6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 اراده الهی
🔊 حجت الاسلام والمسلمین عالی
✍🏻ارتباط با ادمین کانال #داستانهای_آموزنده
👤 @AminiAsl
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🌺➣ http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🔺گفتگوی مار و زنبور🐍🐝
🔹روزی مار به زنبور گفت: انسان ها از ترس "ظاهر خوفناک" من می میرند نه به خاطر نیش زدنم. اما زنبور قبول نکرد!
🔸مار برای اثبات حرفش با زنبور قراری گذاشت: آنها رفتند و رفتند تا رسیدند به چوپانی که در کنار درختی خوابیده بود. مار رو به زنبور کرد و گفت من او را میگزم و مخفی می شوم و تو در بالای سرش سر و صدا ایجاد کن و خودنمایی کن.
🔹مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن در بالای سر چوپان کرد. چوپان فورا از خواب پرید و گفت"ای زنبور لعنتی"و شروع به تخلیه زهر کرد و بلند شد و رفت و بعد از چندی بهبود یافت.
🔸این بار که باز چوپان در همان حالت بود مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند. زنبور نیش زد و مار خودنمایی کرد!
🔹چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت، و به خاطر وحشت از زهرِ آن مار،چند روز بعد از دنیا رفت...
🔻برخی از اتفاقات دنیا هم همین است، فقط به خاطر ترس از آنهاست که افراد نابود می شوند، ما رویاهایمان را زندگی نمیکنیم، ما در ترسهایمان زندگی میکنیم❗️
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حکایت مردی که بخاطر یک دانه گندم از زیارت امام زمان(عج) محروم شد!
🎥 #شیخ_حسین_انصاریان
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
❤️حاجقاسم اولین کسی بود که دست روی سر بچههایم کشید
✍همسر شهیدمهدینعمایی: شنبه بعد از ظهر که مهدی به شهادت رسیده بود ما یکشنبه صبح ساعت ۸ با هواپیما داشتیم برمیگشتیم ایران. حال و هوای خوبی نداشتم. تنها و غریبانه با بچه هایم داشتم برمیگشتم در حالی که خبر شهادت همسرم را کسی به من نداده بود بلکه خودم فهمیده بودم. در هواپیما غم عجیبی به دلم بود. دخترها هم مدام میپرسیدند چرا بابا با ما نمیآید؟ سعی میکردم خودم را حفظ کنم و عادی جوابشان را بدهم. لحظاتی بعد مهرانه خوابید. نشسته بودیم روی صندلی دیدم آقایی آمد پرسید: حاج خانم میروید سردار را ببینید؟نمیدانستم حاج قاسم هم در هواپیما حضور دارد. گفتم: بله حتما با کمال میل. این بهترین چیزی بود که در آن شرایط میتوانست برایم اتفاق بیافتد. رفتم جلو، صندلی کنار سردار خالی بود. با ریحانه که در بغلم بود نشستم روی صندلی، حاجی بلافاصله بچه را از بغلم گرفت. ریحانه اولین بار بود او را میدید، اما در کمال تعجب محکم سردار را در آغوش گرفت و بوسید. حاج قاسم هم دست میکشید روی سرش و خیلی بوسیدش.
بعد از من پرسید شما کدام خانواده هستید؟ گفتم: من همسر شهید نعمایی هستم، مهدی. بعد بلافاصله یادم آمد نام او اینجا مسلم است. گفتم: همسر شهید مسلم هستم و جالب اینجاست که اولین بار خودم آنجا بدون اینکه کسی خبر داده باشد به خودم گفتم همسر شهیدم. ایشان با حالتی بغض آلود نگاهی به من کرد و گفت خدا به شما کمک کند. مسلم مرد بود. خدا به شما سلامتی بدهد من شرمنده شما هستم. گفتم سایه شما بالای سر ما باشد. چند لحظه بودیم و دوباره برگشتیم سر جایمان.
یاد وقتی افتادم که پای تلویزیون نشسته بودیم و سخنرانی سردار را گوش میکردیم. آقا مهدی از من پرسید: دیدی دست سردار مجروح است؟ اصلا تا حالا حاج قاسم را از نزدیک دیدهای؟گفتم: نه. گفت: انشاءالله به زودی خواهی دید. چهار روز بعد هم مهدی را در معراج شهدا دیدم.
📚 @Dastan 📚
🔥 #فوری 🔥 #فوری
هرکی آنلاینه یک دقیقه وارد این
کانال بشه,فقط یک دقیقه👆
http://eitaa.com/joinchat/3544645643C32d64b2b96
http://eitaa.com/joinchat/3544645643C32d64b2b96
🔺شاید آخرین فرصت باشه👆👆👆
کلاغ ها خیلی دوست دارند عقاب ها را اذیت کنند! کلاغ با اینکه از عقاب کوچک تر است،
اما چون چابک تر است، می تواند سریع بچرخد و مانور دهد.
گاهی اوقات هنگام پرواز،
بالای سرعقاب قرار میگیرد و به سمت آن شیرجه می رود، ولی عقاب می داند که می تواند اوج بگیرد.
عقاب به جای اینکه از آزارهای کلاغ مزاحم ناراحت شود، بیشتر و بیشتر اوج می گیرد و سرانجام کلاغ عقب می افتد...
وقتی کسی از روی حسادت و غرض ورزی اذیت تان می کند، رو به بالا اوج بگیرید و او را پشت سرتان رها کنید.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اگر_مدافعان_حرم_نبودند...
این گفتگوی خبرنگار و مرد عراقی را که در حین فرار از دست داعش دخترش از ماشین افتاد ولی نتوانست بایستد و دخترش را ببرد .
بعد متوجه ارزش کار مدافعین و حاج قاسم میشوید.
نثار روح مدافعین و حاج قاسم و ابومهدی صلوات و فاتحه 🌷🌹
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔴#سرگردانی_شیعیان_در_عصر_غیبت!
حضرت #امام_جواد علیهالسلام به واسطهی پدران طاهرینشان از #امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیهم روایت فرمودند:
🌕 «برای قائم ما غیبتی است طولانی؛ گویی سرگردانی شیعیانم در عصر غیبتش را میبینم که در فقدانش به این سو و آن سو منحرف میشوند، همچون گوسفندان در جستجوی چراگاه! غیر از کسی از آنان که در دینش ثابت قدم بماند و طولانی شدن غیبت امامش، موجب قساوت قلب او نشود؛ که چنین کسی در قیامت، با من و در درجهی من خواهد بود.»
«عن محمد بن علی الجواد عن آبائه عن امیرالمؤمنین علیهمالسلام قال: للقائم منّا غيبة أمدها طويل كأنّي بالشّيعة يجولون جولان النعم في غيبته يطلبون المرعى فلا يجدونه إلّا فمن ثبت منهم على دينه ولم يقس قلبه لطول أمد غيبة إمامه فهو معي في درجتي يوم القيامة.»
📚 كمال الدين (شیخ صدوق)، ص۳۰۳
اثبات الهداة (شیخ حرعاملی)، ج۵، ص۷۸
#یارب_فرجصاحبمارابرسان...
زیارت امام جواد علیه السلام
اَلسَّلامُ عَلَي الْبابِ الاَْقْصَدِ، وَالطَّريقِ الاَْرْشَدِ، وَالْعالِمِ الْمُؤَيَّدِ، يَنْبُوعِ الْحِكَمِ، وَمِصْباحِ الظُّلَمِ، سَيِّدِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، الْهادي اِلَي الرَّشادِ، الْمُوَفَّقِ بِالتَّاْييدِ وَالسَّدادِ، مَوْلايَ اَبي جَعْفَر مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْجَوادِ، اَشْهَدُ يا وَلِيَّ اللهِ اَنَّكَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ، وَآتَيْتَ الزَّكوةَ، وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَجاهَدْتَ في سَبيلِ اللهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ، فَعِشْتَ سَعيداً، وَمَضَيْتَ شَهيداً، يا لَيْتَني كُنْتُ مَعَكُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظيماً، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.
📚@Dastan 📚