eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
71.2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃پیامبر مهربانی(ص)🍃 آنکه نسبت به دوست خود محبتی داشته باشد و او را با خبر نکند، به او خیانت کرده است.💖😍 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌼بیدار شو🍯 ✨عطر زندگی‌ را 🌼استشمام‌ کن ✨و بیش از پیش🧀 🌼به زندگی امیدوار باش ✨امروز از آن توست🍳 🌼پس‌ با اراده‌ات‌ معجزه‌کن #سلام #صبحتون_بخیر #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚داستان کوتاه چوپانی عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه از آنها برای آتش درست کردن استفاده می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: «خدایا، ای مهربان، تو که برای کرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم.» •✾📚 @Dastan 📚✾•
📚داستان کوتاه زن کشاورزی بیمار شد. کشاورز به سراغ مرد مقدسی رفت و از او خواست برای سلامتی زنش دعا کند. راهب دست به دعا برداشت و از خدا خواست همه ی بیماران را شفا بخشد. ناگهان کشاورز دعای او را قطع کرد و گفت:« صبر کنید. از شما خواستم برای زنم دعا کنید؛ اما شما برای همهی مریض ها دعا می کنید.» راهب گفت:« برای زنت دعا می کنم.» کشاورز گفت:« اما برای همه دعا کردید. با این دعا، ممکن است حال همسایه ام که مریض است، خوب شود و من اصلا از او خوشم نمی آید.» راهب گفت:« تو چیزی از درمان نمی دانی. وقتی برای همه دعا می کنم، دعاهای خودم را با دعاهای هزاران نفر دیگری که همین الان برای بیماران خود دعا می کنند، متحد می کنم. وقتی این دعاها با هم متحد شوند، چنان نیرویی می یابند که تا درگاه خدا می رسند و سود آن نصیب همگان می شود. دعاهای جدا جدا و منفرد، نیروی چندانی ندارند و به جایی نمی رسند.» #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✍بزرگی را گفتند:کتابی در زمینه اخلاق معرفی : لازم نیست یک کتاب باشد، یک کلمه کافیست که بدانی خدا می‌بیند. 💠أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ یَریٰ (علق/۱۴) ❇️آیا آدمی نمی‌داند که خداوند همه اعمالش را می‌بیند؟! در حدیث آمده است:خدا را آنچنان عبادت کن که گویی او را می‌بینی و اگر تو او را نمی‌بینی، او تو را به خوبی می‌بیند. نقل می‌کنند بیداردلی بعد از گناهی توبه کرده بود و پیوسته می‌گریست. گفتند: چرا اینقدر گریه می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی خداوند متعال غفور است؟ گفت: آری، ممکن است او عفو کند ولی این خجلت و شرمساری که او مرا دیده چگونه از خود دور سازم؟! به قول شاعر: گیرم که تو از سر گنه درگذری زان شرم که دیدی، که چه کردم، چه کنم؟! عالم محضر خداست، در محضر خدا معصیت نکنیم. •✾📚 @Dastan 📚✾•
#رهایم_نکن 💙🌱👇🏻 . " #خداوند ".......! #آرامم کن همان گونه که #دریا را... پس از هر #طوفانی آرام میکنی... #راهنما یم باش که در این #چرخ_و_فلک ... #روزگار بدجور سرگیجه گرفتم... ایمانم راقوی کن... که تو را در تنهایی خود گم نکنم... " خداوندا "......! من فراموش‌کارم اگر گاهی... یا لحظه ای فراموشت کردم... تو هیچ وقت فراموشم نکن... " خداوندا ".....! رهایم مکن حتی اگر همه رهایم کردند... خداوندا #تقدیر دوستانم را انگونه که صلاحم هست. #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
#همسرانه #هردوبدانیم ✅آیا میدانستید زنانی ک در خانه پرخاش و داد میزنند کمبود محبت شدید از طرف همسر دارند؟ برای آرامش هم محبت خرج کنید. آیا میدانستید آرامش را مرد ب زن میبخشد و زن آن را در خانه و بین کودکان تقسیم میکند و دوباره به مرد باز میگرداند؟ آرامش را به هم هدیه دهید. آیا میدانستید صحبت در مورد احساس های درونی بین زن و مرد باعث ایجاد ثبات و امید در زندگی میشود؟ با هم حرف بزنید؛ بدون مکالمه عشق به جان کندن می افتد ... آیا میدانستید یکی از نیازهای بارز زنان و مردان شنیدن تمجید و تعریف از سوی هم سر است؟ خوبی های یکدیگر رابه زبان آورید. آیا میدانستید نوازش های محبت آمیز از مسکن های قوی بهتر عمل میکند؟ دوای درد یکدیگر باشید... #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ⭕️ فرار شهید هادی از وسوسه شیطان ✳️ ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟ اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...! ✴️ رفتم تو فکر یدفعه خندیدم! ابراهیم گفت: خنده داره؟ گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست! ⚛ گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…! ✳️ روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود... ✴️ ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد... 📚سلام بر ابراهیم1 #یاد_شهدا_صلوات 🌷 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
☘امام علی(ع)☘ هر که از نافرمانی خدا لذت ببرد، خدا او را به ذلت می کشاند.⚠️😢 میزان الحکمه، ح۶۴۳۱ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
سلاااااااااام 🌸 صبحتون شااااد 🌸 صبحتون زيبا 🌸 صبحتون پر اميد🌸 صبحتون پر برکت🌸 صبحتون پر انرژي🌸 روزتون_بخیروخوشی🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🔆 ✍ ارزش نماز 🔹مردی تصميم داشت به سفر تجارت برود. 🔸خدمت امام صادق عليه السلام که رسيد، درخواست استخاره‌ای کرد. 🔹استخاره بد آمد، آن مرد ناديده گرفت و به سفر رفت. 🔸اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد. اما از آن استخاره در تعجب بود. 🔹پس از مسافرت خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و عرض کرد: يابن رسول‌الله! يادتان هست چندی قبل خدمت شما رسيدم برايم استخاره کرديد و بد آمد؟ استخاره‌ام برای سفر تجارت بود، به سفر رفتم و سود فراوانی کردم و به من خوش گذشت. 🔸امام صادق عليه السّلام تبسمی کردند و به او فرمودند: در سفری که رفتی يادت هست در فلان منزل خسته بودی، نماز مغرب و عشايت را خواندی، شام خوردی و خوابيدی و زمانی بيدار شدی که آفتاب طلوع کرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟ 🔹عرض کرد: آری. 🔸حضرت فرمودند: اگر خداوند دنيا و آنچه را که در دنياست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی‌شد. 📚 جهاد با نفس/ج۱/ص۶۶ •✾📚 @Dastan 📚✾•
#پیامبر خدا صلى الله عليه وآله: 💠إنَّ مِنْ أَشْرَاطِ الْقِیَامَةِ، إضَاعَةَ الصَّلَوةِ، وَ اتِّبَاعَ الشَّهَوَاتِ، وَ الْمَیْلَ مَعَ الاْ هْوَآءِ، وَ تَعْظِیمَ الْمَالِ، وَ بَیْعَ الدِّینِ بِالدُّنْیَا؛ فَعِنْدَهَا یُذَابُ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ وَ جَوْفُهُ کَمَا یَذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَآءِ، مِمَّا یَرَی مِنَ الْمُنْکَرِ فَلاَ یَسْتَطِیعُ أَنْ یُغَیِّرَهُ... ❇️ از نشانه‌هاى فرا رسيدن و نزديک شدن قيامت، تباه ساختن نماز، پيروى از شهوت‌ها، تمايل به هوس‌ها، بزرگداشت ثروت و فروختن دين به دنياست. در آن شرايط، همچنان كه نمک در آب حل مى‌شود، قلب مؤمن در درونش آب مى‌شود، به خاطر منكراتى كه مى‌بيند و توانِ تغيير دادن ندارد. 📚 بحارالانوار، ج ۶ ص ۳۰۵ #حدیث_روز #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
─═ঊ ❥❥ঊ═─ 💚 ⁉ چرا خداوند متعال پیامبر اکرم صلی الله را با دو نام خود توصیف کرده است؟ 🌷 مرحوم طبرسی می‌ گوید: ❤ خدای سبحان برای هیچ یک از پیامبران، دو نام از نام های خود را در یک جا جمع نکرده جز برای پیامبر_اسلام صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله که درباره ‌اش فرموده: 🌸 «بِالمُؤمِنِینَ رَئُوفٌ رَحِیمٌ» (سوره توبه/128) و درباره خودش نیز فرموده «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيمٌ» ( سوره حج/65)؛ ▪بدین ترتیب دو صفت از صفات خدا در یک آیه به پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت داده شده است. 🌷علامه طباطبایی(ره) می ‌گویند: همه این صفاتی که در این آیه بیان شده، برای تأکید قبول دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله و اجابت فرمان اوست و دلیل این مطلب، آیه بعد است که می ‌فرماید: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّه‏» 📖 سوره سوره توبه/129 💚 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 💚 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ─═ঊ ❥❥ঊ═─ •✾📚 @Dastan 📚✾•
✅#فروتنى‌شگفت‌انگیزامام‌حسن(ع) ✍️فروتنى حضرت امام حسن (عليه السلام) و تواضع آن انسان الهى چنان بود كه : روزى بر گروهى تهيدست مى گذشت و آنان پاره هاى نان را بر زمين نهاده ، روى زمين نشسته بودند و مى خوردند ، چون حضرت امام حسن (عليه السلام) را ديدند گفتند : اى پسر رسول خدا ! بيا و با ما هم غذا شو ! به شتاب از مركب به زير آمد و گفت : خدا متكبران را دوست ندارد و با آنان به خوردن غذا مشغول شد .سپس همه آنان را به ميهمانى خود دعوت فرمود ، هم به آنان غذا داد و هم لباس. 📚 منبع: اهل بیت عرشیان فرش نشین. تالیف استاد حسین انصاریان #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
#تربیت_فرزند👨‍👩‍👧‍ 🔷پیامبراکرم(ص): ✍همانگونه که فرزندنباید به والدین خود بی احترامی کنند، والدین نیزنباید به او بی احترامی کنند. #حدیث_تربیتی #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
°|•🌹 یاد خدا را فراموش نکنید . . مرتب بسم‌اللھ بگویید . .📿 با یاد و ذکر خدا و عمل براۍ رضاۍخدا خیلے از مسائل حل مےشود . .✨ #شهید‌ابراهیم‌همت #یاد_شهدا_صلوات 🌷 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🌸امیرالمومنین علی(ع):🌸 آنکه سپاه خود را یاری نکند، دشمنانش را یاری کرده است.✌️✊ 🍃غررالحکم، ح۸۳۲۹ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
‏تو امروز به استقبال زیبایی‌ها میروی و میدانی همه چیز بر وفق مراد تو میگردد، وقتی زیبا بیاندیشی و مهربان باشی ‌‌#روزتون_بخیر #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ 📚داستان کوتاه مدرسه ای اقدام به بردن دانش آموزانش به اردو میکنه، که در مسیر حرکت اتوبوس به یک تونل نزدیک می شوند که نرسیده به آن تابلویی با این مضمون دیده میشود که حداکثر ارتفاع سه متر، و ارتفاع اتوبوس هم سه متر. ولی چون راننده قبلا این مسیر رو اومده بود با کمال اطمینان وارد تونل میشود و ولی سقف اتوبوس به سقف تونل کشیده می شود و در اواسط تونل توقف میکند. پس از آروم شدن اوضاع مسولین و راننده پیاده میشوند. پس از بررسی اوضاع مشخص میشود که یک لایه آسفالت جدیدی روی جاده کشیده شده که باعث این اتفاق شده و همه به فکر چاره افتادند یکی به کندن آسفالت و دیگری به بکسل کردن با ماشین سنگین دیگر و ... اما هیچکدام چاره ساز نبود. پسر بچه ای از اتوبوس پیاده شده و گفت که راه حل این مشکل را من میدونم، که یکی از مسوولین اردو بهش گفت که برو بالا پیش بچه ها و و از دوستات جدا نشو!! پسر بچه با اطمینان کامل گفت که به خاطر کوچکیم دست کمم نگیر و یادت باشه که سر سوزن به این کوچکی چه بلایی سر بادکنک بزرگ در می آره مرد از حاضر جوابی کودک تعجب کرد و راه حل از او خواست. بچه گفت که پارسال در یک نمایشگاهی معلممان یادمان داد که از یک مسیر تنگ چه جوری عبور کنیم و گفت که برای اینکه دارای روح لطیف و حساسی باشیم باید درونمان را از هوای نفس و باد غرور و تکبر و طمع و حسادت خالی کنیم و در اینصورت می توانیم از هر مسیر تنگ عبور کنیم و به خدا برسیم. مسوول به او گفت که بیشتر توضیح بده. پسر بچه گفت : که اگر بخواهیم این مساله را روی اتوبوس اجرا کنیم باید باد لاستیکهای اتوبوس را کم کنیم تا اتوبوس از این مسیر تنگ و باریک عبور کند . پس از این کار اتوبوس از تونل عبور کرد. خالی کردن درون از هوای کبر و غرور و نفاق و حسادت؛ رمز عبور از مسیرهای تنگ زندگی است . •✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨ ✨ #پندانـــــــهـــ 💕هیچ چیز زشت نیست، مگر داوری کردن دیگران هیچ چیز گناه نیست، مگر چپاول دارایی مردم و مردم آزاری هیچ کس اسطوره نیست، مگر در مهربانی و آدمیت ... #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
‏حکایت است که ملانصرالدین زنش را هر روز کتک می‌زد. از او پرسیدند چرا او را بی دلیل میزنی؟ گفت: من که نمی‌توانم برایش غذایی بیاورم، او را سفر ببرم، برایش لباسی بخرم یا وظیفه‌ی همسری به‌جا آورم. پس او را می‌زنم که یادش نرود من شوهرش هستم... حالا حکایت ماست... #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
‌ 🔴🌖 مردی مادری پیر داشت که همیشه از دست مادرش می‌نالید و مادرش به دلیل کهولت سن در بینایی و شنوایی وراه رفتن ضعف داشت. مرد که از زندگی کردن با او خسته شده بود به نزد شیخی رفت و به او گفت تا راه چاره‌ای به او نشان دهد. شیخ به او گفت، مادرت هست و مراقبت از ان وظیفه‌ی توست او تو را بزرگ کرده و از تو مراقبت کرده الان وظیفه‌ی توست که ازاو مراقبت کنی. مرد گفت ده‌ها برابر زحمتی که برای بزرگ کردن من کشیده برای نگهداری او کشیده‌ام هیچ منتی برای بزرگ کردن من ندارد که هرچه کرده بیشتر از آن برایش کرده‌ام ودیگر نمی‌توانم او را تحمل کنم مگر برای او پرستاری بگیرم. شیخ که این حرف‌ها را از او شنید به او گفت، تفاوتی مهم بین مراقبت‌ کردن تو و مراقبت کردن مادرت است و آن اینست که مادرت تورا برای ادامه زندگی بزرگ ومراقبت کرد وتواز او مراقبت میکنی به امید روزی که بمیرد. پس تا عمر داری هرکاری برایش کنی نمیتوانی زحمات او را جبران کنی... •✾📚 @Dastan 📚✾•
✍امام صادق علیه السلام: بنده ای نیست که آب بنوشد و حسين عليه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا صد هزار حسنه برایش می نويسد و صد هزار گناه از سيئات او را پاکافی کند و او را صد هزار درجه معنوی بالا می برد و با این عمل گویی او صد هزار برده را آزاد کرده و خدای متعال روز قيامت او را با دلی شاد و آرام محشور می کند. 📚کافی، ج ۶، ص ۳۹۱ #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
#پیامکی_از_بهشت همیشه برای خـــــدا بنده باشید ڪه اگر این چنین شد بدانید عاقبت همه ی شما ختم به خیر می شود. #شهیدمحسن‌حججی #یاد_شهدا_صلوات 🌷 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•
🍃امام علی(ع)🍃 گردن فرازى، عين حماقت است.👎😠 التَّكبُّرُ عَينُ الحَماقَةِ. شرح غرر،ح 889 #داستانهای_آموزنده •✾📚 @Dastan 📚✾•