#صبر
🔹بعضی از معصومین فرمودند: صبر بر دو قسم است: یا برای نعمتی است یا برای ناراحتی. یعنی آنچه به انسان میرسد یا نعمت و رحمت و برکت است که باید شکرش را بجا بیاورد و صبر کند تا مبادا با آن نعمت، گناه و طغیان نکند. یا بلا و گرفتاری و ناراحتی و ضرر و زیان است که باید صبر بکند تا مبادا جزع و فزع و اعتراض به حضرت حق نکند.
مرحوم مجلسی اعلی الله مقامه الشریف میفرماید که: صبر چهار قسم است. صبر بر بلا و مصیبت؛ صبر بر طاعت و عبادت؛ صبر بر بد اخلاقی دیگران؛ و صبر بر معصیت.
🔺صبر بر ناراحتیهای اجتماع، خودش یک مقام عالی است! انسان، بد اخلاقیهای دوستان اهل بيت عليهم السلام را، تحمل بکند بسیار عالی است. در روایتی دارد که بعد از یکی از جنگ ها، ایتام زیاد شدند. نبی اکرم صلی الله علیه و آله یک بچه یتیم را برداشتند و در خانه پرستاری میکردند، این بچه بعد از مدتی فوت کرد حضرت گریه کردند، اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا گریه میکنید؟ فرمودند: برای این بچه . عرض کردند این همه بچه یتیم هست یکی دیگر از آنها را بردارید. فرمودند: نه، این بچه من را خیلی اذیت میکرد و من به خاطر خدا اذیت های او را تحمل میکردم و اجر و مقام دیگری داشتم. حالارفیق انسان، خانواده انسان، پدر انسان، مخصوصاً مادر انسان اخلاقش تند است انسان برای خدا تحمل کند. خود این صبر، عبادت است چه عبادتی از این بهتر؟ مبادا انسان عکس العملی نسبت به بد اخلاقی استادش، پدرش، مادرش، نشان بدهد.
آیت الله #ناصری ره
✾📚 @Dastan 📚✾
شب ها
در خانه خدا
را بکوب!
و دلت را به او بسپار
تنها جایی است
که " ساعت کاری " ندارد
و ورود برای عموم ازاد است..💐
شبتون گرم از نگاه خدا
✾📚 @Dastan 📚✾
✨🍁✨🍁✨🍁✨🍁✨
#داستان_آموزنده
🔆چهل سال مهلت
💠فرعون گفت: «من پروردگار والا هستم!» (سورهی نازعات، آیهی 24) و گفت: «غیر خویش، خدایی برای شما نمیدانم.» (سورهی قصص، آیهی 38)
💠امام باقر علیهالسلام فرمود: «خداوند بعد از این کلام فرعون، چهل سال به او مهلت داد، پس خدا به موسی و هارون فرمود:
💠 «دعای شما دربارهی فرعون برآورده شود.» (سورهی یونس، آیهی 89) یعنی این استجابت چهل سال طول کشید.»
📚(خصال صدوق، ج 2، ص 317)
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆پناه از عقوبت کردن
🔅مردی در زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله گناهی کرد و از ترس تعزیر پنهان شد. روزی امام حسن علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام را که طفل بودند، به تنهایی یافت و بر دوش خود سوار کرده و بر پیامبر صلیالله علیه و آله وارد شد.
🔅عرض کرد: «یا رسولالله! من به خدا و به این دو فرزندانت (از عقوبت کردن) به شما پناه آوردهام و از آن گناهی که کردهام، درگذر.»
پیامبر چنان بخندید که دست به دهان مبارک گذاشت و فرمود: «برو آزادی!»
🔅و به امام حسین علیهالسلام فرمود که شفاعت شما را در حق او قبول کردم.
📚منتهی الآمال، ج 1، ص 284
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆رفتن به نزد نامرد!
سعدی گوید: در شهر بندری اسکندریه مصر، بر اثر خشکسالی شدید، آنچنان آذوقه و خوراک کم شد که گویی درهای آسمان بسته شده و فریاد اهل زمین به آسمان پیوسته است. با این وضع، پارسایان تهیدست، با خطر سختی مواجه شدند.
قحطی و خشکسالی بهقدری زیاد بود که دود آتش دل خلق، بهصورت ابر و باران درنیامد و باران اشک خلق، بهصورت سیلاب نشد.
در چنین سالی دور از جان دوستان، یک نفر نامرد که سخن از وضع مادی خوب او شد که در محضر بزرگان، برخلاف ادب است. از سوی دیگر، ناگفته گذاشتن آن نیز شایسته نیست که گروهی آن را حمل بر خمودی گوینده میکنند.
در مورد آن نامرد به شعر گفتم: اگر قوم ظالم تاتار (مغولیان) این مخنث (نامرد) پست را بکشند، نباید قاتل تاتاری را بهعنوان قصاص کشت تا کسی این نامرد را مانند پل بغداد، آب در مجرای زیرین برود و انسان بر پشت آن پل حرکت کند.
چنین شخصی که به پارهای از زندگی او آگاه شدی، در این سال قحطی، او ثروت بسیار داشت و برای خودنمایی سفرهای میگسترانید. عدهای از پارسایان از شدت تهیدستی تصمیم گرفتند تا کنار سفرهی او بروند. در این مورد با مشورت نزد من آمدند و من با تصمیم آنها موافقت نکردم و گفتم:
شیر، نیمخوردهی سگ را نمیخورد، اگرچه در غار از گرسنگی بمیرد! به خدا پناه باید برد از اینکه به خاطر گرسنگی نزد آدم فرومایه و پست رفت.
اگر فریدون به نعمت و ملک رسد، آدم بیهنر در صف او نشمار که آدم ناکسی است. لباس ابریشم و حریر بافته بر تن نااهل، مانند سنگ درخشنده، کبود رنگ و طلای خالص است که بر نقش دیوار بیجان نمایان میباشد.
📚حکایتهای گلستان، ص 159
✾📚 @Dastan 📚✾
آدمهاي منفي به پيچ و خم جاده مي انديشند و آدمهاي مثبت به
زيباييهاي طول جاده...
عاقبت هر دو ممکن است
به مقصد برسند،اما يکي با
حسرت و ديگري با لذت
از زندگي خود لذت ببريد و
قدر ثانيه هاي خود را بدانيد
زمان ارزشمند است و ما
يکبار بيشتر زندگي نخواهيم کرد
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 خاطرات همت:
🌿 گونی های نان خشک راچیده بودیم کنار انبار.
حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد.
پرید به ما که "دیگه چی؟ نان خشک معنی ندارد."
ازهمان موقع دستور داد تا این گونیها خالی نشده کسی حق ندارد نان بپزد و بدهد به بچه ها.
تامدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی میکردیم وسط سفره و نان های سالم تر را جدا میکردیم و میخوردیم.
✾📚 @Dastan 📚✾
16.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞#داستان_لیلی_و_مجنون
🎙از زبان شهيد حاج شيخ احمد كافے
اگر با دیگرانش بود میلی
چرا ظرف برا بشکست لیلی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃
#داستان_آموزنده
🔆نذر شیطانی
🌱روزی شخصی پیش پسر عمر آمد و گفت: «من نذر کردهام که یک روز از صبح تا شب بالای کوه «حراء» برهنه بایستم.» پسر عمر به او گفت: «اشکالی ندارد، برو نذرت را ادا کن.» آنگاه آن شخص به نزد ابن عباس رفت و جریان را گفت. ابن عباس به او گفت: «ای مرد! مگر نماز نمیخوانی؟»
🌱آن مرد گفت: «چرا نماز میخوانم.» ابن عباس گفت: «پس میخواهی برهنه نماز بخوانی؟» آن مرد گفت: نه.
🌱ابن عباس گفت: «مگر چنین عهدی نکردهای؟ شیطان خواسته است تو را به بازی بگیرد، خودش و سربازانش به ریش تو بخندند.» آن مرد که از آن صحبت به خود آمده بود و از آن نذر خود پشیمان شده بود، گفت:
🌱«حال چه کنم؟» ابن عباس گفت: «برو، یک روز معتکف شو و کفاره ب عهدی را که بستهای بده.» آن مرد برگشت و سخن ابن عباس را به پسر عمر نقل کرد.
🌱پسر عمر گفت: «ابن عباس حرف درستی زده است، هیچیک از ما نمیتوانیم استنباطهای فقهی او را داشته باشیم.»
📚تجلی امیر مؤمنان علیهالسلام، ص 223 -الغدیر، ج 19، ص 70
✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱
#داستان_آموزنده
🔆بیانی دقیق و رسا
⚡️یکی از عارفان و صالحان سرزمین لبنان که در میان عرب به مقامات عالی رسید و به کرامت و کارهای فوقالعاده شهرت داشت، به مسجد جامع دمشق آمد.
⚡️کنار حوض رفت تا وضو بگیرد، ناگاه پایش لغزید به داخل آب افتاد و با رنج بسیار از آب نجات یافت.
چون نماز خواند، پسازآن، یکی از اصحابش نزد وی آمد و گفت: اجازه هست تا چیزی بپرسم؟
⚡️عارف فرمود: بپرس
عرض کرد: به یاد دارم که عارف بزرگ بر روی دریای روم راه میرفت و قدمش تر نشد؛ ولی برای شما در حوض کوچک حالتی پیش آمد که نزدیک بود از بین بروید؟
عارف با بیانی رسا و کلامی دقیق و با تأمّل بسیار، به او فرمود:
⚡️«آیا نشنیدهای که سرور عالم، رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «لی معَ اللهِ وقتٌ لا یَسَعنی فیه مَلَکٌ مقرّبٌ و لا نبیٌ مُرسَلٌ: مرا با خدای وقتی هست که در آن وقت (آنچنان یگانگی وجود دارد که) فرشتهی ویژهای (همانند جبرئیل) و پیامبر مرسل در آن نگنجد!!»
⚡️ولی نگفت: همیشه؛ بلکه فرمود: وقتی از اوقات؛ پس پیامبر، در یک وقت جبرئیل و میکائیل به حالت او راه ندارد (و نامحرماند) ولی در وقت دیگر با همسران خود حفصه و زینب، دمساز شده، خوش میگفت و میشنید.
مشاهده و دیدار نیکان بین آشکاری و پوشیدگی است.
⚡️انسانهای ملکوتی گاه تجلّی میکنند و دل عارف را میربایند و گاه رخ میپوشند و عارف را گرفتار فراق میسازند.»
اگر درویش در حالی بماندی **** سر و دست از دو عالم بر فشاندی
📚حکایتهای گلستان، ص 110
✾📚 @Dastan 📚✾
☫﷽☫
و اگر نفس متعلق به این و آن باشد به همه چیز علاقه داشته باشد ، هر چیزی توجه او را جلب بکند ، می دانید که تعلق تفرقه می آورد و تفرق پریشانی است و پریشانی اضطراب است ، نفس انسانی می شود مضطربه و این نفس به جایی نمی رسد ، خصوصا در امور علمی.
نفس مضطربه در نماز هم تجمع ندارد. در یک نماز هزار جا سر می زند، ولی همین که مطمئنه شد به همه جا می رسد. فاصله ندارد ، مطمئنه شدن همان و مخاطب به خطاب " یا ایّتها النفس المطمئنة ارجعی الی ربّك راضیة مرضیة " همان.
واینکه می بینی مخاطب نمی شود ، این است که قلابها او را فرا گرفته و به این سوی می کشاند:
تن زده اندر زمین چنگالها
جان گشاید سوی بالا بالها
و این قلابها نمی گذارد که نفس مطمئن شود و توحید و تجمع داشته باشد ، تا به خود بیاید و بگوید من کیستم. هنوز به ورطه ی من کیستم نیافتاده ایم ، لذا مشکل داریم..
📚صد و ده اشاره /اشاره ی چهل و دوم
#علامه_حسن_زاده_آملی
✾📚 @Dastan 📚✾