eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
71.6هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🌟عنوان:پادشاهان پیاده🌟 ✍به قلم:بهزاددانشگر 🖨ناشر:انتشارات عهدمانا 📜محتوا:اربعین 👨‍👩‍👧‍👦رده سنی:نوجوان،بزرگسال 📓📓📜📓📓📜📓📓📜📓📓 🌟بسیار عالی و تاثیر گزار در هوای پیاده روی اربعین😍😍😍 شما را درگیر تفکر و عواطف خواهد کرد🌟 نویسندگان کتاب، در سفر زیارت اربعین سراغ زائران امام حسین(ع) رفته‌اند و حرف‌ها و خاطرات‌شان از این زیارت پرشکوه و نحوه پیوند خوردن‌شان با اباعبدالله(ع) را پرس‌وجو کرده‌اند. همه اقشار را می‌توان در این کتاب دید و خواند: ایرانی، عراقی، اروپایی، مسلمان، غیرمسلمان، شیعه یا سنی، زن و مرد و کوچک و بزرگ حتی موکب‌دارها، پلیس، نویسنده، روزنامه‌نگار، عکاس، مجری، پزشک. این کتاب داستان دلدادگی این آدمهاست به اباعبدالله(ع). داستان‌های بسیار جذاب و خواندنی از کشش کربلا و پویش جاده‌ی نجف تا کربلا و پاهای تاول‌زده و دل‌های لک زده برای رسیدن به نینوا. 📓📓📜📓📓📜📓📓📜📓📓 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆سر بريده عمر بن سعد هنگامى كه مختار بر اوضاع شهر كوفه مسلط گرديد پس از دستگيرى عمر بن سعد موقتا او را امان داد. روزى حفص فرزند عمر بن سعد به نزد مختار آمده گفت : پدرم مى گويد: آيا به امان خود درباره من عمل مى كند؟ مختار گفت : بنشين ! سپس اباعمره را خواست و پنهانى به او دستور داد كه برود عمر بن سعد را در منزلش بكشد. طولى نكشيد ديدند اباعمره با سر نحس عمر بن سعد وارد شد. حفص وقتى سر پدرش را ديد گفت : انا لله و انا اليه راجعون . مختار به حفص گفت : اين سر را مى شناسى ؟ حفص گفت : آرى ! از اين پس در زندگى خيرى نيست . مختار گفت : بلى ! پس از او تو ديگر زندگانى نخواهى كرد. آنگاه دستور داد او را هم كشتند. سپس گفت : عمر با حسين ، حفص با على اكبر، هرگز برابر نيستند، به خدا سوگند هفتاد هزار نفر را به خاطر شهداى كربلا خواهم كشت ، چنانچه در عوض ‍ خونبهاى يحيى بن زكريا هفتاد هزار نفر كشته شدند. 📚بحار: ج 45، ص 336 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔴 داستان کوتاه جوانی با شیخ پیری به سفر رفت. جوان در کنار برکه‌ای بود که ماری به سمت شیخ آمد ولی شیخ فرار کرد. پیر گفت: خدایا! مرا ببخش، صبح که از خواب بیدار شدم به همسایه‌ گمان بدی بردم. جوان گفت: مطمئنی این ماری که به سمت تو آمد بخاطر این گناهت بود؟ پیر گفت: بلی. جوان گفت از کجا مطمئنی؟ پیر گفت: من هر روز مواظب هستم گناه نکنم و چون دقت زیادی دارم، گناهانم را که از دستم رها می‌شوند زود می‌فهمم و بلافاصله توبه می‌کنم و اگر توبه نکنم، مانند امروز دچار بلا می‌شوم. تو هم بدان اگر اعمال خود را محاسبه کرده و دقت کنی که مرتکب گناه نشوی، تعداد گناهان کم می‌شود و زودتر می‌توانی در صورت رسیدن بلایی، علت گناه و ریشه‌ی آن بلا را بشناسی. بدان پسرم! بقالی که تمام حساب و کتاب خود را در آن لحظه می‌نویسد، اگر در شب جایی کم و کسری بیاورد، زود متوجه می‌شود اما اگر این حساب و کتاب را ننویسد و مراقب نباشد، جداکردن حساب سخت است. ای پسرم! اگر دقت کنی تا معصیت تو کمتر شود بدان که براحتی، ریشه مصیبت خود را می‌دانی که از کدام گناه تو بوده است. ✾📚 @Dastan 📚✾
حضرت آیت الله محفوظی : شیخ صدوق (ره) در کتاب امالی به سند خود از حذیفة بن یمان روایت کرده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) را دیدم که دست حسین بن علی (علیه السلام ) را در دست خود گرفته بود و می فرمود : ای مردم این حسین بن علی است او را بشناسید سوگند به آن خدایی که جانم به دست اوست به راستی او در بهشت است و دوستدار او نیز در بهشت است و دوستدار ، دوستدار او نیز در بهشت است …“ دوستدار او یعنی هم محبت قلبی به حضرتشان و هم در عمل ، ایمان و استقامت و گذشت و وفاداری و مهربانی و همه ی فضایل “. 📚برگرفته از کتاب امام حسین و عاشورا ✾📚 @Dastan 📚✾
📩 | معنای حقیقی دنیا ⚠️ چون دل نبسته‌اید ... ✾📚 @Dastan 📚✾
روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم هر صبح بردن نام حسین بن علی میچسبد اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆امام حسین و قرآن : شگفت‏ترين شگفتى‏ ها قلب اولیاء خدا تجلیگاه آیات قرآن و همه شئون حیات  ایشان  آیینه تمام نمای آیات الهی است. امام حسین علیه السلام, آن حجت آسمانی و قرآن ناطق, هر لحظه از حیات با برکتش تصویری از آیات قرآن بود. حسین ابن علی علیه السلام  چنان زیست که اگر تاریخ زندگیش را چون صفحاتی گرد هم آریم چیزی جز قرآن کریم فرا هم نیاید. در نوشتار پیش رو آیه ای از قرآن را در آیینه حیات او به نظاره می نشینیم قرآن کریم می فرماید:   «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً». «کهف/9» اى رسول ما! آيا پنداشتى كه قصه اصحاب كهف و رقيم، در برابر اين همه آيات قدرت و عظمت، از آيات عجيب ما بودند؟ اين آيه شريفه، در مقام ذكر اين مطلب است كه قصه اصحاب كهف و جوانانى كه از دست پادشاه كافر ستم‏گر، براى حفظ ايمان و عقيده آسمانى خود فرار كرده، به غارى پناه بردند و 309 سال قمرى (سيصد سال شمسى) در آن غار به خواب رفته، پس از بيدارى گمان مى‏كردند كه يك روز يا ساعاتى از روز را خوابيده‏اند، چيز تازه‏اى و شگفت‏انگيزتر از ديگر آيات الهى در زمين و آسمان نيست، كه همه مظاهر وجود و تصرفات مستمر الهى و جريانات مداوم آفرينش، شگفت‏انگيز است و با ملاحظه قدرت بى‏منتهاى خداى سبحان، هيچ چيزى تعجب ندارد؛ زيرا همه چيز براى او آسان است. شيخ مفيد رحمه الله نقل مى‏ كند: زيد بن ارقم گفته است: سر امام حسين عليه السلام را بالاى نى، در شهر مى‏ گردانيدند و من در بالاخانه خود نشسته بودم. هنگامى كه مقابل غرفه من رسيد، شنيدم كه اين آيه را قرائت مى‏كرد: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كانُوا مِنْ آياتِنا عَجَباً». من از ديدن اين منظره، به خداى يگانه سوگند، مو بر اندامم راست شد و ندا كردم: واللَّه سر تو اى فرزند رسول‏ اللَّه! عجيب‏تر و شگفت‏ انگيزتر است. «ارشاد، ج 2، ص 117؛» شگفتى‏ها مربوط به ماجراى تو است، نه اصحاب كهف. تو همه را به تعجب آوردى و هر بيننده‏اى را واله و سرگردان و عقول را سرگشته ساختى، تو كه سر بريده‏ ات، آن‏گاه كه از بدن فاصله‏ ها دارد و بالاى نيزه جا گرفته است، آيات قرآن كريم را تلاوت مى‏ كند. آرى، سر مطهر حسين بن على عليه السلام قرآن، آن هم اين آيه سوره كهف را مى‏خواند. قطعاً در انتخاب اين آيات كريمه اسرارى است. ممكن است حضرت مى‏ خواست به اهل كوفه، آن خفتگان بگويد: داستان اصحاب كهف، براى شما تعجب‏آور و حيرت‏ زا است. اكنون بنگريد كه آيا آن حادثه عجيب است يا داستان من كه پس از شهادت، آيات الهى را مى‏خوانم. يا ممكن است اشاره‏اى باشد به اين‏كه من و يارانم، با اصحاب كهف وجه مشتركى داريم. آنان در راه عقيده و ايمان خود استقامت ورزيدند؛ چنان‏كه ما هم در مسير ايمان و عقيده، ثبات قدم داشتيم؛ ولى آنان از شر پادشاه كافر ظالم فرار كرده، به غار پناه بردند و به خواب رفتند و آرميدند؛ اما من و يارانم در برابر حاكم ستم‏گر ايستادگى كرديم و فرياد خود را به گوش جهانيان رسانيديم و از شمشيرها و نيزه‏ها باران تيرهاى كشنده آنان نهراسيديم و در برابر دشمنان دين، صف‏آرايى كرده، ضربت تير و نيزه و شمشيرها را به جان خريديم. ممكن است انتخاب اين آيه، با توجه به نكته‏اى باشد كه اين شاعر نغز گفتار بدان اشاره كرده است:           بود بر لب، آيه كهفش سخن             يعنى اى دشمن! تو در خوابى نه من‏ و چه بسا ده‏ها نكات ظريف‏تر در اين مقام نهفته باشد كه ما از آن آگاهى نداريم. به هر حال، امام حسين عليه السلام با قرائت اين آيه كريمه، اسلام و اهل اسلام و پيروان مكتب اهل‏البيت را سرافراز كرد و خسران و خوارى و زبونى را بر جنايت‏كاران و حكام آل‏اميه و آل ابى‏سفيان و پيروان بى‏مايه آنان محقق و مسلّم گردانيد. منبع: امام حسین و قرآن, محمد جواد مغنیه  ✾📚 @Dastan 📚✾
سينه زدن امام زمان عجل الله تعالی فرجه شايد بعضى از بى خردان متوجّه اهميّت عزادارى براى حضرت سيّد الشهداء علیه السلام را نشوند و ندانند كه دهها حديث در اهميّت عزادارى براى حضرت ابى عبداللّه الحسين علیه تلسلام رسيده و حتّى تمام علماء و مراجع تقليد خودشان به آن مبادرت ميكرده اند و يكى از وسائل تشرف به محضر حضرت بقيّة اللّه روحى فداه را گريه بر حضرت سيد الشهداء علیه السلام مى دانسته اند در سال هزارو سيصدو سى و سه كه براى تحصيل به نجف اشرف مشرّف بودم با جمعى از علما اعلام پياده به كربلا ميرفتيم در بين راه به محلّى به نام طويرج كه باكربلاى معلاّ بيشتر از چهار فرسخ فاصله نداشت رسيديم يكى از علماء بزرگ به من گفت : روز عاشورا دسته هاى سينه زن از اينجا به كربلا حركت مى كنند و جمعى از علماء و حتّى بعضى از مراجع به آنها ملحق مى شوند و با آنها سينه ميزنند، سپس آن عالم بزرگ به من مى گفت : روز عاشورائى بود كه من با دسته طويرج بسوى كربلا مى رفتيم ، در ميان سينه زنها يكى از مراجع تقليد فعلى كه آن وقت از علماء بزرگ اهل معنى محسوب مى شد با كمال اخلاص و اشك جارى مشغول سينه زدن بود. من از آن عالم بزرگ سوال كردم كه شما به چه دليل علمى اين كار را انجام مى دهيد؟ فرمود: مرحوم علاّمه سيد بحر العلوم روز عاشورائى باعدّه اى از طلاب از كربلا به استقبال دسته سينه زنى طويرج مى روند، ناگهان طلاب مى بينند مرحوم سيّد بحرالعلوم با آن عظمت و مقام شامخ علمى عمامه و عبا و قبا و عصا را كنار انداخت و مثل ساير سينه زنها لخت شده و خود را ميان عزاداران و سينه زنان انداخت و بسر و سينه مى زند. طلاّبى كه با معظم له به استقبال آمده بودند هرچه مى كنند كه مانع ازآن همه احساسات پاك و محبّت بشوند ميّسر نمى گردد بالاخره عدّه اى از طلاّب براى حفظ سيّد بحرالعلوم اطراف ايشان را ميگيرند كه مبادا زيردست و پا بيافتد و ناراحت شود، تا اينكه بعد از اتمام برنامه سينه زنى بعض از خواص از آن عالم بزرگ مى پرسند چگونه شد كه شما بى اختيار وارد دسته سينه زنى شديد و آنگونه مشغول عزادارى گرديديد؟ فرمود: وقتى به دسته سينه زنى رسيدم ديدم حضرت بقية اللّه عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف با سروپاى برهنه ميان سينه زنها به سر و سينه مى زنند و گريه مى كنند من نتوانستم طاقت بياورم لذا از خود بى خود شدم درخدمت حضرتش مشغول سينه زدن گرديدم . 📚ملاقات ، /2/318. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: امام سجاد علیه السلام_ قسمت اول 💠حضرت علی بن حسین بن علی بن ابی‌طالب، مشهور به امام سجاد یا زین العابدین علیه السلام چهارمین امام شیعیان تا ۳۴ سال بعد از امام حسین ع امامت شیعه را بر عهده داشتند. ایشان در ۵ شعبان سال ۳۸ ق متولد شدند . مادر مکرمه ایشان شهربانو دختر آخرین پادشاه سلسله ساسانی بود. 🔹در زمان واقعه کربلا ، امام سجاد (ع) ۲۳ سال داشتند و در آن روز به شدت بیمار بودند. هنگام بردن اسیران از کربلا به کوفه، بر گردن امام سجاد(ع) غل و زنجیر نهادند و چون بیمار بودند هر دو پای ایشان را بر شکم شتر بستند. 🔺امام در کوفه با ایراد خطبه ای مهم، مردم را متوجه جنایتى که نسبت به خود و امت اسلامى رواداشته اند، کردند. زمانی که از امام سجاد (علیه السلام) پرسیده شد سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ در پاسخ حضرت سه بار فرمود: الشام 🔻امام زین العابدین علیه السلام در شام و در مسجد اموی با بیان خطبه ای غرّا در میان مردم ، یزید و امویان را رسوا نمودند. پس از این رسوایی، یزید رویکرد خود را با اهل بیت تغییر داد و تصمیم به دلجویی از آنان گرفت و پس از مدتی با عزت و احترام تمام آنان را به مدینه بازگرداند. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔅 ✍ شاگردی که در عمل از استاد خود پیشی گرفت 🔹روزی واعظی به مردمش گفت: ای مردم! هرکس دعا را از روی اخلاص بگوید، می‌تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه می‌رود. 🔸جوانی ساده و پاکدل که خانه‌اش در خارج از شهر بود و هر روز می‌بایست از رودخانه می‌گذشت، در پای منبر بود. چون این سخن از واعظ شنید، بسیار خوشحال شد. 🔹هنگام بازگشت به خانه، دعاگویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت. 🔸روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می‌کرد. آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند. 🔹روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند. واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به‌راه افتاد. 🔸چون به رودخانه رسیدند، جوان دعا گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت، اما واعظ همچنان بر جای خویش ایستاده بود و گام برنمی‌داشت. 🔹جوان گفت: ای بزرگوار! تو خود، این راه‌وروش را به ما آموختی و من از آن روز چنین می‌کنم، پس چرا اینک بر جای خود ایستاده‌ای؟ دعا را بگو و از روی آب گذر کن! 🔸واعظ، آهی کشید و گفت: حق، همان است که تو می‌گویی، اما دلی که تو داری، من ندارم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
🔸خواص عاشورایی: امام سجاد علیه السلام_ قسمت دوم 💠حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) برای پدرش ۳۴ سال گریست، و این در حالی بود که این مدت روزها را روزه می‌گرفت و شب‌ها را به نماز می‌ایستاد. در دوره امامت ایشان خفقان شدید و جو رعب و وحشت بر بلاد اسلامی حاکم بود. ♦️همچنین انحرافات عقیدتی و فکری متعددی نیز جامعه شیعه را دستخوش نوسانات جدی کرده بود. لذا امام سجاد (ع) بالاترین بهره را از روش‌های تعلیم غیرمستقیم برده و بخصوص از سلاح دعا و تقیه حداکثر استفاده را نمودند و شاگردان برجسته‌ای نیز تربیت کردند. 🔻واقعه حره، نهضت توابین و قیام مختار در زمان امام سجاد(ع) روی داده است. مجموعه ادعیه و مناجات‌های امام سجاد(ع) در کتاب صحیفه سجادیه گرد آمده است. رسالة الحقوق از فرمایشات ایشان است. 🔺امام سجاد(ع) به دستور ولید بن عبد الملک ،در ۱۲ محرم سال ۹۵ ق در ۵۷ سالگی با سمّ به شهادت رسیدند. مدفن ایشان در قبرستان بقیع کنار قبر مطهر امام حسن مجتبی، امام باقر و امام صادق علیهم السلام است. ✾📚 @Dastan 📚✾
آرزوت یه بذره، تو می‌کاری و فراموشش می‌کنی اما خدا هرروز بهش آب می‌ده... ☘✨ ✾📚 @Dastan 📚✾
📚 🌟عنوان:حماسه حسینی(جلد اول)🌟 ✍به قلم: شهید آیت الله مرتضی مطهری 🖨ناشر:انتشارات صدرا 📚🔹📚🔹📚🔹📚🔹📚🔹 معرفی کتاب حماسه حسینی (جلد اول) کتاب حماسه حسینی (جلد اول) نوشتهٔ استاد شهید آیت‌اللّه مرتضی مطهری در انتشارات صدرا چاپ شده است. این کتاب مجموعه‌ای است دوجلدی که جلد اول آن شامل سخنرانی‌ها و جلد دوم مشتمل بر نوشته‌ها و یادداشت‌های استاد شهید دربارهٔ حادثه کربلاست. 🌟این کتاب شامل هفت فصل است. عناوین سخنرانی‌های جلد اول به ترتیب عبارت‌اند از: حماسه حسینی، تحریفات در واقعه تاریخی کربلا، ماهیت قیام حسینی، تحلیل واقعه عاشورا، شعارهای عاشورا، عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، عنصر تبلیغ در نهضت حسینی.🌟 📓 فصل اول تحت عنوان حماسه حسینی مجموعه سه سخنرانی استاد شهید تحت همین عنوان است که در حدود سال ۱۳۴۷ هجری شمسی در حسینیه ارشاد ایراد شده است و کتاب نیز به همین نام نامیده شد. 🖋فصل دوم را سخنرانیهای استاد تحت عنوان «تحریفات در واقعه تاریخی کربلا» تشکیل می‌دهد. 📓«ماهیت قیام حسینی» فصل سوم این کتاب را تشکیل می‌دهد. 🖋فصل چهارم را یک سخنرانی آن شهید بزرگوار تحت عنوان «تحلیل واقعه عاشورا» تشکیل می‌دهد. 📓«شعارهای عاشورا» (سخنرانی معروف استاد که توأم با گریه شدید ایشان است) فصل پنجم کتاب حماسه حسینی را تشکیل می‌دهد. 🖋فصل ششم این کتاب مجموع هفت جلسه سخنرانی استاد شهید تحت عنوان «عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی» است. 📓«عنصر تبلیغ در نهضت حسینی» فصل هفتم این کتاب را تشکیل می‌دهد. 📚🔹📚🔹📚🔹📚🔹📚 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 .... 🌷در منطقه فكّه، پيكر شهيدى اول ميدانِ مين روى زمين بود. اطرافش مملو از مينِ منور بود. مين منور شعله بسيار زيادى دارد. به حدى كه مى گويند كلاه آهنى را ذوب مى كند. حرارتى كه در نزديكى آن نمى توان گرمايش را تحمل كرد. خوب كه نگاه كردم، ديدم آثار سوختگى به خوبى بر روى استخوانهاى اين شهيد پيداست. در همان اول فهميدم كه چه شده .... 🌷او نوجوانى تخريب چى بوده كه شب عمليات در حال باز كردن معبر بوده است تا گردان از آنجا رد شود. ولى مين منورى جلويش منفجر شده و او براى اينكه عمليات و محور نيروها لو نرود، بلافاصله خودش را روى مين منور سوزان انداخته تا شعله هاى آن، منطقه را روشن نكند و نيروها به عمليات خود ادامه دهند. ✾📚 @Dastan 📚✾
📚 🌟عنوان:حماسه ی حسینی(جلد دوم)🌟 ✍به قلم: شهیدمرتضی مطهری 🖨ناشر:انتشارات صدرا 📝🖋📝🖋📝🖋📝🖋📝🖋 🌟مطالب جلد دوم که به‌مرور ایام نگاشته شده از نظر اجمال و تفصیل متفاوت است، به‌طوری‌که برخی از آن‌ها به‌صورت یک مقاله است و برخی دیگر چند سطری بیش نیست و در موارد اندکی، مطلب با اشاره بیان شده است. کتاب حاضر شامل هشت فصل است که موضوع برخی از آن‌ها همان موضوعات سخنرانی‌هایی است که در جلد اول این مجموعه به چاپ رسیده‌اند، فرقشان در گفتار و نوشتار بودن آن‌ها و برخی مطالب اختصاصی است و به تعبیر دیگر این فصول در جلد اول و دوم مکمل یکدیگرند. عناوین فصل‌های جلد دوم به این ترتیب است: 🖋فصل اول: ریشه‌های تاریخی حادثه کربلا 📓فصل دوم: یادداشت «ماهیت قیام حسینى» 🖋فصل سوم: یادداشت امام حسین علیه‌السلام و عیسى مسیح علیه‌السلام 📓فصل چهارم: یادداشت «عنصر امر به معروف و نهى از منکر در نهضت حسینى» 🖋فصل پنجم: یادداشت 📓فصل ششم: حماسه حسینى 🖋فصل هفتم: یادداشت عنصر تبلیغ درنهضت حسینى 📓فصل هشتم: یادداشت‌هاى متفرق 📝🖋📝🖋📝🖋📝🖋📝🖋 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔻شراب خوار و غذای روضه امام حسین علیه السلام ◽️آقا رضا برهان: مدتی قبل با چند تن از رفقا ، برای زیارت و فاتحه به قم مشرف شدیم ▫️قبلا هماهنگ کرده بودند که برای صرف ناهار به منزل فلان شخص برویم و همان جا هم استراحت کنیم ▫️آن شخص از دوستان قدیمی محل ما و از بچه های مسجد لرزاده تهران بود که در حال حاضر در شهر مقدس قم سکونت دارند ▫️پس از زیارت وقتی به منزل ایشان رفتیم، دیدیم که هنوز که هنوز است عکس مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان را روی طاقچه منزل خود گذاشته است ▫️علت آن را جویا شدیم گفت: من تا آخر عمرم هر جا بروم این عکس را با خود می برم ▫️گفت: من خاطره ای از مرحوم برهان دارم که تا عمر دار فراموش نخواهم کرد و همین موضوع باعث شد که زندگی من از این رو به آن رو شود ▫️ما جوان بودیم سرمان داغ بود گاه گاهی هم شراب می خوردیم شبی که شب عاشورا یا تاسوعا بود من به آن پذیرایی و خرجی که برای شهادت امام حسین می دادند نرسیدم و وقتی که رفتم و گفتم: به من هم شام بدهید ، گفتند: شام تمام شده ، اگر هم داشتیم به توی عرق خور که نمی دادیم ▫️در همین میان دیدم که دو تا سینی غذا به طرف خانه آقای برهان رفت با خودم گفتم: می گویند غذا ندارند اگر ندارند پس این غذا چیست که به خانه آقای برهان می رود؟! اگر هم هست چرا به ما نمی دهند؟! عیبی ندارد خداحافظ با ناراحتی به خانه رفتم ولی پس از حدود یک ربع الی نیم ساعت دیدم درب خانه را می زنند تا در را باز کردم دیدم مرحوم حاج شیخ علی اکبر برهان است با سینی غذای امام حسین (علیه السلام) ظرف غذا را به من دادند و رفتند ▫️بعدها فهمیدم برخی به ایشان گفته بودند که حاج آقا این شخص عرق خور است فرموده بودند: عیبی ندارد ظرف او را هم بیاورید خودم می شویم. ▫️همین رفتار مرحوم آیت الله شیخ علی اکبر برهان چنان بر روی وی تاثیر گذاشته بود که در حال حاضر از صالحان است. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️⚡️حکایت فروش خانه برای امام حسین علیه السلام ✾📚 @Dastan 📚✾
مهم نیست کف پاتو شستی یا نه ؟! حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر ! اما این مهمه که وقتی از زندگی کسی رد می شی ؛ رد پای قشنگی از خودت به جا بگذاري ! همیشه میشه تموم کرد. فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد ...! مواظب همدیگه باشیم ! از یه جایی بــه بعد، دیگه بزرگ نمیشیم؛ پـیــــــــــر میشیم از یه جایی بــه بعد دیگه خسته نمیشیم؛ می بُـــــرّیم ! از یه جایی بــه بعد ... دیـگه تــکراری نیستیم؛ زیـــــادی هستــــــــیم ..!! پس قدر خودمون ، دوستانمونو زندگيمونو و حضور خوشرنگ مون رو تو صفحه دفتر خلقت بدونيم . محبت تجارت پایاپای نیست ...! ✾📚 @Dastan 📚✾
🔺من مانند تُرک های پشت کوه به حضرت ابوالفضل علاقه دارم❗️ ◾️حجت الاسلام علی معجزاتی: یک روز جمعه در منزل آقای حاج شیخ عباس طالبی ختم صلوات بود و برای صرف ناهار آنجا بودیم بعد از صرف ناهار مطالب نسبتا مختلف و متعددی مورد بحث واقع شد از جمله ایشان (استاد معزی) فرمودند: ◾️مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله عليه) این مضمون را فرمودند: که سرمایه و دارایی من این است که مانند تُرک های پشت کوه ، صاف و بی غل و غش به حضرت ابوالفضل العباس ارادت و ایمان دارم ✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه 💠روز 12محرم روز ورود اهل بیت(علیهم السلام) با حالت اسارت به کوفه است. دراین روز ابن زیاد فرمان داد که احدی حق ندارد با اسلحه ازخانه بیرون آید ،چرا که نگران بود شیعیان امیرالمومنین قیام کنند. سپس فرمان داد سرهای شهدا را پیش روی اهل بیت آورده حرکت دهند و اسرا را در کوی و بازار بگردانند. ♦️زنان کوفه که براى تماشای کاروان اسرا به بالاى بام‌ها رفته بودند دیدند امام سجاد علیه‌السلام در حالى که بیمارند و به خاطر غل و زنجیرها خون از رگ‌هاى گردنشان جارى است، بر شترى برهنه سوارند. 🔹همچنین رأس شریف امام حسین(ع) در نوک نیزه این آیه مبارکه را تلاوت مى نماید: «اَمْ حَسِبْتَ أَنّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَالرَقیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً» (کهف، ۹). 🔸مردم با دیدن حالت رقت انگیز ذریه پیامبر(صلی الله علیه وآله) و سرهای بر نیزه، صدا به گریه بلند نمودند. سپس حضرت زینب علیهاالسلام مردم را امر به سکوت نمود و شروع به خواندن خطبه‌اى کوبنده و رسواکننده نمود. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆حضرت زهرا عليهاالسلام در مجالس آقاى دانشمند محترم حاج شيخ محمد مهدى تاج لنگرودى فرمود: يكى از دوستانم حجة الاسلام آقاى امامى ثيلى براى حقير نقل كرد كه در مسجد صاحب الزمان واقع در خيان هلال احمر چهار راه عباسى پاى منبر آقاى حاج ميرزاعلى آقاى محدث زاده بودم ، كه بالاى منبر فرمود: يكى از وعّاظ مشهور تهران عصر روز آخر ذى الحجّة از منزل بيرون آمد كه شب اول محرّم به منبرهاى دهه عاشورا كه وعده داده برسد، در وسطهاى كوچه پيرزنى آمد و گفت : آقا من از امشب تا ده شب در منزل خودم روضه دارم لطفا تمام شبها را تشريف بياوريد و براى ما روضه بخوانيد. واعظ گفت من وقت ندارم پيرزن گفت هر وقت شب به منزل برگشتيد تشريف بياوريد اگرچه به اندازه چند دقيقه باشد، واعظ باكمال خونسردى و بى ميلى جواب مثبت داد كه مى آيم ، شب اول محرّم كه دير وقت از روضه برگشته بود بهمان منزل رفت پرچم سياه كوچكى ديد كه بالاى در آويزان است و روى پرچم سلام بر حسين شهيد نوشته ، چون در باز بود با گفتن يك يااللّه وارد شده ، بدرون اطاقى وى را راهنمائى كردند، وقتى وارد شد ديد سه يا چهار نفر زن با چادر مشكى نشسته اند و چون صندلى نداشت خشت و آجر را بروى هم گذاشته اند تا بعنوان منبر از آن استفاده شود. آقاى واعظ روى منبر نشست و بعد از خطبه چند جمله از فضائل حضرت سيد الشهداءعلیه السلام گفت و روضه خواند و زنهاى حاضر در مجلس گريه كردند و با جمله صلى اللّه عليك يا اباعبداللّه و دعا كردن به مجلس خاتمه داد و اين كار تا چند شب ادامه داشت ولى شب پنجم يا ششم از مجالس مهم شهر برگشت و با خود گفت خوب است امشب منزل پير زن را ناديده انگاشته و نروم ، او به منزل خود رفت و شام خورد و بدرون بستر رفت كه بخوابد به محض آنكه خوابيد حضرت بى بى عالم صدّيقه طاهره فاطمه زهرا سلام اللّه عليها را در خواب ديد، خدمت حضرتش عرض ادب كرد ولى بى بى نسبت به واعظ بى اعتنا بود، واعظ لرزيد و گفت : مگر از من خطائى سرزده كه اينگونه به من بى مهريد؟ حضرت فرمود: چرا آن پيرزن را منتظر نگهداشتى و نرفتى ؟! واعظ از خواب برخاست و تند تند لباس پوشيد و رفت ، ديد پيرزن دم در ايستاده و نگاه به راه مى كند به محض آنكه آقا را ديد گفت چرا اينقدر ديركردى ، واعظ كه قلبش مى طپيد و از چشمانش اشك مى باريد چيزى نگفت و بدرون منزل رفت و از هر شب بهتر روضه خواند و برگشت ، فهميد هرجا روضه امام حسين علیه السلام هست آنجا صاحب عزا بى بى عالم حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه عليها هم هست .(1) 1-علماء، 182. 📚كرامات الحسينية جلد دوم، معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت، على مير خلف زاده ✾📚 @Dastan 📚✾
💠آیت الله معظم حاج شیخ حسین وحیدخراسانی: 🔸دلی که می‌خواهد از امام حسین(علیه السلام) نور بگیرد ، باید گناه را از خود جدا کند. او خیال می‌کند که شب تاسوعا و عاشورا به حسینیه نیامده ؛ بیچاره نمی‌داند که او را به حسینیه راه نداده‌اند که نیامده ، نه اینکه خودش نیامده است! 🔸وقتی بَشَر ، آلوده و ناپاک شد ، از این دستگاه دور می‌شود و مُقَدَّمات اِنصرافش را فراهم می‌کند. ✾📚 @Dastan 📚✾
📩 | غلام ابوذر غفاری، جُوْن 🔺️ ✾📚 @Dastan 📚✾