eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت رضا، عليه‌السلام، درباره صفات شيعه مى فرمايند: «شيعتنا الذين يقيمون الصلاة ويؤتون الزكاة ويحجون البيت الحرام و يصومون شهر رمضان ويوالون أهل البيت و يتبرئون من أعدائنا أولئك أهل الايمان و التقى...». شيعيان ما چند برنامه در زندگى خود دارند که تا وقت مرگ به آن ادامه مى دهند: اول نماز است كه آن را بر پا می‌دارند، زیرا در قرآن آمده است كه انسان‌های بى نماز اهل جهنم هستند. در روايتى آمده است كه پيامبر، صلى‌الله‌عليه‌وآله، با اصحاب خود از جایی می‌گذشتند که ناگاه سگ قوى هيكلى به شدت پارس كرد. اصحاب ترسيدند. حضرت فرمود: نترسيد، بگذاريد پارس كند. پارس‌های سگ كه تمام شد، حضرت فرمود: این سگ با من حرفی داشت، لذا همين كه چشمش به من افتاد گفت: يا رسول اللّه، خدا را شكر كه مرا سگ آفريد، ولى انسان بى نماز نيافريد و ما را تكليف به نماز نكرد. از اين رو، راحت هستيم که به ما نگفته نماز بخوان تا شانه بالا بيندازيم و بگوييم نمى خوانيم! سگ هستيم و به نماز دعوت نشده ايم، ولى آنها كه به نماز دعوت شده اند و نماز نمى خوانند چه مى كنند؟ @Dastan
🌷امیرالمؤمنین علیه السلام #مؤمن تمام وقتش مشغول است. (یعنی مومن وقتش را هدر نمی دهد) 📚برگرفته از حکمت ۳۳۳ نهج البلاغه •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔹امام صادق علیه السلام: 🍃هرگاه عالم به علمش عمل نکند اثر ] موعظه اش از دل ها زایل می شود؛آن چنان که باران از روی سنگ صاف میلغزد 📚کافی ج1 ص44 •✾📚 @Dastan 📚✾•
📛موعظه شیطان ✅پس از آنکه حضرت نوح ع قوم گنهکار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت؛ تو بر گردن من حقی داری که میخواهم آن را ادا کنم! ✍️نوح گفت؛ چه حقی؟! خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم! ابلیس گفت؛ همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید! 👈نوح فرمود؛ حالا میخواهی چه جبرانی کنی؟! ابلیس گفت؛ در سه جا مراقب حيله من باش! 1⃣هنگامی که خشمگین شدی! 2⃣هنگامی که بین دو نفر قضاوت میکنی! 3⃣هنگامی که با زن نامحرم خلوت میکنی و هیچکس نزد شما دو نفر نیست! ✅در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد 📚بحارالانوار ط جدید ج11 ص318 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌱 داستان کوتاه روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند مي‌رود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟! مرد فقير که اين را مي‌شنود قصد رفتن مي‌کند و با خود مي‌گويد وقتي صاحب‌خانه بر سر مال خود با اعضاي خانواده‌اش اين طور دعوا مي‌کند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟! از قضا در همان زمان در خانه باز مي‌شود و مرد ثروتمند از خانه بيرون مي‌زند و فقير را جلوي خانه مي‌بيند. از او مي‌پرسد اينجا چه مي‌کند؟ مرد فقير هم مي‌گويد کمک مي‌خواسته اما ديگر نمي‌خواهد و شرح ماجرا مي‌کند. مرد غني با شنيدن حرف‌هاي او، لبخندي مي‌زند، دست در جيب مي‌کند مقداري پول به او مي‌بخشد، و مي گويد: 👇 #حساب_به_دينار، #بخشش_به_خروار از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را مي‌بخشند. •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹 خیر مرده ها کنید 🌹 حدیث دارد که بهترین شما کسی است که غذا درست کنه بده درِ خونه مردم! قدیم آبگوشت درست می کردن ، یکی یدونه به همسایه ها میدادن. پدرش عدس پلو دوست داشت، عدس پلو درست می کردن شب جمعه یکی یدونه در خونه ها می دادن . روایت دارد ارواح مومنین شب جمعه میان رو پشت بوم ها؛ التماس میکنن اون لقمه نونی که برای سگ هاتون میندازید برای ما خیر کنید، ما محتاجیم! اونوقت حالا به فکر مرده ها کسی نیست، میگه کار من نمیگیره چیکار کنم؟ دست به هر کاری میزنم نمیشه بابا ازت راضی نیست میگه اع چرا بابا ازم راضی بود زمان حیات راضی بود اما حالا که مرده براش کار خیر نکردی الان ناراضی شده، یه سوره قرآن براش نمیخونه!! ˝آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)˝ •✾📚 @Dastan 📚✾•
💭 ﺷﺒﻲ "ﺳﻠﻄﺎﻥ" ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ مےکرد ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ؛ ﺑﻪ ﺭییس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ، ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ مردم و ﻣﻠﺖ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ . 💭 ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﺬﺍﺭ بودند که مردی را ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ مےﺸﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ، " ﻣﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ " ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ . 💭 ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ مردم ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ ﻓﺎﺳﺪ، " ﺩﺍﯾﻢ ﺍﻟﺨﻤﺮ " ﻭ "ﺯﻧﺎﮐﺎﺭ " ﺑﻮﺩ! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩ. 💭 ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ(خطاب به جنازه همسرش) ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ ﺍﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ ! ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯼ !!.... ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ " ﻭﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ " ﻭ ﺍﺯ "ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ " ﻫﺴﺘﯽ ! 💭 "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ : ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﯿﻦ ﻭﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ؟ !! ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺑﻠﻪ ، ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ . ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔت: 💭 ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ می توﺍﻧﺴﺖ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : «ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭﻓﺴﺎﺩ ﻣﺭﺩﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ "ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻡ " ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ ! ﺍﻣﺸﺐ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﻧﮑﻦ !! 💭 ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ !! ﻣﻦ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ: ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﻭﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ " ﻏﺴﻞ " ﻭ " ﮐﻔﻨﺖ " ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ . 💭 ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ !! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ " ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ " ﻫﺴﺘﻢ . ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ...ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ "ﻋﻠﻤﺎ " ﻭ " ﻣﺸﺎﯾﺦ " ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ !!... ﺧـﺪﺍﻭﻧـﺪﺍ ❣️ ﺑﺪ ﮔﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺳﻮﺀ ﻇﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﻭﺭ ﺳﺎﺯ ﻭ " ﺣﺴﻦﻇﻦ " ﻭ ﺧﻮﺵ ﮔﻤﺎﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺼﯿﺒﻤﺎﻥ ﺑﻔﺮﻣﺎ..... «ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ» 📚"ﺷﯿﺦ ﺑﻬﺎﯾﯽ ره" •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 🌼🍃🌼 داستان فوق العاده زیبا و آموزنده 🌼 مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد! می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی … گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم! تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم … 📚 @Dastan📚
ذهن👇 🍎 مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب چاه بنوشد. متوجه شد که ارتفاع آب خیلی پایین است؛ و بدون دلو و طناب نمی توان از آن آب کشید. هرچه گشت، نتوانست وسیله ای برای آب کشیدن بیابد. لذا روی تخته سنگی دراز کشید و بی حال افتاد. پس از لحظاتی، یک گله آهو پدیدار شد و بر سر چاه آمدند. بلافاصله، آب از چاه بیرون آمد و همه آن حیوانات از آن نوشیدند و رفتند. با رفتن آنها، آب چاه هم پایین رفت! آن فرد با دیدن این منظره، دلش شکست و رو به آسمان کرد و گفت: خدایا! می خواستی با همان چشمی که به آهوهایت نگاه کردی، به من هم نگاه کنی! همان لحظه ندا آمد: ای بنده من، تو چشمت به دنبال دلو و طناب بود، باید بروی و آن را پیدا کنی. اما آن زبان بسته ها، امیدی به غیر از من نداشتند، لذا من هم به آنها آب دادم. 📚 @Dastan 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک سوال استراتژیک 🎥سخنرانی بامزه،جالب و تاثیر گذار استاد پناهیان در مورد روابط بین زن و شوهر👥 💥با دیدن کلیپ،دیگر از غر زدن همسرانتون ناراحت نمیشید... http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
رویای-صادقه-2.mp3
5.27M
🌸 رویای صادقه 🌷 ماجرای بسیار زیبا، جذاب و شنیدنی ✅ حتما گوش بدید بهتر است در آرامش گوش دهید •✾📚 @Dastan 📚✾•
⭕️ برای مهدی... 🔹 یک بخش از وصیت‌نامه‌اش را اختصاص داده بود به پسر کوچولویش محمد. نوشته بود: "زندگی کن برای مهدی، درس بخوان برای مهدی، ورزش کن برای مهدی. محمد... من تو را از خدا برای خودم نخواستم، تو را از خدا خواستم برای مهدی." 📢 شهید حمیدرضا اسداللهی •✾📚 @Dastan 📚✾•
✍️پیامبر_مهربانے (ص) : 🌸چهار چیز در گناه وجود دارد که از خود گناه بدتر است: ❶ کوچک شمردن گناه ❷ افتخار کردن گناه ❸ شادمانی کردن به گناه ❹ اصرار بر گناه 📚مستدرک ج۱۱ ص ۳۴۹ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌸✨ 🔰آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): 🌸رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند روز قیامت که میشه خدا دو بال به بعضی ها مرحمت میکنه مثل جعفر طیار با این بالشون پرواز میکنن ، از اینور به اونور 👼 ملائکه میگن شما از کجا اومدین ❓در بهشت هنوز وا نشده آیا شما حساب رو دیدین❓ میگن نه از پل صراط رد شدید❓ میگن نه ، ما پل صراط هم ندیدیم جهنمو دیدین ❓ میگن ما جهنمم ندیدیم میگن ما اصلا هیچی ندیدیم 👼 ملائکه میگن قسم میدیم شما را به خدا بگید که عملتون در دنیا چی بوده، که متسحق این نعمت عظما شدین ❓ میگن ما دو خصلت داشتیم ، یعنی در ما این دو خصلت بود خدا ما رو به واسطه اون دو خصلت به این منزله عظما رسوند 💎1⃣👈 ما اگه خلوت میکردیم حیا میکردیم که گناه کنیم 💎2⃣👈 به کمی که خدا برای ما روزی کرده راضی بودیم •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ان_معی_ربی هنوز موسای انقلاب عصایش را بر نیل نکوبیده است. اندکی صبر سحر نزدیک است... اللهم احفظ مولانا الخامنه ای •✾📚 @Dastan 📚✾•
. #اعمال_قبل_خواب 🍃🍂 امان از فشار قبر 🍃🍂 🖊پیامبر اڪرم ص ؛ هر ڪس هنگام خواب سوره "تڪاثر" را بخواند از سختی قبر ایمن گردد✨ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔹پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم: 🍃اخلاق خوب باعث نابود شدن گناهان است همان گونه که آفتاب برف و یخ را آب می کند. 📕عیون الاخبار الرضا ج2 ص37 •✾📚 @Dastan 📚✾•
راز شیرین شدن عسل زنبور عسل 🐝 یک روز حضرت محمد صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین على(علیه السلام)، در میان نخلستانها نشسته بودند. که یک وقت سر و کله زنبورِ عسلى ظاهر شد، و شروع کرد دور پیغمبر اکرم چرخیدن. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: یا على ! مى دانى این زنبور چه مى گوید. حضرت على (علیه السلام ) فرمود: بفرما یا رسول الله. پیامبر فرمودند:این زنبور امروز ما را مهمانى کرده و مى گوید: یک مقدار عسل در فلان محل گذاشته ام ، آقا امیرالمؤمنین را بفرستید، تا آن را از آن محل بیاورد. حضرت على (علیه السلام) بلند شدند و آن عسل را از آن محل آوردند. رسول خدا(ص)فرمود:اى زنبور، غذاى شما که از شکوفه گل تلخ است. به چه علّتى آن شکوفه به عسل شیرین تبدیل مى شود؟ زنبور گفت : یا رسول اللّه ، شیرینى این عسل،از برکت ذکر وجود مقدّس شما، و (آل ) شماست. چون هر وقت ، مقدارى از شکوفه استفاده مى کنیم ، همان لحظه به ما الهام مى شود که سه بار بر شما صلوات بفرستیم . وقتى که مى گوئیم : اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد به برکت صلوات بر شما، عسل ما شیرین مى شود... از امام صادق روایت شده که پیامبر (ص) فرمودند: از کشتن زنبور بپرهیزید،زیرا خداوند ارجمند به او وحی نمود و نه از شمار جنیان است و نه در زمره ی انسانها 📚 کنزالعمال،۱ ، ۲۲۱۹ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌱 وقت نزول رحمت حق از سحاب شد 🌿 یعنی که جام دیده ی ما پُر شراب شد 🌱 زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد 🌿 نوری دمید و قبلگه آفتاب شد 🌺ولادت حضرت زینب (س) مبارک باد. @Dastan
🌼امیرالمومنین (علیه السلام) 💖هرگاه #جوان را توبيخ كردى، برخى خطاهاى او را ناديده بگير، تا توبيخ تو، او را به مقابله وادار نسازد. 📚شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد ج 20، ص 333 •✾📚 @Dastan 📚✾•
✍️از افلاطون پرسيدند : شگفت انگيز ترين رفتار انسان چيست؟ ✅پاسخ داد : از كودكى خسته مى شود ،براى بزرگ شدن عجله مى كند و سپس دلتنگ دوران كودكى خود مى شود ابتدا براى كسب مال و ثروت از سلامتى خود مايه مى گذارد سپس براى باز پس گرفتن سلامتى از دست رفته پول خود را خرج مى كند طورى زندگى مى كند كه انگار هرگز نخواهد مرد و بعد طورى مى ميرد كه انگار هرگز زندگى نكرده است . آنقدر به آينده فكر مى كند كه متوجه از دست رفتن امروز خود نيست ❌در حالى كه زندگى، گذشته يا آينده نيست، 🔴 زندگى همين حالاست. •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔵مردگان روز قیامت چگونه از قبرها مبعوث میشوند؟ 🌺از حضرت صادق علیه السلام روایت است که چون پروردگار اراده کند که عالم آفرینش را مبعوث فرماید، بر زمین چهل روز باران می بارد قطعات بدن بهم می پیوندند و روی آنها گوشت روئیده میشود. 🌹سپس آن حضرت فرمود: جبرائیل نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و دست او را گرفت و به بقیع آورد؛ تا اینکه کنار قبری رسیدند و جبرائیل صاحب آن قبر را صدا زد و گفت: به اذن خدا برخیز! ✨ مردی که موهای سر و صورتش سفید بود از میان قبر برخاست و خاک را با دست خود از چهره خود پاک میکرد، و می گفت: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. جبرائیل به او گفت: به اذن خدا دو مرتبه در قبر باز گرد! ✳️سپس به کنار قبری دیگر آمدند و جبرائیل صاحبش را ندا درداد: به اذن خدا برخیز! از میان قبر مردی با چهره و سیمای سیاه برخاست و می گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! و سپس جبرائیل به او گفت: باز گرد به مکانی که بودی به اذن خدا. 🔵و پس از آن گفت: ای محمد! این قِسم مردگان در روز قیامت محشور میشوند. مؤمنان میگویند: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. و دسته دیگر میگویند: یَا حَسْرَتَاهُ، یَا ثُبُورَاهُ... 📒تفسیر قمی طبع سنگی ص581 و از طبع حروفی نجف ج2 •✾📚 @Dastan 📚✾•
💠از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سوال شد: چگونه است که همه درقبر مورد سوال و جواب قرار میگیرند مگر شهید؟ 🌺حضرت فرمود : امتحانی که زیر برق شمشیر داده،برای او کافی است. 📚وسائل الشیعه، ج2،ص709 •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔵عاقبت نماز خواندن در جبهه با لباس نجس و پشت به قبله! 💠به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست گردان را ببر جلو آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . . امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند….. 🍃حبیب گفت : اگه می تونی یکی از بچه های مجروح را ببر بعد دیدم با احترام زیاد نوجوانی را صدا زد. ترکشی به سینه اش اصابت کرده بودو جای زخم را با دست فشار می داد. ✳️سوار شد تا حرکت کردم صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد . تصمیم گرفتم کمی با این نوجوان حرف بزنم. گفتم برادر اسمت چیه؟جواب نداد نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت، زیر لب چیزهای می گوید. فکر کردم لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم. 🌸مدتی بعد مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد . ✨گفتم چرا دفعه اول چیزی نگفتی؟ گفت نماز می خواندم . 💠نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون… گفتم ما که رو به قبله نیستیم، تازه پسرجون بدنت پاک نیست لباست هم که نجسه. ☘️گفت حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد. گفتم نماز عصر را هم خوندی ؟گفت بله گفتم خب صبر می کردی زخمت را ببندند بعد لباست را عوض می کردی، آن وقت نماز می خوندی. ✨گفت: معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا باشم فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش با خدا. 💠گفتم : بابا جون تو چیزیت نیست یک جراحت مختصره زود بر می گردی پیش دوستات.. 🔴با خودم فکر کردم یک الف بچه احکام نماز را هم شاید درست بلد نیست والا با بدن خونی و نجس تو ماشین که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه!! ♻️در اورژانس پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل! گفت: تا خدا چی بخواد. با برانکارد آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش جدی نیست فقط سریع بهش برسید… 🌟بیست دقیقه ای آن جا بودم بعد خواستم بروم رفتم پست اورژانس پرسیدم حال مجروح نوجوان چطوره؟ گفتند شهید شد با آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت و رفت….. 💥تمام وجودم لرزید. 🌺بعدها نواری از شهید آیت الله دستغیب شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده: 🔵آهای بسیجی خوب گوش کن چه می گویم! من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این معامله سرت کلاه برود ! 🔷من دستغیب حاضرم یک جا ثواب هفتاد سال نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو، 🌕 و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو در میدان جنگ بدون وضو پشت به قبله با لباس خونی و بدن نجس خوانده ای از تو بگیرم... آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی...؟! 📘خاطرات سردار شهید حسین همدانی •✾📚 @Dastan 📚✾•
♦️حارث اعور مى گوید: به همراه امیرالمؤمنین علیه السلام حرکت مى کردم تا در حیره در کنار فرات به دیر نصارى برخوردیم و از آن دیر صداى ناقوس بلند بود. ♦️حضرت فرمود: اى حارث آیا مى دانى که ناقوس چه مى گوید؟ عرض کردم خدا و رسولش صلى الله علیه و آله و سلم و ابن عم رسولش صلى الله علیه و آله و سلم داناترند. فرمود: ناقوس مثل دنیا و خرابى آن را مى سراید. سپس از زبان ناقوس حضرت این اشعار را به اشعار ناقوسیه نامگذارى شده است، خواند: 🔹لااله الا الله٬... حقا حقا٬... صدقا صدقا٬... معبودي به حق و شايسته پرستش جز خدا نيست. اين را بحق و راستي مي گويم . 🔹ان الدنيا٬ قد غرتنا٬ وشغلتنا و استهوتنا به راستي که دنيا ما را فريفت و ما را به خود سرگرم نمود و سرگشته و مدهوش گردانيد 🔹يابن الدنيا٬ مهلا مهلا٬ يابن الدنيا٬ دقا دقا اي فرزند دنيا آرام ،‌ اي فرزند دنيا در کار خود دقيق شو ، دقيق 🔹يابن الدنيا٬ جمعا جمعا٬ تفني الدنيا٬ قرنا قرنا اي فرزند دنيا (کردار نيک ) گردآوري کن ، گردآوردني . دنيا سپري ميشود قرن به قرن 🔹ما من يوم يمضي عنا الا اوهي رکنا منا هيچ روزي از عمر ما نمي گذرد جراينکه پايه و رکني ازما را سست مي گرداند. 🔹قد ضيعنا دارا تبقي و استوطنا دارا تفني ماسراي باقي را ضايع نموديم وسراي فاني را وطن و جايگاه خويش ساختيم 🔹لسنا ندري ما فرطنا فيها الا لو قد متنا ما آنچه را که در آن کوتاهي نموده ايم درک نمی کنیم مگر روزي که مرگ سراغ ما بيايد. حارث گوید: ♦️عرض کردم: اى امیرمؤ منان ""علیه السلام"" آیا نصارى تفسیر صداى ناقوس را اینگونه که فرمودید مى دانند؟ ♦️حضرت فرمود: اگر مى دانستند مسیح ""علیه السلام"" را به عنوان الله بر نمى گزیدند. حارث گوید: ♦️فرداى آن روز من به دیر نصارى رفتم و به راهب گفتم: بحق حضرت مسیح ""علیه السلام"" همانگونه که ناقوس را مى نواختى به صدا در آور و او چنین کرد و من تفسیر آن را آنگونه که آموخته بودم گفتم. تا به پایان اشعار رسیدم او مرا سوگند داد که به "پیامبرتان سوگندت مى دهم که چه کسى این تفسیر را برایت گفته، گفتم همان مردى که دیروز همراه من بود. گفت: آیا بین او و پیامبرتان خویشاوندى است؟ گفتم: آرى او پسر عموى اوست. ♦️گفت: سوگند مى خورم که این را از پیامبرتان شنیده و آنگاه اسلام آورد و سپس گفت: ♦️من در تورات خوانده ام که پیامبر آخر زمان صلى الله علیه و آله و سلم صداى ناقوس را تفسیر مى کند. 📚ارشاد القلوب، ص 373 •✾📚 @Dastan 📚✾•