💠 اهمیت اخلاص در نماز💠
واقعا برای چه نماز می خوانیم؟🤔
حتما باید در انگیزه نماز خواندنمان عمیق شویم علت اینکه نماز های ما گاهی کم اثر و کم ثمر است ریشه اش در نیت های درونی ماست که عملمان خالص برای خدای مهربان نیست، انگیزه درونی ما گاهی نگاه اطرافیان و تاثیر برخورد آنهاست که اگر بدون توجه به آنها فقط محبت به خدا ما را به نماز بکشد بی شک نمازمان تغییر می کند!
💠 امام صادق(ع) فرموند: لَيْسَتْ الصلوة قِيَامِكَ وَ قُعُودِكَ أَنَّما الصلوة اخلاصك وَ انَّ تُرِيدُ بِهَا اللَّهَ وَحْدَهُ.
نماز شما در بلند شدن و ايستادن نيست همانا نماز شما فقط اخلاص شماست و اخلاص هم آن است كه در نماز فقط خداوند را در نظر بگيريد.
📚 محجّة البيضاء، ج ۱، ص ۳۵۰
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚كمانگیر پیر
كمانگیر پیر و عاقلی در حال آموزش تیراندازی به دو جنگجوی جوان بود.
نشانه كوچكی كه از درختی آویزان شده بود، به چشم میخورد.
جنگجوی اولی تیری از تركش بیرون میكشد، آن را در كمانش میگذارد و نشانه میرود.
كماندار پیر از او میخواهد آنچه را كه میبیند شرح دهد.
جنگجو میگوید: آسمان را میبینم، ابرها را، درختان را، شاخههای درختان را و هدف را».
كمانگیر پیر میگوید: كمانت را بگذار زمین، تو آماده نیستی.
جنگجوی دومی پا به پیش میگذارد و آماده ی تیراندازی میشود.
كمانگیر پیر میگوید: هرآنچه را میبینی شرح بده. جنگجو میگوید: «فقط هدف را میبینم».
پیرمرد فرمان میدهد: « پس تیرت را بینداز.»
تیر صفیركشان بر نشان مینشیند. پیرمرد میگوید: «عالی بود. موقعی كه تنها هدف رامیبینید، نشانهگیریتان درست خواهد بود و تیرتان بر طبق میلتان به پرواز درخواهد آمد.» حواستان را به هدف جمع كنید.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹#با_شهدا|شهید داوود عابدی
✍️ من شرمنده تو هستم
▫️وقتی از منطقه جنگی آمد، مثل همیشه سرش را پایین انداخت و گفت من شرمنده تو هستم. من نمیتوانم همسر خوبی برای تو باشم. میگفت: جنگ ما با همه خصوصیات و مشکلاتش در جبهه است و زندگی با همه ویژگیهایش در خانه. وقتی داوود به خانه میآمد، ما نمیفهمیدیم که در صحنه جنگ بوده و با شکست یا پیروزی آمده است.
📚 راوی: همسر سردار شهید
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#انرژی #مثبت
🗓چهار چيز است که نمي توان آن ها را بازگرداند...
📌سنگ...پس از رها کردن!
📌حرف...پس از گفتن!
📌موقعيت...پس از پايان يافتن!
📌و زمان...پس از گذشتن!
✅ پس مواظب سنگی که پرتاب میکنی...
✅حرفی که میزنی...
✅ موقعیتی که داری باش...
✅و مهم تر، زمانی است که از دست میدهی…
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
🔴سیمای شیعیان
✍شبی مهتابی بود، امام علی(ع) از مسجد کوفه بیرون آمد و به عزم صحرا حرکت کرد، گروهی از مسلمین به دنبال آن حضرت حرکت کردند.
امام ایستاد و به آنها رو کرد و فرمود: من انتم: «شما کیستید؟» آنها عرض کردند: نحن شیعتک یا امیرالمؤمنین: «ما از شیعیان تو هستیم ای امیرمؤمنان».
حضرت با دقّت به چهره آنها نگریست و سپس فرمود: چگونه است که سیمای شیعه را در چهره شما نمی نگرم؟ آنها پرسیدند: سیمای شیعه چگونه است؟
فرمود: «صفر الوجوه من السّهر، عمش العیون من البکاء، حدب الظّهور من القیام، خمص البطون من الصّیام، ذبل الشّفا من الدّعاء، علیهم غیرة الخاشعین»
آنها :
1⃣ زرد چهرگان بر اثر بیداری شب
2⃣ خراب چشمان بر اثر گریه
3⃣ خمیده پشت بر اثر قیام
4⃣ تهی دل بر اثر روزه
5⃣ خشکیده لب بر اثر دعا
6⃣ و گرد فروتنان بر آنها نشسته است
📗 هزار و یک داستان
✍ محمد محمدی اشتهاردی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✅ده ويژگی باعث ده بلا !
✍حضرت پيامبر خدا (ص) فرمود:
💥هنگامی که ده ویژگی در امّت من پیدا شود، خداوند آنها را دهگونه عذاب میکند: گفتند: ای رسول خدا، آن ده ویژگی چیست؟ فرمودند:
هنگامی که کم دعا کنند (نسبت به دعا بی اهتمام شوند) بلا نازل میشود، و هنگامی که صدقه دادن را ترک کنند، مریضیها زیاد میشود، و هنگامی که زکات را ترک کنند، مرگ و مير چهارپایان زیاد میشود، و هنگامی که حکومت ستم کند، آسمان از باران دریغ میکند، و هنگامی که در ميان آنها زنا زیاد شود، در ميان آنها مرگ ناگهانی زیاد میشود، و هنگامی که ربا زیاد شود، زلزله زیاد میشود، و هنگامی که بر خلاف حکم خدا، حکم کنند، دشمنانشان بر آنها مسلط میشوند، و هنگامی که پیمان خدا را بشکنند، خداوند آنها را به کشتار مبتلا میکند، و هنگامی که کمفروشی کنند، خدا آنها را با قحطی مؤاخذه میکند.
🔺سپس رسول خدا (ص) این آیه را خواندند:
بواسطه اعمال و کردار خود مردم، فساد در خشکی و دریا پدیدار گشت، تا بعضی از آنچه را انجام دادهاند به آنها بچشاند، شاید که از راه خلاف بازگردند. (الروم: آیه 41)
📚 جامع الأخبار ، ص 509 ، ح1420
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✍#داستان_آموزنده
نقل است در قرن نهم هجری در تبریز کودکی در پشتبام بازی میکرد، که در حین بازی پایش لیز میخورد و از بالا به پایین پرت میشود؛
پیرمرد حمّالی که امور زندگی خود را با حمل بار میگذارند كودك را که در حال افتادن بود دید؛ او به زبان محلی خود میگوید: «ساخلیان ساخلار» یعنی «نگهدارنده نگهدار»! در این هنگام بچه آرام پایین آمده، او را میگیرد و بر زمین میگذارد!
مردم که شاهد ماجرا بودند حمال پیر را در میان گرفتند، و لباسهای او را تکه تکه کردند و به عنوان تبرک برداشتند و از او جویا میشدند که چگونه اینکار را انجام داده؟! آیا او امام زمان است؟!! آیا او از اولیای الهی است؟ و...
او پاسخ داد: ای مردم، من آدم فوقالعادهای نیستم، کشف و کرامت ندارم، اکنون هم کار خارقالعادهای نکردهام، یک عمر من امر خدا را اطاعت کردم، یک لحظه هم خداوند دعای مرا اجابت کرد.
مردم این واقعه را بر سر زبانها انداختند و این حمال تا به امروز جاودانه شد.
🌺بقره آیه ۱۸۶:
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم؛ دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم؛ پس باید دعوت مرا بپذیرند.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌺#داستان_آموزنده
مردی خدمت امام کاظم (علیه السلام) رسید و عرض کرد: ده نفر عائله دارم تمامشان بیمارند، نمی دانم چه کنم و چگونه گرفتاریشان را بر طرف سازم؟
امام(علیه السلام) فرمود:
آنان را به وسیله صدقه و احسان به نیازمندان مؤمن در راه خدا، معالجه کن که هیچ چیزی سریع تر از صدقه حاجت را برآورده نمی کند و هیچ چیز برای بیمار سودمندتر از صدقه نمی باشد...
گاهی امام سجاد (علیه السلام) هنگامی که به سائل چیزی می بخشیدند دست مبارک خود را می بویید و میفرمودند: این دست به دست الهی رسیده؛ چون خداوند در آیه ۱۰۴سوره توبه فرموده است:
«خداست که توبه را از بندگانش می پذیرد و اوست که صدقات آنها را می گیرد...».
(بحارالانوار،ج۶۲، ص۲۶۹
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷 آیت الله فاطمي نيا :
✍ مساله ي والدين شوخي نيست! ممكن است يك پرخاش به مادر، انسان را صد سال عقب بيندازد و بركات را ببرد! اگر كوتاهي كرده ايد ، تا دير نشده است جبران كنيد. اگر در قيد حيات هستند دلشان را به دست اوريد و به ايشان خدمت كنيد و اگر هم به رحمت خدا رفته اند ، براي آنها استغفار كنيد.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌹#با_شهدا|شهید رضا دستواره
✍️ لباس شستن
▫️وقتی به خانه بر میگشت پا به پای من در آشپزخانه کار میکرد، غذا میپخت. ظرف میشست. حتی لباسهایش را نمیگذاشت من بشویم. میگفت لباسهای کثیف من خیلی سنگین است؛ تو نمیتوانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر میگشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون میکرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست میآورد، ما را میبرد گردش.
#یاد_شهدا_صلوات 🌷
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•