eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4هزار ویدیو
69 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ ادمین @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
_بی هوا گفتم:ولی خیلی ها هستند که تو زندگیشون بیشتر از یه بار ازدواج میکنن با این حرف من سرجاش میخکوب شد با وحشت وبهت نگام کرد:منظورت از مزخرفات چیه؟ -بی تفاوت گفتم :منظور خاصی نداشتم شونه هامو گرفت وگفت:نه تو منظوری داشتی ولی خوب گوشاتو باز کن و ببین چی میگم من وتو یه بار تو عمرمون ازدواج میکنیم ویه بارهم جشن عروسی میگیریم خواستم بگم من وتو باهم یه بار ازدواج میکنیم ولی بعدا میتونیم ازدواج های جداگانه ای هم داشته باشیم ولی دیدن قیافه اش با اون صورت سرخ و چشمهای قرمزو فک قفل شده باعث شد حرفمو بخورم ولی ناخودآگاه زدم زیر خنده -به چی میخندی؟ -خوب معلومه به تو؟ -کجای من خنده دار؟ -این چند وقته خیلی تلاش میکردی عصبانی نشی هرکاری میکردم تا عصبانیت کنم ولی تو عصبانی نمیشدی ولی بالاخره من پیروز شدم وتونستم تورو عصبانی کنم اولش جا خورد ولی بعد به خودش اومد وگفت کی گفته من الان عصبانیم؟ چی؟ یعنی تو الان عصبانی نبودی؟ _معلومه که نه _برو بابا داشتی از عصبانیت منفجر میشدی هنوزم صورتت قرمزه _دستم و تو کیفم کردم ویه آینه درآوردم وگرفتم جلوش _بگیر آثار عصبانیت رو تو چهره ات مشاهده کن روش برگردونند وگفت:حالا هرچی؟برفرض که عصبانی بودم این که امرغیر طبیعی نیست _چرا اتفاقا هست میدونی آخرین بار کی سر من داد زدی؟وباهام با عصبانیت رفتارکردی؟راستشو بخوای اصلا یادم رفته بود که تو هم بلدی عصبانی شی برگشت سمتم به زور خودشو کنترل کرده بود که نخنده و جدی باشه بهتره بحث و عوض نکنی از این به بعد هر کجا رفتیم باید خوب نگاه کنی ونظر بدی -با اینکه برام مهم نیست ولی عیبی نداره اگه عشقم کشید نظرمو میگم -باید بگی فهمیدی؟ من که راهم کشیده بودم ورفته بودم خودم و زدم به نشنیدن وجوابشو ندادم چند تا تالار دیگه رو هم دیدیم ولی پسند نکردیم تا اینکه وارد یکی از تالارها شدیم محیط داخلی تالار و دکورش مورد پسند من قرار گرفت و تصمیم گرفتیم همونجا رو رزرو کنیم بعد از اون رفتیم دنبال آتلیه ی عکس واز یکیشون وقت گرفتیم البته نزدیک بود که یه جنجال کوچک هم اونجا به راه بیفته که شکر خدا دانیال صبوری کردو کوتاه اومد البته اونم به خاطر تهدیدهای من مدیر آتلیه پشنهاداتی مطرح کرد مبنی بر اینکه عکس اسپورت هم میخواین؟ _گفتم نه مادیلینگ چطور؟ -نه -طرح آشنایی -نه دانیال به حرف اومد وگفت چرا که نه ما همه ی اینا رو میخوایم از دانیال اصرار از من انکار واخر سر هم تهدیدش کردم که یا فقط عکس های ساده ی عروسی و یا کلا هیچی و دانیال آخر سر کوتاه اومدوبه همون عکاس های معمولی رضایت داد همه چیز داشت خوب پیش میرفت همونطور که انتظار میرفت روزها پشت سرهم میومدند ومیرفتند ولی معجزه ای که من میخواستم اتفاق نمی افتاد باید دنبال فکر دیگه ای باشم ونقشه ی دیگه ای بکشم.... تو این مدت دلم اصلا نمیخواست خونه ی دانیال رو ببینم .هر بار که دانیال میخواست من وببره واونجا رو نشونم بده یه بهانه ای میاوردم واز رفتن سرباز میزدم ولی بالاخره مجبور شدم برم .به توصیه مادرم و بقیه..... ادامه دارد.... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌