eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
10 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍می‌گویند ملا نصرالدین از همسایه‌اش دیگی قرض گرفت. پس از چند روز دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت: دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش‌خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد. همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت: دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت: مگر دیگ هم می‌میرد؟ چرا مزخرف می‌گویی!!!جواب شنید: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی‌زاید. دیگی که می‌زاید حتما مردن هم دارد. 🔻این حکایت برخی از ماست که هر جا به نفعمان باشد عجیب‌ترین دروغ‌ها و داستان‌ها را باور می‌کنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید. @dastane_amozande
گویند مردی از فرط گرسنگی مشرف به مرگ گردید. شیطان برای او غذایی آورد و حاضر شد به شرط آنکه آن مرد دین و ایمانش را به شیطان بفروشد، غذا را به او بدهد. مرد گرسنه شرط را پذیرفت و غذا را از شیطان گرفت. اما پس از آنکه یک دل سیر از غذا را خورد، از دادن دین و ایمان خود به شیطان، حاشا کرد و گفت: آنچه را که در هنگام گرسنگی فروختی، توهمی بیش نیست؛ چون آدم گرسنه دین و ایمان ندارد. سوال من این است: آنانی که به اسم دین به مردم گرسنگی می دهند، آیا نمی دانند که آدم گرسنه دین و ایمان ندارد؟ @dastane_amozande
🔰پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: 📖 برای خانه هایتان بهره ای از قرآن قرار دهیم که همانا خانه ای که در آن قرآن خوانده شود برای ساکنانش آسایش فراهم آید و خیرش بسیار باشد و اهل خانه از افزونی رزق بسیار برخوردار گردند و هرگاه قرآن خوانده نشود خانه برای ساکنانش تنگ گردد و خیرش اندک شود و اهل خانه در کمبود به سر ببرند. 📚عده الداعی/ص۲۶۹ @dastane_amozande
در داستان حضرت یوسف در دو جا حضرت یعقوب به پسرانش که می‌گویند یوسف را گرگ دریده و پیراهن خونی او را به پدرش می‌دهند، می‌گوید... 🦋در هر صورت کنم، که بر رفع این بلیّه که شما اظهار می‌دارید بس خداست که مرا یاری تواند کرد... 🦋پس من باز هم راه صبر نیکو پیش گیرم، که امید است خدا همه ایشان را به من باز رساند، که او خدایی دانا و درستکار است. یعنی خواهم کرد خالی از بی تابی امیدوارم خدا همه آنچه را که از من گرفته است به من برگرداند این آیات از زبان حضرت یعقوب علیه السلام نهایت توحید و واگذاری امور به خداوند است.... سوره یوسف 🌿 @dastane_amozande
از حکیمی پرسیده شد درون مردم در چه حالت هایی شناخته می شود گفت: ۱.مرد در هنگام بیماری همسرش شناخته می شود ۲.زن در هنگام فقر همسرش ۳.دوست در هنگام سختی ۴.فرزندان هنگام پیری پدر و مادر ۵.برادران و خواهران هنگام رسیدن به ارث و تقسیم آن ۶.اقوام هنگام غربت ۷.عشق واقعی هنگام پایان یافتن مصلحت ۸.مؤمن هنگام افتادن در امتحان و بلا @dastane_amozande
هرگاه عاشق کسی بودیم در حقیقت ، خدا عاشق ما شده چونکه اگر او عاشق ما نبود ، دلِ ما هم خالی از محبّت بود... هرگاه کسی را بخشیدیم در واقع خدا ما را بخشیده و از ما گذشت کرده تا اینکه بتوانیم از دیگری بگذریم هر گاه که قلبتو با کسی قسمت کردی به راستی که آن لحظه خدا هم قلبشو با تو قسمت کرده... جانا این راه و رسمِ بزرگی کارِ خداست @dastane_amozande
وقتی که"نصف دانه خرما" مارا از آتش جهنم دورمیکند، و"صدقه" دادن.. خشم پـروردگارراخاموش میکند، و"دو کلمه".. میزان اعمال ماراسنگین میکند: "سبحان الله وبحمـده " "سبحان الله العظیـم".. و"روزه یـکروز".. مارا هفتادسال ازجهنم دورمیکند، و"وضو گرفتن".. گناهان اعضای بدن رامحو میکند، و"ثـوابی".. که دهـهابرابر میشود.. و"گنـاهی"که.. باتوبه ای خالصانه بخشیده میشود،....! پس چرا بعضی ها فکرمیکنند.. که"بــهشت" دور اسـت . @dastane_amozande
آغاز می‌کنیم روزی دیگر از کتاب زندگیمان را با ذکر مقدس 🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃 🌸الهی به امید تو 🌸 و مُهر می‌زنیم به نام پر برکت صاحب لحظه‌ها ♥️امام زمان عج ♥️ 🌼اَللَّھُـمَ ؏ـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌼 @dastane_amozande
🔘 گوهر شاد یکی از زنان باحجاب بوده همیشه نقاب به صورت داشته و خیلی هم مذهبی بود. او می خواست در کنار حرم امام رضا (ع) مسجدى بنا کند . به همه کارگران و معماران اعلام کرد دستمزد شما را دو برابر مى دهم ولى شرطش این است که فقط با وضو کار کنید و در حال کار با یکدیگر مجادله و بد زبانى نکنید و با احترام رفتار کنید. او به کسانى که به وسیله حیوانات مصالح و بار به محل مسجد می‌آورند علاوه بر دستور قبلى گفت سر راه حیوانات آب و علوفه قرار دهید و این زبان بسته ها را نزنید و بگذارید هرجا که تشنه و گرسنه بودند آب و علف بخورند . بر آنها بار سنگین نزنید و آنها را اذیت نکنید . اما من مزد شما را دو برابر مى دهم .. گوهرشاد هر روز به سرکشی کارگران به مسجد میرفت؛ روزى طبق معمول براى سرکشى کارها به محل مسجد رفت بود در اثر باد مقنعه و حجاب او کمى کنار رفت و یک کارگر جوانى چهره او را دید . جوان بیچاره دل از کف داد و عشق گوهرشاد صبر و طاقت از او ربود تا آنجا که بیمار شد و بیمارى او را به مرگ نزدیک کرد. چند روزی بود که به سر کار نمی رفت و گوهر شاد حال او را جویا شد . به او خبر دادند جوان بیمار شده لذا به عیادت او رفت.. چند روز گذشت و روز به روز حال جوان بدتر میشد. مادرش که احتمال از دست رفتن فرزند را جدى دید تصمیم گرفت جریان را به گوش ملکه گوهرشاد برساند . وگفت اگر جان خودم را هم از دست بدهم مهم نیست. او موضوع را به گوهرشاد گفت و منتظر عکس العمل گوهرشاد بود. ملکه بعد از شنیدن این حرف با خوشرویى گفت: این که مهم نیست چرا زودتر به من نگفتید تا از ناراحتى یک بنده خدا جلوگیرى کنیم؟ و به مادرش گفت برو به پسرت بگو من براى ازدواج با تو آماده هستم ولى قبل از آن باید دو کار صورت بگیرد . یکى اینکه مهر من چهل روز اعتکاف توست در این مسجد تازه ساز . اگر قبول دارى به مسجد برو و تا چهل روز فقط نماز و عبادت خدا را به جاى آور. و شرط دیگر این است که بعد از آماده شدن تو . من باید از شوهرم طلاق بگیرم . حال اگر تو شرط را مى پذیرى کار خود را شروع کن. جوان عاشق وقتى پیغام گوهر شاد را شنید از این مژده درمان شد و گفت چهل روز که چیزى نیست اگر چهل سال هم بگویى حاضرم . جوان رفت و مشغول نماز در مسجد شد به امید اینکه پاداش نماز هایش ازدواج و وصال همسری زیبا بنام گوهرشاد باشد . روز چهلم گوهر شاد قاصدى فرستاد تا از حال جوان خبر بگیرد تا اگر آماده است او هم آماده طلاق باشد . قاصد به جوان گفت فردا چهل روز تو تمام مى شود و ملکه منتظر است تا اگر تو آماده هستى او هم شرط خود را انجام دهد . جوان عاشق که ابتدا با عشق گوهرشاد به نماز پرداخته و حالا پس از چهل روز حلاوت نماز کام او را شیرین کرده بود جواب داد : به گوهر شاد خانم بگوید اولا از شما ممنونم و دوم اینکه من دیگر نیازى به ازدواج با شما ندارم. قاصد گفت منظورت چیست؟ مگر تو عاشق گوهرشاد نبودى ؟؟ جوان گفت آنوقت که عشق گوهرشاد من را بیمار و بى تاب کرد هنوز با معشوق حقیقى آشنا نشده بودم ، ولى اکنون دلم به عشق خدا مى تپد و جز او معشوقى نمى خواهم . من با خدا مانوس شدم و فقط با او آرام میگیرم. اما از گوهر شاد هم ممنون هستم که مرا با خداوند آشنا کرد و او باعت شد تا معشوق حقیقى را پیدا کنم . و آن جوان شد اولین پیش نماز مسجد گوهر شاد و کم کم مطالعات و درسش را ادامه داد و شد یک فقیه کامل و او کسی نیست جز آیت اله شیخ محمد صادق همدانی. گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد است . @dastane_amozande
گفتم منم اهل خطا، گفتی کـه بخشیدم، بیا گفتم شکستم توبه ها، گفتی کـه بخشیدم، بیا گفتم شکسته بالم و پیش نگاهت لالم و الکن شدم وقت دعا، گفتی کـه بخشیدم، بیا  گفتم کـه اي ستّار من، اي حضرت غفّار من من بر خودم کردم جفا، گفتی کـه بخشیدم، بیا گفتم ز خوبی خالی ام، من دانه اي پوشالی ام بنگر تهیدستم خدا، گفتی کـه بخشیدم، بیا گفتم کـه احوالم بد اسـت، از بس گناهم بی حد اسـت بخشیده اي این بنده را؟! گفتی کـه بخشیدم، بیا @dastane_amozande
امام صادق(ع)از جدّ بزرگوارشان آقا امیرالمومنین (ع)نقل می کنند: 🍃خانه ای که در آن قرآن خوانده می شود و ذکر و یاد خداوند در آن هست؛ برکتش زیاد می شود، و ملائکه درآن خانه حضورپیدامیکنند 🍃و شیاطین از آن خانه دور می شوند، آن خانه برای اهل آسمان می‌درخشد همانگونه که ستارگان برای اهل زمین می درخشند. 🍃و اما خانه ای که در آن قرآن خوانده نمی شود و ذکر و یادی از خداوند درآن نیست؛ برکتش کم میشود، ملائکه از آنجا دور شده و شیاطین وارد خانه میشوند. 📚 کافی ج ۲ ص ۶۱۰ @dastane_amozande
✍نبی رحمت(ص): هیچ کسی به سیمای پدر و مادرش نگاه محبت آمیز نمی کند، مگر اینکه خداوند متعال در مقابل هر نگاه او ثواب یک حج قبول شده به وی عطا می کند . به پیامبر عرض شد: «یا رسول الله! اگر [فردی] هر روز صد مرتبه به چهره پدر و مادرش از روی احترام و محبت نظاره کند باز هم این پاداش را دریافت خواهد کرد؟» فرمود: آری، اگر روزی صدهزار بار هم این کار را انجام دهد، همین پاداش را دریافت خواهد کرد. 📚 مستدرک الوسائل، ج ۱۵، ص ۲۰۴ @dastane_amozande