eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
70.2هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 داستان های آموزنده 📚
#حجاب #وصیت_نامه_شهدا #مقام_معظم_رهبری این جوان پا میشود میرود جنگ، جانش را کف دستش میگیرد، از خطرا
💠👆💠👆💠👆💠 بر خانم بی نظیر بوتو که خدمت مقام عظیم الشان ولایت آمده بود، ما نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفتیم و حتی چادری برایشان پیدا کردیم و ایشان چادر به سر خدمت آقا رسید . آقا از همان اول در مقام نصیحت برآمدند و فرمودند: دخترم، تو فرزند اسلام هستی، تو فرزند امیرالمؤمنینی، تو فرزند اهل بیتی، تو فرزند قرآنی، تو مسلمانی، تو شیعه هستی . همین طور آقا ادامه دادند و کاری کردند که خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه و زاری کرد و در حالی که گریه می کرد، می گفت: یک خواهش دارم و آن اینکه روز قیامت مرا شفاعت کنید . آقا بلافاصله فرمودند: «شفاعت مخصوص محمد و آل محمد است . بهترین شفاعت در این دنیا این است که شما مشی و مرامتان را با اهل بیت علیهم السلام هماهنگ کنید . از زی خودتان که مسلمانید، دست برندارید و از لباس دین خارج نشوید . حجة الاسلام والمسلمین موسوی کاشانی (از اعضای بیت - تهران) @Dastan 🍃💠🍃💠🍃💠🍃
امام زين العابدين عليه السلام: و اعمُرْ لَيلي بِإيقاظِي فيهِ لِعبادَتِكَ و تَفَرُّدِي بِالتَّهجُّدِ لكَ و تَجَرُّدِي بِسُكُوني إلَيكَ و إنزالِ حوائجِي بكَ خدايا! با بيدار كردن من در شب براى بندگيت و خلوتِ شب زنده دارى براى تو و آرام گرفتنم به تو و آوردن نيازها و خواسته هايم به درگاه تو شبم را آباد گردان صحیفه سجادیه: دعاء۴٧ http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
#حدیث امام صادق علیه السلام: 🔴👈از رفاقت و همبستگے سه گروه بر حذر باش: 🚫خائن ❌ستمكار 🚫سخن ‌چين •|👈 ڪسی ڪه روزي به نفع تو خيانت می ‌ڪند، روزی به ضرر تو خيانت خواهد ڪرد. •|👈ڪسے ڪه برای تو به ديگری ستم مینمايد، طولے نمیڪشد ڪه به تو ستم میڪند. •|👈ڪسے ڪه از ديگران نزد توسخن‌ چينی می‌ڪند، به زودے زود از تو نزد ديگران سخن چینی خواهد ڪرد http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
🌀❇️🌀❇️🌀❇️🌀 #ضرب_المثل #فوت_کوزه_گری استاد كوزه گري بود كه خيلي با تجربه بود و كوزه هاي لعابي كه مي ساخت خيلي مشتري داشت شاگردي نزد وي كار مي كرد كه زرنگ بود شاگرد وقتي تمام كارها را ياد گرفت، شروع به ايراد گرفتن كرد و گفت مزد من كم است و كم كم زمزمه كرد كه من مي توانم... ادامه را بخوانید🔻🔻🔻 👇⚜👇⚜👇⚜👇 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
📚 داستان های آموزنده 📚
🌀❇️🌀❇️🌀❇️🌀 #ضرب_المثل #فوت_کوزه_گری استاد كوزه گري بود كه خيلي با تجربه بود و كوزه هاي لعابي كه مي
💨👆💨👆💨👆💨 استاد كوزه گري بود كه خيلي با تجربه بود و كوزه هاي لعابي كه مي ساخت خيلي مشتري داشت . شاگردي نزد وي كار مي كرد كه زرنگ بود و استاد به او علاقه داشت و تمام تجربه هاي كاري خود را به او ياد داد . شاگرد وقتي تمام كارها را ياد گرفت . شروع به ايراد گرفتن كرد و گفت مزد من كم است . و كم كم زمزمه كرد كه من مي توانم بروم وبراي خودم كارگاهي راه اندازي كنم و كلي فايده ببرم . هرچه استاد كوزه گر از او خواهش كرد مدتي ديگر نزد او بماند تا شاگردي پيدا كند و كمي كارها را ياد بگيرد تا استاد دست تنها نباشد ، پسرك قبول نكرد و او را دست تنها گذاشت و رفت . شاگرد رفت و كارگاهي راه اندازي كرد وهمانطور كه ياد گرفته بود كاسه ها را ساخت و رنگ كرد و روي آن لعاب داد و در كوره گذاشت . ولي متوجه شد كه رنگ كاسه هاي او مات است و شفاف نيست . دوباره از نو شروع كرد و خاك خوبتر انتخاب كرد و در درست كردن خمير بيشتر دقت كرد و بهترين لعاب را استفاده كرد و آنها را در كوره گذاشت ولي باز هم مشكل قبلي بوجود آمد . شاگرد فهميد كه تمام اسرار كار را ياد نگرفته . نزد استاد رفت و مشكل خود را گفت . و از استاد خواهش كرد كه او را راهنمائي كند . استاد از او پرسيد كه چگونه خاك را آماده مي كند و چگونه لعاب را تهيه مي كند و چگونه آنرا در كوره مي گذارد . شاگرد جواب تمام سوالها را داد . استاد گفت : درست است كه هر شاگردي بايد روزي استاد شود ولي تو مرا بي موقع تنها گذاشتي . بيا يك سال اينجا بمان تا شاگرد تازه هم قدري كار ياد بگيرد و آن وقت من هم تو را راهنمائي خواهم كرد و تو به كارگاه خودت برو . شاگرد قبول كرد يكسال آنجا ماند ولي هر چه دقت كرد متوجه اشتباه خودش نمي شد . يك روز استاد او را صدا زد و گفت بيا بگويم كه چرا كاسه هاي لعابي تو مات است . استاد كنار كوره ايستاد و كاسه ها را گرفت تا در كوره بگذارد به شاگردش گفت چشمهايت را باز كن تا فوت وفن كار را ياد بگيري . استاد هنگام گذاشتن كاسه ها در كوره به آنها چند فوت مي كرد . بعد از او پرسيد : ” فهميدي “ . شاگرد گفت : نه . استاد دوباره يك كاسه ديگر برداشت و چند فوت محكم به آن كرد و گرد وخاكي كه از آن برخاسته بود به شاگرد نشان داد و گفت : اين فوت و فن كار است ، اين كاسه كه چند روز در كارگاه مي ماند پر از گرد و خاك مي شود در كوره اين گرد وخاك با رنگ لعاب مخلوط مي شود و رنگ لعاب را كدر مي كند . وقتي آنرا فوت مي كنيم گرد وغبار پاك مي شود و لعاب خالص پخته مي شود و رنگش شفاف مي شود . حالا پي كارت برو كه همه كارهايت درست بود و فقط همين فوت را كم داشت . اين مثل اشاره به كسي دارد كه بسيار چيزها مي داند ولي از يك چيز مهم آگاهي ندارد . مثلهاي كه به اين موضوع دلالت دارند عبارتند از : فلاني هنوز فوتش را ياد نگرفته اگر كسي فوت اين كار را به ما ياد مي داد خوب بود برو فوت آخري را ياد بگير همه چيز درست است و فقط فوتش مانده •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
هدایت شده از ناظران۳۱۳
🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 🍃🍃 🍃 گریه امیرالمؤمنین ؟! روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند: من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند. اصحاب پرسیدند چطور ؟ مولا فرمودند: آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند. ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت: شما دو توهین به من کردید; اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ، دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟ شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من "علی" فروش شوم؟ تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم. آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست. مولا گریه می کردند و می فرمودند: به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست... سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند الکافی، ج ۸ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @nszeran313
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 فرار از بند دنیا و زن بدحجاب 🔹در دوران سربازی‌اش قبل از تقسیم کار، فرمانده مستقیما بین سرباز‌ها می‌رود و از میان آن‌ها دو یا سه نفر را انتخاب می‌کند. 🔸یکی از آن‌ها عبدالحسین بود، چهره‌ای روستایی با بدن ورزیده، با ماشین آن‌ها را جلوی خانه‌ای ویلایی پیاده می‌کند و به عبدالحسین می‌گوید: «از این به بعد شما در اختیار صاحب این خانه قرار دارید، هرچه گفته شد باید بی‌چون و چرا بله بگویید». 🔹پیرزنی ساده وضع به پایین می‌آید و استوار به او می‌گوید که این سرباز را خدمت خانم معرفی کنید. وقتی عبدالحسین به اتاق خانم می‌رود یا الله می‌گوید، زن هم در پاسخ می‌گوید:«یا الله گفتنت دیگه چیه؟! بیا تو» داخل که می‌رود چشمانش ناگهان سیاهی می‌رود، در گوشهٔ اتاق روی مبل زنی بی‌حجاب با آرایشی غلیظ و حال به هم زن می‌بینید. 🔸سراسر بدنش خیس عرق شده و پا به فرار می‌گذارد. آن زن می‌گوید با جسارت می‌گوید که برگرد، پیرزن هم از طرفی اینگونه می‌گوید:‌«اگر بروی ترا می‌کشند». ولی عبدالحسین از آن جا خارج می‌شود و درحالی که آدرس پادگان را هم نداشته خود را به آنجا می‌رساند. مدت‌ها بعد پی می‌برد که آنجا خانهٔ طاغوتی بوده بی‌غیرتی بوده، چند بار تلاش می‌کنند تا برونسی را به آنجا ببرند ولی حریف این بزرگمرد نمی‌شوند. 🔹هجده توالت در آن پادگان بوده که در هر نوبت چهار نفر سرباز وظیفهٔ تمیز کردن آن‌ها را داشتند اما برای تنبیه او یک هفته او را مجبور کردند تا به تنهایی همگی آن‌ها را تمیز کند. 🔸در هشتمین روز سرگردی می‌آید و با لحنی تمسخر آمیز به او می‌گوید: «بچه دهاتی سرعقل آمدی یا نه؟» در آن لحظات سخت خداوند و حضرت ولی‌عصر دست او را می‌گیرند و او با حالتی پیروزمندانه می‌گوید: «این هیجده تا توالت که سهله جناب سرگرد، اکه سطل بدی دستم و بگی همه این کثافتها روخالی کن تو بشکه، بعد که خالی کردی تو بشکه، ببر بریز توی بیابون، و تا آخر سربازی هم کارم همین باشه، با کمال میل قبول می کنم ، ولی تو اون خونه دیگه پا نمی گذارم». 💐 بیست روز او را در آنجا گذاشتند و وقتی که می‌بینند قادر نیستند تا او را از اعتقادات راسخ خویشتن برگردانند مجبور می‌شود تا عبدالحسین را به گروهان خدمت بازگردانند. 👇⚜👇⚜👇⚜👇 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
امام على علیه السلام می فرمایند: كَفِّروا ذُنوبَكُم وَتَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُم بِالصَّدَقَةِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ با #صدقه و #صله_رحم، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد. غررالحكم، ح 7258 💯روزمان را با صدقه، برای سلامتی امام زمان (عج) و طول عمر با عزت رهبر عزیزمون، شروع کنیم💯 💠 @Dastan 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام رضا علیه السلام: از ما نیست کسی که هر روز خود را به #محاسبه نکشد. هر روز باید سراغ نفسمان را بگیریم و ببینیم چه خبر است. هم از لحاظ اعمال و هم از لحاظ ریشه ها اهل بیت علیه السلام فرمودند اگر این محاسبه نفس را تمرین کنیم، #رذائل_اخلاقی ما بر طرف می شود. #ریا و #تندخویی حل می شود @Dastan
⁉️ 💮فرض کنید؛ در یك شب طوفانی، از جلوی یك ایستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. 1⃣ یك 👵 كه در حال مرگ است 2⃣ یك 🙋‍♂ كه قبلاً جان شما را نجات داده است 3⃣یك (خانم یا آقا) 💓 كه در رویاهایتان خیال با او را دارید. شما می توانید تنها یكی از این سه نفر را برای سوار نمودن بر گزینید. ⁉️كدامیك را انتخاب خواهید كرد ؟ قبل از خواندن ادامه داستان، شما بگویید، چه کسی را نجات میدهید؟ 👇⚜👇⚜👇⚜👇 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
📚 داستان های آموزنده 📚
#داستان_پند_آموز #شما_چه_میکنید⁉️ 💮فرض کنید؛ در یك شب طوفانی، از جلوی یك ایستگاه اتوبوس در حال عبور
🌪👆🌪👆🌪👆🌪 ...! 💮یك شركت بزرگ قصد استخدام تنها یك نفر را داشت. ♨️بدین منظور آزمونی برگزار كرد كه تنها یك پرسش داشت. ❓پرسش این بود : شما در یك شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یك ایستگاه اتوبوس در حال عبور كردن هستید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. 1⃣ یك كه در حال مرگ است 2⃣ یك كه قبلاً جان شما را نجات داده است 3⃣یك (خانم یا آقا) كه در رویاهایتان خیال با او را دارید. شما می توانید تنها یكی از این سه نفر را برای سوار نمودن بر گزینید. ⁉️كدامیك را انتخاب خواهید كرد ؟ دلیل خود را بطور كامل شرح دهید. پیش از اینكه ادامه حكایت را بخوانید شما نیز كمی فكر كنید...! •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• قاعدتاً این آزمون نمیتواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خاص خودش را دارد. 👵 پیرزن در حال مرگ است، شما باید ابتدا او را نجات دهید. هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد. 👔 شما باید پزشك را سوار كنید. زیرا قبلاً او جان شما را نجات داده و این فرصتی است كه میتوانید جبران كنید. اما شاید هم بتوانید بعداً جبران كنید. 💞 شما باید شخص مورد علاقه تان را سوار كنید زیرا اگر این فرصت را از دست دهید ممكن است هرگز قادر نباشید مثل او را پیدا كنید... از دویست نفری كه در این آزمون شركت كردند، تنها شخصی كه استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود : سویچ ماشین را به پزشك میدهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم متحمل طوفان شده و منتظر اتوبوس می مانیم. پاسخی زیبا و سرشار از متانتی كه ارائه شد گویای بهترین پاسخ است و مسلما همه میدانند كه پاسخ فوق بهترین پاسخ است، اما هیچكس در ابتدا به این پاسخ فكر نمیکنند. 😬 چرا...؟ زیرا ما هرگز نمیخواهیم داشته ها و مزیت های خودمان را (ماشین) (قدرت) (موقعیت) از دست بدهیم. اگر قادر باشیم خودخواهی ها، محدودیت ها و مزیت های خود را از خود دور كرده یا ببخشیم گاهی اوقات می توانیم چیزهای بهتری بدست بیاوریم... •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅🔰🔅🔰🔅🔰🔅 برخی از دلایل دورشدنمان از امام زمان علیه السلام چیست؟ 🔸وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف به علی بن مهزیار فرمودند: 🔸چرا دیر پیش ما آمدی؟ 🔹علی بن مهزیار جواب داد: قاصد شما دیر آمد دنبالم! 🔸امام زمان عجل الله تعالی فرج الشریف فرمودند: نه؛ دلیل دیرآمدنت ۳چیز است: ✅ شما به‌دنبال جمع‌کردن مال و ثروت هستید (لَكِنَّكُمْ كَثَّرْتُمُ الْأَمْوَال) ✅ به ضعیف‌تر از خودتان ظلم می‌کنید ( وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَى ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِين) ✅ شما قطع رحم می‌کنید (قطَعْتُمُ الرَّحِمَ الَّذِي بَيْنَكُم) 📚 دلائل الإمامة، طبری، ص۵۴۲ 😔 نکند که ما یکی از اینها باشیم 💠 @Dastan 💠
هدایت شده از روزی حلال
📌 ⁉️آيا زمستان سختی در پيش است؟! 🔸سرخ پوستان از رييس جديد پرسیدند: آيا زمستان سختی در پيش است؟ رييس جوان قبيله که نمی دانست چه جوابی بدهد گفت: برای احتياط برويد هيزم تهيه کنيد. 🔸سپس به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا امسال زمستان سردی در پيش است؟ و پاسخ شنید: اينطور به نظر می آید. 🔸پس رييس دستور داد که بيشتر هيزم جمع کنند، و بعد يک بار ديگر به سازمان هواشناسی زنگ زد: شما نظر قبلی تان را تأييد می کنيد؟ و پاسخ شنید: صد در صد 🔸رييس دستور داد که همه سرخپوستان، تمام توانشان را برای جمع آوری هيزم بيشتر بکار ببرند. سپس دوباره به سازمان هواشناسی زنگ زد: آقا شما مطمئنيد که امسال زمستان سردی در پيش است؟ و پاسخ شنید: بگذار اينطور بگویم؛ سردترين زمستان در تاريخ معاصر. 🔺رييس پرسید: از کجا می دانيد؟ و پاسخ شنید: چون سرخ پوست‌ها دارند دیوانه وار هيزم جمع می‌کنند! ☑️ برخی وقتها ما خودمان مسبب وقايع اطرافمان هستيم. حالا بنظر شما خودرو، دلار، طلا، گوشت، مرغ و ... باز هم گران می شود!؟ 🔺 کمتر هیزم جمع کنیم! •┈••✾🔸🔻💠🔻🔸✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/720896Cfe6ebcf4f4
#ضرب_المثل #یک_کلاغ_و_چهل_کلاغ داستان ضرب المثل یك كلاغ ، چهل كلاغ ننه كلاغه صاحب یك جوجه شده بود روزها گذشت و جوجه كلاغ بزرگتر شد یك روز كه ننه كلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت: عزیزم تو هنوز پرواز كردن بلد نیستی نكنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری اینو گفت و رفت هنوز از رفتن ننه كلاغه چیزی نگذشته بود که... 👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
👆🐦👆🐦👆🐦👆 ننه كلاغه صاحب یك جوجه شده بود. روزها گذشت و جوجه كلاغ كمی بزرگتر شد . یك روز كه ننه كلاغه برای آوردن غذا بیرون میرفت به جوجه اش گفت : عزیزم تو هنوز پرواز كردن بلد نیستی نكنه وقتی من خونه نیستم از لانه بیرون بپری و ننه كلاغه پرواز كرد و رفت هنوز مدتی از رفتن ننه كلاغه نگذشته بود كه جوجه كلاغ بازیگوش با خودش فكر كرد كه می تواند پرواز كند و سعی كرد كه بپرد ولی نتوانست خوب بال وپر بزند و روی بوته های پایین درخت افتاد همان موقع یك كلاغ از اونجا رد میشد ،چشمش به بچه كلاغه افتاد و متوجه شد كه بچه كلاغ نیاز به كمك دارد او رفت كه بقیه را خبر كند و ازشان كمك بخواهد پنج كلاغ را دید كه روی شاخه ای نشسته اند گفت :” چرا نشسته اید كه جوجه كلاغه از بالای درخت افتاده.“ كلاغ ها هم پرواز كردند تا بقیه را خبر كنند . ... تا اینكه كلاغ دهمی گفت : ” جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم نوكش شكسته . “ و همینطور كلاغ ها رفتند تا به بقیه خبر بدهند . ... كلاغ بیستمی گفت :” كمك كنید چون جوجه كلاغه از درخت افتاده و نوك و بالش شكسته .“ همینطور كلاغ ها به هم خبر دادند تا به كلاغ چهلمی رسید و گفت :” ای داد وبیداد جوجه كلاغه از درخت افتاده و فكر كنم كه مرده .“ همه با آه و زاری رفتند كه خانم كلاغه را دلداری بدهند . وقتی اونجا رسیدند ، دیدند ، ننه كلاغه تلاش میكند تا جوجه را از توی بوته ها بیرون آورد . كلاغ ها فهمیدند كه اشتباه كردند و قول دادند تا از این به بعد چیزی را كه ندیده اند باور نكنند . از اون به بعد این یك ضرب المثل شده و هرگاه یك خبر از افراد زیادی نقل شود بطوریكه به صورت نادرست در آید ، می گویند خبر كه یك كلاغ، چهل كلاغ شده است خیلی از مسایل دور بر ما، حتی مسایل کشورمون و حرفای مسولین، دقیقا مصداق همین ضرب المثله •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
🔅🔹🔸⚜🔸🔹🔅 ( هر شب ساعت 21 ) داستان من از زمان تولّدم شروع میشود. تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقیر بودیم و تهیدست و هیچگاه غذا به اندازه کافی نداشتیم. روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم. مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت: "فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم." و این اوّلین دروغی بود که به من گفت. •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• زمان گذشت و قدری بزرگ تر شدم. مادرم کارهای منزل را تمام میکرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می رفت. مادرم دوست داشت من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم. یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند. به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت. شروع به خوردن ماهی کردم و اوّلی را تدریجاً خوردم. مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا میکرد و میخورد؛ دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است. ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند. امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت: "بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمیدانی که من ماهی دوست ندارم؟" و این دروغ دومی بود که مادرم به من گفت. •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈• قدری بزرگ تر شدم و ناچار باید به مدرسه میرفتم و آه در بساط نداشتیم که وسایل درس و مدرسه بخریم. مادرم به بازار رفت و با لباسفروشی به توافق رسید که قدری لباس بگیرد و به در منازل مراجعه کرده به خانمها بفروشد و در ازا آن مبلغی دستمزد بگیرد. شبی از شبهای زمستان، باران می بارید. مادرم دیر کرده بود و من در منزل منتظرش بودم. از منزل خارج شدم و در خیابانهای مجاور به جستجو پرداختم و دیدم اجناس را روی دست دارد و به در منازل مراجعه میکند. صدا زدم، "مادر بیا به منزل برگردیم؛ دیروقت است و هوا سرد. بقیه کارها را بگذار برای فردا صبح." لبخندی زد و گفت: "پسرم، خسته نیستم." و این دفعه سومی بود که مادرم به من دروغ گفت ادامه دارد... •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم خداى متعال مىگوید: بنده من با نام من آغاز كرد. بر من است كه كارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59 •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 طنز تلخ روزگار اونجایی است که: یک ملت و دولتش قبل از امضای برجام میگفتند: همه مشکلات ناشی از ها هست و اگر باکدخدا توافق کنیم ( البته شما بخوانید: اگر باج بدهیم و ‌ عقب نشینی کنیم و برگ های برنده را از دست خود خارج کنیم...) کلی از مسائل کشور حل میشود... اما حالا که همان آمریکا بعد از کلی ، باج گرفتن، تحقیر و...، از برجام خارج شود، حالا دولتی ها دورافتادند که باخروج آمریکا تغییری در زندگی مردم ایجاد نمیشود❗ ✅اگر بود و نبود آمریکا در برجام فرقی نمیکرد پس چرا این همه سال این همه را بر ملت ایران تحمیل کردید⁉❗❗❗❗ 🔴 در حالیکه نزدیک به ۴ سال پیش این روزهای سیاه را پیش بینی نمود و فرمودند : " بنده به این خوشبین نیستم، نه از باب توهم، بلکه از باب ؛ چون دشمن ما مکار و بدعهد است؛ ولی تجربه ای افزوده خواهد شد بر تجربیات ملت ..." 🔺ولی آقای روحانی که خود را عقل کل می دانست و ادعا میکرد زبان دنیا را خوب می فهمد، در پاسخ به نصیحت پدرانه ولی زمانه گفت: " اصولا خوشبینی و بدبینی در عالم سیاست معنا ندارد، ولی بنده با شناختی که از مسائل دنیا دارم، به این مذاکرات خوشبینم ..." 🔴 حال، به یاد داشته باش: ♦️رهبر و امام همیشه باید داشته باشند و آن هم به وفور مالک بودن خیلی خوب است ولی هرجا امام یا پیامبری نداشته کارش به سرانجام نرسیده ! 👈به همین خاطر فرمود "" 🔻زبیر ها به گذشته خود ننازند. ما برای ادامه انقلاب به نیاز داریم چراکه قطعا دچار میشویم.. •┈••✾🔹📍📚📍🔹✾••┈• http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوختيم از داغ غفلت، سوختيم ای خام‌ها! دانه‌ها را چيده‌اند اما به سوی دام‌ها هر که پای برگه‌ها را، مست، امضا می‌کند پای خون را باز خواهد کرد در حمام‌ها 💠 @Dastan 💠
«قسمت اول» خانواده یاسر از خانوادههای اصیل اسلامی در مکه بود که در آغاز اسلام همگی به دعوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم لبیک گفته ودر این راه متحمل شکنجههای شدید شدند وسرانجام یاسر و همسرش سمیه، جان خود را در راه آیین توحید و در زیر شکنجههای و همفکران او از دست دادند. عمار فرزند جوان آن دو در سایه شفاعت جوانان مکه و ابراز انزجار صوری از اسلام، نجات یافت. خداوند این کار عمار را با آیه زیر بی اشکال اعلام کرد و فرمود: الا من اکره و قلبه مطمئن بالایمان . (نحل:۱۰۶) مگر آن کس که (به گفتن سخن کفر) مجبور گردد، در حالی که قلب او با ایمان آرام است. وقتی داستان عمار واظهار کفر او به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم گزارش شد آن حضرت فرمود:نه، هرگز. عمار از سرتا پا سرشار از ایمان است وتوحید با گوشت وخون او عجین شده است. در این هنگام عمار فرا رسید، در حالی که به شدت اشک میریخت. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اشکهای او را پاک کرد ویاد آور شد که اگر بار دیگر نیز در چنین تنگنایی قرار گرفت اظهار برائت کند. (۱) این تنها آیهای نیست که در باره این صحابی جانباز فرود آمده، بلکه مفسران نزول دو آیه دیگر را نیز در باره او یاد آور شدهاند. (۲) او پس از هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به مدینه، ملازم رکاب او شد ودر تمام غزوهها وبرخی از سریهها شرکت جست. پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، با اینکه خلافت رسمی مورد رضایت او نبود، ولی تا آنجا که همکاری با دستگاه خلافتبه نفع اسلام بود از یاری وهمکاری با آن دریغ نکرد. نخستین گامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پس از ورود به مدینه برداشت، بنای مسجد بود. عمار در ساختن آن بیش از همه زحمت میکشید وبه تنهایی کار چند نفر را انجام میداد. صداقت وتعهد او به اسلام سبب شده بود که دیگران او را بیش از تواناییش به کار وادار کنند. روزی عمار شکایت آنان را به حضور پیامبر برد وگفت: این گروه مرا کشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در آن هنگام کلام تاریخی خود را گفت که در قلوب همه حاضران نشست، فرمود: «انک لن تموت حتی تقتلک الفئه الباغیه الناکبه عن الحق، یکون آخر زادک من الدنیا شربه لبن». (۳) تو نمیمیری تا وقتی که گروه ستمگر ومنحرف از حق تو را بکشد. آخرین توشه تو از دنیا جرعهای شیر است. این سخن در میان یاران پیامبر منتشر شد وسپس دهان به دهان انتقال یافت و عمار از همان روز در میان مسلمانان مقام موقعیت‏خاصی پیدا کرد، بالاخص که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم او را به مناسبتهایی می‏ستود. در نبرد صفین انتشار خبر شرکت عمار در سپاه امام علیه السلام دلهای فریب خوردگان سپاه معاویه را لرزاند وبرخی را بر آن داشت که در این مورد به تحقیق بپردازند. : ۱- تفسیر طبری، ج ۱۴، ص ۱۲۲; اسباب النزول، ص ۲۱۲; ودیگر تفاسیر. ۲- آیات امن هو قانت آناء اللیل ساجدا وقائما یحذر الآخره (زمر:۹) و ولا تطرد الذین یدعون ربهم بالغداه و العشی (انعام:۵۲) . در این مورد به تفاسیر قرطبی، کشاف، رازی ودرالمنثور مراجعه فرمایید. ۳- این حدیث را که یکی از اخبار غیبی پیامبر است محدثان وتاریخنگاران نقل کرده اند وسیوطی در کتاب خصایص بر تواتر آن تصریح کرده است ومرحوم علامه امینی در الغدیر (ج۹، صص۲۲- ۲۱) مدارک آن را یاد آور شده است. نیز ر.ک. تاریخ طبری، ج۳، جزء۶، ص ۲۱; کامل ابن اثیر، ج۳، ص۱۵۷. این داستان ادامه دارد... 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
🌷شهید ابراهیم هادی: #چادر یادگار حضرت زهرا(س) است ایمان یک زن وقتی کامل می شود که #حجاب را کامل رعایت کند چادرت ای ماه من! آغاز صبحی دیگر است ابروانت زیر ابر روسری زیباتر است سخت گیری نیست چادر!…ابتدای راحتی ست دخترم! این بهترین ارثیّه ی یک مادر است مادر ما حضرت زهراست! باور کردنی ست مادری که از همه زنهای این عالم، سَر است •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•
♨️🔵🔰🔵♨️🔸♨️🔵🔰🔵♨️ ❤️ ❤️ معرفی چهار بسیار قوی با این چهار فلیتر شکن، 🌾 درها رو به روی خود باز کنید و آزاد باشید، هیچ دری بسته نخواهد ماند. ✅تذکر : تمامی این فیلتر شکن ها اورجینال هستند و نیازی به کرک ندارند. 1.  🌷 بهترین فیلتر شکن دنیا که خود خدا هم زیر این فیلتر شکن را امضا و مهر کرده است؛ خصوصیت مهم این فیلتر شکن اینه که مانع می شود انسان با گناه کردن، فیلترهایی رو بین خودش و خدایش ایجاد کند ... اگه باور ندارید این آیه رو بخوان " ان الصلاه تنهی عن فحشا و المنکر (عنکبوت - آیه.44)" 2.  💐: لنگه ندارد، همه کسانی که متخصص هستند از این فیلتر شکن بی بدیل استفاده می کنند و جلوی کلام خدای تبارک و تعالی زانو می زنند. برای استفاده از این فیلتر شکن آن را بخوانید و بفهمید و به آن عمل کنید! 3. :🌹 این فیلتر شکن بسیار قوی عمل می کند و کاملا تست شده است. برای استفاده از آن باید علاوه بر اعتقاد و محبت اهل بیت علیهم السلام انسان به سلاح عمل هم مجهز باشه و اطاعت پذیری از ولایت جزء لا بنفک وجودش باشد. 4. : 🍀 متاسفانه این نوع فیلتر شکن ها همه جا پخش نشده اند و به گفته ی صاحبانشان استفاده از آن ها برای کسانی مفید است که: واقعا به ما اعتقاد داشته و پیرو ما باشند 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 ⚠️اخطار:  در مورد این نوع از فیلتر شکن ها باید بگویم نسخه های تقلبی زیادی وجود دارد، پس مواظب باشید. 🌸دلیل فیلتر شدن چیست؟   وقتی انسان ها گناه می کند، به دلیل جهل شان به ازای هر گناه یک قدم از خدا دور می شوند.  🌺 این فیلترها بر چشمان مان؛ گوش های مان؛ و قلب های مان سیطره می زند، و اگرکسی دچار این گناهان شد اگر به یکی از این فیلتر شکن ها وصل باشد "ان شا الله"  به راه مستقیم هدایت می شود. ☘🌺☘🌺☘🌺☘ لطفا این ها رو برای دیگران هم بفرستید •┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•