🌷 آیت الله فاطمي نيا :
✍ مساله ي والدين شوخي نيست! ممكن است يك پرخاش به مادر، انسان را صد سال عقب بيندازد و بركات را ببرد! اگر كوتاهي كرده ايد ، تا دير نشده است جبران كنيد. اگر در قيد حيات هستند دلشان را به دست اوريد و به ايشان خدمت كنيد و اگر هم به رحمت خدا رفته اند ، براي آنها استغفار كنيد.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۱ آذر ۱۴۰۰
🌹#با_شهدا|شهید رضا دستواره
✍️ لباس شستن
▫️وقتی به خانه بر میگشت پا به پای من در آشپزخانه کار میکرد، غذا میپخت. ظرف میشست. حتی لباسهایش را نمیگذاشت من بشویم. میگفت لباسهای کثیف من خیلی سنگین است؛ تو نمیتوانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر میگشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون میکرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست میآورد، ما را میبرد گردش.
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۱ آذر ۱۴۰۰
امام على عليه السلام:
زبان تو، از تو همان مى خواهد كه بدان عادتش داده اى و نفست از تو همان تقاضا مى كند كه بدان خو گرفته اى
لِسانُكَ يَستَدعيكَ ما عَوَّدتَهَ، و نَفسُكَ تَقتَضيكَ ما ألِفتَهُ
غررالحكم حدیث 7634
با این زبون میشه مسخره کرد، با همین زبون میشه روحیه داد
با این زبون میشه طعنه زد، با همین زبون میشه تعریف کرد
با این زبون میشه دل شکست، با همین زبون میشه دلداری داد
با این زبون میشه جدایی انداخت، با همین زبون میشه وصل کرد
با این زبون میشه آتش زد، با همین زبون میشه آتش رو خاموش کرد
زبون استخون نداره ولی استخوان میشکونه حواسمون به اختیار زبونمان باشه
امام باقر عليه السلام:
ما مِن إنسانٍ يَطعَنُ في عَينِ مُؤمِنٍ إلاّ ماتَ بِشَرِّ ميتَةٍ ، و كانَ قَمِنا أن لا يَرجِعَ إلى خَيرٍ
هيچ انسانى نيست كه پيش روى مؤمنى از او بد گويد و طعنه زند، مگر اين كه به بدترين شكل بميرد و سزاوار است كه روى خير و سعادت را نبيند
ميزان الحكمه جلد8 صفحه341
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۲ آذر ۱۴۰۰
۲ آذر ۱۴۰۰
✅بانوی بداخلاق
✍عصر رسول خدا(صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) بود. بانوي مسلماني همواره روزه مي گرفت و به نماز اهميت بسيار مي داد؛ حتي شب را با عبادت و مناجات بسر مي برد ولي بداخلاق بود و با زبان خود همسايگانش را مي آزرد. شخصي به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض كرد:فلان بانو همواره روزه مي گيرد و شب زنده داري مي كند، ولي بداخلاق است و با نيش زبانش همسايگان را مي آزارد. رسول اكرم(ص)فرمود: «لاخير فيها هي من اهل النّار». در چنين زني خيري نيست و او اهل دوزخ است.
📚چهل داستان درباره نماز و
نمازگزاران (يدالله بهتاش)
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۲ آذر ۱۴۰۰
🌹روزی واعظی به مردمش می گفت:
ای مردم! هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید،
می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه میرود.
جوان ساده و پاکدل، که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود. چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد. هنگام بازگشت به خانه، دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت...
روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد. آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند. روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند. واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.
چون به رودخانه رسیدند، جوان "دعا" گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت، اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت...
جوان گفت: "ای بزرگوار!تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین میکنم پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!
واعظ، آهی کشید و گفت: حق،
همان است که تو می گویی،
اما دلی که تو داری، من ندارم.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۲ آذر ۱۴۰۰
📚چه کسانی خودشان را مسخره می کنند؟
#امام_رضا علیه السّلام:
هفت چیز جنبه مسخره دارد:
1⃣ کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده
2⃣ کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده
3⃣ کسی که از خدا بهشت بخواهد و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده
4⃣ کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده
5⃣ آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده
6⃣ کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده
7⃣ کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند، خودش را مسخره کرده است.
📚 نصایح /صفحه274
بحارالانوار/ج78/ص356
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۲ آذر ۱۴۰۰
📚#داستان
روزی گنجشکی عقربی را دید
که در حال گریستن است
گنجشک از او پرسید
برای چه گریه میکنی؟
گفت میخواهم آن سمت
رودخانه بروم نمیتوانم...
گنجشک او را روی دوش
خود گذاشت و پرید...
وقتی به مقصد رسید
گنجشک دید پشتش میسوزد..
به عقرب گفت من که
کمکت کردم
برای چه نیشم زدی....؟
گفت خودم هم ناراحتم
ولی چکار کنم ذاتم اینه...
حکایت بعضی از ما آدمهاست...
از دست رفیقان عقرب صفت...
هـم نشینی با مـارم آرزوسـت
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۲ آذر ۱۴۰۰
📚مهمان امام حسین
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکردند: در روزهای اوایل هیئت، مایل بودم تمام کارهای مجلس را خودم انجام دهم، خودم مداحی می کردم، چای می دادم و اغلب کارهای دیگر.
شبی مشغول دادن چای به عزاداران بودم که دیدم جوانی که اصلا ظاهر مناسبی نداشت وارد مجلس شد و گوشه ای نشست ، یقه اش باز بود و گردنبند به گردنش ، وضع لباسش هم خیلی نامناسب بود.
به همه چای تعارف کردم تا رسیدم به جوان، چشمم به پایش افتاد دیدم جورابی نازک شبیه جوراب های زنانه به پا دارد. غیظ کردم و با عصبانیت سینی چای را مقابلش گرفتم، یکی از استکان ها برگشت و چای روی پایم ریخت و سوخت. از این سوختگی زخمی در پایم بوجود آمد که خیلی طول کشید تا خوب شود، برای خودم هم این سوال پیش آمده بود که چرا زخم پایم خوب نمی شود.
شبی به من گفتند: شیخ! آن جوانی که با عصبانیت چای به او تعارف کردی ، هر چه بود مهمان حسین علیه السلام بود ، نباید چنین رفتاری را با او مرتکب میشدی.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۲ آذر ۱۴۰۰
1⃣بازنشسته ها هشت سال مشکل افزایش حقوق داشتند اما ناگهان در این سه ماه معترض شده اند و تجمع برگزار میکنند !
2⃣ تعاونی فلان مسکن بیش از ده ساله حقشون پایمال شده اما حالا یادشان می افتد که در فرودگاه و در مقابل آقای رئیسی تجمع کنند و حقشان را مطالبه کنند !
3⃣ اصفهانیها چندین ساله که مشکل آب دارند و زاینده رود خشکه اما یکدفعه دیروز و در اقدامی خودجوش!!!!! به فکر تجمع و تحصن افتادند!
🔴تحلیل 👇
✅ آقای رئیسی مصمم است که مشکلات مردم را حل کند و البته شبانه روز هم تلاش میکند اما اینکه جریان هایی که هشت سال مشکلشان ربنای شجریان و کنسرت و رفتن خانم ها به استادیوم بود، یکدفعه یاد مشکلات معیشتی و افزایش حقوق و حق آبه بیفتند، کمی عجیب اما خیلی "آشنا" است !
۲ آذر ۱۴۰۰
🌹#با_شهدا|شهید ابراهیم همت
✍️ جبران محبت
▫️وقتی به خانه میآمد، من دیگر حق نداشتم کار کنم! بچه را عوض میکرد، شیر برایش درست میکرد، سفره را میانداخت و جمع میکرد، پا به پای من مینشست لباسها را میشست، پهن میکرد، خشک میکرد و جمع میکرد! آن قدر محبت به پای زندگی میریخت که همیشه به او میگفتم: درسته که کم میآیی خانه، ولی من تا محبتهای تو را جمع کنم، برای یک ماه دیگر وقت دارم! نگاهم میکرد و میگفت: تو بیشتر از اینها به گردن من حق داری!
📚 راوی: همسر شهید
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۲ آذر ۱۴۰۰
سئِلَ الاْمامُ الْحُسَینُ علیه السلام عَنِ الاْدَبِ، فَقالَ:
هُوَ اَنْ تَخْرُجَ مِنْ بَیتِک، فَلا تُلْقِی اَحَداً اِلاّ رَأَیتَ لَهُ الْفَضْلَ عَلَیک
از امام حسین علیه السلام معنای ادب را پرسیدند؟ امام علیه السلام فرمود:
(ادب) آن است که از خانه که خارج می شوی به هرکسی برخورد می کنی او را برتر از خود بینی (یعنی همیشه دیگران را از خود بهتر بینی و احترام آنها را نگهداری)
موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السلام، ص 910
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
۳ آذر ۱۴۰۰