eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
73.2هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
2.3هزار ویدیو
66 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شــــــــب انتهای زیباییست برای امتداد فردایی دیگر تا زمانی که سلطان دلت "خداست" کسی نمی تواند دلخوشیهایت را ویران کند! ⭐شبتون آرام و خوش در پناه خالق هستی ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃 نــیـــــایــــش صـبـــح گــ☀️ــاهـی🍃🌸 خـ♡ـدایـا🙏❤️ به حق نام بزرگ و با عظمتت همان نامی که همهٔ درهای بسته را می‌گشاید و سختی‌ها را آسان می‌کند همان نامی که همهٔ تاریکی‌ها را می زُداید و دشواری‌ها را برطرف می‌کند🌸🍂 به حق نام عظیمت همان که کهکشان‌ها را می‌آفریند یا زیر و زِبَر می‌کند دستهایمان را بگیر تا در سیاهی‌ها و تاریکی‌هایی که ما را احاطه کرده‌اند طریق تو را گم نکنیم🌸🍂 و در فراز راه‌ها و نشیب‌ها مقصد و مقصود را فراموش نکنیم و جز خواست تـو به هیچ چیز دیگری تن ندهیم مگذار یک لحظه، حتی یک لحظه تو را از خاطر ببریم و مگذار به یک لحظه بی حضور تو زندگی کردن راضی شویم!🌸🍂 🌸🍂آمیـن‌یارب‌العالمین🌸🍂 ‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​ ‎ ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌✾📚 @Dastan 📚✾
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾 🔆برخورد منطقى با سخن چين شخصى سخن چين ، به حضور امام حسن رسيد. عرض كرد: فلانى از شما بدگويى مى كند. امام به جاى تشويق چهره درهم كشيد و به او فرمود: تو مرا به زحمت انداختى . از اين كه غيبت يك مسلمان را شنيدم بايد درباره خود استغفار كنم و از اين كه گفتى آن شخص با بدگويى از من ، مرتكب گناه شده بايستى براى او نيز دعا كنم . 📚بحار: ج 43، ص 350. ✾📚 @Dastan 📚✾
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃✨ 🔆امام كاظم (ع ) در كاخ هارون روزى امام موسى بن جعفر عليه السلام را در بغداد به يكى از كاخهاى با شكوه هارون وارد كردند. هارون كه مست قدرت و سلطنت بود، به كاخ اشاره كرد و گفت : اين كاخ از آن كيست ؟ - نظر هارون اين بود كه عظمت و جلال خويش را به رخ حضرت بكشد.- امام با كمال بى اعتنايى به كاخ پرتجمل وى فرمود: اين خانه ، خانه فاسقان است ؛ همان افرادى كه خداوند درباره آنها مى فرمايد: به زودى كسانى را كه در روى زمين به ناحق كبر مى ورزند از (درك و فهم ) آيات خود منصرف مى سازم به طورى كه هرگاه آيات الهى ببينند ايمان نمى آورند و اگر راه هدايت و كمال ببينند آن را انتخاب نمى كنند. اما هرگاه راه گمراهى ببينند آن را پيش مى گيرند همه اينها به خاطر آن است كه آنان آيات ما را تكذيب نموده و از آن غفلت كردند.(61) (تو نيز اى هارون از آنان هستى كه در برابر حق تكبر ورزيده و جبهه گرفته اند.) هارون از اين پاسخ سخت ناراحت شد. از امام پرسيد: پس در واقع اين خانه ، خانه كيست ؟ حضرت فرمود: اين خانه در حقيقت از آن شيعيان ما است اكنون ديگران (شما) با زور آن را گرفته اند و بر ايشان باعث آزمايش و امتحان است . هارون گفت : اگر اين كاخ از آن شيعيان است ، چرا صاحبش آن را از ما نمى گيرد؟ امام فرمود: اين خانه از صاحب اصليش در حال عمران و آبادى گرفته شده است ، هرگاه توانست آن را آباد كند پس خواهد گرفت ... 📚بحار: ج 48، ص 138. ✾📚 @Dastan 📚✾
✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨ 🔆مرگ در چشم انداز امام حسين عليه السلام روز عاشورا چون جنگ شدت گرفت و كار بر حسين عليه السلام بسيار سخت شد، بعضى از اصحاب آن حضرت ديدند برخى از ياران امام عليه السلام در اثر شدت جنگ و با مشاهده بدنهاى قطعه قطعه شده دوستانشان و فرا رسيدن وقت شهادت و جانبازى آنها، رنگ چهره شان دگرگون گشته است و لرزه بر اندام آنان افتاده و ترس دلهايشان فراگرفته است . اما خود سيدالشهدا و تعدادى از خواص يارانش برخلاف آنها هر چه فشار بيشتر، و مرحله شهادت نزديكتر مى شود رنگ صورتشان درخشنده تر گشته و سكون و آرامش بيشتر مى يابند. بعضى از اين شهامت فوق العاده تعجب كرده با امام حسين اشاره كرده ، به يكديگر مى گفتند: به حسين نگاه كنيد كه ابدا از مرگ و شهادت باكى ندارد. امام حسين عليه السلام متوجه گفتارشان شده ، فرمود: اى بزرگ زادگان قدرى آرام بگيريد! صبر و شكيبايى پيشه كنيد! چون مرگ پلى است كه شما را از گرفتاريها و سختيها عبور داده و به بهشت هاى پهناور و نعمتهاى جاودانى مى رساند. و اما براى دشمنانتان پلى است كه از قصر به زندان مى رساند. و كداميك از شما نخواهد از يك زندان به قصر مجلل منتقل گردد. پدرم از پيامبر صلى الله عليه و آله برايم نقل كرد، كه مى فرمود: دنيا براى مؤ منان همانند زندان و براى كافران همانند بهشت است . و مرگ پلى است كه مؤ منان را به بهشتشان ، و كافران را به جهنمشان مى رساند. آرى ، نه دروغ شنيده ايم و نه دروغ مى گويم . 📚بحار: ج 6، ص 154 و ج 44، ص297 ✾📚 @Dastan 📚✾
✨✨خدارو با ادمها اشتباه نگیر تسلیم شدن در برابر ادمها ضعفه اما در برابر الله قوی شدن و نجات یافتنه در خواست از ادمها ذلته اما خواستن از خدا تنها راه رسیدن به عزت او با همه فرق داره…. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​ ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 ...!! 🌷توی عملیات فاو، یکی از بچه‌های غواص زخمی شده بود. مدام تماس می‌گرفت: شفیعی حالش خوبه؟ گفتیم: باید هم خوب باشه. حالا حالا ها کارش داریم. اصلاً گوشی رو بده به خودش. به بچه‌های امداد بی‌سیم می‌زد بروند بیاورندش عقب. می‌گفت: حتماً يكى از پیغام هاش را نشنیدم. از بی‌سیمچیش پرسیدم: چی می‌گفت؟ گفت: بابا! حسین آقا هم ما رو کشت با این غواصاش. 🌷با غیظ نگاهش می‌کنم. می‌گویم: اخوی! به کارت برس. می‌گوید: مگه غیر اینه؟ ما این‌جا داریم عرق می‌ریزیم تو این گرما؛ آقا فرمانده لشکر نشستن تو سنگر فرماندهی، هی دستور می‌دن. تحمّلم تمام می‌شود. داد می‌زنم: من خودم بلدم قایق برانم ها. گفته باشم، یه کم دیگه حرف بزنی، همین جا پرتت می‌کنم توی آب، با همین یه دست تا اون‌ور اروند شنا کنی!! اصلاً ببینم تو تا حالا حسین خرازی رو دیده ای که پشت سرش لغز می‌خونی؟ می‌خندد. می‌خندد و می‌گوید: مگه تو دیده ای؟ 🌷باید اول خودش خط را می‌دید. می‌گفت: باید بدونم بچه‌های مردم رو کجا می‌آرم. گفت: حالا شما برید من این‌جا نشسته‌ام، هواتونو دارم بدوین ها. پریدم بیرون. دویدیم سمت خط. جای پایمان را می‌کوبیدند. برمی‌گشتیم. یکی افتاده بود روی زمین. برش گرداند، صورتش را بوسید. گفت: بچه تهرونه ها، اومده بوده شناسایی. دست انداخت زیرش، کولش کند. نمی‌توانست، به ما هم نمی‌گفت.... 🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهيد حاج حسین خرازی : رزمنده دلاور امیرحسین فرشادنیا ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 آیت الله بهجت داستان عجیب دو بودایی را تعریف میکند ❗️❗️ ✾📚 @Dastan 📚✾
✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨🌱✨ 🔆جمجمه انوشيروان سخن مى گويد به امام على عليه السلام خبر رسيد معاويه تصميم دارد با لشكر مجهز به سرزمين هاى اسلامى حمله كند. على عليه السلام براى سركوبى دشمنان از كوفه بيرون آمد و با سپاه مجهز به سوى صفين حركت كردند در سر راه به شهر مدائن (پايتخت پادشاهان ساسانى ) رسيدند و وارد كاخ كسرى شدند. حضرت پس از اداى نماز با گروهى از يارانش مشغول گشت ويرانه هاى كاخ انوشيروان شدند و به هر قسمت كاخ كه مى رسيدند كارهايى را كه در آنجا انجام شده بود به يارانش توضيح مى دادند به طورى كه باعث تعجب اصحاب مى شد و عاقبت يكى از آنان گفت : يا اميرالمؤ منين ! آنچنان وضع كاخ را توضيح مى دهيد گويا شما مدتها اينجا زندگى كرده ايد! در آن لحظات كه ويرانه هاى كاخها و تالارها را تماشا مى كرند، ناگاه على عليه السلام جمجمه اى پوسيده را در گوشه خرابه ديد، به يكى از يارانش ‍ فرمود: او را برداشته همراه من بيا! سپس على عليه السلام بر ايوان كاخ مدائن آمد و در آنجا نشست و دستور داد طشتى آوردند و مقدارى آب در طشت ريختند و به آوردند جمجمه فرمود: آن را در طشت بگذار. وى هم جمجمه را در ميان طشت گذاشت . آنگاه على عليه السلام خطاب به جمجمه فرمود: اى جمجمه ! تو را قسم مى دهم ! بگو من كيستم تو كيستى ؟ جمجمه با بيان رسا گفت : تو اميرالمؤ منين ، سرور جانشينان و رهبر پرهيزگاران هستى و من بنده اى از بندگان خدا هستم . على عليه السلام پرسيد: حالت چگونه است ؟ جواب داد: يا امير المومنين ! من پادشاه عادل بودم ، نسبت به زيردستان مهر و محبت داشتم ، راضى نبودم كسى در حكومت من ستم ببيند. ولى در دين مجوسى (آتش پرست ) به سر مى بردم . هنگامى كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به دنيا آمد كاخ من شكافى برداشت . آنگاه به رسالت مبعوث شد من خواستم اسلام را بپذيرم ويل زرق و برق سلطنت مرا از ايمان و اسلام باز داشت و اكنون پشيمانم . اى كاش كه من هم ايمان مى آوردم و اينك از بهشت محروم هستم و در عين حال به خاطر عدالت از آتش دوزخ هم در امانم . واى به حالم ! اگر ايمان مى آوردم من هم با تو بودم . اى اميرالمؤ منين و اى بزرگ خاندان پيغمبر! سخنان جمجمه پوسيده انوشيروان به قدرى دل سوز بود كه همه حاضران تحت تاءثير قرار گرفته با صداى بلند گريستند. اميد است ما نيز پيش از فرا رسيدن مرگ در فكر نجات خويشتن باشيم . 📚بحار: ج 41، ص 24. ✾📚 @Dastan 📚✾
💥🌱💥🌱💥🌱💥🌱💥🌱💥 🔆محك امتحان ثعلبه انصارى خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و گفت : اى رسول گرامى ! از خداوند بخواه ثروتى به من عطا نمايد. حضرت فرمود: اى ثعلبه ! قانع باش ! مال كمى كه شكر آن را بجا آورى ، بهتر است از ثروت زياد كه نتوانى شكر آن را بجاى آورى . ثعلبه رفت . چند روز بعد آمد و تقاضاى خود را تكرار كرد. اين دفعه رسول خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود: اى ثعلبه ! مگر من الگو و سرمشق تو نيستم ؟ نمى خواهى همانند پيامبر خدا باشى ؟ سوگند به خدا! اگر بخواهم كوه هاى زمين برايم طلا و نقره شده و با من سير كنند، مى توانم ولى به طورى كه مى بينى من به آنچه خداوند مقدر كرده راضى هستم . ثعلبه رفت و بار ديگر آمد و گفت : يا رسول الله ! دعا كن ! خداوند ثروتى به من بدهد، حق خدا و فقرا و نزديكان و همه را خواهم داد. حضرت ديد ثعلبه دست بردار نيست گفت : خدايا! به ثعلبه ثروتى مرحمت فرما! بعد از دعاى پيغمبر صلى الله عليه و آله ثعلبه گوسفندى خريد، گوسفند به سرعت رو به افزايش گذاشت تا جايى كه شهر مدينه بر او تنگ شد. ديگر نتوانست در شهر بماند و به كنار مدينه رفت . ثعلبه قبلا تمام نمازهايش را در مسجد پشت سر پيغمبر صلى الله عليه و آله مى خواند، اما رفته رفته گوسفندانش آن قدر زياد شدند كه نتوانست در نماز جماعت شركت كند و از فضيلت نماز جماعت پيغمبر صلى الله عليه و آله محروم ماند. فقط روزهاى جمعه به مدينه مى آمد و نماز جمعه را پشت سر حضرت مى خواند. تدريجا گرفتارى دنيا زيادتر شد و روز به روز بر ثروت او افزوده مى گشت ، به طورى كه نتوانست در كنار مدينه نيز بماند. ناگزير به بيابان دور دست مدينه رفت و فرصت نماز جمعه را هم از دست داد و به طور كلى رابطه اش با مدينه بريده شد. پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله كسى را فرستاد زكات اموال ثعلبه را بگيرد. مامور فرمان پيامبر صلى الله عليه و آله را به ثعلبه ابلاغ كرد و از او خواست زكات اموالش را بپردازد. ثعلبه زكات اموالش را نداد و گفت : اين ، همان جزيه يا شبيه جزيه است كه از يهود و نصارا مى گيرند. مگر ما كافر هستيم ؟ ماءمور برگشت و جريان ثعلبه را به عرض پيامبر صلى الله عليه و آله رساند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: واى بر ثعلبه ! واى بر ثعلبه ! فورا آيه اى نازل شد.(1) ((بعضى از آنان با خدا پيمان بستند، اگر خدا از كرم خود به ما مالى عنايت كند، حتما صدقه و زكات داده از نيكوكاران خواهيم شد، ولى همين كه از لطف خويش به ايشان عطا كرد، بخل ورزيدند و از دين اعراض نمودند. به خاطر اين پيمان شكنى و دروغ گويى نفاق در قلب آنان تا روز قيامت جايگزين شد))(2) ثعلبه نتوانست از عهده آزمايش بر آيد، دنيا را با بدبختى وداع نمود. 📚1-سوره توبه ؛ آيه 75. 2- بحار: ج 22، ص 40 ✾📚 @Dastan 📚✾
✅میانه روی در هر امر مگر ذکرالله ✍ آیت‌الله بهجت(ره): هر چیز از حد میانه و وسط به طرف افراط یا تفریط تمایل پیدا کند، عکسِ نتیجه‌ مطلوب را خواهد داشت؛ کل شَیءٍ جاوَزَ حَدهُ، إِنْقَلَبَ إِلی ضِدهِ (هر چیز از حدش بگذرد، به ضد آن تبدیل می‌گردد). بنابراین، میانه‌روی در غضب، شهوت، خواب، خوراک و هر کار دیگر، مُنجی و نافع است، و دو طرف زیاده و نقیصه‌ی آن مُضر و مُهْلِک! مگر امری که لا حَد لَهُ(حدی برای آن نیست) که ذکر و یاد خداست.١ ١. ( ر.ک: اصول کافی، ج‌۲، ص‌۴۹۸؛ وسائل‌الشیعة، ج‌۷، ص‌۱۵۴؛ عدةالداعی، ص۲۴۸). 📚در محضر بهجت، ج١، ص٣٣ ✾📚 @Dastan 📚✾
🌼اول دلت رو درست کن ✍آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه: واجبات را انجام بده؛ محرمات را ترک‌کن؛ بقیه‌اش را فکرکن و به آثار جهانِ غیب و آثاری که از اولیایِ خدا صادر شده، نگاه‌کن. هرچیزِ درستی که داشته باشی، از این کانال‌ها می‌گیری. وقتی گرفتی، لازم نیست من بگویم چه کار کن. خودت دیگر خوابت کم می‌شود؛ خودت دلت می‌خواهد قرآن بخوانی؛ خودت دلت نمی‌خواهد در خیابان این طرف و آن طرف را نگاه کنی. من چرا بگویم؟ اول دلت را دُرست کن، بعد راه بیُفت. گفتن ندارد. اول باورکن که پسِ پرده چیزهایی از نقمت‌ها و نعمت‌ها هست؛ این را که باورکردی، خودت می‌روی، هُل دادن لازم نداری. فقط اطلاعاتی نداری که رعایت ضوابط را بکنی، می‌گویی آقا ضابطه چیست؟ تمام شد و رفت! 📚 کتاب چشم‌هایت را باز کن! صفحه ۱۱۸. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️امشب ☃برایتان دعا میکنم ❄️خدای بزرگ نصیبتان کند ☃هر آنچه از خوبی ها ❄️آرزو دارید ☃لحظه هاتون آروم ❄️شبتون بخیر ☃خوابتون شیرین ❄️آسمون دلتون ستاره بارون ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شـاءالله امروز با یک انرژی مثبت🕊 با یک اتـفـاق خــوب🕊 با یک خبر خوش با یک رونق کاری 🕊 با یک نـگــاه زیـبـای خــــــــدا 🕊 زندگیتون عالی بشه صبحتون بخیر🕊 ✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🔅🍁🔅🍁🔅🍁🔅🍁 🔆سه توصيه مهم امام صادق عبدالاعلى يكى از شيعيان بوده كه در كوفه زندگى مى كرد، مى گويد: بعضى از دوستان و پيروان امام صادق عليه السلام نامه اى به امام نوشتند و در آن نامه چند مساءله كه مورد احتياج بود سؤال كردند و به من نيز گفتند تا درباره حق مسلمان بر برادر مسلمانش شفاها از امام سؤال كنم . وارد مدينه شده ، به محضر امام رسيدم . نامه دوستان را به امام تقديم كردم و نيز اين سؤ ال را نيز مطرح كردم ((حق مسلمان بر برادر مسلمانش ‍ چيست ))؟ حضرت جواب نامه دوستان را داد، ولى به سؤال شفاهى من پاسخ نگفت . هنگامى كه خواستم به كوفه برگردم ، براى خداحافظى محضر امام عليه السلام رسيدم . عرض كردم : - يابن رسول الله ! من از شما مطلبى پرسيدم ، پاسخم ندادى . حضرت فرمود: - من عمدا پاسخ نگفتم . - براى چه ؟ - زيرا مى ترسم حقيقت را بگويم و شما عمل نكنيد و كافر شويد. سپس امام عليه السلام فرمود: - اكنون بدان كه از سخت ترين و مهم ترين واجبات خدا بر خلقش سه چيز است : 1. رعايت عدل و انصاف بين خود و ديگران تا حدى كه آنچه براى خود نمى پسندد، براى برادر مؤ منش نپسندد. 2. ديگر اينكه ، مال خود را از برداران مسلمان مضايقه نكند و با آنان همكارى صميمانه داشته باشد. 3. ياد كردن خداست در همه حال . اما منظورم از ياد خدا پيوسته گفتن ((سبحان الله و الحمدلله )) نيست ، بلكه مقصودم اين است كه مسلمان بايد چنان باشد كه هرگاه با كار حرامى مواجه شد، ياد خدا مانع گردد و او را از ارتكاب گناه باز دارد. 📚بحار: ج 74، ص 242. ✾📚 @Dastan 📚✾
🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 🔆غيبت امام زمان (عج ) در بيان پيغمبر صلى الله عليه و آله   پيامبر اسلام مى فرمايد: يا على ! تو از من و من از تو هستم ، تو برادر من و وزير منى . هنگامى كه رحلت نمودم در سينه هاى قومى عداوت هايى درباره تو پديد مى آيد و به زودى آشوبى شديد رخ مى دهد كه دامنگير همه خواهد شد. اين قضيه پس ‍ از غيبت پنجمين امام از فرزندان امام هفتم از نسل تو خواهد بود و اهل زمين و آسمان در غيبت او غمگين مى شوند. در آن وقت چه بسيار مرد و زن مؤمن افسوس مى خورند و دردمند و سرگردان مى باشند! سپس رسول خدا سر مبارك خود را به زير انداخت . لحظه بعد سر برداشت و فرمود: پدر و مادرم فداى كسى كه همنام و شبيه من و موسى بن عمران است . او لباسى از نور بسيار درخشنده مى پوشد. براى آنان كه در غيبت او آرامش ندارند، تاءسف دارم . آنها صدايى را از دور مى شنوند كه براى مؤ منان رحمت و براى كافران عذاب است . اميرالمؤ منين : يا رسول الله آن صدا چيست ؟ پيامبر: در ماه رجب سه مرتبه صدا مى آيد، دور و نزديك همه مى شنوند: صداى اول ، ((الا لعنة الله على القوم الظالمين )) و صداى دوم ، ((ازفت الازفة )) يعنى روز قيامت فرا رسيده است و صداى سوم ، آشكارا شخصى را نزديك خورشيد مى بينيد كه مى گويد: اى اهل عالم آگاه باشيد! خداوند مهدى فرزند امام حسن عسكرى فرزند...تا على بن ابى طالب مى شمرد، برانگيخت و روز نابودى ستمگران فرا رسيد! در آن موقع امام زمان ظهور مى كند خداوند دلهاى دوستانش را شاد مى گرداند و عقده هاى دلشان را برطرف مى سازد. اميرالمؤ منين : يا رسول الله ! بعد از من چند امام خواهد بود؟ پيامبر: پس از تو از امام حسين نُه امام خواهد بود و نهمى قائم آنهاست . 📚بحار: ج 36، ص 337 و ج 51، ص 108 ✾📚 @Dastan 📚✾
🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃🔅🍃 🔆عشق حسين (ع ) در كانون دل پيغمبر(ص ) يعلى پسر مره مى گويد: روزى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به مهمانى دعوت شده بود، مى رفتند، ناگاه با حسين روبه رو شدند كه با كودكان در كوچه بازى مى كرد. حسين با ديدن پيغمبر صلى الله عليه و آله به سوى آن حضرت آمد. رسول گرامى دستهاى خود را گشود (بغل باز كرد) تا او را به آغوش ‍ بگيرد. اما كودك جست و خيز مى كرد، اين طرف آن طرف مى دويد، پيامبر مى خنديد و او را مى خندانيد تا اين كه حسين را گرفت . آنگاه يكى از دستهايش را زير چانه و دست ديگرش را پشت گردن او گذارد و لبهايش را بر لبهاى حسين گذاشت و بوسيد و فرمود: حسين از من است و من از حسينم ، خدايا! دوست بدار آن كسى را كه حسين را دوست بدارد و حسين يكى از فرزندان فرزند (نوه ) من است . 📚بحار: ج 43، ص 271. ✾📚 @Dastan 📚✾
💠ایمان یعنی: دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان خدا💠   ✍بعضی‌ها به خدا اعتقاد دارند ولی حس دشمنی نسبت کفار ندارند و ایمان رو فقط در دوستی با خدا و دوستان خدا می‌دونند و نسبت به دشمنان خدا احساس بدی ندارند، اینها باید بدانند که درکنار محبت به اولیاء الهی باید بغض دشمنان خدا رو هم در دل داشته باشند: امام صادق علیه السلام میفرمایند:کسی‌ که‌ خدا را دوست‌ داشته‌ باشد و با دشمن‌ خدا دشمن باشد، و این دشمنی به‌ جهت‌ ضربه‌ای که‌ از ناحیۀ او به‌ دنیای‌ این‌ وارد شده‌ است، نباشد(یعنی دشمنیش شخصی نباشد) چنین شخصی در روز قیامت‌ اگر به‌ قدر کف‌ تمام‌ دریاها گناه‌ داشته‌ باشد، خداوند او را می‌آمرزد. 📚محاسن برقی‌، ج‌ 1، ص‌ 265، حدیث‌ 341 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷 ! 🌷در عملیات «والفجر ٨» حاج‌ علی احمدی فرمانده گردان بهداری لشکر بود. او که به امام حسین (ع) علاقه ویژه‌ای داشت. همواره در سخنرانی‌های خود به ویژه در ایام محرم از قیام سیدالشهدا می‌گفت تا رزمندگان با ابعاد ناشناخته قیام عاشورا و هدف قیام امام حسین (ع) آشنا شوند. 🌷در جریان این عملیات قرار بود تعدادی از آمبولانس‌ها از جاده آسفالت به شهر «فاو» بروند ولی دشمن این جاده را زیر آتش خود داشت برای همین شرایط به گونه‌ای رقم خورد که تعدادی از رانندگان توانایی رانندگی در این شرایط را نداشتند به همین دلیل حاج علی احمدی تعدای از رانندگان را جایگزین راننده‌هایی کرد که نمی‌تواسنتد در آن موقعیت حساس رانندگی کنند. 🌷او برای آن‌که به راننده‌های جدید راه را نشان دهد خودش با پای پیاده در جلوی خودروهای آمبولانس می‌دوید. در جریان هدایت این آمبولانس‌ها ناگهان یکی از رانندگان که مسؤل خودرو اول ستون آمبولانس‌ها بود کنترل خودرو را از دست داد و کم مانده بود که حاج علی را زیر بگیرد. خوشبختانه حاجی توانست به موقع خود را کنار بکشد اما یکی از پاهایش به دلیل آن‌که زیر لاستیک مانده بود به شدت مجروح شد. 🌷گویا سرنوشت حاج علی احمدی در همین عملیات رقم خورده بود چرا که سرانجام به دلیل این مجروحیت، روز سیزدهم اسفند سال ۶۴ هنگامی‌که هواپیمای دشمن منطقه «فاو» را بمباران کرد او نتوانست به موقع موضع بگیرد و بر اثر اصابت ترکش به بدنش به شهادت رسید. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده معزز شهید حاج‌ علی احمدی ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️داستان کوتاه مردی که مسلمان شد بهش گفته بودن سجده کردن کار تحقیرآمیزیه... ▪️بعد دیده حضرت عیسی هم سجده کرده میگه تا قرآن رو باز کردم، شروع به گریه کردن کردم ✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋🍂🦋 🔆رعايت ادب روزى امام حسن و امام حسين عليه السلام از محلى مى گذشتند. پيرمردى را ديدند كه مشغول وضو است . ولى به طور صحيح وضو نمى گيرد، آداب و شرايط آن را بجا نمى آورد. - چون آموختن آدم جاهل واجب است - از اين رو تصميم گرفتند به طور غير مستقيم با كمال ادب ، صحيح وضو گرفتن را به او بياموزند. نخست با يكديگر به بحث و گفتگو پرداختند طورى كه پيرمرد سخنانشان را بشنود. يكى گفت : وضوى تو صحيح نيست وضوى من درست است . ديگرى گفت : نه ، وضوى تو درست نيست وضوى من صحيح است . سپس نزد پيرمرد آمدند و گفتند: ما در حضور شما وضو مى گيريم نگاه كن ! و ببين ! كداميك از ما خوب وضو مى گيريم و درباره ما داور باش ! هر دو وضوى درست و كاملى جلوى چشم پيرمرد گرفتند. آنگاه از پيرمرد پرسيدند: وضوى كداميك از ما صحيح تر و بهتر است ؟ پيرمرد متوجه شد كه وضوى صحيح چگونه است و منظور اصلى آن دو كودك آموختن او است . با كمال فروتنى اظهار داشت : عزيزان ! وضوى هر دوى شما خوب و صحيح است من پيرمرد نادان هنوز درست وضو گرفتن را نمى دانم و شما بخاطر محبت و دل سوزى كه بر امت جدتان داريد، مرا آگاه ساختيد و وضوى درست و صحيح را به من آموختيد، سپاسگزارم . 📚بحار: ج 43، ص 319 ✾📚 @Dastan 📚✾
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🔆نگاه خائنانه شخصى به پيغمبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: فلانى به ناموس همسايه (خائنانه ) نگاه مى كند و اگر امكان آن را داشته باشد از اعمال خلاف عفت نيز پروا ندارد. رسول خدا صلى الله عليه و آله از اين قضيه سخت بر آشفت و فرمود: - او را نزد من بياوريد! شخص ديگرى گفت : او از پيروان شما مى باشد و از كسانى است كه به ولايت شما و ولايت على عليه السلام معتقد است و نيز از دشمنان شما بيزار است . پيغمبر گرامى صلى الله عليه و آله فرمود: نگو او از پيروان شما است ، زيرا كه اين سخن دروغ است . چون پيروان ما كسانى هستند كه پيرو ما بوده و عملشان همانند عمل ما مى باشد. ولى آنچه درباره اين مرد گفتى از اعمال و كردار ما نيست . 📚بحار، ج 68، ص 155. ✾📚 @Dastan 📚✾
آیت الله حق شناس : ‼️ خیلی عجیب است که انسان اظهار محبت خدا بکند و معصیت او را هم بکند! اگر کسی محبت به کسی دارد ، باید از او تبعیت کند ، ولی شما‌ از پروردگار عزیز تبعیت نمی‌کنید ! 📚 ز ملک تا ملکوت / ج ۱ / ص ۹۱ . ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🧡 « أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ » مهم نیست چقدر اندوهت عمیق است... زمانی که دلت به نور خدا روشن باشد، قلبت دوباره لبخند خواهد زد. ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨مهم نیست ✨چقدر شب تاریڪ است ✨خورشید ✨ دوباره طلوع خواهد ڪرد ✨مهم نیست ✨چقدر اندوهت عمیق است ✨دلت ڪه به نور خدا روشن باشد ✨قلبت دوباره لبخنـد خـواهد زد ✨شبتان بخیر و آرام🌙✨ ✾📚 @Dastan 📚✾