🌸🍃🌸🍃
خدا به موسی (ع) فرمود :
ای موسی!من سه کار برای تو انجام می دهم تو نیز در مقابل سه عمل انجام ده.
وی عرض کرد :آنها چیستند؟
خداوند فرمود من نعمت های بی منت به تو می دهم تو هم اگر به کسی چیزی دادی منت مگذار
من عذر و توبه تورا می پذیرم هرچند نافرمانی بسیار کرده باشی ,تو نیز عذر جفاکاران را بپذیر.
من عمل فردا را امروز نمی خواهم ,تو هم روزی فردا را امروزازمن نخواه
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
امام صادق (ع) فرمودند :
به خدا سوگند آثار شوم گناهان زودتر از آنچه که فکر می کنید دامن شما را میگیرد. هرگاه برای بعضی از شما بدرفتاری و سختی از سوی حاکم ورئیس برسد این مشکل به خاطر گناهان خودتان می باشد. اگر به بیماری یا یک مشکل جسمی دچار شوید این هم به سبب گناهان خود شماست. اگر روزی و رزق شما کم شود این نیز به علت گناهانتان است.
#بحارالانوارج٦ص١٥٧
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
خطرناک ترین جمله دنیا چیست؟
گفته میشود خطرناکترین جمله این است: «من همینم که هستم.»
در این جمله کوتاه میتوانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و بهتدریج راندن آدمها از اطراف خود را حس کنیم
پس مراقب باشیم ، هر روز فرصتی هست برای یه قدم بهتر شدن.
با تغییرات کوچک روز بروز حالمون بهتر میشه
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺒﺎﺭﮎ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻓﺮﺷﺘﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺷﺸﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺣﺎﺟﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﺟﯽ ﻧﯿﺴﺖ، ﻣﮕﺮ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ، ﮐﻔﺸﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﺩﻣﺸﻖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﯿﺎﻣﺪ.
ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻪ ﺩﻣﺸﻖ ﺭﻓﺖ ﻭ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﻣﻮﻓﻖ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺭﻩﺩﻭﺯﯼ (ﭘﯿﻨﻪﺩﻭﺯﯼ، ﺗﻌﻤﯿﺮ ﻭ ﻭﺻﻠﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻔﺶﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﻭ ﭘﺎﺭﻩ) میکند. ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﻪ ﮐﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻪ ﺣﺞ ﻧﺮﻓﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﻫﻤﻪی ﺣﺠﺎﺝ ﻓﻘﻂ ﺣﺞ ﺗﻮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪ.
ﮔﻔﺖ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺍ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺣﺞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﻩﺩﻭﺯﯼ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭﻫﻢ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻋﺰﻡ ﺣﺞ ﮐﺮﺩﻡ. عیالم ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺑﻮﺩ. ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪی ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﺑﻮﯼ ﻃﻌﺎﻡ ﻣﯽﺁﻣﺪ. ﻣﺮﺍ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺎﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻃﻌﺎﻡ ﺑﺴﺘﺎﻥ. ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ. ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺪﺍﻥ ﮐﻪ ﻫﻔﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪﺭﻭﺯ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻣﻦ ﻫﯿﭻ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﺮﯼ ﻣﺮﺩﻩ ﺩﯾﺪﻡ. ﭘﺎﺭﻩﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﺪﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﻃﻌﺎﻡ ﺳﺎﺧﺘﻢ. ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﻼﻝ ﻧﺒﺎﺷﺪ.
ﭼﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﺸﻨﯿﺪﻡ ﺁﺗﺸﯽ ﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺁﻥ ﺳﯿﺼﺪ ﺩﺭهم ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺪﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﻧﻔﻘﻪی ﺍﻃﻔﺎﻝ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺣﺞ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#ملا_و_کیسه_زر
دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود، وی شکایت نزد قاضی برد؛تا خواست ماجرا را شرح دهد، داروغه وارد شد و نزد قاضی نشست. ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون آمد؛
روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم،از او سوال کردند که چطور بدون حکمقاضی کیسه را یافتی ؟!
ملّا خنده ای کرد وگفت:
«در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد »بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم
منزل رفته و نماز خواندم و ازخدا کمک خواستم.
امروز در بیاباندیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... !
پس کیسه ام را برداشتم.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#حدیث_روز
امیرالمؤمنین علی علیهالسلام فرمودند:
لذّت کریمان در اطعام دیگران است،
و لذّت فرومایگان در خوردن است.
غررالحکم حدیث ۷۶۳۸
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
پس از کندن در خیبر، مردم جاهل و بی بصیرت، میگفتند حتما علی(ع) تغذیه خاص و عجیبی دارد وگرنه هیچ پهلوانی توانایی این کار را نداشت...
اما پاسخ حضرت را بخوانید:
امیر المومنین(ع):
به خدا سوگند!
من دروازه خيبر را با قدرت جسمانى و تحرّک غذايى (انرژی حاصل از غذا) ، از جای نكندم ؛ بلكه من به قوّه مَلكى (ملکوتی) و روحى كه به نور پروردگارش، روشن است تأييد و حمایت شدم
بدان كه امام شما از دنيا به دو لباس كهنه اكتفا كرده و شدت
گرسنگى خود را با دو قرص نان برطرف نموده و در طول سال، گوشت نمی خورد مگر در عيد قربان. و شما اين كار را نمی توانيد بكنيد، پس مرا با ورع و اجتهاد (تلاش زیاد)كمك كنيد.
گویی می شنوم که گوینده ای میگويد: اگر غذاى فرزند ابو طالب اين گونه است بنا بر این از شدّت ضعف، باید در مبارزه با پهلوانان و شجاعان فرو می ماند!
#الخرائج_والجرائح_ج٢ص٥٤٢
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
آیتالله آخوند ملا علی همدانی میفرماید:
«زمان مرحوم شیخ #حاجی_کلباسی در اصفهان قحط باران میشود؛ مردم از شیخ میخواهند که نماز استسقاء خوانده، طلب باران کنند.
ایشان دستور میدهند مردم سه روز روزه بگیرند، حقوق واجبه خود را پرداخت کرده و رد مظالم کنند، سپس برای نماز استسقاء بیایند!
مردم نیز دستور شیخ را عمل کرده با روحانیتی خاص و با قلبی پاک به طرف محل نماز رهسپار میشوند.
در همین زمان مشاهده میکنند که امیر اصفهان کالسکه مخصوص فرستاده تا شیخ کلباسی را برای نماز بیاورند، ولی شیخ نمیپذیرد. آنها اصرار میکنند و شیخ امتناع!
مرحوم کلباسی به آسمان نگاه کرده و میگوید:
من به مردم گفتم خود را از مظالم دور کنید، اما استفاده از این کالسکه خود از مظالم است.
مأموران امیر ناراحت شده به آزار، اذیت و نیش زبان زدن به شیخ میپردازند، از جمله میگویند:
«شما که برای نماز باران میروید، دامنهایتان را بگیرید که خیس نشود!».
ایشان رفت و نماز را خواند هنوز به منزل نرسیده بود که بارانی شدیدی نازل شد و همانگونه که کوردلان گفته بودند مردم برای در امان ماندن دامنهایشان را با دست محکم میگرفتند.
📚زندگینامه عالم عارف شیخ ابراهیم کلباسی رحمه الله علیه
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#نيايش_شبانه
خدایا....
اگر برای ما فراغتی مقدر کرده ای، آن را بسلامتی [از آفات] قرار ده که در آن حال، گناهی ما را در نیابد و خستگی و ملالی به ما نرسد تا این که نویسندگان اعمال بد یا نامه سفید، از یاد بدی های ما برگردند و کاتبان کردارهای نیک، به آنچه از حسنات ما نوشته اند، شادمان گردند.
هرگز از تو ناامید نمی شوم، در حالی که درِ توبه و بازگشت به سویت را به رویم گشوده ای
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
اگر حق با شماست، به خشمگین شدن نیازی نیست؛
و اگر حق با شما نیست، هیچ حقی برای عصبانی بودن ندارید!
صبوری با خانواده عشق است،
صبوری با دیگران احترام است،
صبوری با خود اعتماد به نفس است
و صبوری در راه خدا، ایمان است.
اندیشیدن به گذشته اندوه،
و اندیشیدن به آینده هراس می آورد؛
به حال بیاندیش تا لذت را به ارمغان آورد.
در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا؛
زیرا هر آنچه زیباست، همیشه خوب نمیماند؛
اما آنچه خوب است، همیشه زیباست.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
در روایتی آمده است که خداوند به حضرت موسی علیه السلام فرمود: «بار دیگر که برای مناجات آمدی، بدترین مخلوق مرا به همراه بیاور!»
موسی (علیه السلام) هنگام بازگشت در فکر فرو رفت که چه کسی را ببرد؟
به هرکس که می اندیشید با خود می گفت: «شاید خدا او را دوست داشته باشد»
سرانجام موسی (علیه السلام) سگی را یافت که تمام بدنش را کِرم گرفته و لاشه گندیده اش رها شده بود و بوی عفونتش رهگذران را آزار می داد. با خود گفت: شاید این منفورترین موجود نزد خدا باشد؛ اما این مطلب به ذهنش خطور کرد که شاید خدا همین موجود را نیز دوست داشته باشد.
هنگامی که به میقات رفت، ندا رسید: «ای موسی! چیزی به همراه نیاوردی؟!»
موسی علیه السلام پاسخ داد: «به هرچه نگریستم، آن را شایسته دوست داشتن تو دیدم».
ندا رسید: «ای موسی! اگر آن سگ را به همراه آورده بودی، از چشم ما می افتادی!» و یا در جایی دیگر آمده است: «ای موسی به عزت و جلالم قسم، اگر آن سگ را می آوردی نامت را از دیوان انبیاء محو می کرددم.
@DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃
امام صادق(ع):
خداوند بندگانی دارد که روز قیامت پروندۀ اعمالشان کاملاً خالی و سفید است. ملائکه از پروردگار میپرسند: چرا هیچ چیزی در پروندۀ اعمال اینها ثبت نشده است؟
خداوند میفرماید: اینها برخی از بندگان مخلص من هستند که آنقدر خلوصشان بالا بوده که وقتی کار خوبی انجام میدادند حتی دوست نداشتند ملائکهای که اعمال را ثبت میکنند هم ببینند، فقط دوست داشتند خدا ببیند! لذا هر وقت اینها میخواستند کار خوب انجام دهند، خدا اجازه نمیداد ملائکه ببینند و ثبت کنند. اینها حسابشان با خود خداوند است.
#عدة_الداعي_ونجاح_الساعي_ص٢٠٧
@DastaneRastan