اسماعیلطلا کیست؟
چرا سقاخانه حرم به نام او مشهور است؟
سقاخانه معمولاً ظروف سنگی بزرگی بود که آب آشامیدنی را در آنها میریختند و پیالههایی را با زنجیر به آنها میبستند.
از میان سقاخانههایی که وجود دارد، سقاخانه «اسماعیل طلا»ی صحن کهنه حرم رضوی یکی از معروفترین و قدیمیترین آنهاست.
سنگ بنای این سقاخانه را نادرشاه افشار گذاشت و یکی از فرماندهان فتحعلیشاه، بهای روکش طلای آن را مهیا کرد.
نادرشاه و سنگ اول بنای سقاخانه حضرت
ماجرای سقاخانه حرم مطهر امام رضا (ع) از آنجا آغاز میشود که بین سالهای ۱۱۴۴ تا ۱۱۴۵ه.ق به دستور نادرشاه افشار، سنگابی یکپارچه از سنگ مرمر در صحن عتیق نصب شد. این سنگاب را که از جنگ هرات به غنیمت گرفته شده بود، در کنار جوی آبی که از چشمه گیلاس (گلسب) تا صحن حرم کشیده شده بود، نصب کردند تا مردم برای رفع تشنگی از آب درون آن که سه کُر گنجایش داشت، استفاده کنند.
اسماعیل طلا کیست؟
این سقاخانه سالها بعد، به دست یکی از سرداران فتحعلی شاه با روکشی از طلا تزئین شد.
ماجرا از این قرار بود که در زمان این شاه قاجار از طرف يكی از دولتهای خارجی بستهای به عنوان هديه به دربار رسيد و شاه قصد گشودن آن را كرد.
«اسماعيلخان» كه جزء ملتزمين بود استدعا كرد اين كار در محوطه كاخ به وسيله خدمتگزاران انجام شود، چرا که احتمال سوء قصد را نمی توان از نظر دور داشت.
اتفاقا هنگام باز كردن، بسته منفجر شد و خساراتی به بار آورد.
فتحعلی شاه با اطلاع از اين امر، دستور داد برای اين دورانديشی، هم وزن سردار اسماعيلخان سكههای طلا به او مرحمت شود. چنين كردند و اسماعيل خان معروف به «زر ريز خان» شد.
او این طلاها را صرف ساختن جایگاه آن سنگاب کرد تا گنبد و پایههای سقاخانه با روکشی از طلا مزین شود. از آن زمان این سقاخانه را به «سقاخانه اسماعیل طلا» میشناسند.
✾📚 @Dastan 📚✾
و تو آهسته آهسته بلند میشوی،
راه میفتی، میروی.
و در این راه رفتن،
دست و بالت بارها زخمی میشود،
امّا آبدیده میشوی و میآموزی که از
جادههای ناشناس نهراسی،
از مقصد بیانتها نهراسی،
از نرسیدن نهراسی.
تنها بروی و بروی و بروی
وبه هدفت برسی🤍🌱
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#سه_فرمانده_در_یک_قاب!
🌷به او مسیح کردستان میگفتند. واقعاً چهره مسیحایی داشت. از نظر شجاعت و قدرت سازماندهی توانمند بود و سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد را تأسیس کرد. پیشمرگان واقعاً برای آزادسازی کردستان خدمت کردند. آنقدر صبور و تأثیرگذار بود که وقتی نیروهای ضدانقلاب اسیر میشدند با آنها بحث و آنها را متقاعد میکرد که مسیرشان اشتباه است. حتی در مورد ضدانقلاب هم به کار فکری قائل بود. بعضاً حکم اعدام ضدانقلابی که محکوم شده بود را با توبهدادن و بردن پیش قاضی دادگاه به حبس ابد تغییر میداد. چه در کردستان و چه در جنگ منشأ اثر بود و تا زمان حیاتش اگر بخواهم یک نفر اصلی را نام ببرم که در آزادسازی کردستان نقش بزرگی داشت محمد بروجردی بود.
🌷برای عملیات فتحالمبین هم کسی که حاضر شد و موافقت کرد حاج احمد متوسلیان و بچههای سپاه مریوان را از کردستان به جبهه جنوب بیاورد و تیپ ۲۷ محمد رسول الله را بنیانگذاری کند، خود او بود. من و آقامحسن برای عملیات فتح المبین در بهمن ۶۰ به کرمانشاه رفتیم. بروجردی، ناصر کاظمی و فرماندهان دیگر هم بودند. آقا محسن مطرح کرد که میخواهیم عملیات بزرگی در غرب رودخانه کرخه انجام دهیم ولی یگان کم داریم و آمدیم از اینجا نیرو ببریم. شما یک تیپ تشکیل بدهید. ناصر کاظمی گفت شما به دلیل جنگ در جنوب همه پاسدارها را دارید میبرید و بسیجیها هم به جنوب میآیند. ما برای کردستان نه پاسدار داریم و نه بسیجی. تازه میخواهید از اینجا یک چیزی هم بردارید و ببرید! ایشان با ناراحتی از جلسه بلند شد و بیرون رفت.
🌷ولی بروجردی بزرگوار به ریشهای طلایی رنگش دست کشید و گفت: امام جنگ را مسئله اصلی میدانند. چشم! من خودم میآیم و نیروها را هم میآورم. ماشین و سلاح هم میآورم. از شما هم هیچ چیز نمیخواهم. فقط یک حکم به من بدهید. خودش رفت بچههای مریوان، احمد متوسلیان و قجهای را به جنوب آورد و تیپ را تشکیل داد. گفتیم شماره تیپ شما ۲۷ است ولی اسمش را خودتان انتخاب کنید. احمد متوسلیان دستش را به هم مالید و گفت میخواهم اسمی انتخاب کنم که هر کس این اسم را ببرد صلوات بفرستد. نام تیپ را محمد رسول الله گذاشت. بنابراین بروجردی خودش آمد و در عملیات فتحالمبین در فروردین سال ۶۱ شرکت کرد. بروجردی واقعاً مطیع امام بود.
🌹خاطره اى به ياد قهرمان لرستان، سردار سرلشکر پاسدار شهید محمّد بروجردی و سردار جاويدالاثر حاج احمد متوسليان و شهید ناصر کاظمی فرماندار پاوه و مسئول سپاه پاسداران کردستان
#راوی: سردار سیدیحیی رحیمصفوی
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨✨گریه شدید پیامبر (صل الله علیه وآله و سلم) با شنیدن توصیف زنجیرِ جهنّم از زبان جبرئیل
🎙 #استاد_عالی
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ رحلت آيت اللَّه "شيخ محمد باقر آقا نجفی اصفهانی"
🔻شیخ محمد باقر آقا نجفی اصفهانی، در سال ۱۲۳۴ قمری متولد شد و پس از تحصیل در رشته های مختلف علوم دینی در اصفهان، برای تکمیل تحصیلات به نجف رفت.
🔹 او پس از تحصیل در نجف به اصفهان بازگشت و به تعلیم و تربیت شاگردان و نگارش کتاب پرداخت. وی دارای نفوذ فراوان اجتماعی بود.
🔸 آیت الله آقانجفی به اجرای اوامر و حدود الهی اهمیّت زیادی می داد و با منحرفان مقابله می کرد. به همین دلیل، آقانجفی در میان مردم از محبوبیت بسیار برخوردار بود. لَبُّ الفقه و لُبُّ الاصول از کتاب های ایشان است.
#تقویم_تاریخ
#23صفر
#آقانجفی_اصفهانی
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ خواص عاشورایی:
هانی بن عُروه
🔹 هانى بن عُروه، از صحابه پيامبر ص بوده و هنگام وفات ایشان، بيش از ۴۰ سال داشت. همچنین از ياران امام على ع بود که در جنگ هاى ابتدای خلافتشان، ايشان را همراهى كرده است و طرف مشورت امام علی ع در صفّین بود.
🔻 او از بزرگان يمن است كه به كوفه آمده و رياست قبيله مُراد را بر عهده داشت. نيروهاى فراوانى در اختيار او بود. زمانی که معاویه برای پسرش یزید، از مردم کوفه بیعت می گرفت، هانی مخالفت کرد.
▫️ در جريان نهضت كوفه، يكى از اصلى ترين حاميان مسلم بود كه خانه خود را مركز استقرار وى و هدايت نهضت قرار داد. امّا ابن زياد، او را با نيرنگ دستگير كرد و در ۹ ذى حجّه سال ۶۰ هجرى، به شهادت رساند.
♻️ چون وی حاضر نشد مسلم را به ابن زیاد تسلیم کند، شکنجه شد؛ به طوری که بینی او شکست. سپس وی را به زندان انداختند و پس از شهادت مسلم، هانی را دست بسته به بازار بردند و سر از بدنش جدا کردند.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#هانی_بن_عروه
#بصیرت
✾📚 @Dastan 📚✾
#حکایت
استانداری که بار شهروند را به خانه رساند
✍️سلمان فارسی از صحابه ایرانی و مشهور پیامبر اکرم (ص) بود، او انسانی خردمند و طراح اصلی کندن خندق، در جنگ خندق بود که در اواخر عمر خود نیز استاندار مدائن شد.
روزی مردی از اهل شام که بار کاه با خود حمل میکرد، به مدائن رسید، نگاه خستهاش را به این طرف و آن طرف چرخاند شاید کسی را بیابد و به او کمک کند، وقتی سلمان را دید، او را نشناخت و گفت: های! این بار را بردار! سلمان دسته کاه را بلند کرد، بر سر گذاشت و به سمت خانه آن مرد به راه افتاد.
در بین راه، مردم، سلمان را دیدند که بار کاه را بر روی سر گذاشته و برای آن مرد حمل میکند.کسی از میان مردم با تعجب و سرزنش به آن مرد گفت: هیچ میدانی این فرد که بار تو را بر دوش میکشد سلمان است؟!
رنگ از روی مرد پرید، بیدرنگ رفت تا بار را از سلمان بگیرد و در همان حال شروع به عذر خواهی کرد و گفت: ای مهربان، به خدا من تو را نشناختم، چرا چنین کاری کردی؟
و بار را در دست گرفت، اما سلمان بار را از بالای سر پایین نگذاشت و گفت: تا بار را به خانهات نرسانم، آن را بر زمین نخواهم گذاشت.
چو نیکی نمایدت گیتی خدای
تو با هرکسی نیز نیکی نمای
✾📚 @Dastan 📚✾
انسان همانند رودخانه است!
و هرچه عمیق تر باشد؛
آرام تر و متواضع تر است
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆ايرانيان در يمن
در اوان تولد حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله گروهى ايرانى در يمن ، عدن ، حضر موت و ساحل درياى سرخ زندگى مى كردند، و حكومت يمن را نيز در دست داشتند. قبل از بررسى در اين موضوع ناگزير هستيم براى روشن شدن مطلب ، علت مهاجرت و اقامت افراد ايرانى را در يمن بررسى كنيم ، تا موضوع بهتر قابل درك باشد.
در زمان انوشيروان ، دولت حبشه از طريق دريا به يمن حمله آورد و حكومت اين منطقه را برانداخت .
سيف بن ذى يزن پادشاه يمن به دربار انوشيروان آمد تا از وى يارى جويد و حبشيان را از يمن بيرون كند.
مورخين نوشته اند، سيف مدت هفت سال در تيسفون (مدائن ) اقامت نمود، تا اجازه يافت كه با انوشيروان ملاقات كند. سيف بن ذى يزن به انوشيروان گفت : مرا در جنگ با حبشيان يارى كن و گروهى از سربازان خود را با من بفرست تا مملكت خود را بگيرم .
انوشيروان گفت : در آيين من روا نيست كه لشكريان خود را فريب دهم و آنها را به كمك افرادى كه با من هم عقيده نيستند بفرستم . پس از مشورت با درباريان و مشاورينش قرار شد كه گروهى از زندانيان را از آنجا اخراج كنند. اين راءى به تصويب رسيد و مورد عمل قرار گرفت .
تعداد اين جماعت را در حدود هزار نفر نوشته اند و همين جماعت اند كه توانستند حبشيان را كه عدد آنها از سى هزار هم بيشتر بود از پا درآورند و همه را هلاك كنند. فرماندهى ايرانيان در يمن به عهده شخصى به نام ((وهرز)) بود. پس از شكست حبشيان و مردن سيف بن ذى يزن ، همين وهرز ايرانى كه نام حقيقى آن ((خرازاد)) بود در يمن به حكومت رسيد و از دولت ايران متابعت مى كرد.
📚خدمات متقابل اسلام و ايران ، مجموعه آثار، ج 14، ص 80 و 81.
✾📚 @Dastan 📚✾
*ـ ↶📗🌱↷
*
✍🏻چگونه ژیلت از یک فروشنده دورهگرد،
به میلیاردری بزرگ تبدیل شد💰
کینگ کمپ ژیلت، فروشندهای دورهگرد و مردی خیالباف بود. او به تمام شهرها سفر میکرد تا اجناسش را بفروشد، در حالی که رویای خلق جامعه آرمانی را در سر میپروراند که عاری از فقر، جرم، جنایت و جنگ باشد. همچنین آرزوی ابداع وسیله یا راهی را داشت تا او را به شهرت و ثروت برساند اما برای هیچیک از اختراعاتش، نتوانست پولی به دست آورد.
چیزی که زندگی ژیلت را عوض کرد، سر بطری نوشابه بود. مشتریان پس از یکبار مصرف، آن را دور میانداختند و جدیدش را میخریدند؛ این موضوع به شدت نظر ژیلت را جذب کرد. ژیلت سالها وقت صرف کرد تا فهرستی از کالاهای یکبار مصرف را تهیه کند.
یک روز صبح در سال 1895، تیغ ریشتراشی خود را برداشت تا صورتش را اصلاح کند. در آن دوران، تیغها لبه فولادی کلفتی داشتند که آنها را باید مرتب به چرم میکشیدند تا تیز بمانند. تیغ ژیلت آنقدر کند شده بود که به چرم کشیدنش نیز فایدهای نداشت، باید آن را پیش چاقو تیز کن میبرد تا تیزش کند.
اینجا بود که فکری به ذهنش رسید. ژیلت نخستین سالی که محصولش را به بازار عرضه کرد، 51 تیغ و کمتر از دویست لبه تیغ فروخت! سال بعد، نودهزار تیغ و 15 میلیون لبه تیغ فروخت! ژیلت تا آخر عمرش، بیش از بیست میلیون تیغ در سال فروخت...!
چرا لبه تیغی به نازکی کاغذ و آنقدر ارزان نسازیم تا بتوان پس از یکبار مصرف آن را دور انداخت؟ هشت سال طول کشید تا ژیلت به این فکر جامه عمل بپوشاند اما تیغ ژیلتی که در سال 1903 به بازار آمد برای همیشه ریشتراشی را عوض کرد. همچنین راه را برای فرهنگ یکبار مصرف امروزی باز کرد که در نوع خود یک تحول بود...
*ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
عزت نفس1_۲۰۲۴_۰۸_۱۷_۱۹_۲۷_۰۵_۴۴۷_۲۰۲۴_۰۸_۱۷_۱۹_۲۹_۰۶_۵۰۵.mp3
9.71M
🟣 دوره عزت نفس رایگان
🔵 چطور به تصمیماتم پایبند بمونم⁉️
🟣 یه آدم ارزشمند به چه روشی تصمیم گیری میکنه
🔵 3 راهکار برای تصمیم مسئولانه گرفتن
❌ برای استفاده از صوتهای دیگه ی عزت نفس، وارد کانال ۶۰۰ هزار نفری آرامش ماندگار بشید
✅ روی لینک کانال ضربه بزنید👇
https://eitaa.com/joinchat/1634271298C2b479acc30
*ـ ↶📗🌱↷
*
یک یهودی مجوز مهاجرت از روسیه به اسراییل را کسب کرد
هنگام خروج از روسیه در فرودگاه
مامور وسایل او را چک کرد یک
مجسمه دید از او پرسید : این چیه ؟
مرد گفت : شکل سوالت اشتباهه آقا ؟
بپرس این کیه ! این مجسمه لنین مرد بزرگ روسیه است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد . من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمه اش همیشه همراهمه ، مامور گمرک گفت : درسته آقا ، بفرمایید ...
در فرودگاه اسراییل مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از یهودی پرسید : این چیه ؟ مرد گفت : بگو این کیه ؟
گفت این مجسمه مرد منفور و دیوانه ای است که من را مجبور کرد از روسیه برم بیرون ، مجسمه اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم ...
مامور گمرک گفت : بله درسته آقا بفرمایید ...
چند روز بعد که یهودی توی
خونه اش همه فامیل را دعوت کرد ...
پسر برادرش مجسمه را روی
طاقچه دید وپرسید : این کیه؟
مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه
بپرس این چیه؟
این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون
عوارض گمرکی از روسیه به اینجا آوردم !!!
سیاست یعنی اینکه یک حرف را به
مردم به صورتهای مختلف بیان کنی👌
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ شهادت مظلومانه رجايی و باهنر و هفته دولت
🔹 پس از عزل بنی صدر در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰، دشمنان با از میان بردن مسؤولین نظام قصد براندازی حکومت اسلامی را داشتند. شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران انقلاب،مهمترین ثمره تصمیم دشمنان نظام بود.
▫️پس از حادثه ۷ تیر۱۳۶۰، گرچه واکنش انقلابی امام ره، هر گونه ابتکار عمل را از دشمنان سلب نمود ولی کار دشمنان هنوز تمام نشده بود و طرح نابودی مسوولان طراز اول مملکت، در رأس فعالیت آنها قرار داشت.
🔸 بدین ترتیب واقعه ۸شهریور همان سال به وقوع پیوست و رئیس جمهور رجایی و نخست وزیر باهنر در انفجار دفتر نخست وزیری به شهادت رسیدند.
🔻 پس از عزل بنی صدر، شهید رجایی به ریاست جمهوری انتخاب شده بود. شهید باهنر نیز که عضو شورای انقلاب بود، پس از انتخاب رجایی به رییس جمهوری، به عنوان نخست وزیر انتخاب شد.
#تقویم_تاریخ
#8شهریور
#هفته_دولت
✾📚 @Dastan 📚✾
-میگنچرامیخوایشهیدشی؟!
+میگمدیدیدوقتییهمعلمرودوستداری
خودتومیکشیتوکلاسشنمره²⁰بگیری
ولبخندرضایتشدلتروآبکنه؟!
منمدلمبرالبخندخدامتنگشده(:"
میخوامشاگرداولکلاسششم♥️🌿
#شهیدحمیدسیاهکالیمرادی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ پايان دوره حکومت ۵۰۰ ساله خلافت عباسی
🔹 پس از تسخیر بغداد، پایتختِ حکومت عباسیان توسط مغولان و کشتار مردم و تسلیم شدن خلیفه و بزرگان شهر، هلاکوخان مغول در ۲۴ صفر ۶۵۶ ق خلیفه وقت عباسی را به حضور طلبید و او را به قتل رساند.
🔻 به این ترتیب دولت ۵۰۰ ساله بنی عباس سرنگون شد. دولتی که با قیام ابومسلم خراسانی در سال ۱۳۲ ق، آغاز شده بود و پس از حدود ۵۰۰ سال سرانجام در سال ۶۵۶ ق نابود شد.
▫️ بنی عباس نیز با ائمه علیهم السلام دشمنی داشتند و در ابتدای کار همانند بنی امیه، از وجود امامان معصوم در هراس بودند و هر کدام را یکی یکی به طریقی از سر راه خود برداشتند.
#تقویم_تاریخ
#24صفر
#بنی_عباس
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ ارتحال آيت اللَّه "شيخ حسنعلی نخودکی اصفهانی"
🔻 آیت اللَّه شیخ حسنعلی اصفهانی، در سال ۱۲۴۰ ش در اصفهان متولد شد. از کودکی اهل تلاش بود. تحصیلات مقدماتی را در اصفهان فرا گرفت. ریاضیات و فلسفه را از ملا محمد کاشی و جهانگیرخان قشقایی آموخت.
🔹 وی سپس به نجف رفت و در محضر بزرگانی چون سید محمد فشارکی و سید مرتضی کشمیری شاگردی نمود. پس از مراجعت از نجف، در مشهد اقامت گزید و از علمای مشهد نیز بهره برد.
🔸 او علاوه بر تدریس و تحقیق و عبادت، به نیازمندان توجه داشت. کرامات فراوانی از وی نقل شده است که شرح آن در کتاب نشان از بی نشانها منتشر شده است. مرحوم نخودکی در ۸ شهریور ۱۳۲۱ ش وفات یافت و در حرم امام رضا(ع) دفن شد.
#تقویم_تاریخ
#8شهریور
#آیت_الله_نخودکی
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
📣 شفاى ضعف چشم
آقاى حاج ميرزا مهدى بروجردى نزيل قم كه از علماء و بزرگان حوزه علميه و صاحب تاءليفات عديده است من جمله اسلام و مستمندان كه در آن نوشته است ، در سن بيست سالگى در اثر ضعف چشم محتاج بعينك شدم و بالنتيجه لازم دانستم كه براى علاج آن اقدام عاجلى بعمل آورم براى اين منظور باطباء مخصوص چشم مراجعه كردم ولى بعد از مداواى زياد نتيجه مثبت بدست نيامد و براى خواندن خطوط و ديدن افراد نيازمند بعينك بودم ، تا اينكه سالى بعد از مراجعت از مكه از طرف كويت بكاظمين مشرف شدم ، نزديك اربعين كه شب زيارتى قبر امام حسين علیه السلام است بايد در چنين شبى درك فيض كرد، مردم از اطراف بكربلا ميرفتند تا فيوضات آن شب و عنايات و الطاف الهى در حرم امام حسين علیه السلام بهره مند باشند منهم بهمين منظور عازم شدم كه تا بتوانم بلكه شفاى ضعف چشم خودم را در كنار آن مرقد مطهر از خداى متعال بخواهم و باتوسل بذيل عنايت آقا سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام خدا حاجتم را برآورد، عصر روز نوزدهم صفر بود به عزم كربلا كاظمين را ترك گفتم . وسيله ما باقطار راه آهن بود معلوم است كه قطار براى پياده و سوار كردن مسافرين ايستگاههاى متعدد دارد، از آنجائيكه شب اربعين بود. جمعيت زيادى كه ازدهات مجاور مى آمدند در ايستگاهها براى سوارشدن بقطار ايستاده بودند بهرحال جمعيت زيادى داخل قطار را پركرده تا بحديكه در داخل كوپه هاى مسافربرى جانبود و مادر كوپه اى بوديم كه محل بارچهار پايان بود و صندلى هم نداشت و مردم اكثرا سراپا ايستاده بودند در راهرو و كوپه ها هيچ جاى اضافى نبود در عين حال باز در هر ايستگاه بر جمعيت و تزاحم افزوده ميشد خصوصا در يكى از ايستگاه ها بعضى از اعراب بَدَوى و كثيف باپاى برهنه و گل آلود سوار شدند و بعضى ها را در داخل كوپه اى كه ما بوديم جا كردند البته وضع لباس و اندام آنها نحوه اى بود كه من واقعا متنفر بودم و با خود ميگفتم كه اينها كى هستند و باپاهاى گل آلود ميخواهند بكجا بروند؟!
با اين وضع چه زيارتى ؟
آيا اينها از زوار محسوبند؟! در اين فكر بودم كه ناگاه بفكرم رسيد كه لباس و صورت و تجملات ظاهرى نشانه آدميت نيست ،
تن آدمى شريف است بجان آدميت
نه همين لباس زيباست نشان آدميت
از كجا كه اينها زائر واقعى امام حسين ع نباشند چه بسا مردمى بزيارت مى روند كه صاحب تجملند ولى در اثر خبث باطنى زائر نيستند پس اينها راسبك نشمار شايد تقربشان نزد حق زيادتر باشد، و دمى از اين انديشه آرام گرفتم بعد بياد اين افتادم كه من در سن بيست سالگى و گل جوانى بضعف چشم گرفتار شدم . خدايا مى شود بر من توجهى كنى و در اثر توكل بامام حسين ع سلامت چشم را بمن باز دهى آيا توسل من امشب نتيجه دارد؟ آيا امام حسين ع به من عنايتى مى فرمايد؟ آيا خدا امشب حاجتم را بر مى آورد اجابت دعا كه در تحت قبه و بارگاه حضرت امام حسين علیه السلام از وعده هاى حق است ، ناگاه بخود گفتم بزيارت ميروم كه عرض حاجت كنم وه چه مقام بزرگى وه چه حاجت كوچكى مقام رفيع و بلند اباعبداللّه جانباز زكوى حق كجا شفاى ضعف چشم ، چه انتظار و خواسته كوچكى براى نيل به اين حاجت مى توانم بخواست خدااز زوار حضرتش استفاده كنم در اين حال باقلبى دور از شائبه باصفاى باطنى و معنوى باتوجه بمقام زائرين آن حضرت چشمم بر خورد به پاى يكى از مسافرين كربلا كه پايش گل آلود بوده آهسته دست بردم و به مقدار عدسى از گل خشكيده پاى او را برداشتم و در دست سرمه كردم و با دست چپ عينك از چشم برداشتم و بادست راست آن خاك را بچشم ماليدم ، ماليدن همان شد خوب شدن و رفع ضعف چشم هم همان ديگر نيازى به عينك پيدانكردم اللهم ارزقنا زيارة قبره و شفاعة جده آمين رب العالمين .
📚توسلات ، 80 .
✾📚 @Dastan 📚✾
✅ خواص عاشورایی:
آخرین شهید کربلا: هَفهاف بن مُهَنَّد راسِبی ازُدی
🔹 هفْهاف بن مُهَنَّد ، از یاران امام علی (علیه السلام) بود و در جنگ صفین با آن حضرت بود. وی آخرین شهيد کربلا است. راسِب، تيره ای از قبيله ازُد است که اکثريت این طايفه ساکن بصره بودهاند.
🔻 او وقتى خبر خروج امام حسين علیه السلام را شنيد، از بصره بيرون آمد. اما در غروب عاشورا و پس از كشته شدن امام ع و هنگام غارت خیمه ها، به کربلا رسيد . تا متوجه ماجرا شد وارد لشكر ابن سعد شد و در میان لشکر تاخت و تاز كرد .
▫️او دلیرانه جنگید و افراد زیادی را کشت. تا آنکه افراد سپاه دشمن او را محاصره کردند. پس از نبردی دلیرانه، سرانجام پنج نفر بر او حمله برده و او را به شهادت رساندند.
#امام_حسین_علیه_السلام
#خواص_عاشورایی
#هفهاف_بن__مهند
#بصیرت
از ما هیچ چیز باقی نمی ماند
جز خاطراتی که در آن دلیل حال خوب
یک نفر دیگر باشیم... 🧡
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
*مشهدی ها، موکب خود را با مشارکت مردم برپا کنید*
امکان مشارکت محبین اهل بیت علیهم السلام را از هر جای دنیا برای تأمین نیازمندی های موکب خود، فراهم کنید.
امسال برای برپا شدن هر چه بهتر موکب خود، اطلاعات و نیازمندی های موکب خود را برای تأمین نیازهای مادی، تأمین کالا و موارد دیگر، ثبت کنید تا ضمن معرفی موکب خود از این طریق امکان مشارکت محبین حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام را فراهم کنید.
*همین حالا اقدام کنید و به زائران حضرت رضا علیه السلام خدمت کنید!* 🚀
Mofidapp.com
#سلام_امام_زمانم🖤
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ يا فِلْذَةَ كَبِدِ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که قلب مهربان آخرین فرستاده خدا، مملو از محبت و انتظار توست.
🌱سلام بر تو و بر روزی که جهان را با آفتاب محمدی روشن خواهی کرد.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
✾📚 @Dastan 📚✾
🔆مسجد پاريس در هجرت امام خمينى قدس سره
امام وقتى وارد نوفل لوشاتو شدند، از اول سؤ ال كردند كه قبله كدام طرف است خوب آنهائى كه مسيحى بودند كه نمى دانستند، مسلمان ها هم كه آنجا ساكن نبودند تا بدانند و چون نمى شد نماز را به تاءخير بياندازند، جهت قبله را پيدا كردند و به جهت قبله نماز خواندند.
عصر بود كه امام مرا صدا زدند فرمودند كه اين قبله نما را بگيريد ببريد در مسجد پاريس مشخص كنيد كه كه اين قبله نما قبله مسجد پاريس را چگونه نشان مى دهد همان جهت قبله را حفظ كنيد بياييد در اين جا قبله را در اينجا پيدا كنيد.
ما قبله نما را گرفتيم و با يكى از برادران كه آن جا بود - آقاى دكتر مجابى - آمديم مسجد جامع پاريس و جهت قبله را كه قبله نمازشان مى داد با قبله آنجا تطبيق داد و برگشتيم و قبله منزل امام را در نوفل شاتو را مشخص كرديم .
📚سرگذشتهاى ويژه امام خمينى جلد 55
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆پيرزنى پرصلابت و شجاع
بكّاره از دودمان هلالى ، بانوى پر صلابت و شجاع از طرفداران امام على (علیه السلام ) بود و در مدينه سكونت داشت ، رنجها و مصائب روزگار او را فرتوت و نابينا نموده بود، اما قلب بينا و جوان داشت ، روزى معاويه در عصرى كه در اوج قدرت بود وارد مدينه گرديد، بكاره در يكى از مجالس معاويه شركت نمود، بين معاويه و او چنين گفتگو شد:
معاويه : اى خاله ! حالت چطور است ؟
بكّاره : خوب است اى رئيس !
معاويه : روزگار تو را پژمرده كرده است .
بكّاره : آرى روزگار فراز و نشيب دارد، كسى كه عمر طولانى كند، پير مى شود، و كسى كه مرد، مفقود مى گردد.
عمروعاص ، مشاور عزيز معاويه كه در آنجا حاضر بود، خواست معاويه را بر ضد اين بانو، تحريك كند، گفت : سوگند به خدا همين زن اين اشعار را در مدح على (علیه السلام ) و ذمّ تو (اى معاويه ) خواند، سپس آن اشعار را ذكر نمود. مروان نيز كه در آنجا حاضر بود، شعر ديگرى خواند و به او نسبتت داد.
سعيدبن عاص نيز گفت : سوگند به خدا بكّاره اين اشعار را (در مدح على و ذمّ تو در فلان وقت ) خواند، سپس آن اشعار را ذكر نمود.
معاويه نسبت به بكّاره ، پرخاش و جسارت كرد.
بكّاره با كمال صلابت گفت : اى معاويه ! روش تو، چشمم را نابينا كرد و زبانم را كوتاه نمود، آرى سوگند له خدا اين اشعار را من گفته ام و از تو پوشيده نيست .
معاويه خنديد و گفت : در عين حال ، اين امور ما را از نيكى كردن به تو باز نمى دارد، هر حاجتى دارى بيان كن تا برآورم .
بكّاره گفت : اكنون هيچ نيازى به تو ندارم ، سپس بى آنكه كوچكترين اعتنائى به اطرافيان پول پرست معاويه كند، از آن مجلس با كمال عزت و سرافرازى بيرون آمد.
براستى چه نيروئى از يك پيره زن فرتوت ، اين گونه توان و صلابت و عزت بخشيده است ؟ جز اينكه او در كلاس درس امام على (ع ) پرورش يافته بود، و روحيه شاگردان على (ع ) در او بود.
✾📚 @Dastan 📚✾