💠سوال – شما گفتید اگر قرآن را فارسی بخوانیم از آهنگ قرآن لذت نمی بریم . حالا ما معنی آنرا بفهمیم بهتر است یا از آهنگ آن لذت ببریم ؟
🔻پاسخ حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
گفتند : هندوانه می خواهی یا خربزه ؟ گفت : هردوانه . هم از ترجمه ی قرآن و هم از آهنگ قرآن لذت ببریم .
🔻هرکسی سطحی از علمیت را دارد . ممکن است کسی بگوید که من اصلا عربی بلد نیستم . توانش را هم ندارم و قرآن هم بلد نیستم که بخوانم ، پس قرآن را کنار بگذارم . خیر این دوست عزیز ترجیحاً معنی فارسی قرآن را بخواند . من اعجاز قرآن را گفتم که مبارزه طلبی کرده و گفته اگر می توانید سوره ای مثل این بیاورید . این اعجاز روی متن عربی قرآن است نه روی ترجمه ی فارسی آن .
🔻من می خواستم با این بحث ، تنبلی را از آنهایی دور کنم که می گویند خوب حالا ترجمه ی فارسی شده و دیگر نمی خواهد قرآن خواندن را یاید بگیریم . شما این ترجمه را می خوانی که کسانیکه ایمان به غیب آوردند و نماز را بپا داشتند ، یا ایها الذین امنوا یقیمون الصلاة ...، خوب شما خود کلام فصیح را از گوینده کلام بخوانی بهتر است یا آنرا تفسیر کنی . ما حرفمان این است که اگر کسی عربی بلد نیست ترجمه ی فارسی را بخواند ولی این بهانه ای نشود که نروند قرآن یاد بگیرند و قرآن را به فارسی بخواند .
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #کلیپ
فتنه های آخر الزمان #کودک را هم پیر میکند !!!!!
🔴 #فتنه یعنی چه؟"
🚫 #فتنه_های_آخرالزمان
#استاد_رائفی_پور
#آخرالزمان
•✾📚 @Dastan 📚✾•
یا جوادالائمه ادرکنى
گر که دردم دواکنى چه شود
حاجتم را روا کنى چه شود
قسمتم کربلا کنى چه شود
یا جوادالائمه ادرکنى
اى که روح عبادتى ما را
عذر خواه قیامتى ما را
جان زهرا عنایتی ما را
شهادت مظلومانه مظهر جود و سخا و علم و معرفت جوانترين شمع هدايت نهمين بحر کرامت تسليت و تعزيت.
حاجتروا باشید
التماس دعا
🚩قالَ الإمام الجواد عليه السلام :
مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبيحاً كانَ شَريكاً فيهِ.
هر كه كار زشتي را تحسين و تأييد كند، در عقاب آن شريك مي باشد.
🔹كشف الغمّة، ج 2
#امام_جواد_علیه_السلام
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 داستان های آموزنده 📚
#برات_میمرم 4 پدرم آدم بی منطقی نبود... فقط اینکه خبر نداشت دخترش شیدا شده و خواستگاری کرده..... م
#برات_میمیرم 5
از یک بچه بسیجی دائم الوضو بعید بود از این کارها بلد باشه....
یک میز رمانتیک خاطره ساز آماده کرده بود...
گل... شمع...
آن هم در یک مکان عمومی....
و یک جعبه کادوی شیک که روی میز بود...
این همه سورپرایز برام جالب بود...
اما دلم جایی گیر بود که بود و نبود این تشکیلات برایم یکی بود...
با یک سلام و احوالپرسی گرم صندلی را برایم عقب کشید تا بشینم...
واااای خدای من ...
این مرد با من مثل یک ملکه رفتار میکنه....
یهویی یاد چادر افتادم....
یک آن خشکم زد....
توی دلم از خدا کمک خواستم....
دلواپسی ها نمی گذاشت از بودن در کنار سینا لذت کافی ببرم...
سینا با آرامش و خونگرمی شروع به صحبت کرد...
من تازه یادم افتاد که باید از زندگی آینده و شرط و شروط مان صحبت کنیم....
من فقط خودم را برای دیدن سینا آماده کرده بودم و اصلا به چیز دیگری فکر نمی کردم...
فقط دوست داشتم باهاش حرف بزنم...
خوشحالی و استرس فکرم را تعطیل کرده بود...
اما سینا برعکس من معلوم بود که آرامش بیشتری داره....
خیلی خوب صحبت میکرد...
من هم مثل مادری که از زبان باز کردن طفلش ذوق میکنه...
از صحبت کردن سینا به وجد می آمدم...
با هر کلامی به جذابیتش اضافه میشد...
باورم نمی شد...
من اولین غذای مشترک زندگیم را با عشقم میخورم...
سینا سر صحبت را باز کرد:
خب... خانم خانما...
دست و پای منو زنجیر کردید...
قلبو تسخیر کردید...
حالا بفرمایید شرط و شروط تون رو...
من در خدمتم
_ من شرطی ندارم...
_ پس چشم بسته منو غلام خودتون کردید☺️
خدای من ....
هر قدر صحبت میکرد من دیوانه تر میشدم...
حرفهای پدرم یادم می افتاد و ته دلم خالی میشد...
میترسیدم عشق آتشین جلوی عقل و افکارم را سد کند
و خدا نکرده پشیمونی به دنبال داشته باشد...
ولی این افکار بر حسم غلبه نمی کرد...
من مثل یک مجنون دیوانه ی سینا شده بودم...
با صحبت های سینا دوبار از افکارم بیرون آمدم...
: خانم گل ...
راحت باش ...
بلاخره هر کسی خواسته ای داره ٬
برنامه ای داره....
_ من هیچ خواسته ای ندارم...
اگه داشتم می گفتم...
فقط اینکه من سر قولم هستم...
چادری میشم...
فرصت نشد چادر تهیه کنم...
امیدوارم فکر نکنید که....
_چادری شدن اختیاریه...
من از شما نخواستم چادر بپوشید...
_یعنی براتون مهم نیست که همسرتون بی چادر باشه.!!؟؟
_ من چادر رو خیلی دوست دارم...
ولی اینکه یک نفر بخواد چادر بپوشه٬
باید با اختیار و باور خودش باشه٬
نه به خواسته کس دیگه
_ من با اختیار خودم میخوام...
دوس دارم اولین چادرمو شما برام بخرید...
لطفا !!
_ من در خدمتم...
شما جون بخواه...
با جمله های قشنگش قلبم از جا کنده میشد...
اما با شجاعت تمام اولین سوالم را که خیلی ذهنم را مشغول کرده بود پرسیدم:
شما قرار بود داماد بشید٬
جریان چی شد!!؟؟
#داستان_شب
#برات_میمیرم قسمت پنجم
ادامه دارد..
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷هر شب ساعت 10:30 با #داستان_شب منتظرتونم
📜
🚩حقیقت ایمان و راز بدبختی انسان
قالَ الإمام الجواد عليه السلام :
لَنْ يَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقيقَةَ الاْيمانِ حَتّي يُؤْثِرَ دينَهُ عَلي شَهْوَتِهِ، وَ لَنْ يُهْلِكَ حَتّي يُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلي دينِهِ.
بنده اي حقيقت ايمان را نمي يابد مگر آن كه دين و احكام الهي را در همه جهات بر #تمايلات و هواهاي نفساني خود مقدّم دارد.
و كسي هلاك و بدبخت نمي گردد مگر آن كه هواها و خواسته هاي نفساني خود را بر احكام إلهي مقدّم نمايد.
🔹بحارالأنوار، ج 75، ص 80، ح 63
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#ایمان_هوای_نفسانی_احکام_الهی
📜
▪️
🚩امام جوادالائمه عليه السلام
از برخی روایات بر میآید که قبل از تولد امام جواد الأئمة عليه السلام ، برخی از واقفیان میگفتند علی بن موسی نسلی از خود باقی نمیگذارد و با مرگ او سلسله امامت قطع میشود. از اینرو وقتی که امام جواد به دنیا آمد امام رضا (علیه السلام ) او را مولودی بابرکت برای شیعیان توصیف کرد. البته پس از تولد امام جواد نیز، برخی از #واقفیان، انتساب او به امام رضا(ع) را منکر شدند. آنان میگفتند امام جواد از نظر چهره به امام رضا(ع) شباهت ندارد، تا اینکه قیافهشناسان را حاضر کردند و آنان نسبت بین امام جواد و امام رضا را تأیید نمودند.
عالمان اهل سنت، امام نهم شیعیان را به عنوان یک عالمی دینی احترام میکنند. برخی از آنان شخصیت علمی امام جواد علیه السلام را ممتاز دانسته و شیفتگی #مأمون به او را به دلیل شخصیت علمی و معنوی او در کودکی دانستهاند.
حتی برخی از آنان بر این باروند که مأمون به دلیل شخصیت علمی محمد بن علی، دختر خود را به ازدواج او درآورد. آنان همچنین از برتری محمد بن علی(ع) در ویژگیها دیگری همچون تقوا، زهد وسخاوت سخن گفتهاند.
به عنوان نمونه ابن تیمیه ملقب شدن او به جواد را، به دلیل شهرتش در #سخاوت و بزرگواری میداند. جاحظ عثمان معتزلی نیز، محمد بن علی(ع) را عالم، زاهد، عبادتپیشه، شجاع، بخشنده و پاک معرفی کرده است.
◽️دوران امامت
محمد بن علی(علیه السلام )، پس از شهادت امام رضا(علیه السلام ) در سال ۲۰۳ق به امامت رسید.
دوران امامت او با خلافت دو تن از خلفای عباسی همزمان بود. حدود ۱۵ سال از امامت او در خلافت مأمون(۱۹۳-۲۱۸ق) و ۲ سال در #خلافت_معتصم (۲۱۸-۲۲۷۷ق) سپری شد.
مدت امامت جوادالائمه علیه السلام ۱۷ سال بود و با شهادت او در سال ۲۲۰ق امامت به فرزندش، امام هادی(علیه السلام ) منتقل شد.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#سالروز_شهادت_امام_جوادالائمه
▪️
تشنه ی آب و عاطفه هستی
از نگاهت فرات می ریزد
از صدای گرفته ات پیداست
عطش از ناله هات می ریزد
**
نفست بند آمده؛ ای وای
عاقبت زهر کار خود را کرد
عاقبت زهر، زهر خود را ریخت
جامه های عزا تن ما کرد
**
تشنگی سویِ چشم تان را بُرد
سینه ی پر شراره ای داری
کاش طشتی بیاورند اینجا
جگر پاره پاره ای داری
**
چقدر چهره ات شکسته شده
تا بهاری، چرا خزان باشی ؟
به تو اصلاً نمی خورد آقا
که امام جوان مان باشی
**
گیسوانت چرا سپید شده ؟
سن و سالی نداری آقا جان
درد پهلو گرفته ای نکند…
که چنین بی قراری آقاجان
**
شهر با تو سرِ لج افتاده
مرد تنهای کوچه ها هستی
همسرت هم تو را نمی خواهد
دومین مجتبی شما هستی
**
تک و تنها چه کار خواهی کرد
همسرت کاش بی قرارت بود
چقدر خوب می شد آقاجان
لااقل زینبی کنارت بود
**
باز هم غیرت کبوترها
سایه بانت شدند ای مظلوم
بال در بال هم، سه روز تمام
روضه خوانت شدند ای مظلوم
**
کاظمین تو هر چه باشد، باز
آفتابش به کربلا نرسد
آخر روضه ات کفن داری
کارت آقا به بوریا نرسد
**
جای شکرش همیشه می ماند
حرفی از خیزران و سلسله نیست
شکر! درشهر کاظمین شما
خیره چشمی به نام حرمله نیست
وحید قاسمی
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#سالروز_شهادت_امام_جوادالائمه
▪️
#مناظره
مجلس مناظره ای راه انداختند .
بزرگترین دانشمندشان را دعوت كردند.
امام جواد علیه السلام را هم همینطور.
همه كه جمع شدند یحی بن اكثم بلند شد.
مجلس ساكت شد.
پرسید :"اگر كسی برای مراسم حج محرم شده باشد و شكاری را بكشد تكلیفش چیست؟"
امام جواب داد:" این شخص زن است یا مرد؟
بزرگ است یا بچه؟
آزاد است یا بنده؟
كارش عمدی بوده یا نه؟
حالا چی؟ پشیمان شده؟
حجش عمره بوده است یا واجب؟
شكار پرنده بوده یا نه؟
***
همه شان ساكت شده بودند
از شنیدن حالت های مساله رنگ صورتهای شان مثل گچ سفید شده بود.
فهمیدند كه شكست خورده اند.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#سالروز_شهادت_امام_جوادالائمه
▪️
❤️نماز یکشنبه ماه ذیقعده را از دست ندهیم و دوستان خود را نیز در آن شریک کنیم.🍃
🌹یکی از اعمالی که بسیار در سیره بزرگان به آن تأکید شده است، #نماز_توبه یکشنبه های ماه ذیقعده میباشد
البته در مابقی ایام سال نیز به نیت رجاء وارد شده است ولی در یکشنبه های این ماه بسیار مورد توجه میباشد
این نماز یکی از دستوراتی است که تمام علمای اخلاق به آن اهتمام ویژه داشتند و تمام برنامه ها و چله های عبادی خود را با آن آغاز میکردند.
🌹نحوه انجام نماز:
✾در روز یکشنبه ماه ذیقعده غسل (با نیت توبه) انجام میشود.
✾سپس 4 رکعت نماز (دو تا دورکعت) با نیت نماز توبه یکشنبه ماه ذیقعده خوانده میشود.
✾در هر رکعت بعد از حمد، سه مرتبه توحید و یک مرتبه معوذتین (ناس و فلق) خوانده میشود.
✾بعد از سلام نماز دوم، هفتاد مرتبه استغفار گفته میشود
✾در انتها ذکر "لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم" خوانده میشود. (در دستور بعضی از بزرگان تعداد هفت بار برای ذکر "لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم" نقل شده است که به نظر صحیح تر می آید)
✾ و بعد از آن گفته میشود:
✨يا عَزِيزُ يَا غَفَّار اِغفِرلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ المُؤمِنيِنَ وَ المُؤمِنَات، فَاِنَّهُ لاَ يَغفِرُ الذُّنُوبَ اِلاَّ اَنت
👈نکته جالب در خصوص این نماز بحث حق الناس میباشد که در توضیح نماز آمده است در روز قیامت خصماء از او راضی میشوند.
انسان باید در جهت برآورده کردن حق الناس تلاش خود را انجام دهد و اگر فرد را پیدا نکرد یا احتمال مفسده ای داد، از طرف آن شخص صدقه دهد یا استغفار کند یا...
ولی گاهی ممکن است حق الناسی نادانسته بر گردن انسان باشد که این نماز کمک میکند در روز قیامت آن فرد از انسان بگذرد.)
•✾📚 @Dastan 📚✾•
.
🚩 «ذى الحجّه»
آخرين ماه «سال هجرى قمرى» است و ماهى است بسيار پربركت.
بزرگان دين هنگامى كه اين ماه وارد مى شد، اهمّيّت ويژه اى به عبادت در آن مى دادند. مخصوصاً در دهه اوّل اين ماه .در بعضى از روايات آمده است، شب هاى دهگانه اى كه قرآن در سوره «والفجر و ليال عشر» به آن سوگند ياد كرده است، شب هاى دهه اوّل اين ماه شريف است،و اين سوگند به خاطر عظمت آن است.
خداوند در سوره حج (آيه 28) ضمن بيان فريضه بزرگ «حج» سخن از «أيّام مَعْلُومات» گفته است كه مؤمنان بايد در آن به ياد خدا باشند.
يكى از تفسيرهاى معروفِ «أيّام مَعْلُومات» كه در روايات نيز آمده است، ده روز اوّل ماه ذى الحجّه است. بنابراين، هم شب هاى آن عزيز است و هم روزهاى آن.
در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه عبادت و كار نيك در هيچ ايّامى به اندازه اين ايّام (ده روز اوّل ماه ذى الحجّه) فضيلت ندارد.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#اهمیت_عبادت_دهه_اول_ذی_الححه
🌸
🚩اعمال دهه اول ماه ذى الحجه :
بدان كه اين ماه از ماههاى شريفه است و چون اين ماه داخل مىشد صلحاى #صحابه و تابعين اهتمام عظيم در عبادت مىكردند
و دهه اول آن ايامش #ايام_معلومات است كه در قرآن مجيد ذكر آن شده است
و در نهايت #فضيلت و بركت است
و از رسول خدا صلى الله عليه و آله مروى است كه : عمل خير و عبادت در هيچ ايامى نزد حق تعالى محبوبتر نيست از اين #دهه.
🌙و از براى اين دهه اعمالى است :
🔻اول : روزه گرفتن نه روز اول
اين دهه كه ثواب روزۀ تمام عمر دارد
🔺دوم : خواندن دو ركعت نماز ما بين مغرب و عشا در تمام شبهاى اين دهه :
در هر ركعت بعد از حمد بخواند : يك مرتبه توحيد و آيه :
وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِين
تا با ثواب حاجيان شريك شود
🔻سوم : دعاى اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَيَّامُ الَّتِي فَضَّلْتَهَا عَلَى الْأَيَّامِ....
را از روز اول تا عصر #روز_عرفه در عقب نماز صبح و پيش از #مغرب بخواند.
🔻چهارم: در هر روز از دهه بخواند پنج دعايى را كه #حضرت_جبرئيل براى حضرت عيسى عليه السلام از جانب حق تعالى هديه آورده كه در ايام اين دهه بخواند.
🔻 پنجم : در هر روز اين دهه اين تهليلات را كه از امير المؤمنين عليه السلام منقول است با #ثواب بسيار و اگر روزى ده مرتبه بخواند بهتر است :
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ اللَّيَالِي وَ الدُّهُورِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ أَمْوَاجِ الْبُحُورِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ وَ رَحْمَتُهُ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الشَّعْرِ وَ الْوَبَرِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الْحَجَرِ وَ الْمَدَرِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ لَمْحِ الْعُيُونِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ فِي اَللَّيْلِ إِذا عَسْعَسَ وَ [فِي] اَلصُّبْحِ إِذا تَنَفَّسَ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ عَدَدَ الرِّيَاحِ فِي الْبَرَارِي وَ الصُّخُورِ
لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ مِنَ الْيَوْمِ إِلَى يَوْمِ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ.
🔹مفاتیحالجنان
#اعمال_دهه_اول_ذی_الحجه
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌸
وصال حیدر و یارش مبارک
وصال یاس و دلدارش مبارک
از الطاف و عنایات الهی
رسیده حق به حقدارش مبارک
سالروز پاکترین،
زلالترین،
شادترین و
مقدس ترین پیوند هستی مبارکباد . .
حاجتروا باشید.
التماس دعا.
یا زهرا
@Dastan
📚 داستان های آموزنده 📚
#برات_میمیرم 5 از یک بچه بسیجی دائم الوضو بعید بود از این کارها بلد باشه.... یک میز رمانتیک خاطره
#برات_میمیرم 6
.... شما قرار بود داماد بشید ؛ چی شد؟
_ قراری در کار نبود ...
مادرم یک نفرو معرفی کرد که به دلم ننشست....
از قضا همایون خبردار شد و تو دانشگاه شلوغش کرد ...
همین...
به قول مادرم که همیشه میگه :
تو ازدواج از عقل و احساست برابر کمک بگیر...
اگه عقلت تایید کرد ولی طرف تو دلت نرفت راضی به وصلت نشو... اگرم دلت رفت ولی عقلت تایید نکرد بازم راضی نشو...
کسی رو هم که مادرم معرفی کرده بود مشکلی برای وصلت نبود ولی طرف تو دلم نرفت😐
جوابش را که شنیدم کاملا قانع شدم که درست میگوید....
چون خیلی قبولش داشتم...
اما سوال های متعددی ذهنم را مشغول کرد:
چطور شد که یکباره عاشق من شد
💞 و عقلش 😍هم تایید کرد !!؟؟
هر چند من همین را می خواستم...
و با شنیدن حرفهایش عاشق تر میشدم ...
ولی از طرفی تردید هم رهایم نمی کرد...
پرسیدم:
یعنی شما منو هم تایید میکنید هم دوستم دارید☺️؟؟!!
یه جورایی برام معما شده!!
آخه چطوری!!؟؟
البته این خیلی ارزشمنده برام ...
به نظر من خوشبختی یک زن وقتی کامل میشه که شریک زندگیش هم قبولش داشته باشه و هم عاشقش باشه...
_ من شما رو هم قبول دارم ٬هم باور دارم و هم عاشقتون هستم...
معمای پیچیده ای نیست ...
شما ارزش باور و عشق پاک رو دارید!!
خودتون رو دست کم نگیرید ...
قبلا هم گفتم....
شما لایق بهترین ها هستید!!
با شنیدن حرفهایش جان تازهای در وجودم متولد می شد...
به قدری حس خوبی داشتم که دلم نمیخواست دیگر نه کلامی بگویم نه بشنوم...
فقط در سکوت این حس خوب را تا ابد تجربه کنم...
شاکر بودم که جمله _ عاشقتم و باورت دارم _ را از زبان کسی می شنیدم که خودم را به پایش انداخته بودم وبرایش میمردم...
سینا نگاهی به ساعتش کرد و گفت: بریم چادر بگیریم...
........
وارد مغازه که شدیم سینا رفت سمت چادر نمازها...
گفتم: چادر مشکی می خوام....
_ نه ! من قول دادم چادر بخرم و میخرم...
ولی چادر مشکی نمیخرم...
قبلا هم گفتم بهتون اونو باید با اختیار و باور خودتون سر کنید...
_ خب منم خودم می خوام کسی مجبورم نکرده
_ اگر راضی بشید اجازه بدید من براتون همون چادر نماز بخرم...
منم قبول کردم...
هر چند زمان زیادی باهم نبودیم ...
ولی گذر هر ثانیه جذابیت سینا را برایم بیشتر میکرد...
باورم نمی شد که یک مرد تا این انداز به نظر یک زن و تصمیم شخصی او ارزش قائل باشد...
همیشه تصورم این بود که اولین خواسته و شرطش چادر پوشیدنم باشه...
انسان تا با کسی تعامل نداشته باشد نمی تواند درباره او و تفکرش نظریه قطعی بدهد ...
من هم با اینکه سینا را قبول داشتم و باورهایش برایم ارزشمند بود...
اما هر لحظه ابعاد شخصیت او برایم بازتر میشد...
پیش خودم می گفتم:
مگه من برای خدا چکار کردم که چنین مردی سر راهم گذاشته!!؟؟
من خوشبخت ترین زن روزگار میشم با همچین همسری..😊😊😊
سینا و خانوادهاش از تحقیق سربلند بیرون آمدند...
داشتیم آماده میشدیم که به آزمایشگاه برویم...
من چادر دوخته بودم....
با خوشحالی سرم کردم تا سینا سورپرایز بشه...
اما پدرم چادرم را گرفت....
#داستان_شب
#برات_میمیرم قسمت ششم
ادامه دارد..
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷هر شب ساعت 10:30 با #داستان_شب منتظرتونم