یک راهش این است که «پیش خدا به گناهت اقرار کنی». اقرار بهگناه ریشۀ تکبر را میزند؛ همان تکبری که ریشۀ گناه توست. چون با اقرار به گناه، خودت را پیش خدا میشکنی و کوچک میکنی.
📌راه بعدی «محبت اهلبیت(ع) و خصوصاً سیدالشهدا(ع)» است. اساساً «شهید» تکبر آدم را زائل میکند؛ همه وقتی کنار مزار شهدا میروند، شکسته و شرمنده میشوند. حالا ببین سیدالشهدا(ع) چهکار میکند!
🔸برو کربلا ببین چطوری تکبرت در آغوش رحمت حسین(ع) شکسته میشود! مرحوم قاضی(ره) میفرمود: در عالم مکاشفه دیدم «رحمة الله الواسعه» حسین(ع) است...
🚩مسجد امام صادق(ع)- 97.03.06
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#پندانه
🔴 طرز نگرشتان را تغییر دهید تا دنیایتان تغییر کند!
🔸کودکی از مسئول سیرکی پرسید: چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بستهاید؟ فیل میتواند با یک حرکت به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است!
🔹صاحب فیل گفت: این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب ضعیف بسته نشده است. او با یک تصور خیلی قوی در ذهنش بسته شده است.
🔸کودک پرسید: چطور چنین چیزی امکان دارد؟
صاحب فیل گفت: وقتی که این فیل بچه بود مدتی آن را با یک طناب بسیار محکم بستم. تلاش زیاد فیل برای رهاییاش هیچ اثری نداشت و از آن موقع دیگر تلاشی برای آزادی نکرده است.
🔹فیل به این باور رسیده است که نمیتواند این کار را بکند!
🔺 شاید هر کدام از ما، با نوعی تفکر بسته شدهایم که مانع حرکت ما به سوی پیروزی است.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
خاطره سربازی که حاج قاسم را تفتیش کرد
چند سال پیش تازه مردم با چهره حاج قاسم آشنا شده بودن و مراسم بزرگداشت شهدا تو یکی از حسینیه های سپاه بود.طبق معمول گیت بازرسی جلوی در بود و منم بیرون وایساده بودم تا ببینم کیا میان.
🔹یهو دیدم حاج قاسم با لباس شخصی و تنها اومد جلوی گیت، سرباز ایشون رو نشناخت و مثل بقیه حاج قاسم رو تفتیش بدنی کرد و ایشون هم نه چیزی گفت و نه اعتراضی کرد و با احترام کامل رفتار کرد.بعدش همه اومدن به سرباز گفتن میدونی کیو تفتیش کردی...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
امام علی علیه السلام:
آنچه از مال تو از دست مى رود و مايه پند و عبرتت مى گردد در حقيقت از دست نرفته است
لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ
حکمت 196 نهج البلاغه
گاهی مال انسان در راهى به كار انداخته مى شود كه ظاهراً از بين رفته، اما پندى به انسان مى آموزد؛ پندى كه گاهى انسان را از ضررهاى بسيار در آينده زندگى حفظ مى كند و منافع گران بهايى در بر دارد. اين گونه اموال در ظاهر فانى شده؛ اما نه تنها از بين نرفته بلكه بسيار پرسود بوده اند.
آيا كسى كه سرمايه اى در امرى تجارى به كار مى برد و ظاهرا زيان مى كند؛ اما راه و رسم تجارت را به وسيله آن مى آموزد زيان كرده است؟
و يا كسى كه مالى را در اختيار دوستى مى گذارد تا او را بيازمايد و بعد آن مال از بين مى رود و در آينده از خطرات زيادى محفوظ مى ماند زيان كرده؟
آيا كسى كه بدون اخذ سند، مالى در اختيار كسى مى گذارد و شخص بدهكار انكار مى كند و نتيجه آن اين مى شود كه در آينده هميشه با اسناد محكم اموالش را به ديگران بسپارد خسارت ديده؟
وتجربه های دیگری با ضررهایی که از ضررهای بزرگ جلوگیری می کنند و یا راه موفقیت رو نشان می دهند و سراسر منفعت هستند
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴 #گمراهان_دینی
ترک عبادات و انکار ضروریات، شرط ترقی و پیشرفت!
مرحوم تنکابنی صاحب کتاب شریف "قصص العلماء" مینویسد:
عموی ما آخوند ملا عبدالمطلب نقل کرد: به #زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شدم و چندی در آن بلده مبارکه اقامت داشتم.
در آنجا درویشی که معروف به "طی الارض" بود پیدا شد و من با او رفیق شدم و از او خواهش کردم که به من هم طی الارض یاد بدهد.
- درویش گفت: تو قابل نیستی! پس از اینکه به او اصرار کردم گفت: اکنون که طالب طی الارض هستی باید دو شرط مرا بپذیری...
اگر این شروط را پذیرفتی طی الارض را به تو تعلیم می دهم.
شرط اول اینکه امامی که در اینجا مدفون است "امام رضا علیه السلام" را امام ندانی! شرط دوم اینکه تا یک هفته نماز های یومیه را ترک کنی...
من نیز قبول کردم. هنگامی که وقت #نماز شد و من با خود گفتم اینکه من امام رضا علیه السلام را امام ندانم امری باطنی است و آن درویش از باطن من خبر ندارد، لذا در ظاهر به او می گویم که امام رضا علیه السلام امام نیست.
نماز را هم مخفیانه می خوانم. پس درب خانه را بستم و مشغول وضو گرفتن و نماز خواندن شدم که ناگهان درویش در پیش روی من حاضر شد و گفت: من گفتم که تو قابل نیستی. پس درویش رفت و دیگر او را ندیدم.
📎 منبع: قصص العلما، ص 38.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚شاه میبخشد، شیخ علی خان نمیبخشد
گاه پیش میآید که از مقام بالاتر فرمانی صادر میشود، ولی آن که باید آن را اجرا نماید، فرمان را به مصلحت ندیده و یا از روی بغض و کینه از انجام آن خودداری میکند. در این حالت با طنز و کنایه این اصطلاح را برای او به کار میبرند که در مورد دوم بیشتر استفاده میشود.
این اصطلاح به صورت "شاه میبخشد، شاه قلی نمیبخشد" هم استفاده میشود.
پس از شاه عباس دوم پسر بزرگش "صفی میرزا" به نام "شاه سلیمان" در سال 1078ق بر تخت سلطنت نشست و مدت 29 سال با قساوت و بیرحمی تمام سلطنت کرد. وی وزیر مقتدر و کاردانی داشت به نام شیخ علی خان زنگنه که از سال 1086 تا 1101ق فرمانروای حقیقی ایران به شمار میرفت و چون شاه صفی خوشگذران و ضعیفالنفس بود، همه امور مملکتی را او اداره میکرد.
شیخ علی خان شبها با لباس مبدل به محلات و اماکن عمومی شهر میرفت تا از اوضاع مملکت با خبر شود. بناها و کاروانسراهای متعددی به فرمان او در گوشه و کنار ایران ساخته شده است که امروزه به غلط "شاه عباسی" نامیده میشوند. شیخ علی خان با وجود قهر شاه سلیمان شخصیت خود را حفظ میکرد و تسلیم هوسبازیهای او نمیشد.
یکی از عادتهای شاه سلیمان این بود که در مجالس عیش و طرب شبانه، هنگامی که سرش از بادهی ناب گرم میشد، دیگ کرم و بخشش او به جوش میآمد و برای رقاصهها و مغنیان مجلس مبالغ هنگفتی حواله صادر میکرد که صبح بروند و از شیخ علی خان بگیرند.
چون شب به سر میرسید و بامداد حوالههای صادر شده را نزد شیخ علی خان میبردند، او همه را یکسره و بدون پروا به بهانهی آن که چنین اعتباری در خزانه موجود نیست، بیپاسخ میگذاشت و متقاضیان را دست از پا درازتر برمیگردانید. یعنی "شاه میبخشید، ولی شیخ علی خان نمیبخشید".
از آن تاریخ است که عبارت بالا در میان مردم اصطلاح شده است.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•