#هر_روز_با_شهدا_🌷
#مرا_نگفت!!
🌷ساعتی قبل از شروع عملیات کربلای۴ که بسیار خسته بودم به سنگر مراجعه کردم یه چایی خوردم بعد صرف چایی از خستگی بیاختیار خوابم برده بود. خیلی کوتاه در عالم خواب دوست شهیدم فضل الله نجاران را دیدم که به درب سنگر فرماندهی ۱۰۵ آمده بود. نمیدانم چه خبر بود که همه بچههای آتشبار دور هم جمع بودند. من، کرباسی و قربانی در عالم خواب آخر سنگر نشسته بودیم، شهید نجاران که با یک دست پتوی ورودی سنگر را گرفته بود به طرف ما اشاره کرد که بیایید، من به طرف او رفتم به درب سنگر رسیدم دوست شهیدم نجاران گفت: شما را نگفتم قربانی و کرباسی را گفتم.
🌷من برگشتم و به آن دو نفر گفتم با شما کار دارند. آن دو نفر به درب سنگر رفتند ناگهان من بیدار شدم به اطراف سنگر نگاه کردم ببینم آنها کجا هستند. قربانی که نبود جعفر کنار من سرش را گذاشته بود بین زانوها و تو خودش بود. صداش زدم جعفر نمیدونی چه خوابی برات دیدم، ادامه حرف مرا قیچی کرد. اشاره کرد آهسته، چه خبره! خودم میدانم بگذار تو خودم باشم. عملیات شروع شد و هر کسی رفت دنبال وظیفه خودش. نمیدانم چه ساعتی از شب بود من با نیسان داشتم گلوله توپ از زاغه به سنگرهای توپ میرساندم که در آن آتش پر حجمی که....
🌷که دشمن روی مواضع ما اجرا میکرد. یک لحظه متوجه شدم محمد قربانی و جعفر کرباسی به طرف من بدو میآیند و کاظمی کاظمی صدا میزنند. من هنوز توقف کامل نکرده بودم به نیسان رسیدند. قربانی گفت: خودت را برسون پای توپ شهید کردآبادی، عراقیها دارن میان تو جزیره ام الرصاص. من از آنها جدا شدم و به طرف سنگر شهید کردآبادی رفتم که بعد از جدا شدن من از آنها، دو گلوله خمپاره ۱۲۰ دو طرف نیسان آمده بود و عزیزان کرباسی و قربانی به شهادت رسیده بودند. بعد، خبر شهادت را آقا مصطفی به من داد و گفت کسی فعلاً چیزی نفهمه....
🌹خاطره ای به یاد شهیدان معزز فضل الله نجاران، محمد قربانی (فرمانده اتشبار توپخانه ۱۰۵ میلیمتری، جعفر کرباسی و شهید کردآبادی
#راوی: رزمنده دلاور حسن کاظمی
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
✾📚 @Dastan 📚✾
29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥💥نگاهی متفاوت به داستان مشهور خلخال دختر یهودی
🎥استاد پناهیان
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆عايشه و خشم پیامبر (ص)
شيخ بزرگوار، مجلسى (ره ) در جلد ششم بحارالانوار، از كتاب خصال ، از امام صادق (عليه السلام) نقل مى فرمايد:
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) به منزل آمدند، در حالى كه عايشه فاطمه زهرا(سلام الله عليها) را مخاطب قرار داده و فرياد مى زد:
والله ، اى دختر خديجه ! تو خود را به خاطر مادرت از ما برتر مى دانى و بر ما مى بالى و حال آن كه او هيچ برترى بر ما نداشت و مانند ما بود.
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) اين سخن را شنيدند و هنگامى كه بانو فاطمه (سلام الله عليها) پدر را ديدند، گريستند.
پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم ) سؤ ال فرمودند: چه چيز تو را به گريه افكنده دختر جان ؟
فاطمه (سلام الله عليها) عرض كرد: عايشه از مادرم نام برده و او را خفيف نموده و من هم گريه كردم .
رسول خدا(صلى الله عليه و آله و سلم ) غضبناك شده ، فرمودند: اى حميراء بس كن و دست بردار! خداى تعالى به زنى كه فرزند زياد بزايد بركت عنايت فرموده و خديجه ، كه درود خدا بر وى باد، براى من فرزندان پاكى مانند عبدالله و قاسم و رقيه و ام كلثوم و زينب را به دنيا آورده ، ولى تو كسى هستى كه خدايت عقيم كرده و براى من فرزندى نزاده اى (1)
(1)فاطمه زهرا(سلام الله عليها) از ولادت تا شهادت ، ص 144 و 145.
منبع:۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)،عباس عزيزى
✾📚 @Dastan 📚✾
☫بِسْـــــمِالـلَّـهِالرَّحْـمَنِالرَّحِیـــــمِ☫
بدان که خواب و حالتِ اِحتِضار، و تنویمِ مغناطیسی، و حالت غَشوه و امثال آنها، هیچیک در تَمَثُّلِ صُوَرِ مِثالی در صُقعِ نَفْس (=در ذات نفس)، موضوعیّت ندارد.
آنکه موضوعیّت دارد، اِنصراف از تعلّقات است. مگر آن نَفْسِ کاملی که، حضرتی او را از حضرت دیگر، باز نمیدارد. و مَظهر اسمِ شریفِ "یا مَنْ لَا یَشْغَلُهُ شَأن عَن شَأنٍ" گردیده است.
پس اگر در بیداری اِنصراف حاصل شود، تَمَثُّل و تَمَثُلات، نَزَل و تَنَزُّلاتِ بهتر از خواب عائدِ انسان میگردد. و مراقبت، مِفتاح است. فافهم!
📚 هزار و یک نکته، نکته ۱۰ صفحه ۲۲
علامه#حسن_زاده_آملی
✾📚 @Dastan 📚✾
❓ سؤال: چگونه در تمامی کارها و عبادات، #اخلاص را فراموش نکنیم؟
🍃 جواب آیت الله بهجت رحمه الله علیه:
در عبادات و تمام کارها اختیاری راه ندهید، غیر از #خدا را و غیر از یاد او را داخل در امور نکنید و همین راه منحصر #سعادت است.
#کلام_بزرگان
#کلامی_از_بهجت
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆كيفر ستمگر خونخوار
💥حجاج بن يوسف ثقفى از ستمگران بينظير تاريخ است ، او از طرف عبدالملك (پنجمين طاغوت اموى )، حاكم جبار عراق گرديد و از كشتن دوستان على (ص ) مانند كميل و قنبر و سعيدبن جبير و... لذت مى برد.
او بقدرى ستمگرى را از حد گذراند كه شعبى (و به قولى عمربن عبدالعزيز) گفت : اگر هرامتى ، ظالمترين و ناپاكترين فرد خود را به ميدان مسابقه بياورد، و ما حجاج را به ميدان بفرستيم ، ما برنده خواهيم شد.
💥اين نامرد خبيث ، به بيمارى پرخورى مبتلا شد هر چه مى خورد، سير نمى گشت ، به دستور او طبيب آوردند، طبيب مقدارى گوشت به نخى بست و به دهان او گذاشت و به او گفت : آن گوشت را ببلعد و او بلعيد، طبيب پس از چند لحظه ، با نخ گوشت را كشيد، ديد كرمهاى بسيار به آن گوشت چسبيده اند...
💥پس از مدتى ، سرماى شديد بر او مسلط گرديد به طورى كه اطراف او را پر از آتش مى كردند تا آنجا كه پوستش مى سوخت ، اما احساس نمى كرد و از سما مى ناليد.
دستور داد حسن بصرى (زاهدنماى دربارى ) را نزدش آوردند، از شدت ناراحتى به حسن شكايت كرد.
💥حسن بصرى گفت : من تو را از ظلم به صالحان نهى كردم ، و گوش نكردى .
حجاج گفت : از تو نمى خواهم كه از خدا بخواهى بيمارى مرا برطرف سازد، بلكه مى خواهم دعا كنى زودتر عمرم را تمام كند، و عذاب مرا طولانى نسازد.
حسن بصرى با شنيدن اين سخن ناراحت شد و گريه كرد.
حجاج پانزده روز در اين حال بود تا به جهنم واصل گرديد.
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
🔆فضایل یونس بن عبدالرحمن
☘1. یونس، امام صادق علیهالسلام، امام باقر علیهالسلام و امام رضا علیهالسلام را درک کرده بود.
☘2. امام رضا علیهالسلام فرمودند: «ابوحمزه ثمالی و یونس بن عبدالرحمن در زمان خود مانند سلمان فارسی بودند.»
☘3. همچنین امام رضا علیهالسلام سه بار بهشت را برای یونس تضمین نموده است.
☘4. امام جواد علیهالسلام از طرف خود و پدر بزرگوارش بهشت را برای یونس ضمانت کردند.
☘5. عزیز بن مهتدی وکیل امام رضا علیهالسلام از قم به حضرت نامهای دربارهی یونس بن عبدالرحمن نوشت که چه میفرمایید؟ امام با خط مبارکش نوشت: «او را دوست بدار و برایش طلب آمرزش کن، هرچند همهی مردم شهر با تو مخالفت کنند.»
☘6. در حدیثی آمده است که امام رضا علیهالسلام به او فرمود: «یونس! وقتی امامت از تو راضی و خشنود است، دیگر از سخنان دیگران دلگیر نشو.»
☘7. وقتی افراد بسیاری، از امام رضا علیهالسلام سؤال کردند که ما نمیتوانیم همیشه خدمت شما برسیم، از چه کسی مسائل را بپرسیم؟ اما علیهالسلام فرمود: «یونس بن عبدالرحمن»
📚شاگردان مکتب ائمه، ج 3، ص 500 -قاموس الرجال، ج 9
⚡️⚡️امام صادق علیهالسلام فرمود: «هرگاه خواستی یاران مرا بشناسی بنگر به آنکس که پارسائیاش سخت باشد و از آفریدگار خود ترسناک و امیدوار به پاداشش باشد چون اینگونه افراد را نگریستی آنان یاران من باشند.»
📚وافی، ج 1، ص 295 -آثار الصادقین، ج 10، ص 391
✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🍃🍃🍁🍃🍃🍁🍃🍃🍁
#داستان_آموزنده
🔆احترام به پدر
حضرت حجة الاسلام جمى امام جمعه آبادان نقل مى كرد: يك بار به محضر حضرت امام خمينى (مدظله العالى ) در جماران رسيدم يكى از مسئولين مملكتى براى انجام كارهاى جارى به خدمت امام رسيد، پدر سالخورده اش نيز همراهش بود، وقتى كه مى خواست حضور امام برسد، خودش جلوتر از پدر حركت مى كرد، پس از تشرف به خدمت امام ، پدرش را معرفى كرد، امام نگاهى به آن مسئول نمود و فرمود: پس چرا جلو وى راه افتادى و وارد شدى .
به اين ترتيب مقام ارجمند پدرى را گوشزد كرده و درس بزرگ احترام به پدر به ما آموخت .
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆گره گشائی
ابان بن تغلب ، از ياران نزديك امام صادق (ع ) است ، مى گويد: با امام صادق (ع ) در مكّه بودم ، همراه آن حضرت ، مشغول طواف كعبه شديم ، در اين وقت يكى از شيعيان ، از من تقاضا كرد كه همراه او براى برآوردن حاجتى كه داشت ، برويم .
من به طواف ، ادامه دادم ، او اشاره كرد، ولى من به او توجه نكردم زيرا دوست داشتم امام صادق (ع ) را تنها نگذارم .
او بار ديگر اشاره كرد، امام متوجه اشاره او گرديد، به من فرمود: او با تو كارى دارد؟
گفتم : آرى ، فرمود او كيست ؟
گفتم : از دوستان ما است ، شيعه است .
امام كه متوجه شده بود، او كار لازمى دارد، فرمود: نزد او برو.
عرض كردم : طواف را قطع كنم .
فرمود: آرى .
عرض كردم : گر چه طواف واجب باشد؟
فرمود: آرى برو، گر چه طواف واجب باشد.
و از سخنان امام صادق (ع ) است كه فرمود:
مشى المسلم فى حاجة المسلم خير من سبعين طوافاً بالبيت الحرام .
💥ترجمه :
سعى و گام برداشتن مسلمان براى برآوردن نيازهاى مسلمان ، بهتر از هفتاد بار طواف ، به دور كعبه است .
📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
📘#داستانهایبحارالانوار
💠رمز برخی از بلاها !
🔹روزی یکی از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن حضرت را به منزل خود دعوت نمود، حضرت پذیرفتند.
هنگامی که وارد منزل شدند، دیدند که مرغی روی دیوار خانه تخم گذاشت و آن تخم از روی دیوار غلطید و در سینه دیوار بر روی میخی قرار گرفت، نه به زمین افتاد و نه، شکست!
🔹 پیغمبر (صلی الله علیه و آله) از آن منظره تعجب کردند.
صاحب منزل گفت:
یا رسول الله! از نشکستن این تخم مرغ تعجب میکنید؟ سوگند به آن خدا که شما را به حق به رسالت برانگیخته تاکنون هیچ بلا و ناگواری برایم پیش نیامده است!
🔹حضرت فورا از جای خود حرکت کردند و از غذای او نخوردند و فرمودند:
«کسی که هیچ بلا و ناگواری نبیند، خدا به او کاری ندارد (لطف و عنایتی ندارد).»
معلوم میشود برخی از بلاها برای انسان از الطاف الهی است و نباید در برخی موارد ناراحت شد.
📚بحارالانوار ج ۲۲، ص ۱۳۰.
✾📚 @Dastan 📚✾