✅ تصرف نيشابور و قتل بيش از يک ونيم ميليون نفر توسط سپاهيان مغول (618 ق)
🔹 در سال ۱۲۲۱ میلادی (۶۱۸قمری)، سپاهیان مغول به شهر نیشابور حمله خونینی کردند که در نتیجه، شهر نیشابور سقوط کرد. این حمله و تأثیرات پس از آن، به عنوان ضربه ای ویران کننده در تاریخ نیشابور و تمدن اسلامی و ایران مطرح است.
▫️ این شهر که مهد علم و دانش در دوران طلایی اسلام بود، در این حمله تبدیل به جویبارهای خون شد. سقوط نیشابور، ضربهای بزرگ برای سلطنت خوارزمشاهیان و ایران بود. بعد از پیروزی مغولان، این شهر و شهرهای اطراف آن، سالها خالی از سکنه بود.
🔸 سپاهیان مغول، روستاها را تخریب میکردند و مردان را به اسارت میگرفتند تا در محاصرهٔ شهرهای بزرگ از آنها استفاده کنند. ساکنان شهرها را بیرون میراندند و سپس آن جا را غارت میکردند و بعد، اهل شهر را بعضاً قتل عام می کردند. مغولان، آنچنان ترسی در میان مردم حکمفرما کرده بودند که هیچ فردی جرأت فرار و حرکت را نداشت.
🔻 نیروهای مغول، از هفتاد نقطه دیوارهای شهر را سوراخ کردند و قریب ده هزار سرباز مغول تا صبح به خونریزی پرداختند. طی چند روز، قتل و غارت کردند و همه مردم را و حتی سگها و گربه ها را کشتند. این قتل عام به مدت ۱۲ شبانه روز به طول انجامید و بیش از ۱.۷۴۷.۰۰۰ نفر کشته شدند.
#تقویم_تاریخ
#حمله_خونین_مغول
#سقوط_نیشابور
#۱۰صفر
✾📚 @Dastan 📚✾
#سلام_امام_زمانم❣
💚صبح دیگررسیده از راه و
✨در فراق تو بر لبم آه است...
💚ندبه ی چشم های بارانی
✨ذکر «أین بقیة الله» است
💚بی تو دل های ما چه سرگردان
✨بی تو احوالمان پریشان است
💚«العجل یابن فاطمه» دیگر
✨جان به لب های ندبه خوانان است...
#اللهمعجللولیکالفرج 🤲
#امام_زمان💚
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆بهترين اعمال
مرحوم آية اللّه سيد محمد حسين شيرازى نوه مرحوم آية اللّه العظمى ميرزاى شيرازى بزرگ بعد از وارد شدن به ايران و مسدود شدن راه عراق در اثر جنگ جهانى دوم به اينجا آيد براى هه خانواداش كه در نجف بودند، فوق العاده ناراحت مى شود مراجعه مى كند به كسى كه ارتباط با ارواح بر قرار مى كرده نه به وسيله هيپنوتيزم .... دو سؤ ال مى كند مطابق باواقع جواب مى آيد، علاقمند مى شود، سؤ ال سوّم مى كند بهترين عمل براى سفر آخرت چيست ؟ بعد ازموعظه ها چنين جواب مى آيد بهترين عمل براى سفر آخرت زيارت عاشورا است ، بدين جهت مرحوم آية اللّه سيد محمد حسين شيرازى تا آخر عمر ملتزم و مداوم به زيارت عاشورا بود.
📚آثار، ص 51.
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆شفاى جوان فلج
در يكى از شبهاى هفتم يا هشتم محرم سال هزار و چهارصد و پنج هجرى قمرى بود مردم دسته دسته به حسينيّه وارد مى شدند و مجلس خود به خود شكل مى گرفت سكوتى آميخته با احترام و توسّل بر مجلس حاكم بود كه ناگاه جوانى را كه افليج و پريشان حال بود بر چرخى نشانده بودند آمدند كه گاهى ساكت و بهت زده و به مردم نگاه مى كرد و زمانى همچنان آشفته و طوفانى مى شد كه به مردم اطراف خود حمله ور مى شد و كسى را كه به چنگ خود مى گرفت ديوانه وار لباسهايش را پاره پاره ميكرد بطورى كه فاميل و بستگان جوان بيمار از مردم عاجزانه ميخواستند تا به او نزديك نشوند بنده پرسيدم چرا اين جوان با اين وضع را به خانه اش نمى بريد؟ گفتند او را آورده ايم به حسينيّه تاشفايش را بگيريم .
گفتم پس او را ببريد داخل حسينيّه گفتند اگر به حسينيّه برود نظم و آرامش جلسه را بهم مى زند و مردم را پريشان مى كند اما امام حسين علیه السلام به پناهندگان بينواى خود در موردى و محلى لطف مى فرمايد و حاجت روا مى كند.
ساعتى نگذشت كه مجلس رسميّت پيداكرد و آرامش تواءم با روحانيّت بر مجلس حاكم شد در آن زمان يكى از منبرى هاى معروف منبر مى رفت و با روح ولايتى مخصوص به خود شور و هيجان به مردم مى داد و جامعه را به معارف اسلامى و ولايت و محبّت ائمه هدى بويژه امام حسين علیه السلام آشنا ميساخت لذا در گرما گرم مصيبت و حالت عزا و توسل انقلابى به خويشان و بستگان آن جوان بيمار دست داد بطورى كه به جوان نظر افتاد ناگاه جوان معلول از چرخ خود به زير آمده و با تعجب و حيرت ميگفت چرا مرا با چرخ آورده ايد و اينجا چه حسينيّه اى است ؟
كه يكمرتبه صداى هماهنگ سلام و صلوات از مردم و اطرافيان برخواست ولباسهايش را براى تبرك مى بردند وهم اكنون آن جوان به صورت مردى برومند در مقابل حسينيّه واقع در خيابان سلمان فارسى در يك مغازه خياطى به كار مشغول مى باشد.
📚كرامات الحسينية جلد دوم، معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت، على مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
🔆يكى از پسر عمه هاى پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم )، طليب بن عمير است كه مادرش اروى دختر عبدالمطلب بود.
وى در همان آغاز بهثت در سن و سال نوجوانى به اسلام گرويد و با مسلمانان تحت رهبرى جعفر طيار به حبشه هجرت كرد، و در همان آغاز مادرش با راهنمائى او به اسلام جذب گرديد.
او مسلمانى شجاع و باوفا و مخلص بود، و سرانجام در سن 35 سالگى در جنگ اجنادين (در سرزمين فلسطين ) كه در سال 13 هجرت واقع شد به شهادت رسيد.
او علاوه بر اينكه خود، از مدافعان شجاع و مخلص اسلام بود، فرزندانش را نيز براى دفاع از حريم اسلام آماده ساخت ، و با تبليغات پياپى ، نور اسلام را بر قلب مادرش اروى تابانيد.
توضيح اينكه : نزد مادرش آمد و گفت : من پيرو محمد (صل الله علیه وآله و سلم ) شده و قبول اسلام كرده ام . اروى با اينكه هنوز ايمان نياورده بود. گفت : سزاوارترين كسى كه بايد تو از او پشتيبانى كنى پسر دائيت محمد (صل الله علیه وآله و سلم ) است ، سوگند به خدا اگر توانائى مردان را داشتم در حفظ آنحضرت از گزند دشمن مى كوشيدم .
طليب گفت : مادرم با اينكه برادرت حمزه مسلمان شده تو چرا مسلمان نمى شوى ؟
مادر گفت : منتظر خواهرانم هستم تا ببينم آنها چه مى كنند، و من يكى از آنها هستم .
طليب مادرش را سوگند داد كه برو نزد پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) و قبول اسلام كن ، سرانجام مادرش نزد پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) رفت و گواهى به يكتائى خدا و حقانيت رسالت پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) داد.
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
✾📚 @Dastan 📚✾
13.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴«ما برای خواندن این قصه عشق به خاک، رنج دوران برده ایم.»
🔸دو سال بعد از اتمام جنگ، در بیست و ششم مرداد سال ۱۳۶۹، طی تبادل اسرا، اولین گروه از اسرای ایرانی زندان های رژیم بعث عراق، به خاک ایران برگشتند
🎙موسیقی متن بوی پیراهن یوسف اثر ماندگار استاد مجید انتظامی
✾📚 @Dastan 📚✾
#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃
🍃
حکایتی کوتاه که احوال بسیاری را در خود نشان می دهد ..
✍️اصمعی بر سر خود طبقی از انار گذاشته بود و در راهی می رفت و مردی آهسته اناری از او دزدید و رفت و گمان کرد که اصمعی نفهمیده است ...
🔳🌸اصمعی چیزی نگفت و بدون آنکه مرد دزد بداند او را دنبال کرد.دید که دزد در جایی آن انار را به فقیری داد. اصمعی گفت : گمان کردم گرسنه هستی که انار را برداشتی ، اما میبینم با آن صدقه می دهی ؟!!!
🔳🌸مرد گفت : نه ای مرد من یک تاجرم که با پروردگارم معامله میکنم !
🔳🌸اصمعی تعجب کرد و گفت : چه تجارتی با پروردگارت انجام می دهی ؟
🔳🌸مرد گفت : دزدی کردم و یک گناه برمن نوشته شد ، سپس صدقه دادم و خداوند ده اجر برایم نوشت ، گناهم با یک حسنه پاک می شود و نه اجر برایم باقی می ماند بنابراین من تاجری هستم که با پروردگارم معامله می کنم !!
🔳🌸اصمعی رحمه الله گفت : دزدی کردی و گناهی بر تو نوشته شد و با آن صدقه دادی ، اما خداوند از تو قبول نمی کند زیرا خداوند پاک است و غیر از پاک را قبول نمی کند پس تو مانند کسی هستی که لباس نجس را با ادرار بشوید !!!
🔻سبحان الله در زمان ما نیز چقدر امثال این مرد زیادند....برای خود و دیگران بدون علم فتوا می دهند و حلال را حرام و حرام را حلال میکنند و گمان می کنند که بر حق هستندوبا فتوایی برای خویش حرام را حق خود می دانند و گمان می کنند که ثواب کسب کرده اند ..
🌺الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا🌺
آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند»
🍃
🌺🍃
✾📚 @Dastan 📚✾
🔷 شب ششم محرم در آیین عزاداری ایرانیان مخصوص گرامیداشت نوجوان عاشق، قاسم بن الحسن معرفی شده است.
🔹قاسم بن الحسن دفاع مقدس که بود؟
🔸در بین نیروهای گردان از میان ۴۰۰ نفر رتبه پنجم تیراندازی را کسب کرد اما چون فقط ۱۲ سال داشت از رفتن به جبهه منع شد! به هر دری که زد او را نبردند! با آن سن کم خود را از چای گرمیِ اردبیل به تهران رساند و ده روز در مقابل دفتر رئیس جمهور ماند تا او را ببیند اما موفق نشد!
🔸روز یازدهم ماجرا را به رئیس جمهور آیت الله خامنه ای گفتند! ایشان دستور می دهد که وی را به نزد او بیاورند! خواسته اش را مطرح اما ایشان نیز به دلیل سن کمش مخالفت خود را با اعزامش اعلام کرد!
🔸در آن لحظه گریه کرد و گفت: حالا که نمی گذارید به جبهه بروم، به روضه خوان ها بگویید از این پس روضه حضرت قاسم را نخوانند چون او هم در هنگام شهادت فقط ۱۳ سال داشت! آیت الله خامنه ای همان لحظه در کاغذ مهر شده ای که به وی تحویل داد نوشت «او بدون هیچ محدودیتی می تواند به جبهه اعزام شود.»
🔸پایش به جبهه باز شد. شهید حمید باکری در سخنرانیهای خود جهت بالا بردن روحیه نیروها از رشادت های او می گفت. هرگاه که در مرخصی بود و به اردبیل می آمد، با دعوت امام جمعه در خطبه ها حاضر و مردم را به رفتن به جبهه و دفاع از اسلام دعوت می کرد.
🔸او نه در پشت جبهه، بلکه در مقدمترین خط مقدم، یعنی گردان تخریب حضور پیدا کرد و در شب های عملیات مین ها را خنثی و به شهیدان حمید و مهدی باکری می گفت که سریع گردان را به جلو بیاورید! او کسی نبود جز شهید مرحمت بالازاده. شادی روحش صلوات.
✾📚 @Dastan 📚✾
#حکایتی زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃
🍃
حکایتی کوتاه که احوال بسیاری را در خود نشان می دهد ..
✍️اصمعی بر سر خود طبقی از انار گذاشته بود و در راهی می رفت و مردی آهسته اناری از او دزدید و رفت و گمان کرد که اصمعی نفهمیده است ...
🔳🌸اصمعی چیزی نگفت و بدون آنکه مرد دزد بداند او را دنبال کرد.دید که دزد در جایی آن انار را به فقیری داد. اصمعی گفت : گمان کردم گرسنه هستی که انار را برداشتی ، اما میبینم با آن صدقه می دهی ؟!!!
🔳🌸مرد گفت : نه ای مرد من یک تاجرم که با پروردگارم معامله میکنم !
🔳🌸اصمعی تعجب کرد و گفت : چه تجارتی با پروردگارت انجام می دهی ؟
🔳🌸مرد گفت : دزدی کردم و یک گناه برمن نوشته شد ، سپس صدقه دادم و خداوند ده اجر برایم نوشت ، گناهم با یک حسنه پاک می شود و نه اجر برایم باقی می ماند بنابراین من تاجری هستم که با پروردگارم معامله می کنم !!
🔳🌸اصمعی رحمه الله گفت : دزدی کردی و گناهی بر تو نوشته شد و با آن صدقه دادی ، اما خداوند از تو قبول نمی کند زیرا خداوند پاک است و غیر از پاک را قبول نمی کند پس تو مانند کسی هستی که لباس نجس را با ادرار بشوید !!!
🔻سبحان الله در زمان ما نیز چقدر امثال این مرد زیادند....برای خود و دیگران بدون علم فتوا می دهند و حلال را حرام و حرام را حلال میکنند و گمان می کنند که بر حق هستندوبا فتوایی برای خویش حرام را حق خود می دانند و گمان می کنند که ثواب کسب کرده اند ..
🌺الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا🌺
آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند»
🍃
🌺🍃
✾📚 @Dastan 📚✾
⭕️ آغاز بازگشت آزادگان سلحشور از عراق پس از سال ها اسارت
🔻روز 26 مرداد سال 1369، میهن اسلامی شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سال ها اسارت در زندان های مخوفِ رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند.
🔹 در این میان ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در چند روز قبلتر تشکیل شده بود، به تبادل انبوه اسرا پرداخت. این ستاد با همراهی دیگر دستگاه ها، تبادل حدود چهل هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد.
💠 آزادگان سرافراز ایرانى از چند نقطه مرزى با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان، بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود. زیارت مرقد مطهر حضرت امام خمینى(ره) و بیعت با حضرت آیت الله خامنه اى، از نخستین برنامه ها و اقدامات مشترک آزادگان سرافراز ایرانى بود.
🔶 مقام معظم رهبرى درباره آزادگان چنین فرموده اند: «یکى از چیزهایى که شما را، دلهایتان را زنده نگه میداشت، پر امید نگه میداشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلى به یاد اسرا بودند. حال پدرى را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت میشود فهمید.
#تقویم_تاریخ
#26مرداد
#بازگشت_آزادگان
✾📚 @Dastan 📚✾