eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
71.2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستان های آموزنده 📚
#برات_میمرم 4 پدرم آدم بی منطقی نبود... فقط اینکه خبر نداشت دخترش شیدا شده و خواستگاری کرده..... م
5 از یک بچه بسیجی دائم الوضو بعید بود از این کارها بلد باشه.... یک میز رمانتیک خاطره ساز آماده کرده بود... گل... شمع... آن هم در یک مکان عمومی.... و یک جعبه کادوی شیک که روی میز بود... این همه سورپرایز برام جالب بود... اما دلم جایی گیر بود که بود و نبود این تشکیلات برایم یکی بود... با یک سلام و احوالپرسی گرم صندلی را برایم عقب کشید تا بشینم... واااای خدای من ... این مرد با من مثل یک ملکه رفتار میکنه.... یهویی یاد چادر افتادم.... یک آن خشکم زد.... توی دلم از خدا کمک خواستم.... دلواپسی ها نمی گذاشت از بودن در کنار سینا لذت کافی ببرم... سینا با آرامش و خونگرمی شروع به صحبت کرد... من تازه یادم افتاد که باید از زندگی آینده و شرط و شروط مان صحبت کنیم.... من فقط خودم را برای دیدن سینا آماده کرده بودم و اصلا به چیز دیگری فکر نمی کردم... فقط دوست داشتم باهاش حرف بزنم... خوشحالی و استرس فکرم را تعطیل کرده بود... اما سینا برعکس من معلوم بود که آرامش بیشتری داره.... خیلی خوب صحبت میکرد... من هم مثل مادری که از زبان باز کردن طفلش ذوق میکنه... از صحبت کردن سینا به وجد می آمدم... با هر کلامی به جذابیتش اضافه میشد... باورم نمی شد... من اولین غذای مشترک زندگیم را با عشقم میخورم... سینا سر صحبت را باز کرد: خب... خانم خانما... دست و پای منو زنجیر کردید... قلبو تسخیر کردید... حالا بفرمایید شرط و شروط تون رو... من در خدمتم _ من شرطی ندارم... _ پس چشم بسته منو غلام خودتون کردید☺️ خدای من .... هر قدر صحبت میکرد من دیوانه تر میشدم... حرفهای پدرم یادم می افتاد و ته دلم خالی میشد... میترسیدم عشق آتشین جلوی عقل و افکارم را سد کند و خدا نکرده پشیمونی به دنبال داشته باشد... ولی این افکار بر حسم غلبه نمی کرد... من مثل یک مجنون دیوانه ی سینا شده بودم... با صحبت های سینا دوبار از افکارم بیرون آمدم... : خانم گل ... راحت باش ... بلاخره هر کسی خواسته ای داره ٬ برنامه ای داره.... _ من هیچ خواسته ای ندارم... اگه داشتم می گفتم... فقط اینکه من سر قولم هستم... چادری میشم... فرصت نشد چادر تهیه کنم... امیدوارم فکر نکنید که.... _چادری شدن اختیاریه... من از شما نخواستم چادر بپوشید... _یعنی براتون مهم نیست که همسرتون بی چادر باشه.!!؟؟ _ من چادر رو خیلی دوست دارم... ولی اینکه یک نفر بخواد چادر بپوشه٬ باید با اختیار و باور خودش باشه٬ نه به خواسته کس دیگه _ من با اختیار خودم میخوام... دوس دارم اولین چادرمو شما برام بخرید... لطفا !! _ من در خدمتم... شما جون بخواه... با جمله های قشنگش قلبم از جا کنده میشد... اما با شجاعت تمام اولین سوالم را که خیلی ذهنم را مشغول کرده بود پرسیدم: شما قرار بود داماد بشید٬ جریان چی شد!!؟؟ قسمت پنجم ادامه دارد..‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌷هر شب ساعت 10:30 با منتظرتونم
📜 🚩حقیقت ایمان و راز بدبختی انسان قالَ الإمام الجواد عليه السلام : لَنْ يَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقيقَةَ الاْيمانِ حَتّي يُؤْثِرَ دينَهُ عَلي شَهْوَتِهِ، وَ لَنْ يُهْلِكَ حَتّي يُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلي دينِهِ. بنده اي حقيقت ايمان را نمي يابد مگر آن كه دين و احكام الهي را در همه جهات بر و هواهاي نفساني خود مقدّم دارد. و كسي هلاك و بدبخت نمي گردد مگر آن كه هواها و خواسته هاي نفساني خود را بر احكام إلهي مقدّم نمايد. 🔹بحارالأنوار، ج 75، ص 80، ح 63 •✾📚 @Dastan 📚✾• 📜
▪️ 🚩امام جوادالائمه عليه السلام از برخی روایات بر می‌آید که قبل از تولد امام جواد الأئمة عليه السلام ، برخی از واقفیان می‌گفتند علی بن موسی نسلی از خود باقی نمی‌گذارد و با مرگ او سلسله امامت قطع می‌شود. از این‌رو وقتی که امام جواد به دنیا آمد امام رضا (علیه السلام ) او را مولودی بابرکت برای شیعیان توصیف کرد. البته پس از تولد امام جواد نیز، برخی از ، انتساب او به امام رضا(ع) را منکر شدند. آنان می‌گفتند امام جواد از نظر چهره به امام رضا(ع) شباهت ندارد، تا اینکه قیافه‌شناسان را حاضر کردند و آنان نسبت بین امام جواد و امام رضا را تأیید نمودند. عالمان اهل سنت، امام نهم شیعیان را به عنوان یک عالمی دینی احترام می‌کنند. برخی از آنان شخصیت علمی امام جواد علیه السلام را ممتاز دانسته‌ و شیفتگی به او را به دلیل شخصیت علمی و معنوی او در کودکی دانسته‌اند. حتی برخی از آنان بر این باروند که مأمون به دلیل شخصیت علمی محمد بن علی، دختر خود را به ازدواج او درآورد. آنان همچنین از برتری محمد بن علی(ع) در ویژگی‌ها دیگری همچون تقوا، زهد وسخاوت سخن گفته‌اند. به عنوان نمونه ابن تیمیه ملقب شدن او به جواد را، به دلیل شهرتش در و بزرگواری می‌داند. جاحظ عثمان معتزلی نیز، محمد بن علی(ع) را عالم، زاهد، عبادت‌پیشه، شجاع، بخشنده و پاک معرفی کرده است. ◽️دوران امامت محمد بن علی(علیه السلام )، پس از شهادت امام رضا(علیه السلام ) در سال ۲۰۳ق به امامت رسید. دوران امامت او با ‌خلافت دو تن از خلفای عباسی هم‌‌زمان بود. حدود ۱۵ سال از امامت او در خلافت مأمون(۱۹۳-۲۱۸ق) و ۲ سال در (۲۱۸-۲۲۷۷ق) سپری شد. مدت امامت جوادالائمه علیه السلام ۱۷ سال بود و با شهادت او در سال ۲۲۰ق امامت به فرزندش، امام هادی(علیه السلام ) منتقل شد. •✾📚 @Dastan 📚✾• ▪️
تشنه ی آب و عاطفه هستی از نگاهت فرات می ریزد از صدای گرفته ات پیداست عطش از ناله هات می ریزد ** نفست بند آمده؛ ای وای عاقبت زهر کار خود را کرد عاقبت زهر، زهر خود را ریخت جامه های عزا تن ما کرد ** تشنگی سویِ چشم تان را بُرد سینه ی پر شراره ای داری کاش طشتی بیاورند اینجا جگر پاره پاره ای داری ** چقدر چهره ات شکسته شده تا بهاری، چرا خزان باشی ؟ به تو اصلاً نمی خورد آقا که امام جوان مان باشی ** گیسوانت چرا سپید شده ؟ سن و سالی نداری آقا جان درد پهلو گرفته ای نکند… که چنین بی قراری آقاجان ** شهر با تو سرِ لج افتاده مرد تنهای کوچه ها هستی همسرت هم تو را نمی خواهد دومین مجتبی شما هستی ** تک و تنها چه کار خواهی کرد همسرت کاش بی قرارت بود چقدر خوب می شد آقاجان لااقل زینبی کنارت بود ** باز هم غیرت کبوترها سایه بانت شدند ای مظلوم بال در بال هم، سه روز تمام روضه خوانت شدند ای مظلوم ** کاظمین تو هر چه باشد، باز آفتابش به کربلا نرسد آخر روضه ات کفن داری کارت آقا به بوریا نرسد ** جای شکرش همیشه می ماند حرفی از خیزران و سلسله نیست شکر! درشهر کاظمین شما خیره چشمی به نام حرمله نیست وحید قاسمی •✾📚 @Dastan 📚✾• ▪️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجلس مناظره ای راه انداختند . بزرگترین دانشمندشان را دعوت كردند. امام جواد علیه السلام را هم همینطور. همه كه جمع شدند یحی بن اكثم بلند شد. مجلس ساكت شد. پرسید :"اگر كسی برای مراسم حج محرم شده باشد و شكاری را بكشد تكلیفش چیست؟" امام جواب داد:" این شخص زن است یا مرد؟ بزرگ است یا بچه؟ آزاد است یا بنده؟ كارش عمدی بوده یا نه؟ حالا چی؟ پشیمان شده؟ حجش عمره بوده است یا واجب؟ شكار پرنده بوده یا نه؟ *** همه شان ساكت شده بودند از شنیدن حالت های مساله رنگ صورتهای شان مثل گچ سفید شده بود. فهمیدند كه شكست خورده اند. •✾📚 @Dastan 📚✾• ▪️
❤️نماز یکشنبه ماه ذیقعده را از دست ندهیم و دوستان خود را نیز در آن شریک کنیم.🍃 🌹یکی از اعمالی که بسیار در سیره بزرگان به آن تأکید شده است، یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد البته در مابقی ایام سال نیز به نیت رجاء وارد شده است ولی در یکشنبه های این ماه بسیار مورد توجه میباشد این نماز یکی از دستوراتی است که تمام علمای اخلاق به آن اهتمام ویژه داشتند و تمام برنامه ها و چله های عبادی خود را با آن آغاز میکردند. 🌹نحوه انجام نماز: ✾در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل (با نیت توبه) انجام میشود. ✾سپس 4 رکعت نماز (دو تا دورکعت) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذیقعده خوانده میشود. ✾در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه معوذتین (ناس و فلق) خوانده میشود. ✾بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار گفته میشود ✾در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" خوانده میشود. (در دستور بعضی از بزرگان تعداد هفت بار برای ذکر "لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم" نقل شده است که به نظر صحیح تر می آید) ✾ و بعد از آن گفته میشود: ✨يا عَزِيزُ يَا غَفَّار اِغفِرلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ المُؤمِنيِنَ وَ المُؤمِنَات، فَاِنَّهُ لاَ يَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنت 👈نکته جالب در خصوص این نماز بحث حق الناس میباشد که در توضیح نماز آمده است در روز قیامت خصماء از او راضی میشوند. انسان باید در جهت برآورده کردن حق الناس تلاش خود را انجام دهد و اگر فرد را پیدا نکرد یا احتمال مفسده ای داد، از طرف آن شخص صدقه دهد یا استغفار کند یا... ولی گاهی ممکن است حق الناسی نادانسته بر گردن انسان باشد که این نماز کمک میکند در روز قیامت آن فرد از انسان بگذرد.) •✾📚 @Dastan 📚✾• .
🚩 «ذى الحجّه» آخرين ماه «سال هجرى قمرى» است و ماهى است بسيار پربركت. بزرگان دين هنگامى كه اين ماه وارد مى شد، اهمّيّت ويژه اى به عبادت در آن مى دادند. مخصوصاً در دهه اوّل اين ماه .در بعضى از روايات آمده است، شب هاى دهگانه اى كه قرآن در سوره «والفجر و ليال عشر» به آن سوگند ياد كرده است، شب هاى دهه اوّل اين ماه شريف است،و اين سوگند به خاطر عظمت آن است. خداوند در سوره حج (آيه 28) ضمن بيان فريضه بزرگ «حج» سخن از «أيّام مَعْلُومات» گفته است كه مؤمنان بايد در آن به ياد خدا باشند. يكى از تفسيرهاى معروفِ «أيّام مَعْلُومات» كه در روايات نيز آمده است، ده روز اوّل ماه ذى الحجّه است. بنابراين، هم شب هاى آن عزيز است و هم روزهاى آن. در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه عبادت و كار نيك در هيچ ايّامى به اندازه اين ايّام (ده روز اوّل ماه ذى الحجّه) فضيلت ندارد. •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 🚩اعمال دهه اول ماه ذى الحجه : بدان كه اين ماه از ماه‌هاى شريفه است و چون اين ماه داخل مى‌شد صلحاى و تابعين اهتمام عظيم در عبادت مى‌كردند و دهه اول آن ايامش است كه در قرآن مجيد ذكر آن شده است و در نهايت و بركت است و از رسول خدا صلى الله عليه و آله مروى است كه : عمل خير و عبادت در هيچ ايامى نزد حق تعالى محبوبتر نيست از اين . 🌙و از براى اين دهه اعمالى است : 🔻اول : روزه گرفتن نه روز اول اين دهه كه ثواب روزۀ تمام عمر دارد 🔺دوم : خواندن دو ركعت نماز ما بين مغرب و عشا در تمام شبهاى اين دهه : در هر ركعت بعد از حمد بخواند : يك مرتبه توحيد و آيه : وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِين تا با ثواب حاجيان شريك شود 🔻سوم : دعاى اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَيَّامُ الَّتِي فَضَّلْتَهَا عَلَى الْأَيَّامِ.... را از روز اول تا عصر در عقب نماز صبح و پيش از بخواند. 🔻چهارم: در هر روز از دهه بخواند پنج دعايى را كه براى حضرت عيسى عليه السلام از جانب حق تعالى هديه آورده كه در ايام اين دهه بخواند. 🔻 پنجم : در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از امير المؤمنين عليه السلام منقول است با بسيار و اگر روزى ده مرتبه بخواند بهتر است : لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ فِي اَللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ [فِي] اَلصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ. 🔹مفاتیح‌الجنان •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌸
وصال حیدر و یارش مبارک وصال یاس و دلدارش مبارک از الطاف و عنایات الهی رسیده حق به حقدارش مبارک سالروز پاکترین، زلالترین، شادترین و مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد . . حاجتروا باشید. التماس دعا. یا زهرا  @Dastan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستان های آموزنده 📚
#برات_میمیرم 5 از یک بچه بسیجی دائم الوضو بعید بود از این کارها بلد باشه.... یک میز رمانتیک خاطره
6 .... شما قرار بود داماد بشید ؛ چی شد؟ _ قراری در کار نبود ... مادرم یک نفرو معرفی کرد که به دلم ننشست.... از قضا همایون خبردار شد و تو دانشگاه شلوغش کرد ... همین... به قول مادرم که همیشه میگه : تو ازدواج از عقل و احساست برابر کمک بگیر... اگه عقلت تایید کرد ولی طرف تو دلت نرفت راضی به وصلت نشو... اگرم دلت رفت ولی عقلت تایید نکرد بازم راضی نشو... کسی رو هم که مادرم معرفی کرده بود مشکلی برای وصلت نبود ولی طرف تو دلم نرفت😐 جوابش را که شنیدم کاملا قانع شدم که درست میگوید.... چون خیلی قبولش داشتم... اما سوال های متعددی ذهنم را مشغول کرد: چطور شد که یکباره عاشق من شد 💞 و عقلش 😍هم تایید کرد !!؟؟ هر چند من همین را می خواستم... و با شنیدن حرفهایش عاشق تر میشدم ... ولی از طرفی تردید هم رهایم نمی کرد... پرسیدم: یعنی شما منو هم تایید میکنید هم دوستم دارید☺️؟؟!! یه جورایی برام معما شده!! آخه چطوری!!؟؟ البته این خیلی ارزشمنده برام ... به نظر من خوشبختی یک زن وقتی کامل میشه که شریک زندگیش هم قبولش داشته باشه و هم عاشقش باشه... _ من شما رو هم قبول دارم ٬هم باور دارم و هم عاشقتون هستم... معمای پیچیده ای نیست ... شما ارزش باور و عشق پاک رو دارید!! خودتون رو دست کم نگیرید ... قبلا هم گفتم.... شما لایق بهترین ها هستید!! با شنیدن حرفهایش جان تازه‌ای در وجودم متولد می شد... به قدری حس خوبی داشتم که دلم نمی‌خواست دیگر نه کلامی بگویم نه بشنوم..‌‌. فقط در سکوت این حس خوب را تا ابد تجربه کنم... شاکر بودم که جمله _ عاشقتم و باورت دارم _ را از زبان کسی می شنیدم که خودم را به پایش انداخته بودم وبرایش میمردم... سینا نگاهی به ساعتش کرد و گفت: بریم چادر بگیریم... ........ وارد مغازه که شدیم سینا رفت سمت چادر نمازها... گفتم: چادر مشکی می خوام.... _ نه ! من قول دادم چادر بخرم و میخرم... ولی چادر مشکی نمیخرم... قبلا هم گفتم بهتون اونو باید با اختیار و باور خودتون سر کنید... _ خب منم خودم می خوام کسی مجبورم نکرده _ اگر راضی بشید اجازه بدید من براتون همون چادر نماز بخرم... منم قبول کردم... هر چند زمان زیادی باهم نبودیم ... ولی گذر هر ثانیه جذابیت سینا را برایم بیشتر میکرد... باورم نمی شد که یک مرد تا این انداز به نظر یک زن و تصمیم شخصی او ارزش قائل باشد... همیشه تصورم این بود که اولین خواسته و شرطش چادر پوشیدنم باشه... انسان تا با کسی تعامل نداشته باشد نمی تواند درباره او و تفکرش نظریه قطعی بدهد ... من هم با اینکه سینا را قبول داشتم و باورهایش برایم ارزشمند بود... اما هر لحظه ابعاد شخصیت او برایم بازتر میشد... پیش خودم می گفتم: مگه من برای خدا چکار کردم که چنین مردی سر راهم گذاشته!!؟؟ من خوشبخت ترین زن روزگار میشم با همچین همسری..😊😊😊 سینا و خانواده‌اش از تحقیق سربلند بیرون آمدند... داشتیم آماده میشدیم که به آزمایشگاه برویم... من چادر دوخته بودم.... با خوشحالی سرم کردم تا سینا سورپرایز بشه... اما پدرم چادرم را گرفت.... قسمت ششم ادامه دارد..‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌷هر شب ساعت 10:30 با منتظرتونم
#سلام_آقا_جان ❤️ از ڪویر خشڪ بر دریا سلام هر نفس بر زاده ی #زهرا سلام بازمے گویم بہ تو از راه دور "یا حجت ابن الحسن" آقا سلام... اللّٰھـم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْ •✾📚 @Dastan 📚✾•
در عصر خلافت امام علی علیه السلام که اموال بسیار به عنوان بیت المال به کوفه می آمد قنبر، غلام حضرت، چند ظرف طلا و نقره از بیت المال را به حضور امام علی علیه السلام آورد و عرض کرد: «تو آنچه بود، همه را تقسیم کردی و برای خود چیزی نگه نداشتی. من این ظرف ها را برای تو ذخیره کرده ام.» امام علی (ع) شمشیر خود را کشید و به قنبر فرمود: «وای بر تو، دوست داری که به خانه ام آتش بیاوری.» سپس آن ظرف ها را قطعه قطعه کرد و سرپرست های امور شهری را طلبید. آنها را به آنان داد، تا عادلانه بین مردم تقسیم کنند 📘 بحارالانوار، ج 34، ص 312 •✾📚 @Dastan 📚✾• امام علی علیه السلام: « یَخْضَمُونَ مَالَ اللَّهِ خِضْمَةَ الْإِبِلِ نِبْتَةَ الرَّبِیع ؛ بعضی از افراد مثل شتری كه به علف تازه‌ی بهاری رسیده است ، مال خدا و بیت المال را می‌خورند.» 📙 نهجالبلاغه ، خطبه 3 •✾📚 @Dastan 📚✾•
داستان ازدواج حضرت علی(ع) با فاطمه(س) حضرت علی – علیه السلام، بنابر امر الهی و سنت حسنه اسلامی، بر آن میشود که در بحران جوانی به کشتی زندگانی خود سکونت و آرامش بخشد. اما شخصیتی چون حضرت علی – علیه السلام هرگز در همسرگزینی به یک آرامش نسبی و موقت اکتفا نمیکند و آفاق دیگر زندگانی را از نظر دور نمیدارد. از این رو خواستار همسری میشود که از نظر ایمان و تقوی و دانش و بینش و نجابت و اصالت، «کفو» وهمشان او باشد. چنین همسری جز دختر رسول خدا حضرت فاطمه زهرا – علیها السلام – که به همه خصوصیات او از هنگام تولد تا آن زمان کاملا آشنایی داشت، کسی دیگر نبود. ادامه دارد 📚 @Dastan📚
🌺خواستگاران حضرت زهرا – علیها السلام 🌺پیش از حضرت علی – علیه السلام افرادی مانند ابوبکر و عمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پیامبر یک پاسخ شنیده بودند وآن اینکه در باره ازدواج زهرا منتظر وحی الهی است.🌺 آن دو که از ازدواج با حضرت زهرا نومید شده بودند با سعد معاذ رئیس قبیله‏ اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دریافتند که جز حضرت علی – علیه السلام کسی شایستگی ازدواج با حضرت زهرا – علیها السلام – را ندارد و نظر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به غیر او نیست. ❤️از این رو دسته جمعی در پی حضرت علی – علیه السلام رفتند وسرانجام او را در باغ یکی از انصار یافتند که با شتر خود مشغول آبیاری نخلها بود. ❤️آنان روی به علی کردند و گفتند: اشراف قریش از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستگاری کرده‏اند و پیامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما امیدواریم که اگر تو (با سوابق درخشان وفضایلی که داری) 💝از فاطمه خواستگاری کنی پاسخ موافق بشنوی و اگر دارایی تو اندک باشد ما حاضریم تو را یاری کنیم. با شنیدن این سخنان دیدگان حضرت علی – علیه السلام را اشک شوق فرا گرفت و گفت: دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مورد میل وعلاقه من است. این را گفت و دست از کار کشید و راه خانه پیامبر را، که در آن وقت نزد ام سلمه بسر می‏برد، در پیش گرفت. هنگامی که در خانه رسول اکرم را کوبید پیامبر فورا به ام سلمه فرمود: برخیز و در را باز کن که این کسی است که خدا ورسولش او را دوست می‏دارند 📚@Dastan📚
ام سلمه می گوید: شوق شناسایی این شخص که پیامبر او را ستود آنچنان بر من مستولی شد که وقتی برخاستم در را باز کنم نزدیک بود پایم بلغزد. من در را باز کردم و حضرت علی – علیه السلام وارد شد و در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشست، اما حیا و عظمت محضر پیامبر مانع از آن بود که سخن بگوید، لذا سر به زیر افکنده بود و سکوت بر مجلس حکومت می‏کرد. تا اینکه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سکوت مجلس را شکست و گفت: گویا برای کاری آمده ای؟ حضرت علی – علیه السلام در پاسخ گفت: پیوند خویشاوندی من با خاندان رسالت و ثبات و پایداریم در راه دین وجهاد وکوششم در پیشبرد اسلام بر شما روشن است. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: تو از آنچه که می‏گویی بالاتر هستی. حضرت علی– علیه السلام گفت: آیا صلاح می‏دانید که فاطمه را در عقد من در آورید؟ حضرت علی – علیه السلام در طرح پیشنهاد خود بر تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام تکیه می‏کند و از این طریق به همگان تعلیم می‏دهد که ملاک برتری این است نه زیبایی وثروت ومنصب. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از اصل آزادی زندر انتخاب همسر استفاده کرد و در پاسخ حضرت علی – علیه السلام فرمود: پیش از شما افراد دیگری از دخترم خواستگاری کرده‏اند ومن درخواست آنان را با دخترم در میان نهاده‏ام ولی در چهره او نسبت‏ به آن افراد بی میلی شدیدی احساس کرده ام. اکنون درخواست‏شما را با او در میان می‏گذارم، سپس نتیجه را به شما اطلاع می‏دهم. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد خانه زهرا – علیها السلام – شد و او برخاست و ردا از دوش آن حضرت برداشت و کفشهایش را از پایش در آورد وپاهای مبارکش را شست وسپس وضو ساخت و در محضرش نشست. پیامبر سخن خود را با دختر گرامیش چنین آغاز کرد: علی فرزند ابوطالب از کسانی است که فضیلت ومقام او در اسلام بر ما روشن است وم ن از خدا خواسته بودم که تو را به عقد بهترین مخلوق خود در آورد واکنون او بهخواستگاری تو آمده است; در این باره چه می‏گویی؟ در این هنگام زهرا – علیها السلام – در سکوت عمیقی فرو رفت ولی چهره خود را از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برنگرداند و کوچکترین ناراحتی در سیمای او ظاهر نشد. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جای برخاست و فرمود: «الله اکبر سکوتها اقرارها» یعنی: خدا بزرگ است; سکوت دخترم نشانه رضای اوست. منبع : کشف الغمه، ج‏۱، ص 50 📚@Dastan📚
📒 🚩نماز "وواعَدْنا" دهه اول ذی الحجه: كسي كه اين نماز را در بین نماز مغرب و عشاء از شب اول ذی الحجه تا شب بخواند در ثواب حاجیان شریک می گردد. ✨کیفیت خواندن نماز : « مابین نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از ، سوره توحید و سپس آیه 142 از سوره شریفه الأعراف را میخواند : « وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدين » 🔹مفاتیح‌الجنان •✾📚 @Dastan 📚✾• 📒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 داستان های آموزنده 📚
#برات_میمیرم 6 .... شما قرار بود داماد بشید ؛ چی شد؟ _ قراری در کار نبود ... مادرم یک نفرو معرفی
7 .... وقتی پدرم چادرم را گرفت از تعجب خشکم زد... چون ازش انتظار نداشتم... : دخترم میترسم وقتی شعله های عشقت فروکش بکنه از چادر خسته بشی... بهتره کسی که تورا بدون چادر پسندیده همینطور هم باهات زندگی کنه... تو نباید به خواسته کسی چادر سر کنی چون این طوری به خاطر تحمیل یک خواسته دلزده میشی... _ آقاجون ... به جان شما که برام خیلی عزیزه چادر انتخاب خودمه... سینا حتی یک بار هم ازم نخواسته... حتی اگه این وصلت سر نگیره ؛ من از این به بعد چادر می پوشم... آقا جونم چادرمو داد و منو با بوسه و صلوات بدرقه کرد.... وقتی از آزمایشگاه بر می گشتیم تو تاکسی که بودیم خیلی آروم حرف می زدیم... پیش مادرم راحت نبودیم... بین همه صحبتهایی که شد یک جمله سینا بد جوری به دلم آشوب انداخت.. : بزار جواب آزمایش بیاد... اگه وصلت قطعی بشه یه سورپرایز دارم برات... _ یعنی چی!! یعنی ممکنه .... نه .... حرفش رو هم نزن... نهایتش میگن نمیتونیم بچه سالم داشته باشیم... خب بچه نمیخوایم..... این همه آدم ... بچه ندارن... _ هیس... شلوغش نکن... ایشاا... که چیزی نیست... منظورم این بود که بگم منتظر سورپرایز باشی... نه اینکه بترسی... تا جواب آزمایش بیاد من جون به لب شدم... تا اینکه روز موعود فرا رسید... قرار بود سینا تا ظهر با جواب آزمایش بیاد خونه ما ٬ اما تا شب خبری نشد... برای بقیه یک امر عادی بود ..‌. اما من تا شب نیمه جون شدم.... تا اینکه ساعت ۹ شب مادر سینا با تلفن تماس گرفت... قسمت هفتم ادامه دارد..‌‌ •✾📚 @Dastan 📚✾• 🌷هر شب ساعت 10:30 با منتظرتونم
🌹🍃اعمال دهه اول ماه ✨👈تسبیح و حمد خداوند ✨👈ذکر الله اکبر و لااله الا الله ✨👈روزه گرفتن نه روز اول این دهه که ثواب روزه تمام عمر را دارد ✨👈شب زنده داری و عبادت ✨👈خواندن پنج دعایی که جبرئیل برای حضرت عیسی(ع) از جانب خداوند هدیه آورده است: ❶اشْهَدُ اَنْ لااِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، بِیدِهِ الْخَیرُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ. ❷ اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یتَّخِذْ صاحِبَهً وَلا وَلَداً. ❸ اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، اَحَداً صَمَداً، لَمْ یلِدْ وَلَمْ یولَدْ، وَلَمْ یکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَدٌ. ❹ اشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یحْیی وَیمیتُ، وَهُوَ حَی لا یمُوتُ، بِیدِهِ الْخَیرُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیء قَدیرٌ. ❺ حسْبِی اللهُ وَکَفی، سَمِعَ اللهُ لِمَنْ دَعا، لَیسَ وَرآءَ اللهِ مُنْتَهی،اَشْهَدُللهِ بِما دَعا،وَاَنَّهُ بَریءٌ مِمَّنْ تَبَرَّءَ، وَاَنَّ لِلّهِ الاْخِرَهَ وَالاُولی. ❤️🍃خواندن ذکر‌هایی که از حضرت علی(ع) روایت شده است: ✅" لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ اللَّیالِی وَالدُّهُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ أَمْواجِ البُحُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله وَرَحْمَتُهُ خَیرٌ مِمَّا یجْمَعُونَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّوْک وَالشَّجَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الشَّعْرِ وَالوَبَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الحَجَرِ والمَدَرِ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ لَمْحِ العُیونِ، لا إِلهَ إِلاّ الله فِی اللَّیلِ إِذا عَسْعَسَ وَالصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ، لا إِلهَ إِلاّ الله عَدَدَ الرِّیاحِ فِی البَرارِی وَالصُّخُورِ، لا إِلهَ إِلاّ الله مِنْ الیوْمِ إِلی یوْمِ ینْفَخُ فِی الصُّورِ" 📚مفاتیح الجنان 📚 @Dastan 📚
گیرم که دوباره جملی هست، غمی نیست یک فتنهٔ بین المللی هست، غمی نیست ما تجربه کردیم که در موسم فتنه تا رهبر ما سید علی هست، غمی نیست •✾📚 @Dastan 📚✾•
سلام دوستان همراه ببخشید اینترنت نداشتم به درخواست برخی عزیزانم، امشب دو قسمت از داستان رو براتون میزارم تو این شبها من رو هم دعا کنید