🔹نمازِ سر🔹
هیچ کس تا ابد نمیفهمد
شب آن زن چگونه سر شده بود
خبری بود در تنور انگار
خبر این بار، داغتر شده بود
با دل خون وضوی گریه گرفت
بین سجاده نوحهگر شده بود
آسمان را به سمت خویش کشید
وسعت خانه بیشتر شده بود
شانه برداشت تا که مویش را...
شانه از دست چشم، تر شده بود
عطر برداشت تا که رویش را...
عطر میسوخت، خونجگر شده بود
آب برداشت تا گلویش را...
آب، دریای شعلهور شده بود
کاش آن شب سحر نمیآمد
سحر آمد ولی اگر شده بود...
پشت سر ایستاد و قامت بست
لحظههای نماز سر شده بود
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹 الامام رضا عليه السلام :مَن تَركَ السَّعيَ في حَوائجِهِ يَومَ عاشُوراءَ قَضَى اللّهُ لَهُ حَوائجَ الدُّنيا و الآخِرَةِ ؛ علل الشرائع ، ص ۲۲۷ .
🏴.امام رضا عليه السلام :هر كه در روز عاشورا كار و كسب خود را فرو گذارد ، خداوند حاجت هاى دنيا و آخرت او را بر آورده سازد .
🌹الامام رضا عليه السلام :مَن كانَ يَومُ عاشوراءَ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ وبُكائِهِ ، يَجعَلُ اللّهُ يَومَ القيامَةِ يَومَ فرحِهِ و سُرورِهِ ؛ ميزان الحكمه ، ح ۱۳۰۱۱ .
🏴امام رضا عليه السلام :هر كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد ، خداوند روز قيامت را روز شادى و سرورش مى گرداند .
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فیلمی کمیاب از حمل ضریح حضرت ابوالفضلالعباس(ع) که توسط صنعتگران اصفهانی ساخته شده از اصفهان به کربلا در سال ۱۳۴۳
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️شبیه سازي سه بعدی واقعهی عاشورا
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
گـــفتم :
دگر قـــلبم شوق شهادت ندارد !
گـــفت :
مراقب نگاهت باش ...
" اَلعَینُ بَریدُ القَلبــــ "
↯چشـــم پیام رسان دل است .
#شهادت_اتفاقی_نیست🌷
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✅نمیخواهم که آغازگر #جنگ باشم
پیش از آغاز نبرد، #امام_حسین علیهالسلام دستور دادند تا درون خندقی که اطراف خیمه ها حفر کرده بودند، آتش روشن کنند تا دشمن نتواند از اطراف هجوم آورد.
"شمر بن ذی الجوشن" نزدیک آمد و به امام حسین گفت:
گویا برای ورود به #آتش جهنم عجله داری!!
امام حسین پاسخ دادند :
تو برای ورود در #آتش ، شایستهتری !
"مسلم بن عوسجه" که ناظر بود، به امام حسین گفت:
ای فرزند رسول الله! اجازه می دهید این فاسق #ستمگر را با تیر بزنم؟ او در تیررس من است و تیرم به خطا نمیرود.
امام حسین علیه السلام فرمودند:
او را نزن! من #دوست ندارم که آغازگر جنگ باشم !
📚تاریخ طبری، جلد ۵ ، صفحه ۴۲۳
•✾📚 @Dastan 📚✾•
▪️قسم خورده بود،
می خواست روزه بگیرد همه ی روزها را تا روز قیام منتقم.
آمد پیش امام.
امام راز دلش را خواند؛
فرمود: حالا که چنین عهدی کرده ای، روزه بگیر تمام سال را به غیر از روزه های حرام؛
امام صادق علیه السلام برایش از روز عاشورا گفت؛
از ناله ی آسمانها و زمین و فرشته ها؛
از زاریشان به درگاه خدا که: اجازه بده هلاک کنیم تمام اهل زمین را.
آنها خون حجّت تو را ریخته اند.
.
همان وقت خدا در جوابشان فرمود: آرام باشید!
پرده ای از غیب برایشان کنار زد. قیام کننده را نشانشان داد و سه مرتبه فرمود:
با اوست که انتقام خواهم گرفت.
📚 کافی، جلد۱، ص۵۳۴
اللهم عجل لولیک الفرج
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔮 #نمازحاجت_در_روز_پنجشنبه 🔮
❣از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:
⚡️ «کسی که حاجت و درخواستی از پروردگار بزرگ دارد، در روز #پنجشنبه هنگامی که روز بالا آمد، غسل نماید، سپس چهار رکعت نماز بخواند که
🔹در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و ۲۰ مرتبه سوره قدر،
🔹و هنگامی که چهار رکعت نماز به پایان رسید ۱۰۰ مرتبه بگوید:
💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ💥
🔹سپس دستها را به سوی #آسمان بالا ببرد و ۱۰ مرتبه بگوید:
«یَا الله یَا الله ...»
🔹 بعد انگشت سبابه را حرکت داده ۱۰ مرتبه، بلکه به مقداری که نفس تمام شود بگوید:
«یا ربّ».
🔹پس از آن دستها را تا مقابل صورت بالا بیاورد و ۱۰ مرتبه بگوید:
« یَا الله یَا الله...»،
🔹 و بعد بگوید:
💥«یَا الله یَا أَفْضَلَ مَنْ رُجِیَ وَ یَا خَیْرَ مَنْ دُعِیَ وَ یَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطَى وَ یَا أَکْرَمَ مَنْ سُئِلَ یَا مَنْ لَا یَعِزُّ عَلَیْهِ مَا فَعَلَهُ یَا مَنْ حَیْثُ مَا دُعِیَ أَجَابَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مُوجِبَاتِ رَحْمَتِکَ وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِکَ وَ بِأَسْمَائِکَ الْعِظَامِ وَ بِکُلِّ اسْمٍ لَکَ عَظِیمٌ وَ أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ وَ بِفَضْلِکَ الْعَظِیمِ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی إِذَا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ وَ إِذَا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَیْتَ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظِیمِ الْعَظِیمِ دَیَّانِ یَوْمِ الدِّینِ مُحْیِی الْعِظَامِ وَ هِیَ رَمِیمٌ وَ أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ الله لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُیَسِّرَ لِی أَمْرِی وَ لَا تُعَسِّرَ عَلَیَّ وَ تُسَهِّلَ لِی مَطْلَبَ رِزْقِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ یَا قَاضِیَ الْحَاجَاتِ یَا قَدِیراً عَلَى مَا لَا یَقْدِرُ عَلَیْهِ غَیْرُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ أَکْرَمَ الْأَکْرَمِین»💥
✅ ان شاء الله پروردگار او را #حاجت روا خواهد کرد
📚 مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج ۱، ص ۲۵۶-۲۵۸
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✅مقام حضرت عباس علیه السلام در کلام حضرت امام سجاد علیه السلام
✍از ثابت بن ابى صفيت نقل است كه سرور عابدان، امام سجاد عليه السلام نگاهی به عبيدالله پسر اباالفضل العباس كرد و گريست. سپس فرمود: بر رسول خدا صلى الله عليه و آله، روزی سخت تر از روز جنگ اُحد نبود كه در آن عمويش حمزه بن عبدالمطلب شير خدا و شيرمردِ رسول خدا کشته شد و پس از آن سختترين روز پيامبر، روز جنگ موته بود كه در آن پسر عمويش جعفر بن ابی طالب كشته شد. اما هرگز روزی چون روز حسين عليه السلام نیست. در آن روز سی هزار مرد بر او گِرد آمدند كه خود را از اين امت میپنداشتند و همگی با ريختن خون او، بخدای عزوجل تقرب میجستند و او هر چه خدا را به يادشان میآورد پندی نمیگرفتند تا اينكه او را از سر عداوت و ستم و سركشی كشتند.
💥سپس فرمود: خدا عباس را رحمت كند كه ايثار كرد، آزموده شد و جانش را فدای برادرش ساخت، تا آنجا که دو دستش از تن جدا شد و خدای عزيز و جليل بجای دو دستش، به او دو بال داد تا با آنها در بهشت همراه فرشتهها پرواز كند، همان طوری كه براى جعفر بن ابی طالب (جعفر طيار) مقرر ساخت. براستی كه عباس را پيش خدای تبارك و تعالی جايگاهی ويژه است كه همه شهيدان در روز رستاخيز به آن غبطه میخورند و رشك میبرند.
📚الأمالي (شيخ صدوق ره) ،ص۵۴۷
•✾📚 @Dastan 📚✾•
کدخدای ده گفت:
اگر با برادرت در افتادی و می خواهی او را بکشی، اول بنشین و چپقت را چاق کن.
چپق اول که تمام شد، متوجه می شوی که روی هم رفته برای خطای انجام شده مجازات سنگینی است و خود را راضی می کنی که تنها با چوب و چماق به جانش بیفتی...!
آن وقت چپق دوم را چاق کن و تمامش کن...
بعد به این فکر می افتی که به جای کتک زدن بهتر است به سختی دعوایش کنی.!
حالا چپق سوم را چاق کن...
وقتی آن را تمام کردی، پیش برادرت
می روی و به جای دعوا کردن، او را در آغوش می گیری!
* نکته:
در واقع آنکس که شما را عصبانی
می کند، شما را فتح کرده...
اگر به خود اجازه می دهید از دست کسی خشمگین باشید و بخش عمده ای از عاطفه و ذهنتان را به او اختصاص دهید، در واقع به او اجازه تصاحب این بخشهای وجودتان را داده اید...! *
"هیچوقت عجولانه تصمیم نگیرید"👌
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✅فضیلت زیارت عاشورا
✍️مرحوم شهید دستغیب (ره) در ڪتاب “داستانهای شگفت” حڪایتی درباره اهمیت زیارت عاشورا آوردهاند که خلاصه آن چنین است:
یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش،در خواب حضرت عزراییل را میبیند. پس از سلام میپرسد: از کجا میآیی؟ملک الموت میفرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ میپرسد: روح او در چه حالیست؟عرزاییل میفرماید: در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است.
آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است فرمود:نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت وبیان احکام! فرمود: نه گفتم پس برای چه؟ فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا
💥نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمیتوانست بخواند، نایب میگرفت.
📚داستانهای شگفت، حکایت١١٠
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
في مجلس الامام الخامنه اي
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
#خاطرات_شـهید
اذن شهادت از حرم امام رضا(علیه السلام)
خاطره ای از #شهید_حسن_باقری ...
می گفت گفت: «با فرماندهان سپاه رسیدم خدمت آیت الله بهاء الدینی. وقتی از مشکلات اداره ی امور جنگ گفتم آقا فرمودند ما توی ایران یک طبیب داریم که همه ی دردها رو شفا می ده. همه چیز رو از ایشون بخواین. این طبیب حضرت امام رضا علیه السلامه. چرا حاجتاتون رو از امام رضا (علیه السلام) نمی خواین؟
یک روز بعد این ملاقات رفتیم مشهد زیارت امام رضا (علیه السلام).
وقتی وارد حرم شدم، یک حالی بهم دست داد. سرم رو گذاشتم روی ضریح مطهر و حسابی با آقا درد دل کردم. یاد جمله ی آیت الله بهاء الدینی افتادم. فکر کردم که از امام رضا (علیه السلام) چی بخوام، دیدم هیچ چیز ارزشمندتر و بالاتر از شهادت نیست؛ از آقا طلب شهادت کردم.»
یک هفته بیشتر از این جریان نگذشته بود که دعای حسن مستجاب شد. امام رضا(علیه السلام) همان چیزی را بر آورده کرد که حسن خواسته بود؛ پیوستن به کاروان سرخ شهادت...
#شهید_حسن_باقری🌷
#یاد_شهدا_صلوات
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✍امام زين العابدين عليه السلام :
بينوا آدمى! هر روز سه مصيبت به او مى رسد و حتى از يكى از آنها پند نمى گيرد كه اگر پند مى گرفت، سختيها و كار دنيا بر او آسان مى شد:
1⃣ مصيبت نخست روزى است كه از عمر او كم مى شود. در صورتى كه اگر از مال او چيزى كم گردد، اندوهگين مى شود حال آن كه درهم (مال) جايگزين دارد اما عمر از دست رفته جبران نمى شود.
2⃣ مصيبت دوم اين است كه روزيش را به طور كامل دريافت مى كند كه اگر از راه حلال باشد بايد حساب پس دهد و اگر از راه حرام باشد كيفر مى بيند.
3⃣ مصيبت سوم از اينها بزرگتر است. عرض شد: آن چيست؟ فرمود: هيچ روزى را به شب نمى رساند مگر اين كه يك منزل به آخرت نزديك شده است، اما نمى داند به سوى بهشت يا به سوى آتش ؟!
📚 بحار الأنوار
•✾📚 @Dastan 📚✾•
گویند فقیری به نزد هندوانه فروشی رفت وگفت هندوانهای برای رضای خدا به من بده فقیرم وچیزی ندارم.
هندوانه فروش درمیان هندوانه ها گشتی زد وهندوانهٔ خراب و بدرد نخوری را به فقیر داد.فقیر نگاهی به هندوانه کرد و دید که به درد خوردن نمیخورد،و مقدار پولی که به همراه داشت به هندوانه فروش داد و گفت به اندازه پولم به من هندوانه ای بده.
هندوانه فروش هندوانه خیلی خوبی را وزن کرد و به مرد فقیر داد،فقیر هر دو هندوانه را رو به آسمان کرد و گفت خداوندا بندگانت را ببین...
این هندوانه خراب را بخاطر تو داده هست و این هندوانه خوب را بخاطر پول.
وای از این ریا.....
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
📜 حکایتی_زیبا_و_خواندنی
🌺 شکر نعمت
روزی مهندس ساختمانی، از طبقه ششم می خواهد که با یکی از کارگرانش حرف بزند.
خیلی او را صدا می زند
اما به خاطر شلوغی و سر و صدا، کارگر متوجه نمی شود!
به ناچار مهندس، یک اسکناس ۱۰دلاری به پایین می اندازد
تا بلکه کارگر بالا را نگاه کند!
کارگر ۱۰دلار را برمیدارد و توی جیبش می گذارد و بدون اینکه بالا را نگاه کند مشغول کارش می شود!
بار دوم مهندس ۵۰دلار می فرستد پایین و دوباره کارگر بدون اینکه بالا را نگاه کند پول را در جیبش می گذارد!!
بار سوم مهندس سنگ کوچکی را می اندازد پایین و سنگ به سر کارگر برخورد می کند.
در این لحظه کارگر سرش را بلند میکند و بالا را نگاه میکند و مهندس کارش را به او میگوید!!
این داستان همان داستان زندگی انسان است.
خدای مهربان همیشه نعمتها را برای ما می فرستد اما ما سپاسگزار نیستیم و لحظه ای با خود فکر نمیکنیم این نعمتها از کجا رسید!!
اما وقتی که سنگ کوچکی بر سرمان می افتد که در واقع همان مشکلات کوچک زندگی اند.
به خداوند روی می آوریم!!
بنابراین هر زمان از پروردگارمان نعمتی به ما رسید لازم است که سپاسگزار باشیم قبل از اینکه سنگی بر سرمان بیفتد!!
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📜#حکایت_آموزنده
عارفی سی سال، مرتب ذکر می گفت؛
استغفر الله
مریدی به او گفت؛
چرا این همه استغفار میکنی،
ما که از تو گناهی ندیدیم!
جواب داد؛
سی سال استغفار من به خاطر یک الحمدالله نابجاست!
*روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته
پرسیدم؛حجره من چه؟
گفتند حجره شما نسوخته،
گفتم؛ الحمدالله...!
معنی آن این بود که مال من نسوزد،
مال مردم ارتباطی به من ندارد!
آن الحمدالله از روی خود خواهی بود نه "خدا خواهی"
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✍جوانی به حکیمی گفت: «وقتی همسرم را انتخاب کردم، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است. وقتی نامزد شدیم، بسیاری را دیدم که مثل او بودند. وقتی ازدواج کردیم، خیلیها را از او زیباتر یافتم. چند سالی را که را با هم زندگی کردیم، دریافتم که همه زنها از همسرم بهتراند.»
حکیم گفت: «آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست؟» جوان گفت: «آری.» حکیم گفت: «اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی، احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند.» جوان با تعجب پرسید: «چرا چنین سخنی میگویی؟»
حکیم گفت: «چون مشکل در همسر تو نیست. مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند. آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد؟»
جوان گفت: «آری.»
حکیم گفت: «مراقب چشمانت باش.»
#با_فروارد_کردن_پستها
#ما_را_حمایت_کنید😍
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🔴🔵عذاب شمر ملعون در عالم برزخ:
علامه امینی رحمت الله ارادت خالصانه اے به اهل بیت عصمت و طهارت داشت؛ آقازاده محترم ایشان آقاے حاج شیخ رضا امینی نقل میکند:
پدرم در آخرین بیمارے؛ روے تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا؛ من این داغ و عقده ے دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سیدالشهدا علیه السلام در عمرم گریه سیری نکرده ام با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیرے بکنم. و این عقده دلم را به پایان برم.
و اینک یکی از رؤیاهای عجیب علامه امینی را که از زبان خودشان نقل شده و حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نبوت است را نقل میکنیم:
ایشان فرمودند: مدت ها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر را عذاب میکند؟
و جزای تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام را چگونه به او میدهد؟!
شب هنگام در عالم خواب دیدم آقا امیرالمؤمین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا؛ روی صندلی نشسته و من هم به خدمت آن جناب ایستاده ام.
دو کوزه نزد ایشان بود؛ فرمودند: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار شاداب در اطراف آن بود؛ که صفا و شادابی محیط و گیاهان؛ قابل بیان و وصف نیست.
کوزه ها را برداشته و رو به آن محل نهادم.آن ها را پر آب نمودم.حرکت کردم تا به خدمت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بازگردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاد ، و هر لحظه هوا گرم تر و سوزندگی صحرا بیشتر میشد.دیدم کسی از دور به طرف من می آید. هرچه به من نزدیک تر میشود، هوا گرم تر میگردد،گویی این حرارت از آتش اوست.
در خواب به من الهام شده بود که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است، وقتی به من رسید ، دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب گیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شود نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشی.
حمله شدید به من کرد و من ممانعت می نمودم دیدم اکنون کوزه ها را از دست من میگیرد ،آن هارا چنان به هم کوبیدم که کوزه ها شکسته و آب آن ها به زمین ریخت.
چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی آبی در آن ها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه غمیگن و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر آشامیده و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر چنان آب استخر ناپدید گردید که گویی سال هاست یک قطره آب در آن نبوده.
درختان هم خشک شده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راهی ڪه آمده بود بازگشت، هرچه دور تر میشد ، هوا رو به صافی و شادابی میگذاشت و درختان و آب استخر به طراوت اول باز گشتند.
به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم ، حضرت فرمودند:
خداوند متعال این چنین شمر ملعون را جزا و عقاب میدهد اگر یک قطره آب استخر را می نوشید از هر زهری تلخ تر و از هر عذابی برای او دردناک تر بود، بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
----------------------------------------------
📚 منبع:
یادنامه علامه امینی، ص ۱۳ و ۱۴ ، از کتاب های عذاب قبر
برزخ،پس از مرگ بر ما چه میگذرد؟ ، ص ۱۲۵و ۱۲۶و ۱۲۷ ، نویسنده کتاب:
مهدی فربودی
📚 @Dastan 📚
🔴🔵 مکاشفۀ آقانجفی قوچانی در حرم سیّدالشهداء علیه السلام:
▪️آمدم به صحن سیّدالشهداء علیه السلام همانطور به گوشه ای سرپا ایستاده بودم که بعضی از رفقا را ملاقات نمایم؛و ساعت دو به غروب بود.و در آن بین صدای ساعتی که در سر صحن سیّدالشهداء بود، بلند شد.
▪️وقتی که خوب گوش به صدای زیر او نمودم تا ده مرتبه اش تمام شد، دیدم به طور فصیح می گوید: «هل من ناصر... هل من ناصر... هل من ناصر...» تا ده مرتبه تمام شد.
▪️قشعریره (لرزه) در بدن ما حادث شده، گوش را تیز نموده که از کجا جوابی می رسد یا نه؟ و چشمها پر اشک شد که جواب دهی پیدا نشد...
▪️که یک مرتبه از صحن ابوالفضل صدای ساعت بزرگ او به صورت بم و کلفت بلند گردید: «لبّیک... لبّیک... لبّیک...» تا ده مرتبۀ او هم تمام شد؛
▪️اشکهای خود را پاک کرده گفتم: های بگردم وفاداریت را؛ باز تویی که جواب دادی. خوشحال شدم که هنوز ناصر هست و از خوشحالی باز اشکها بیرون شد.
📚 «سیاحت شرق» ص ۲۴۷
📚 @Dastan 📚