✅علامه محمدتقى جعفرى
✍اغلب انسانها، به خاطر عدم محاسبه در تمايلات و خواستههاى خود، در دامهاى پولادين زندگى مىكنند و با تمام سادهلوحى يا رياكارى، نامش را «زندگى آزادانه» مىگذارند!
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایراد محتوایی مقام معظم رهبری به شعر استاد محمد سهرابی در رابطه با امام حسن مجتبی علیه السلام
✾📚 @Dastan 📚✾
26.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♨️ ماجرای طلب حلالیت پیامبر (ص) از مردم، در بیانات رهبر حکیم انقلاب. ۱۳۸۰/۲/۲۸
🔹۲۸ صفر، سالروز شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله و امام حسن علیه السلام
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆خشم پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) از سخن بلال
عصر رسول خدا (ص ) بود بانوئى دردمند و رنجور از دنيا رفت ، هر كس با خبر مى شد طبق معمول مى گفت : آن زن از دنيا راحت شد، چنانكه روزمره شنيده مى شود كه اگر كسى در اين دنيا بسيار در رنج و درد باشد و بميرد مى گويد راحت شد، بلال حبشى نيز بر اين اساس ، به حضور رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) آمد و گفت :
ماتت فلانة فاستراحت : فلان زن مرد و راحت شد.
پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) از اين سخن بلال خشمگين شد و به او فرمود: انّما استراح من غفر له : بدانكه كسى راحت شود كه مورد آمرزش قرار گيرد يعنى هر كسى كه - در هر حال باشد - بميرد، راحت نمى شود، بلكه آغاز ناراحتى او است جز كسى كه بر اثر ايمان و تقوى ، آمرزيده گردد، چنين كسى راحت مى شود.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆رد مصالحه قريش
هنگامى كه پيامبر اسلام دعوتش را در مكّه آشكار كرد، مشركان از راههاى گوناگون به كارشكنى پرداختند، ولى نتيجه نگرفتند، سرانجام براى مطالعه نزد ابوطالب عموى پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) آمدند و گفتند: برادر زاده تو به خدايان ما ناسزا مى گويد و عقائد جوانان ما را فاسد كرده و بين ما تفرقه افكنده است ، ما براى مصالحه به اينجا آمده ايم ، به او بگو اگر كمبود مالى دارد، آنقدر از ثروت دنيا براى او جمع كنيم كه ثروتمندترين مرد قريش گردد، و اگر رياست مى خواهد ما حاضريم او را رئيس خود گردانيم .
ابوطالب پيشنهاد مشركان را به آنحضرت ابلاغ كرد، پيامبر (ص ) فرمود:
لو وضعوا الشمش فى يمينى والقمر فى يسارى ، ما اردته ، و لكن كلمة يعطونى ، يملكون بها العرب و تدين بها العجم و يكونون ملوكا فى الجنة .
:اگر آنها خورشيد را در دست راست من ، و ماه را در دست چپ من بگذارند، من به آن (در برابر قبول چنين پيشنهاد) تمايل ندارم ، ولى به جاى اينها، در يك جمله با من موافقت كنند، تا در پرتو آن جمله بر عرب حكومت كنند و غير عرب نيز در آئين آنها در آيند، و در آخرت سلاطين بهشت گردند.
ابوطالب پيام پيامبر را به آنها ابلاغ كرد، آنها (كه خبر از آن جمله نداشتند) گفتند: يك جمله كه سهل است اگر ده جمله هم باشد مى پذيريم ، بگو آن چيست ؟
پيامبر (ص ) (توسط ابوطالب به آنها) پيام داد كه آن جمله اين است :
تشهدون ان لا اله الا اللّه و انى رسول اللّه : گواهى دهيد كه معبودى جز خداى يكتا نيست ، و من رسول خدا هستم .
مشركان ، از شنيدن اين سخن سخت وحشت و تعجّب كردند و گفتند: آيا ما 360 خدا را رها كنيم و تنها به سراغ يك خدا برويم ، براستى چه چيز عجيبى ؟!
آيات 4 تا 7 سوره صاد در اين باره نازل گرديد، كه در آيه 5 از زبان مشركان مى خوانيم كه گفتند:
اجعل الالهة الها واحدا ان هذا لشيى عجاب .
آيا او (پيامبر) به جاى آنهمه خدايان ، يك خدا قرار داده ؟، براستى چنين قراردادى عجيب و شگفت آور است .
به اين ترتيب پيامبر (ص ) در برابر هر گونه مصالحه و سازش با مشركان ، مخالف كرد و براى حفظ توحيد الهى هيچگونه چراغ سبزى به آنها نشان نداد.
📚داستان دوستان، جلد پنجم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
تصمیم بگیر
با دلخوشیهایِ ساده
معادله پیچیدهٔ زندگی را دور بزنی...
در خنده اسراف کن
و به غم پشت پا بزن...
با باران همآواز شو
و خوشید را لمس کن...✨️
برایِ بودن در شادیها بهانه نیاور...
گذشته را به دفترِ خاطراتت بچسبان
و از دلخوشیهایِ بندانگشتی ساده نگذر...🌱
خودت را دوست بدار 🩷
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#به_جای_آب_کابل_خوردم!!
🌷روز اول بعد از تقسیمبندی من به بند یک افتادم و جز چهاردیواری هیچ منظرهای مشاهده نکردم. با هزار بدبختی روز اول را در کف زمین خوابیدم. روز سختی بود. احساس میکردم همگی از بین میرویم. اتاق به حدی کثیف بود و بوی آشغال و خون مجروحین و توالت به حدی زیاد بود که نزدیک بود همه ما خفه بشویم. همه ما تشنه و گرسنه بودیم. عراقیها برایشان مرده و زنده ما تفاوتی نداشت و خبری از ما نمیگرفتند.
🌷با هزار مکافات صبح زود قفل بند را باز کردند. بعثیها ریختند داخل اتاق و با کابل و باتوم از ما پذیرایی کردند. روز پنجم اسارت اولین صبحانه که پیاز و چغندر آبپز بود را از شدت گرسنگی با حرص و ولع خاصی خوردیم. من تشنه بودم و به بهانه اینکه خون دماغ شدم، دستم را روی بینیام گذاشتم و رفتم طرف تانکر آب، اما یکی از سربازان عراقی فهمید که کلک زدهام؛ سه نفری به جانم افتادند به جای آب در آن روز کابل خوردم.
#راوی: آزاده سرافراز ایری از استان گلستان
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
✾📚 @Dastan 📚✾
📣اطلاعیه فوری | خدمت به زائران پاکستانی
♦️با توجه به وضعیت نامناسب استقبال از زائران پاکستانی در مرز چذابه و نبود امکانات مناسب، با هماهنگی های بعمل آمده گروه جهادی.... جهت استقبال و ارائه خدمات به مرز چذابه اعزام شد.
▫️امام کاظم علیه السلام فرمود:
هركس نمى تواند ما را صله و #احسان كند، #دوستان_صالح ما را صله و احسان كند تا ثواب صله ما براى او نوشته شود.
🤝شما مردم کریم هم برای مشارکت و کمک در هزینه های خدمت به زائران سیدالشهداء ما را یاری بفرمائید.👈
💳 شماره کارت:
۶۲۷۳۸۱۷۰۱۰۱۱۶۴۹۳💳 شماره حساب:
3512801150343490💳 شماره شبا:
620150003512801150343490🏴 به نام گروه جهادی فرهنگی علی یاوران (روی شماره حساب ها بزنید) @ali_yavaran @e_arbaeen به خانواده بزرگ اربعینیها بپیوندیم 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜️«آغاز امامت امیرمومنان علی علیهالسلام»
🔆به اعتقاد شیعه، على بن ابى طالب (علیهالسلام)
جانشین بلافصل پیامبر اکرم (صلى الله علیه وآله) و نخستین امام امت اسلامى پس از رسول خدا است.
🔸دلایل امامت و خلافت امام علی (علیهالسلام)به شرح ذیل است:
✓دلایل قرآنی :
آیه ولایت
آیه إکمال دین
آیه تبلیغ
آیه اولوا الأرحام
آیه «وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسئُولُون»
آیه «إِنّما أَنْتَ مُنْذِر وَ لِکلِّ قَومٍ هادٍ»
✓دلایل روایی
مهمترین روایاتی که بر امامت و خلافت حضرت على علیه السلام دلالت دارند عبارتند از:
حدیث غدیر
حدیث منزلت
و نصوص دیگر بر امامت امیرمومنان على(علیهالسلام)
#تقویم_تاریخ
#29صفر
#آغاز_امامت_امام_علی
✾📚 @Dastan 📚✾
شکرگزار باش
وقتی تو شاکر باشی،
غیر ممکن است که منفی گرا باشی.
وقتی تو قدردان باشی،
غیر ممکن است که خرده گیر و سرزنشگر باشی.
وقتی تو شاکر باشی،
امکان ندارد دچارِ احساسِ اندوه یا هر نوع احساس منفی دیگری بشوی.
خبر خوش این است که اگر فعلاً در زندگیات وضعیتی منفی داری، با شکرگزاری مدت زمانِ زیادی طول نمیکشد که اوضاع دگرگون شود.
وضعیت های منفی در یک چشم به هم زدن، مثل یک افسون، محو میشود
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 ماجرای پیامبر و عاشقیِ غلام عاشق!
#استاد_شجاعی
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پوست شما که نیازی به کاور نداره وقتی این کانال رو دنبال کنید 🤩 میگی نه امتحان کنید🤩 با سابقه ۷ ساله در فروش محصولات پوست و مو 🥰👱♀
#کرم_سوپر_زیبایی رو امتحان کنید مطمئن باشید ۵ تا ده سال پوستتون جوانتر میشه🤩
✅ضد لک فوق العاده پر قدرت فاقد کروتون و هیدروکینون
✅#تولید_کننده_کرم_معجزه_ام واسطه ندارم
#کرم_سوپر_معجزه خالص واصله اصل 🤩
بزنید روی لینک و معجزه های این کرم روکه #غوغایی_کرده تو فضای مجازی ببینید 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4224319544Ccc7f13b45d
حضرت امام رضا (سلام الله عليه) هنگام صرف غذا، ظرف خالی طلب می كردند و قبل از خوردن، #بهترين غذاهای سفره را در آن ظرف ريخته و برای مستمندان می فرستادند[۱] آنگاه اين آيات را مي خواندند:«فلا اقتَحَم العقبة وما أدريك ما العَقَبة» [۲] مردم اين عقبه ها و گردنه های عاقبت نگری را بالا نمی روند. به واقع نمی دانند اين گردنه ها چيست. در سرزمين های هموار، مساعد و ملايم راه می روند. در دامنهی كوه كه زمين هموار است، راه رفتن مشكل نيست. بالای كوه رفتن ديد انسان را وسيع میکند.
لباسهای كهنه و مندرس را به فقرا دادن، صراط مستقيم نيست، «اقتحام عقبه»يا گذشتن و عبور از گردنه نيست. اين آيه ما را تشويق میکند كه چرا از كوه مشكلات بالا نمیروید؟ چرا هميشه در دامنه كوه هستيد؟ چرا همت های بلند نداريد؟ چرا سعی نمی كنيد، كه از اين گردنه ها و كُتلها بگذريد؟ غذاهای مانده و لباسهای مندرس را به اين و آن دادن، كار سهلی است و اين را خدای سبحان دوست ندارد: «لن تنالوا البرّ حتي تنفقوا مما تحبّون»
[۱]الکافی ج۴ ص۵۲
[۲]سوره بلد آیات ۱۱_۱۲
حکمت عبادات ص۹۷
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان_آموزنده
🔆علّت و چگونگى شهادت حضرت
طبق آنچه از مجموع روايات و تواريخ استفاده مى شود:
خلفاء بنى العبّاس با سادات بنى الزّهراء خصوصا امامان معصوم عليهم السلام رابطه حسنه اى نداشتند و چنانچه بهائى به آن ها مى دادند و اكرامى مى كردند، تنها به جهت سياست و حفظ حكومت بوده است .
ماءمون عبّاسى همچون ديگر بنى العبّاس ، اگر نسبت به امام رضاعليه السلام احترامى قائل مى شد، قصدش سرپوش گذاشتن بر جنايات پدرش ، هارون الرّشيد و نيز جذب افكار عمومى و تثبيت موقعيّت و حكومت خود بود.
ماءمون در تمام دوران حكومتش به دنبال فرصت و موقعيّت مناسبى بود تا بتواند آن امام معصوم و مظلوم عليه السلام را - كه مانعى بزرگ براى هوسرانى ها و خودكامگى هايش مى دانست - از سر راه خود بردارد.
از طرف ديگر اطرافيان دنياپرست و شهوتران ماءمون ، كسانى چون فرزندان سهل بن فضل هر روز نزد ماءمون نسبت به حضرت رضاعليه السلام سعايت و سخن چينى و بدگوئى مى كردند، لذا ماءمون تصميم جدّى گرفت تا آن كه حضرت را به قتل رسانيده و از سر راه بردارد.
در اين كه چگونه حضرت ، مسموم و شهيد شد بين مورّخين و محدّثين اختلاف نظر است ، كه به دو روايت مشهور در اين رابطه اشاره مى شود:
1 عبداللّه بن بشير گويد: روزى ماءمون مرا دستور داد تا ناخن هايم را بلند بگذارم و كوتاه نكنم ، پس از گذشت مدّتى مرا احضار كرد و چيزى شبيه تمر هندى به من داد و گفت : آن ها را با انگشتان دست خود خمير كن .
چون چنين كردم ، او خود بلند شد و به نزد حضرت رضاعليه السلام رفت و پس از گذشت لحظاتى مرا نيز در حضور خودشان دعوت كرد.
هنگامى كه به حضورشان رسيدم ، ديدم طبقى از انار آماده بود، ماءمون به من گفت : اى عبداللّه ! مقدارى انار دانه دانه كن و با دست خود آب آن ها را بگير.
و چون چنين كردم ، ماءمون خودش آن آب انار را برداشت و به حضرت خورانيد و همان آب انار سبب وفات و شهادتش گرديد.
و اباصلت گويد: چون ماءمون از منزل امام عليه السلام بيرون رفت ، حضرت به من فرمود: مرا مسموم كردند.
2 محمّد بن جهم گويد: حضرت رضا عليه السلام نسبت به انگور علاقه بسيار داشت ، ماءمون اين موضوع را مى دانست ، مقدارى انگور تهيّه كرد و به وسيله سوزن در آن ها زهر تزريق نمود، به طورى كه هيچ معلوم نبود، و سپس آن ها را به حضرت خورانيد و حضرت به شهادت و لقاءاللّه رسيد.
📚اءعيان الشّيعة : ج 2، ص 30 31.
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 شهادت سرتيپ وحيد دستجردی رييس کل شهربانی کشور
🔹 سرهنگ هوشنگ وحید دستجردی در سال ۱۳۰۴ در اصفهان به دنیا آمد. او در سال ۱۳۲۸ وارد آموزشگاه شهربانی شد و پس از ۳۲ سال خدمت در پست های مختلف، باز نشسته شد.
🔻 وی که از طرفداران نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی ره بود، پس از پیروزی انقلاب، در اسفند ۱۳۵۷ به خدمت دعوت شد و در ۲۴ اسفند ۱۳۵۹ به ریاست شهربانی کل کشور منصوب شد.
▫️ سرانجام در واقعه انفجار دفتر نخست وزیری در ۸ شهریور ۱۳۶۰، به شدت زخمی شد و شش روز بعد بر اثر جراحات وارد شده، به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.
#تقویم_تاریخ
#14شهریور
#شهید_دستجردی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#سوسنگرد_به_روایت_یک_کماندوی_عراقی
🌷....در ورودی شهر، چند پاسدار را دیدم. آنها پس از مشاهده ما کمین گرفتند و جنگ تن به تن درگرفت. دود و غبار از گوشه و کنار شهر بلند بود و صدای انفجار و شلیک گلوله لحظهای قطع نمیشد، کماندوها به شهر ریخته بودند و هر کاری که برای ویرانی و کشتار مردم میتوانستند، انجام میدادند. چند لحظه بعد در خیابان اصلی، متوجه خانوادهای شدم. طفل پنج ساله در آغوش مادرش به شدت گریه میکرد. دست چپش از بازو ترکش خورده بود و خونریزی داشت. مادر و دختر به هر طرف که میدویدند با سربازان ما مواجه میشدند یا انفجار خمپارهای آنان را به زمین میچسباند.
🌷وقتی آنها را مستأصل و درمانده دیدم، خودم را به آنها رساندم و رو به مادر کردم و گفتم که شیعهام و اهل کربلا. گفتم: «از من نترسید و اجازه دهید پسر کوچکتان را به بهداری برسانم تا زخمش را پانسمان کنند.» از آنان خواستم که به من اعتماد کنند. اما اعتماد نکردند و از من خواستند از آنجا دور شوم. پس از کمی صحبت، اعتماد مادر طفل را جلب کردم ولی دخترش که تقریباً ۱۸ ساله بود قبول نکرد. او میگفت: «لازم نکرده که عراقیها ما را معالجه کنند.» در ادامه حرفهایش اضافه کرد که اگر شما میخواستید ما را معالجه کنید چرا این طور وحشیانه به شهر ما حمله کردید؟
🌷جوابی نداشتم و نمیدانستم چه بگویم. من در آن لحظه خودم را گناهکار میدانستم. گروهبان سومی داشتیم به نام «عبدالامیر خشام» اهل ناصریه، گفت: «بیا، بیا با هم داخل خانه برویم.» داخل کوچه شدیم و با شکستن در، به خانه رفتیم. در یکی از اتاقها، کنار پنجره، پیرمردی روی صندلی نشسته بود، یک پا هم نداشت. اتاق به هم ریخته و تاریک بود. اولین چیزی که نظرم را جلب کرد شال سبز دور گردن پیرمرد بود، فکر کردم که حتماً سید است. گروهبان عبدالامیر پس از من وارد اتاق شد. با دیدن پیرمرد یکه خورد. پیرمرد با چشمان پرجاذبهاش نگاهمان میکرد.
🌷گروهبان عبدالامیر جلوتر رفت و در مقابل پیرمرد ایستاد. پیرمرد یکریز نگاهش کرد. گروهبان کلاشینکف خود را بالا آورد. بعد دهانه لوله را روی سینه پیرمرد جابهجا کرد. من پشت سر گروهبان بودم. احساس کردم که آنها چشم در چشم هم دوختهاند و ذرهای ترس و واهمه در پیرمرد نیست. لحظهها به سختی سپری میشد. ناگهان ۵ یا ۶ گلوله از کلاشینکف گروهبان عبدالامیر در سینه پیرمرد نشست. پیرمرد در میان دود و باروت از روی صندلی به زمین غلتید. در همین حال شال سبز از گردنش باز شد و روی خونها افتاد.
🌷کمی بعد، به افراد خودمان ملحق شدم و اصلاً حال طبیعی نداشتم. به هرجا نگاه میکردم جسد و خون بود. شهر هر لحظه ویرانتر میشد. مردم شهر روی دیوار و در خانهها با عجله نوشته بودند: «امانة ا... و رسوله» در خانههای بسیاری قرآن و نهجالبلاغه را دیدم و همینطور کتابهای اسلامی را. همه اینها درحالی بود که در تبلیغات به ما میگفتند ایرانیها آتشپرست و مجوس هستند.
#راوی: «مهند» از سربازان واحد کماندویی ارتش عراق
منبع: خبرگزاری ایسنا
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 شهادت آيت اللَّه قدوسی دادستان کل انقلاب اسلامی
🔹 آیت اللَّه شیخ علی قدوسی در سال ۱۳۰۶ در نهاوند به دنیا آمد و در ۱۵ سالگی برای تحصیلات حوزوی راهی قم شد. وی از درس آیت اللَّه بروجردی و امام خمینی بهره برد و فلسفه را از علامه طباطبایی یاد گرفت. در فلسفه مورد توجه علامه قرار گرفت و علامه او را به دامادی پذیرفت.
🔸 ایشان از سال ۱۳۴۱ به جریان سیاسی ضد رژیم پیوست و در این راه متحمل سختی های فراوان و زندان شد. پس از آزادی از زندان به قم رفت و همراه با شهید دکتر بهشتی، مدرسه علمیه حقانی و مکتب توحید را تأسیس کرد. او که از اعضای جامعه مدرسین حوزه قم بود، نقش بسزایی در پیروزی انقلاب داشت.
🔻 پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف امام ره به دادستانی کل انقلاب اسلامی، منصوب شد و در این سنگر به خدمت پرداخت. سرانجام در اثر انفجار تروریستی که توسط منافقین کوردل در دادستانی تهران رخ داد به شهادت رسید و در حرم حضرت معصومه س به خاک سپرده شد.
#تقویم_تاریخ
#14شهریور
#آیتالله_قدوسی
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥داستان عنایت امام رضا علیه السلام به حیدرقلی نابینا
✾📚 @Dastan 📚✾