📚 داستان های آموزنده 📚
شور و مداحی بانوان در چهارپایه خوانی #محمود_کریمی •••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═••• http://eitaa.com/joinchat/124518
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🌹 تقدیر رهبرمعظم انقلاب از برنامه چهارپایهخوانی حاج محمود کریمی در هیئت رایةالعباس
🔺 #امام_خامنهای، امسال در حاشیهی مراسم عزاداری شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی(ره)، از برنامهی مداحی و مرثیهخوانی حاج محمود کریمی تقدیر کرده و خطاب به وی فرمودند:آقای كريمی مجلس شما را امسال از تلویزیون ميديدم؛ برنامه چهار پايه خوانیتان در بیرون از جلسه خيلی خوب بود.
🔺رهبرمعظم انقلاب پیش از این در دیدارهای مختلف با مداحان اهلبیت علیهمالسلام بر احیای #عزاداری_سنتی تأکید کرده بودند.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✍آیت الله بهجت (ره) :
علمای بزرگی را دیدیم که کیفیت نماز خواندنشان قابل توصیف نیست ، و مناسبتی با نماز ما ندارد با این که متوغل در فقه و اصول بودند به طوری که انسان می گفت: کی اینها وقت می کنند نماز بخوانند.
آن آقا در مدرسهء اصفهان، دید هنگام نماز خواندن آقا شیخ حسن کاشی در و دیوار مدرسه تسبیح می گویند، لذا نزد ایشان رفت و گفت: آقا قرار و آرام را از ما بردی! فرمود: هر کس «سبوح قدوس» را خوب بگوید، همهء اشیا با او می گویند.
عجب آدم هایی بودند که از جنس ما نبوده اند، تا آخر در مدرسه بود غذا برایش می آوردند و گاهی اتفاق می افتاد که غذا نمی آوردند و ایشان چند روزی گرسنه می ماند ! عجیب است که ایشان طوری متوغل در فقه و اصول بودند که اگر کسی می دید. می گفت: نماز واجب را چگونه می خواند ؟!
📚نکته های ناب ، صفحه۸۷
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✅هشت خاصیت تربت امام حسین علیه السلام
1- امام صادق عليه السلام مى فرمايد:
سجده كردن بر تربت امام حسين عليه السلام هفت حجاب را از (منع قبولى آن) نماز بر مى دارد.
2- ذكر با تسبيح تربت سيّدالشّهدا براى هر ذكر چهل حسنه در نامه اعمال مى نويسند، و حتّى بدون ذكر، تسبيح را در دست چرخاندن هر يك بيست حسنه دارد.
3 - هر گاه كام نوزاد را با تربت سيّد الشّهداء باز كنند مانند اكسيرى كه مس را به طلا مبدل ميسازد و وجود نوزاد را از هر پليدى دور نموده و محبّت اهل بيت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در دل او مى كارد.
4 - بر لحد يعنى قبر هر ميّتى كه تربت كربلا باشد از عذاب قبر رهانيده ميشود.
5 - تربت كربلا بر هر درد بى درمانى شفا بخش مى باشد كما اينكه بسيار تجربه شده است و در كتب مختلف ذكر گرديده است .
6 - خاك مقتل حسين بن على عليه السلام حصن ، يعنى حصار مى باشد از هر آفات و هر گزندى ، و هر كس آن را با خود حمل نمايد، محفوظ خواهد ماند.
7- آرام بخش تلاطم موّاج درياهاست يعنى هرگاه دريا به تلاطم آيد، و چاره از همه جا قطع گردد،كمى تربت كربلا بر آن بپاشند دريا آرام ميگيرد.
8 - تربت مظلوم كربلا تحفه حوريان بهشت است آن گاه كه در روز قيامت ماه و خورشيدى نيست تا نور افشانى كند و ظلمات محشر همه جا را فرا مى گيرد،
💥 به دستور خداوند خاك كربلا كه تربت سيّدالشّهداء عليه السلام مى باشد برداشته شده و در بالاى بهشت قرار داده مى شود و نور عظيمى از تربت آن حضرت همه جا را روشن مى كند و همه ديدگان را خيره مى سازد كما اينكه خورشيد چشم انسان را مى زند و كسى نمى تواند مستقيم به آن نگاه كند...
📚كشكول النور ج ۱ ص ۱۸۶
📚سفينة النّجاة ص۷۲ - بحار الانوار ج۱۰
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📔 #پند_لقمان_حکیم_به_فرزند
ای جان فرزند؛
هزار حکمت آموختم که از آن،
چهارصد حکمت انتخاب کردم و از آن چهارصد،
هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛
دو چیز را هرگز فراموش مکن؛
"خدا" و "مرگ" را
دو چیز را همیشه فراموش کن؛
"هنگامی که به کسی خوبی کردی"
"زمانی که از کسی بدی دیدی"
و هر گاه به مجلسی وارد شدی "زبان نگه دار"
اگر به سفره ای وارد شدی "شکم نگه دار"
وقتی وارد خانه ایی شدی "چشم نگه دار"
و زمانی که برای نماز ایستادی "دل نگه دار"🍃
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚#حکایتی_هارونالرشید_و_بهلول_دانا
روزی هارون رشید تصمیم میگیرد تا در بین مردم شهر خود مسابقه ای به نام هرکس بزرگترین دروغ را برای من بگوید دخترم را به او خواهم داد .
روز اول چند نفر پیش او می آیند وهرکس دروغی میگوید :
یکی میگوید :(من کره زمین را روی دست هایم چرخانده ام )
نفر دیگر میگوید :(من در یک راه که راهزن داشت همه را کشتم و بقیه رو نجات دادم )
هارون رشید گفت همه راست است روز پنجم به پادشاه خبر آوردند وگفتند بهلول میگوید بزرگترین دروغ را برای پادشاه اورده ام اما دروغ نمی توانداز در ورودی شهر داخل شود باید به بیرون شهر بیایید
هارون گفت باشد قبول است
وقتی به بیرون رسیدند
بهلول گفت این سبد بزرگ دروغ من است
هارون گفت دروغت را برایمان بگو :
بهلول گفت :پدر شما در زمانی که این قصر را ساخت از پدر من 10000سکه طلا گرفت وگفت بعدا از پسرم سکه ها را بگیرید هارون گفت این دروغ است بهلول گفت پس من باید با دختر شما ازدواج کنم هارون گفت این سخن راست است بهلول گفت پس باید سکه های من را بدهید
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚#داستان_کوتاه
✍حکایتی از نحوه مدیریت ایرانی
نزديك به 170 سال پیش از این " ویش قرتسوف " بزرگترين تاجر كشور روسيه تزارى سماوری با یک دست چای خوری برای امیرکبیر تحفه فرستاد. امیركبير اندیشید که صنعت گران زبردست ایرانی می توانند نظیرش را بسازند.
امّا سال ها بعد در ایّام نوروز جمعی در باغ چهل ستون اصفهان به تفریح نشسته بودند. در این بین گدایی پیش آمد و درخواست کمک نمود و گفت : " من واقعأ گدا نیستم. سرگذشتی دارم كه اگر حوصلهٌ شنیدن دارید، برای تان تعریف کنم.
سپس گفت : " در زمان صدارت میرزا تقى خان امیر کبیر یک روز حاکم اصفهان صنعت گران شهر را احضار کرد و گفت : آیا می توانید کسی را که در میان شما از همه استادتر است معرّفى کنید ؟ صنعت گران مرا معرّفى کردند. حاکم گفت : امیر کبیر برای انجام کار مهمّى تو را به تهران خواسته است.
بعد از آن من در تهران به حضور امیركبير رسیدم. سماوری نزد امیر بود. او سماور را آب و آتش نمود و تمام اجزاى سماور را بیان کرد و گفت : مى توانى سماوری مانند این بسازی ؟ من تا آن زمان سماور ندیده بودم. جلو رفتم و پس از ملاحظه گفتم : بله، می توانم. امیر گفت : این سماور را ببر، مانندش را بساز و بیاور.
من سماور را برداشتم و مشغول شدم و پس از اتمام کارم، سماور ساخته شده را نزد امیركبير بردم كه مورد پسند او واقع شد. امیر پرسید: این سماور با مُزد و مصالح به چه قیمت تمام شده است ؟ من عرض کردم : روی هم رفته پانزده ریال. امیر دستور داد تا امتیاز نامه ای برای من بنویسند که صنعت سماور سازی به طور کلّى برای مدّت 16 سال منحصر به من باشد و بهای فروش هر سماور را
هم بیست و پنج ریال تعیین کرد.
پس از صدور این فرمان گفت : به حاکم اصفهان دستور دادم که وسایل کارت را از هر جهت فراهم نماید. در بازگشت به اصفهان به سرعت مشغول کار شده و چند نفر را نیز استخدام کردم و مجموعأ مبلغ دويست تومان خرج شد.
امّا هنوز مشغول کار نشده بودم که از طرف حکومت به دنبال من آمدند و من را همچون دزدان نزد حاکم بردند ! تا چشم حاکم به من افتاد، با خشونت گفت : میرزا تقی خان امیر کبیر از صدارت خلع شده و دیگر کاره ای نیست. تو باید هر چه زودتر مبلغ دويست تومان را به خزانهٌ دولت برگردانی ! در آن هنگام من پولی نداشتم.
پس دستور مصادرهٌ اموال من صادر شد. با این وجود بیش از صد و هفتاد تومان فراهم نشد. برای سى تومان دیگر مرا سرِ بازار برده و در انظار مردم چوب زدند تا این که مردم ترحّم کرده و سکّه های پول را به سوی من که مشغول چوب خوردن بودم، پرتاب کردند. سرانجام آن سى تومان هم پرداخت شد، امّا به خاطر آن چوب ها و صدمات بدنی چشم هایم تقریبأ نابینا شده و دیگر نمی توانم به کارگری مشغول شوم، از این رو به گدایی افتادم ! "
✍اين داستان واقعى و دردناك توسط محمدعلى فروغى در تاريخ ايران ثبت شده است !
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
📔#حکایت_آموزنده
روزی حاکمی به وزیرش گفت:
امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند.
وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند.
چند روز بعد حاکم به وزیر گفت:
امروز میخواهم بدترین قسمت
گوسفند را برایم بیاوری
و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند.
حاکم با تعجب گفت:
یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟
وزیر گفت:
"قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست"
❖
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#حدیث
🔅 #حضرت_ادریس_علیه_السلام :
🔸 ما يَثقُلُ فِي الميزانِ إلَا النِّيَّةُ الصّادِقَةُ ، وَالأَعمالُ الطّاهِرَةُ ، وكَفُّ الأَذى ، وَالنَّصيحَةُ لِجَميعِ الوَرى .
🔹 آنچه ترازو[ ى اعمال ] را [ به نفع انسان ]سنگين مى كند ، چيزى نيست جز نيّت درست ، اعمال پاك ، آزار نرساندن و خيرخواهى براى همه مردم .
📚 بحار الأنوار : ج ۹۵ ص ۴۶۵
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬅حکایت جالب یکی از یاران امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🎤حجت الاسلام #عالی
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
روزی هزار بار برای خودتان بنویسید
"عزت نفس"...!
روی آینه، کف دست، گوشه کتاب، روی یخچال، آلارم موبایل، هرجا... هرجا....
با خط قرمز هم بنویسید ترجیحاً.
که هی جلو چشمتان باشد که بابا جان!
خط قرمز هر رابطهای؛
چه رابطه ی کاری، چه عشقی، چه عاطفی، چه رفاقتی و چه حتی خانوادگی ←
"عزت نفس" است.
که هی حواستان باشد اگر دارید به خیال خودتان رابطه ای را نجات می دهید، توی عملیات نجات، کرامت انسانی خودتان را فدا نکنید، احساسات خودتان را فدا نکنید، غم و غصه برای دیگران حدی دارد.
نه در نقش " قربانی " گیر کنید نه در نقش "رابین هود" لطفاً.
توی اتاق عملش هم اگر لازم باشد، دست و سر و گوش و چشم و مری و معده را دور میاندازند که قلب و مغز زنده بمانند.
به این راحتی از خودتان نگذرید.
خواهش میکنم....
"خود"تان را که از سر راه نیاوردهاید.
آوردهاید؟! روی دست خودتان که نماندهاید، ماندهاید؟!
نمی شود برای غصه های همه جنگید دوست من!
ما موظف نیستیم سفر زندگی دیگران را تغییر دهیم.
خیلی وقت ها در زندگی فکر می کنیم مجبوریم ولی در واقع این طور نیست؛
ما انتخاب می کنیم!
انتخاب می کنیم که زیر بار مسئولیت دیگران، زیر بار توقعات دیگران کمر خم کنیم تا بتوانیم برای درجا زدن و رشد نکردن و حال بد خودمان و برای کسالت های خودمان دلیلی بیاوریم!
تو فقط کار خودت و زندگی شخص خودت را درست انجام بده!
آدم ها با ديدن و اطمينان به کارهای درستى که تو برای خودت انجام میدهی، اعتماد می کنند که برای خودشان کاری بکنند.
كمترين و شايد مهمترين كار تو اين است:
درست زندگى كن؛ برای خودت زندگی کن!
آن کس که بهشت را روی زمین نیافته است،
در آسمان نیز نخواهد یافت.
اقامتگاهِ خدا، جنب خانهٔ ماست،
و اثاثِ خانهٔ او #عشق است.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🖊
قورباغه ای در همسایگی ماری لانه داشت، هرگاه قورباغه بچه ای به دنیا می آورد، مار آمدی و بخوردی.
قورباغه با خرچنگی دوست بود.
به پیش خرچنگ رفت و گفت :ای برادر ! تدبیری اندیش که مرا خصمی قوی و دشمنی بی رحم است.
نه در برابرش مقاومت می توانم کرد و نه توان مهاجرت دارم، چرا که اینجا مکانی است خرم و زیبا، در نهایت آسایش.
خرچنگ گفت : قوی پنجگان توانا را جز با مکر نتوان شکست داد.
در این اطراف راسویی زندگی می کند، چند ماهی بگیر و بکُش و از جلوی خانه ی راسو تا لانه ی مار بیافکن، راسو یکی یکی می خورد و چون به مار رسد او را هم می بلعد و تو را از رنج می رهاند.
قورباغه با این حیله مار را هلاک کرد.
چند روزی بگذشت، راسو دوباره هوس ماهی کرد، بار دیگر به دنبال ماهی در آن مسیر راهی شد، پس قورباغه و همه ی بچه هایش را خورد.
✅ این افسانه گفته شد تا بدانیم که حیله و مکر بسیار بر خلق خدا موجب هلاکت است.
📚 #کلیله_و_دمنه
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷چند توصیه آیت الله #بهجت ره🌷
🌿 برای دوری از ریا، لاحول و لاقوه الا بالله زیاد بگویید
🌷 برای درمان عصبانیت،زیاد صلوات بفرستید
برای تمرکز فکر،زیاد لااله الا الله بگویید
🌺 برای رفع اختلاف زوجین،صدقه متعدد به افراد متعدد بدهید
🌷برای دفع شر و بلا بخوانید:اللهم صل علی محمد و آله و امسک عنا السوء
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📔 #حکایت
ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﯾﮏ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﮔﻨﺪﻡ ﺩﺍﺷﺖ .
ﺯﻣﯿﻦ ﺣﺎﺻﻠﺨﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﮔﻨﺪﻡ ﺁﻥ ﺯﺑﺎﻧﺰﺩ ﺧﺎﺹ ﻭ ﻋﺎﻡ ﺑﻮﺩ،ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ
ﻣﺤﺼﻮﻝ ﺑﻮﺩ ...
ﺷﺒﯽ ﺍﺯ ﺷﺒﻬﺎ ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﮔﻨﺪﻣﺰﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺑﺨﺶ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺭﺍ ﻟﮕﺪﻣﺎﻝ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮐﻤﯽ ﺿﺮﺭ ﺯﺩ .
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩﮐﯿﻨﻪ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻝ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺣﯿﻮﺍﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺑﮕﯿﺮﺩ.
ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﺷﺎﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﻏﻦ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﻡ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺑﺴﺖ ﻭ ﺁﺗﺶ ﺯﺩ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﺷﻌﻠﻪ ﻭﺭﺩﺭ ﻣﺰﺭﻋﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﻄﺮﻑ ﻭﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﻣﯿﺪﻭﯾﺪ ﻭﮐﺸﺎﻭﺭﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﻘﯿﺐ ﻭ ﮔﺮﯾﺰ ﮔﻨﺪﻣﺰﺍﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪ
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺩﻝ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﻫﺴﺘﯿﻢﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺁﺗﺶ ﺍﯾﻦ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﺩﺍﻣﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﺒﺨﺸﯿﻢ ﻭ ﺑﮕﺬﺭﯾﻢ ...
❖
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📔 #حکایت_پندآموز
زنبوری موری را دید که به هزار حیله دانه به خانه میکشید و در آن رنج بسیار می دید و حرصی تمام میزد.
او را گفت:
ای مور این چه رنج است که بر خود نهاده ای و این چه بار است که اختیار کرده ای؟! بیا تا مطعم و مشرب (آب و غذا) من ببین، که هر طعام که لذیذتر است، تا من از آن نخورم، به پادشاهان نرسد، آنجا که خواهم نشینم و آنجا که خواهم خورم... این بگفت و به سوی دکان قصابی پر زد و بر روی پاره ای گوشت نشست...
قصاب کارد در دست داشت و فی الحال بزد و زنبور را به دو پاره کرد و بر زمین افتاد...
مور بیامد و پای او بگرفت و بکشید.
زنبور گفت: مرا به کجا میبری؟
مور گفت: هر که به حرص به جائی نشیند که خود خواهد، به جاییش کشند که نخواهد...
و اگر عاقل یک نظر در این سخن تامل کند، از موعظه واعظان بی نیاز گردد
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین پنجشنبہ
فصل تابستان است ...
مسافران بهشتی
آن سو چشم به راه هدیہ
چیز زیادی
نمی خواهند
فاتحه و صلواتی
برایشان کافیست...
روحشان شاد
و یادشان گرامی باید🕯
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
#کوتاه_و_خواندنی
✅ ببخشیم و دعا کنیم!
شخصى خدمت امام جعفر صادق علیه السلام شرفیاب شد و به حضور حضرتش عرضه داشت:یاابنرسول اللّه ! پسرعمویت به شما ناسزا میگفت و نسبت به شما بدگوئى مىکرد.
🔹 پس از آن که آن شخص سخن چین حرفش تمام شد، حضرت به کنیز خود فرمود تا اندکى آب ، براى وضو بیاورد؛ و چون وضو گرفت، شروع به خواندن نماز نمود، آن مرد گمان کرد که حتماً حضرت صادق علیه السلام براى پسرعمویش نفرین خواهد کرد؛ ولى برخلاف تصوّر او، هنگامى که امام علیه السلام دو رکعت نماز خواند، دست به دعا برداشت و براى پسرعموى خود چنین دعا نمود:
🔹اى پروردگار من! این حقّ من است و من او را بخشیدم؛ و تو جود و کرمت از من بیشتر است، او را ببخش و به واسطه این عملش مجازاتش مگردان، با شنیدن این دعا تعجّب آن مرد سخن چین برانگیخته شد؛ و با شرمندگى از جاى خود برخاست و رفت.
(جامع الاحادیث الشّیعة : ج 7، ص 457)
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
| تهمت یک حاجی به امام صادق(علیه السلام) و برخورد امام با ایشان⁉️
حضرت استاد حجت الاسلام انصاریان
#محرم_1398
👇👇👇
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
شاید کمتر شنیده باشید:
اموال غارت شده کاروان کربلا را به مجلس یزید لعنت الله علیه بردند در میان اموال مختلفی که از آن واقعه غارت شده بود، یزید نظرش به پرچمی خاص افتاد و عمیقاً آن را نگاه كرد تا حدی که در فكر فرو رفت و سه بار از روى تعجب برخاست و نشست اطرافیانش از او سؤال كردند: "اى امیر چه شده كه این گونه شگفت زده و مبهوت شده اى؟"
یزید لعنت الله علیه در پاسخ گفت:
این پرچم در #كربلا دست چه كسى بوده است؟
گفتند: دست برادر حسین(ع) كه نامش #عباس بود و پرچمدار سپاه حسین(ع) بود...
یزید گفت: تعجبم از شجاعت عجیب این پرچمدار است
اطرافيانش پرسیدند: چطور؟
یزید گفت: خوب به پرچم بنگرید، ببینید كه تمام این پرچم از پارچه و چوب آن بر اثر تیرها و سلاحهاى دیگر كه به آن رسیده، آسیب دیده است، جز قسمتی که آن را با دست نگهداشته است و این موضوع حاكى از این است كه تیرها به دست پرچمدار اصابت مى كرده ولى او پرچم را رها نمى كرده و تا آخرین توان خود پرچم را نگهداشته و وقتى كه پرچم از دستش افتاده، دستگیره پرچم همچنان سالم مانده است...
#مقاومت_بیمثال
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 ۳۰ روز مانده تا اربعین حسینی
▪️زودتر میرود آن کس که مهیّا باشد
▪️مرد آن است که با سّن کم آقا باشد
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
📔#حكايت_باد_و_آفتاب
باد به آفتاب گفت: من از تو قوی ترم، آن پیرمرد را می بینی؟ شرط می بندم زودتر از تو کُتش را از تنش در می آورم.
آفتاب در پشت ابر پنهان شد و باد شروع به وزیدن گرفت. هرچه باد شدیدتر می شد پیرمرد کت را محکمتر به خود می پیچید. سرانجام باد تسلیم شد.
آفتاب از پس ابر بیرون آمد و با ملایمت بر پیرمرد تبسم کرد و طولی نکشید که پیرمرد از گرما عرق کرد و کتش را از تن درآورد.
آفتاب گفت: محبت قوی تر از خشم است. در مسیر زندگی گرمای مهربانی و تبسم از طوفان خشم و جنگ، راهگشاتر است...
❖
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💎 #هر_روز_از_خودت_بپرس
هر کس هر جای جهان خوبی کند، نبض زمین بهتر می زند ،خون در رگهای خاک بیشتر می دود و چیزی به زندگی اضافه می شود.
و هر کس هر جای جهان بدی کند، تکه ای از جان جهان کنده می شود،گوشه ای از تن زمین زخمی می شود و چیزی از زندگی کم می شود.
هر روز از خودت بپرس امروز بر زندگی افزودم یا از آن کاستم؟
نپرس امروز خوب بود یا بد؟ بپرس امروز خوب بودم یا بد؟
زیرا زندگی، پاسخ هر روزه همین پرسش است...
•✾📚 @Dastan 📚✾•
رسول الله صلیالله علیه وآله:
و أما علامة البار، فعشرة :
یحب فی الله و یبغض فی الله و یصاحب فی الله و یفارق فی الله، و یغضب فی الله و یرضى فی الله و یعمل لله و یطلب إلیه و یخشع لله خائفا مخوفا طاهرا مخلصا مستحییا مراقبا و یحسن فی الله
و اما نشانه نیکوکار ده چیز است :
به خاطر خدا دوست می دارد. به خاطر خدا دشمن می دارد. ملاک #مصاحبت و همدم بودنش خداست. معیار مفارقت و جدایی اش خداست .
به خاطر خدا خشم کند. به خاطر خدا خشنود شود. برای خدا کار کند. خدا جویی نماید. برای خدا خشوع می کند. در حالی که از او بیمناک و هراسناک است و حال پاکیزگی و پاکدلی و شرمساری و #هشیاری دارد.
محض رضای خدا احسان می کند .
🔹میزان الحکمه، ج۱
•✾📚 @Dastan 📚✾•