📚#حکایتی_زیبا_از_ملانصرالدین
ملانصرالدین وقتی وارد طویله میشد به خرش سلام میکرد....
گفتن :
ملا این که خره نمیفهمه که سلامش میکنی...!!!
میگه :
اون خره ولی من آدمم،
من آدم بودن خودم رو ثابت میکنم،
بذار اون نفهمه....!!!
👈حالا اگه به کسی احترام گذاشتی حالیش نبود، اصلا ناراحت نباشید،
شما آدم بودن خودتون رو ثابت کردید، بذار اون نفهمه.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💎قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه ی کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود، اما مزه ی عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه ی عسل کفایت نمی کند و مزه ی واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هر چه بیشتر و بیشتر لذت ببرد... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد... اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد...
بنجامین فرانکلین می گوید: دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود...
این است حکایت دنیا
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
خوب است آدمی
جوری زندگی کند که آمدنش
چیزی به این دنیا اضافه کند…
و رفتنش چیزی از آن کم …!
حضور آدمی باید وزنی در این دنیا داشته باشد
باید که جای پایش در این دنیا بماند
آدم خوب است که آدم بماند و آدم تر از دنیا برود.
نیامده ایم تا جمع کنیم
آمده ایم تا ببخشیم,
آمده ایم تا عشق را ؛
ایمان را ؛
دوستی را ؛
با دیگران قسمت کنیم و غنی برویم
آمده ایم تا جای خالی را پر کنیم
که فقط و فقط با وجود ما پر میشود و بس!
بی حضور ما نمایش زندگی چیزی کم داشت
آمده یم تا بازیگر خوب صحنه زندگی خود باشیم
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
5_6289425588570554498.mp3
2.02M
✅ ماجرای مسلمان شدن کارگر یهودی
🔹 فرقی بین ارباب و غلام نیست
همه یک اندازه از بیت المال سهم دارند.
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_دانشمند
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
روزی در یک مجلس فردی از مردی بدی می گفت و ناسزا بارش می کرد پسر ان مرد در مجلس حضور داشت و می شنید .پسربسیار ناراحت شدو مجلس را ترک کرد .
خدمت پدر رسید و با ناراحتی شنیده هارا برای پدر گفت .پدر از جا بلند شدو رفت و بعداز کمی وقت برگشت .زیر بغل پدر یک فرش ابریشمی گرانقیمت بود.
پدر دستی به شانه ی پسرش زد و گفت برای تو ماموریتی دارم برو این هدیه را نزد همان شخص ببر و از او تقدیر و تشکر کن ..
پسر متعجب و حیران امر پدر را اطاعت کرد و نزد ان شخص رفت و هدیه را تقدیم کردو از او تشکر کرد مرد شرمنده شد و هیچ نگفت .
پسر برگشت نزد پدر گفت پدر جان امرتون رو اجرا کردم اما متحیر م چرا شما به جای این که عصبانی و ناراحت بشوید از او تقدیر و تشکر کردید .
پدر لبخندی زد و گفت پسرم امروز این شخص با چندین کلمه حاصل ساعتها عبادش را به حساب من جاری کرد و مرا خشنود ساخت ایا من نباید بابت این همه نیکی او تشکر کنم؟!!!
عاقلان را اشارتی کافیست....
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
1_1573121793.mp3
3.36M
✅ عروس منصف
🔹 قدر زحمت هاتون رو بدونید
═══✼🍃🌹🍃✼═══
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
شیخی به طوطی اش "لا اله الا الله" آموخته بود!
طوطی شب و روز "لا اله الا الله" می گفت!
روزی طوطی به دست گربه کشته شد!
شیخ به شدت می گریست!
علت بی تابی را از او پرسیدند پاسخ داد:
وقتی گربه به طوطی حمله کرد طوطی آن قدر فریاد زد تا مرد!
"لا اله الا الله" را فراموش کرد!
زیرا او عمری با زبان گفت و دلش آن را یاد نگرفته و نفهمیده بود!
سپس شیخ گفت: می ترسم من هم مثل این طوطی باشم، تمام عمر با زبان "لا اله الا الله" بگویم، و هنگام مرگ فراموش کنم!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
4_5913408984286496452.mp3
6.51M
✅ زندگی امام زمان (عج)
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_عالی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
☑️سفرش امام علی (علیه السلام) به فرزندش امام حسن (علیه السلام)
✅ پسرم! چهار چيز از من يادگير (در خوبيها) و چهار چيز به خاطر بسپار (در هشدارها ) كه تا به آنها عمل كني زيان نبيني.
#خوبيها
همانا ارزشمندترين بي نيازي عقل است
و بزرگ ترين ترس بي خردي است
ترسناك ترين تنهايي خودپسندي است
و گرامي ترين ارزش خانوادگي، اخلاق نيكوست.
✅ #هشدارها
پسرم!
از دوستي با احمق بپرهيز، همانا مي خواهد به تو نفعي رساند اما دچار زيان مي كند.
از دوستي با بخيل بپرهيز، زيرا از آنچه كه سخت به آن نيازي داري از تو دريغ مي دارد.
از دوستي با بدكار بپرهيز كه با اندك بهايي تو را مي فروشد.
از دوستي با دروغگو بپرهيز كه او به سراب ماند دور را به تو نزديك و نزديك را دور مي نماياند.
📚نهج البلاغه
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•