eitaa logo
داستان آموزنده 📝
16.2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
10 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ زیارت امام_حسین_علیه_السلام رابخاطرترس ترک نکن ⚫️ عليه السّلام فرمودند: اى معاویه_بن_وهب ، بخاطر خوف و هراس زيارت قبر حضرت_حسین عليه السّلام را ترك مكن زيرا كسى كه زيارت آن حضرت را ترك كند چنان حسرتى ببيند كه تمنّا و آرزو كند قبر آن جناب نزدش باشد ؛ (سپس حضرت_صادق فرمودند :) آيا دوست ندارى كه خداوند متعال تو را در زمره كسانى محسوب كند كه پیامبر_اکرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم و امیرالمومنین و حضرت_فاطمه و ائمه عليهم السّلام برايش دعا مى‏‌كنند؟ آيا دوست ندارى از كسانى باشى كه گناهان گذشته‏‌ات آمرزيده شده و براى گناهان هفتاد سال بعد طلب_مغفرت برايت كنند؟...... 📚 كامل الزيارات ص۱۲ @dastane_amozande
⭕️ دیدار دانشجوی مشروبخوار با آیت الله بهجت(ره) 🔸وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت…بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت…منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن…اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن…در حالی که بقیه رو تحویل میگرفتن…یه لحظه تو دلم گفتم:"میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه…تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره؟ تو که میدونی چقدر گند زدی…!” 🔺خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن… 🔸دم در سرم رو پایین انداخته بودم، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن: "حمید حمید! حاج آقا باشماست." دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…در گوشم گفتن: 🔺- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی @dastane_amozande
✨ای که قندیل‌های ستارگان را در سقف این گنبد مینا چنین آراستی؛ قندیل قلبم را آویخته به محبت ذات پاکت بدار. قدّس سره @dastane_amozande
به نام آن که گل را خنده آموخت وبر جان شقایق آتش افروخت به نام آن که جان را زندگی داد طبیعت را به جان پایندگی داد 🎀بسم الله الرحمن الرحیم🎀 @dastane_amozande
✨﷽✨ ✅نیڪے ڪنندہ بہ پدر و مادر همنشینے با انبیاست ✍روزے حضرت موسے (ع) در ضمن مناجات خود عرض ڪرد: خدایا مے‌خواهم همنشین خود را در بهشت ببینم. جبرئیل بر حضرت موسے نازل شد و عرض ڪرد: یا موسے، فلان قصاب در فلان محلہ همنشین تو خواهد بود. حضرت موسے (ع) بہ آن محل رفت و مغازہ قصابے را پیدا ڪرد و دید ڪہ جوانے مشغول فروختن گوشت است. شامگاہ ڪہ شد، جوان مقدارے گوشت برداشت و بہ سوے منزل خود روان شد. حضرت موسے (ع) از پے او تا در منزلش آمد و سپس بہ او گفت: مهمان نمے‌خواهے؟ جوان گفت: خوش آمدید. آنگاہ او را بہ درون منزل برد. حضرت موسے (ع) دید ڪہ جوان غذایے تهیہ نمود، آن‌گاہ زنبیلے از سقف بہ زیر آورد و پیرزنے ڪهنسال را از درون آن خارج ڪرد او را شستشو دادہ و غذایش را با دست خویش بہ او خورانید. موقعے ڪہ جوان مےخواست زنبیل را در جاے اول بیاویزد، پیرزن، ڪلماتے ڪہ مفهوم نمے‌شد ادا ڪرد. بعد از آن جوان براے حضرت موسے (ع) غذا آورد و خوردند. حضرت پرسید: حڪایت تو با این پیرزن چگونہ است؟ جوان گفت: این پیرزن مادر من است. چون مرا بضاعتے نیست ڪہ براے او ڪنیزے بخرم، ناچار خودم ڪمر بہ خدمت او بسته‌ام. حضرت پرسید: آن ڪلماتے ڪہ بر زبان جارے ڪرد چہ بود؟ جوان گفت: هر وقت او را شستشو مےدهم و غذا بہ او مےخورانم، می‌گوید: «غفراللہ لڪ و جعلڪ جلیس موسے یوم القیامة فے قبّتہ و درجته» یعنے خداوند، تو را ببخشد و همنشین حضرت موسے (ع) در بهشت باشے، به‌‌ همان درجہ و جایگاہ او. حضرت موسے (ع) فرمود: ‌اے جوان بشارت مےدهم بہ تو ڪہ خداوند دعاے او را درباره‌ات مستجاب گردانیدہ است. جبرئیل بہ من خبر داد ڪہ در بهشت، تو همنشین من هستے... 📔اندرزها و حڪایات @dastane_amozande
✍ مردی نزد امیرالمومنین (علیه السلام) آمده و گفت : از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم: ➊چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟ ➋چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟ ➌چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟ ➍ چه چیز «از آتش داغ تر» است؟ ➎ چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟ ➏ چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟ ➐ چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟ 💠 امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند : ➊ «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست. ➋ «حق» از زمین وسیع تر است. ➌ «سخن چینی» شخص تمام ازکودک یتیم ضعیف تر است. ➍ «آز و طمع» از آتش داغ تر است. ➎ «حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است. ➏ بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است. ➐ «قلب کافر» از سنگ سخت تر است. 📚جامع الاخبار، فصل 5، فضائل امیرالمومنین (علیه السلام) @dastane_amozande
مردی سراسیمه صبح، نزد قاضی شهر آمد و از همسایۀ خود شکایت کرد و گفت: دیروز در خانه نبودیم. دیشب خانه رسیدیم و دیدیم دزد هر چه داشتیم و نداشتیم با خود برده است. من می‌دانم کار همسایۀ من بوده که یک یهودی است. قاضی گفت: از کجا چنین مطمئنی؟! گفت: چون به من سلام نمی‌دهد، دوم این‌که نیازمند است و شب‌ها دیده‌ام اکثرا گرسنه خوابیده است. مرد شاکی گفت: آقای قاضی برخیز و مأموری به من بده تا او را دست ببندد و نزد تو آورند. قاضی اهمیتی نداد. مرد شاکی در التماس خود شدت کرد و اشکی ریخت و گفت: به خدا قسم من مرد مسلمان مؤمنی هستم و همه در محل مرا به نیک نامی یاد می‌کنند. آیا تو هنوز در سخنان من شک داری؟؟!!! قاضی گفت: در این‌که داشته‌هایت را آن یهودی برده باشد شک دارم، ولی در این‌که این چنین ندیده به او تهمت دزدی می‌زنی، در بردن نداشته‌هایت (ایمان، صداقت، خداترسی و....) هیچ شکی ندارم. @dastane_amozande
در اصول کافی از امام صادق (ع) آمده است: خداوند روزی خود را در کشاورزی و دامداری قرار داد تا مردم بارش‌های آسمان را ناخوش ندارند. 🍃1) کشاورز و دامدار چون مستقیم از خداوند روزی می‌گیرند هر آنچه می‌گیرند حق الناسی جز زکات در آن نیست. 🍂2) آنان چون با رنج (برعکس تجارت) صاحب روزی می‌شوند روزیشان حلال‌ترین است. 🍃3) چون روزیشان را مستقیم از خداوند می‌گیرند و اگر باران نبارد روزیشان قطع می‌شود لذا بیشتر به خدا احساس نیاز می‌کنند و سعی دارند همیشه شاکر بوده و با او ارتباط داشته باشند. اگر باران ببارد یک بنّا به خاطر کارش آزرده می‌شود ولی کشاورز و دامدار خوشحال است. اگر باران نبارد یک کارمند می‌گوید: من پول دارم و با پول مایحتاجم را تهیه می‌کنم و چه باران زیاد ببارد، چه کم ببارد تأثیری در روزی من ندارد ولی کشاورز هرگز نمی‌تواند چنین بگوید چون مستقیم از خدا روزی‌اش را می‌گیرد. @dastane_amozande
🌼 "ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ" !! 🌺 "ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ‌ "ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺟﻤﺎﻟﺶ" !! 🌼 "ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﮐﻼﻣﺶ" !! 🌺 "ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ" !! 🌼 "ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ" !! 🌺 "ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ" !! 🌼 "ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺻﺎﺣﺒﺶ" !! 🌺 "فرزند" را به "ایمانش" بنگر ؛ نه به "وفاداریش" !! 🌼 "پدر" و "مادر" را فقط ؛ بنگر !! هر چه بیشتر ؛ بهتر !! @dastane_amozande
✅برادرها رو بشناسید ✍حضرت لقمان‌حکیم: برادران ، سه دسته اند : 1⃣ نيرنگ باز ، 2⃣ حسابكش ، 3⃣ علاقه مند ، 💥نيرنگباز : كسى است كه از خوبىِ تو استفاده مى كند ؛ ولى به تو فايده نمى رساند . حسابكش : كسى است كه به اندازه اى كه از تو بهره جسته ، به تو فايده مى رساند . علاقه مند : كسى است كه بدون طمع به دوستى ، به تو عشق مى ورزد . 📚 محاضرات الاُدباء ، ج۳ ، ص۸ @dastane_amozande
به نام آن که گل را خنده آموخت وبر جان شقایق آتش افروخت به نام آن که جان را زندگی داد طبیعت را به جان پایندگی داد 🎀بسم الله الرحمن الرحیم🎀 @dastane_amozande
😱 در زمان حضرت صادق علیه السلام زن زانیه ای بود که هر وقت بچه ای از طریق نامشروع متولد می کرد، او را به تنوری می انداخت و می سوزاند! تا اینکه اجل آن زن رسید و او مرد، اقربا و خویشان او، زن را غسل و کفن کردند و برایش نماز خواندند و به خاکش سپردند.! ولی یک وقت متوجه شدند که زمین جنازه این زن بدکاره را قبول نکرده و پس از دفن قبر شکاف برداشت! آن عده که در جریان دفن این زن بدکاره شرکت داشتند، گمان کردند که شاید اشکال از زمین و خاک باشد، و بنابراین جنازه را بردند و در جای دیگر دفن کردند ولی دوباره صحنه ی قبل تکرار شد، یعنی زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تکرار شد! مادرش متعجب شد و به محضر حضرت امام صادق علیه السلام آمد و گفت: ای فرزند پیغمبر به فریادم برسید و جریان را برای حضرت بازگو کرد و متمسک و ملتجی به ایشان گردید.  حضرت امام صادق علیه السلام وقتی این قضیه را از زبان مادرش شنیدند و متوجه شدند که کار آن زن زنا کردن و سوزاندن بچه های حرامزاده بوده است، فرمودند: هیچ مخلوقی حق ندارد که مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن در آتش، فقط بدست خالق است! حکایت های واقعی و تکان دهنده ای که بیش از هر مطلب و موضوعی باید به آن اهمیت داد و از عاقبت چنین خطاهایی هراس داشته باشیم . @dastane_amozande