eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.2هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
63 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
✅شهید شیخ احمد کافی نقل می کرد که: ✍شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم. 💭لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم، در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد؟ نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین. رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن (عج) را خواب دیدم... فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟ آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت (عج) به من دارند... 💥وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی؛ خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی؛ ولو به جواب دادن سوال رهگذری.. ‌‌‌ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداآقاسی رارحمت کندکلامی گفت انگارمیدانست مسئولین امروزماچکاره اند ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴حکایتی از مرحوم شیخ رجبعلی خیاط ... 🔸یکی از شاگردان مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گفت : بعد از فوت مرحوم شیخ ، ایشان را در خواب دیدم ، از او سوال کردم در چه حالی ؟ گفت : فلانی من ضرر کردم با تعجب گفتم : تو ضرر کردی، چرا !؟ فرمود : زیرا خیلی از بلاها که بر من نازل می شد با توسل آن ها را دفع میکردم ، ای کاش حرفی نمیزدم چون الان می بینم برای آنهایی که در دنیا بلاها را تحمل می کنند ، در اینجا چه پاداشی میدهند ! 📚منبع : کرامات معنوی : ص 72 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
⭕️اخلاق فاطمه(سلام الله علیها) و علی(علیه السلام) در خانه 🔻روزی حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) به خانه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) آمدند و مشاهده نمودند که امیرالمومنین علی(علیه السلام) در حال پاک کردن عدس هستند. رسول الله به امام علی فرمودند: 🔻«مردی که در امور منزل به همسرش کمک کند، خداوند به او پاداش یک سال عبادتی می دهد که روزهایش را روزه گرفته باشد و شب هایش را شب زنده داری کرده باشد. همچنین پاداش صابرانی مثل یعقوب و داوود و عیسی به او عنایت می کند. هر مردی که در خانه در خدمت عیال باشد و کار منزل را ننگ و عار نداند، خداوند متعال نام او را در دیوان شهیدان قرار می دهد و پاداش هزار شهید را نصیبش می کند.» 📚جامع الاخبار ، صفحه ١٠٢ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 وقتی معلم به دانش آموز نورآبادی میگه در مورد" زحمتکش "جمله بساز و گریه دانش آموز موقع گفتن اسم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
4_5829938377947874781.mp3
5.77M
👆 ✅ داستان راز ثروتمند شدن حاتم طائی ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🎤 🔹 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
ڪوریم و ندیدیم شما را هرگز یڪبار نگفتیم ڪجایی هرگز 🍃🍂🍃 ما ڪار مھمتر از شما هم داریم حق دارے اگر جمعہ نیایی هرگز 🔸اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅حتما ببینید و نشر دهید تا همگان بدانند ما چه گنجینه ارزشمندی را از دست دادیم: ◀️ روایت کمتر شنیده شده از شب خواستگاری فرزند شهید و حضور سرزده حاج قاسم سلیمانی در مراسم.. @Taha14
✅روایت شنیدی از دیدار خبرنگار العالم با سردار شهید سلیمانی در سیل فروردین ماه ✍فاطمه بویرده، خبرنگار العالم روایت دیدار خود با سردار شهید سلیمانی را اینگونه توصیف کرده است: چند روز قبل‌تر از این در ایام عید نوروز، روزها و شب‌های خیس و غرق شده در سیل را در خوزستان سپری می کردیم. خبری از عید نبود. نمی‌دانستم حواسم به خوزستان همیشه سرافراز باشد، که اکنون سیل بیرحمانه به جنگ نخل‌های سوخته در جنگ اش آمده بود یا حواسم به ارتباط های زنده‌ای باشد که دقیقه به دقیقه با شبکه داشتیم. در همین حال باخبر شدیم سردار سلیمانی به منطقه آمده است؛ من باید با سردار سرافراز اسلام، مردی که نامش دشمن را به لرزه در می آورد مصاحبه می کردم. 🔺برای مصاحبه با سردار سلیمانی تلاش می کردم اما متاسفانه موفق نمی شدم؛برای مصاحبه با سردار هرجا میرفتیم، سردار آنجا را ترک کرده بود. مهمان یکی از مردم شریف شادگان به نام حاج عوفی شدیم، حاج عوفی در خانه اش را در این روزهای بحرانی برای همه باز کرده بود؛ «موکب امام حسن عسکری سپیدان» آنجا به مدت ده روز مستقر شده بود و به مردم سیل زده شادگان و خوزستان کمک رسانی می‌کردند، ۵ ساعت کنارشان بودیم،به من گفتند ما از سردار دعوت کردیم و سردار به نوکرای حسین نه نمیگوید همینجا منتظرشان بمانید. غروب شد؛سرانجام خبر رسید سردار به موکب می آید؛ راه افتادیم، من از بس که به بن‌بست خورده بودم، گریه کردم. وسط جاده بودیم که تماس گرفتند و گفتند: سردار به موکب رسیده است. با سرعت خودمان را به موکب رساندیم لحظه ورودم، سردار را که دیدم با روی باز از گروه ما استقبال کرد، از او درخواست مصاحبه کردم، عذرخواهی کرد و به من گفت «دلخور نشو دخترم و رفت». با ابومهدی المهندس از مجاهدین برجسته عراقی مصاحبه گرفتم، اما از شدت گریه حالم بد شد راه افتادم سمت ماشین و از آنها فاصله گرفتم که یکی از خادمان موکب به من گفت: «گریه نکن سردار انگشترش را به تو هدیه داده است». 🔺از خوشحالی سر از پا نمی شناختم ولی من طمع به مصاحبه دوخته بودم، گفتم نمی خواهم، با اخلاقی که از سردار انتظار داشتم به هدف می رسیدم، هدیه را رد کردم و گفتم من قول دادم به شبکه مصاحبه بگیرم. این را گفتم و به راه خودم ادامه دادم، که خودرو سردار توقف کرد و سردار سلیمانی با لحنی پدرانه گفت «دخترم می‌شود گریه نکنی، حالا بگو چه بگویم» و من گفتم هرچه در حق این مردم باید گفته شود. 📚 @Dastan 📚
﷽ بازهـم صبح شدو عرض ارادت دارم باسلامے بہ شماقصد زیارت دارم تاسلامت ندهـم زندگے ام تعطیل است بہ گداییِ درِ خانہ ات عادت دارم زهرا(س) به نامتان ارباب☀️ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 گریه خواص 👈 سنگین‌ترین مصیبتی که خواص در فاطمیه برای آن گریه میکنند ... حواستون به اصل ماجرا هست؟! استاد پناهیان ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️ حاج قاسم پدری برای تمام فرزندان شهدا... 🔺تصاویری از دیدار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی با فرزندان شهدای مدافع حرم. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ 👌 داستان کوتاه پند آموز 💭 شیطان با بنده ای همسفر شد موقع نماز صبح، بنده نماز نخوند  موقع ظهر و عصر هم، نماز نخوند  موقع مغرب و عشاء رسید، بازم بنده نماز بجای نیاورد 💭 موقع خواب شیطان به بنده گفت من با تو زیر یک سقف نمی خوابم چون پنج وقت موقع نماز شد و تو یک نماز نخوندی میترسم غضبی از آسمان بر این سقف نازل بشه که من هم با تو شامل بشم  💭بنده گفت تو شیطانی و من بنده خدا ، چطور غضب بر من نازل بشه ؟  شیطان در جواب گفت من فقط یک سجده اونم به بنده خدا نکردم از بهشت رانده شدم و تا روز قیامت لعن شدم در صورتیکه تو از صبح تا حالا باید چند سجده به خالق میکردی و نکردی وای به حال تو که از من بدتری ؟؟؟؟ «شیطان که رانده شد بجز یک خطا نکرد خــود را بـه سـجـده ی آدم رضــا نـکـرد شـیــطان هـــزار بــار بـه از بــی نـمـــاز او سجــده بـر آدم و او بـر خــدا نـکـرد» 💠✨ از پاهايي که نمي توانند تو را به اداي نماز ببرند، انتظار نداشته باش که تو را به بهشت ببرند.. ❤️ رسول الله فرموده اند : ❌ ترك نماز صبح: نور صورت ❌ ترك نماز ظهر: بركت رزق ❌ ترك نماز عصر: طاقت بدن ❌ ترك نماز مغرب: فايده فرزند ❌ ترك نماز عشاء: آرامش خواب را از بين میبرد ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
4_5942775269122115152.mp3
979.4K
🎙چرا اشک نداریم؟... آیت الله مجتهدی تهرانی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
🤲 ذکری برای وسعت رزق 🤲 در ، مردى بود كه به او « » مى گفتند . آدم محروم و نداری بود . روزی خدمت عليه السلام آمد و از محروميّت و بدبختى خود به ايشان ، شكايت كرد و گفت : هر کاری می کنم ، گرفتارى ام برطرف نمى شود . حضرت به او فرمودند : به عنوان آخرین دعا و ذکر ، بعد از نماز صبحت ، ده مرتبه بگو : « سبحانَ اللهِ العظيمِ و بِحمده ، أستَغفِرُ اللهَ و أتوبُ إليه ، وأَسألُه مِن فضلِه . » « منزه است خداى بزرگ ؛ از خداوند آمرزش مى خواهم و بخشش او را درخواست مى كنم . » ابوقمقام می گوید : من بر اين کار مداومت کردم ؛ به خدا سوگند ! طولى نكشيد كه عدّه اى نزد من آمدند و به من خبر دادند كه مردى از اقوام تو از دنیا رفته است و جز تو ، ندارد . من نیز رفتم و او را گرفتم و بى نياز شدم . 🗂منبع : بحارالانوار ، ج ۴۸ ، ص ۱۷۳ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
‏فیلم از طرف غیاثی
4_5864174051890563007.mp3
2.88M
🔷مداحی عربی و حماسی حاج میثم مطیعی؛ انتشار به مناسبت راهپیمایی میلیونی مردم عراق 🔶هزار هزار سلیمانی به پا خاستند قدس، نیروی قدسی دارد که در راه است ای سربازان خدا، به پیش روید سلیمانی به ما گفت: بر شما واجب است که اسرائیل را نابود سازید، از روی این زمین ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
در قاب شفق، شکفت سیمای شهید برخاست سرود سرخ از نای شهید در ظلمت شب چو سیل جاری شد خلق تا شهر سپیده، رفت با پای شهید ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨شخصى نزد امام صادق رفت و گفت من ازلحظه مرگ بسيارميترسم،چه کنم؟ 🌸امام صادق(علیه السّلام) فرمودند: زيارت ‌عاشورا را زياد بخوان.. آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟ امام صادق فرمود: مگر در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟ •{ اَللّهُمَّ‌ارْزُقْنی‌شَفاعَهَ‌الْحُسَیْنِ‌یَوْمَ‌الْوُرُودِ }• یعنی خدايا شفاعت حسين(علیه السّلام) را هنگام ورود به قبر روزى من کن... ‌‌ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📔 روزی هارون الرشید به بهلول خطاب کرد : آیا می خواهی خلیفه باشی؟ بهلول گفت: دوست ندارم. هارون گفت : چرا؟ بهلول پاسخ داد: برای اینکه من به چشم خود مرگ سه خلیفه را دیده ام ولی خلیفه تا به حال فوت دو بهلول را ندیده است. ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 داستان کوتاه ✍ مرد خیاطی "کوزه ای عسل" در دکانش داشت. یک روز می خواست دنبال کاری برود. به شاگردش گفت: "این کوزه پر از زهر است! مواظب باش آن را دست نزنی!" "شاگرد" که می دانست استادش "دروغ" می گوید حرفی نزد و ... استادش رفت. شاگرد هم "پیراهن یک مشتری" را بر داشت و به "دکان نانوایی" رفت و آن را به مرد نانوا داد و دو نان داغ و تازه گرفت و بعد به دکان برگشت و تمام "عسل" را با "نان" خورد و کف دکان دراز کشید. خیاط ساعتی نگذشته بود که بازگشت و با "حیرت" از شاگردش پرسید: "چرا خوابیده ای؟!" شاگرد ناله کنان پاسخ داد: تو که رفتی من "سرگرم کار" بودم، "دزدی آمد" و یکی از پیراهن ها را دزدید و رفت. وقتی من متوجه شدم، از ترس تو، "زهر توی کوزه" را خوردم و دراز کشیدم تا بمیرم و از "کتک خوردن و تنبیه" آسوده شوم! 😊 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌ ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روایتی از سردار شهید باکری در بیانات سردار شهید سلیمانی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
اگر بهار ریشه در زمستان دارد و بذر حیات در دل برف است که پرورش میابد ، یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است و راه حیات طیبه ی اُخروی از قلل سپید و پر برف پیری میگذرد. صبحتون شهدایی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فقط می‌تونم بگم بی‌نظیره! ▪️نسل جدیدی فراتر از حاج قاسم سلیمانی‌ها در راهند...!! بشکست اگر صبویی سر خم می سلامت ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ •✾📚 @Dastan 📚✾•