eitaa logo
داستان راستان
11.6هزار دنبال‌کننده
397 عکس
108 ویدیو
3 فایل
مدیریت کانال: @salmanzadeh57 لینک کانال تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/3347906861C14c82f0d0b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 سه برادر، دو نفرشان مدتی مؤذن مسجد بودند، برادر اوّلی ده سال مؤذن بود و در بالای مناره مسجد اذان می گفت. پس از فوت او، برادر دوم این مسئولیت را عهده دار شد و او هم حدود ده سال به آن کار مشغول بود تا این که برادر دوم هم فوت کرد.  پس از آن، مردم نزد برادر سوم رفتند و از او خواستند او هم چون دو برادرش به اذان گویی بپردازد، امّا او از پذیرفتن اجتناب کرد.  اصرار زیادی کردند و به او پیشنهاد نمودند که پول زیادی به او خواهند داد، ولی باز هم نپذیرفت. وقتی با اصرار مردم روبه رو شد به آنان گفت: من اذان گفتن را بد نمی دانم. ولی اگر صد برابر پولی را که پیشنهاد می کنید به من بدهید باز هم نخواهم پذیرفت زیرا این مناره ای است که دو برادر مرا بی ایمان از دنیا برد! وقتی لحظات آخر عمر برادر بزرگترم رسید خواستم بر بالینش سوره یس تلاوت کنم که با نهایت اعتراض و فریاد او مواجه شدم! او می گفت قرآن چیست؟ چرا برایم قرآن می خوانی؟ برادر دوم هم به این صورت در هنگام مرگش به من اعتراض کرد.  از خداوند کمک خواستم که علت این قضیه را برایم روشن گرداند. زیرا آنان مؤذن بودند، و این کار از آنان انتظار نمی رفت. یک شب خداوند بر من منت نهاد و در عالم رؤیا، برادر بزرگترم را در حال عذاب دیدم. به طرفش رفتم و گفتم: تو را رها نمی کنم تا به من بگویی چرا بی ایمان از دنیا رفتی؟  خداوند برای آن که ماجرا را به من بفهماند، زبان او را گویا نمود. او گفت: ما هرگاه که بالای مناره می رفتیم، به خانه های مردم نگاه می کردیم و به نوامیس مردم چشم می دوختیم و سرانجام چشم چرانی باعث عذاب ما در آخرت شد. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 داستان شیخ صنعان و دختر ترسا، از جمله داستان های عرفانی است که حتی شرح هایی هم بر آن نوشته شده است. اما اصل داستان از این قرار است که :  شیخ صنعان چند شب پیاپی در خواب می بیند که از مکه به روم رفته و بر بتی، مدام سجده می کند. پس از تکرار این خواب در شبهای متوالی، او پی می برد که مانعی در سر راه سلوکش پیش آمده و زمان سختی و دشواری فرا رسیده است. و لذا تصمیم می گیرد تا به ندای درون گوش داده و به دیار روم سفر کند. جمع کثیری از مریدان وی(به روایت عطار،400 مرید)، نیز همراه وی راهی دیار روم می شوند. در آن دیار، شیخ روزها بر گرد شهر می گشته تا سرانجام روزی نظرش بر دختری ترسا، و بسیار زیبا افتاده و عاشق او می شود. عشق دختر ترسا، عقل شیخ را می برد؛ شیخ، ایمان می دهد و ترسایی می خرد. شیخ مقیم کوی یار می شود و همنشین سگان کوی؛ و پند و نصیحت یاران را نیز به هیچ می گیرد. دختر ترسا از عشق شیخ آگاه می شود و پس از آنکه در مقام معشوق، ناز کرده و شیخ را به سبب عشقش سرزنش و تحقیر می کند، سرانجام در برابر نیاز شیخ، 4 شرط برای وصال قرار می دهد: سجده بر بت، خمر نوشی، ترک مسلمانی و سوزاندن قرآن. شیخ عاشق، نوشیدن خمر را می پذیرد و آن سه دیگر را، نه. اما پس از نوشیدن خمر و در حال مستی، سه شرط دیگر را نیز اجابت می کند و زنار می بندد. کابین دختر گران است و شیخ مفلس از پس آن بر نمی آید؛ ولی دل دختر به حالش سوخته و به جای سیم و زر، یک سال خوکبانی را بر شیخ وظیفه می کند و شیخ به مدت یکسال خوکبانی دختر را اختیار می کند. یاران که تحمل این خفت و رسوایی را نداشتند، سرانجام شیخ خود را رها می کنند و به حجاز برمی گردند و گزارش اعمال او را به مریدی (از یاران خاص شیخ) که هنگام سفر روم غایب بود می دهند. او آنها را سرزنش می کند که چرا شیخ خود را در چنان حالی رها کرده اند و به همراه سایر مریدان به روم باز می گردند و معتکف می شوند و 40 شب به دعا پرداخته و با تضرع و زاری از خدا طلب نجات شیخ را می کنند. در شب چهلم، سرانجام مرید باوفای شیخ، پیامبر اسلام (ص) را در خواب می بیند که به او بشارت رهایی شیخ را می دهد. او همراه با مریدان عازم دیدار شیخ می شوند و شیخ را می بینند که زنـّار بریده و از نو مسلمان شده و توبه کرده است. و همراه با شیخ به سوی حجاز باز می گردند. اما دختر ترسا که زمانی ایمان شیخ را زائل کرده بود، شب هنگام در خواب می بیند که او را به سوی شیخ می خوانند که دین او اختیار کند. احوالش دگرگون می شود و دلداده و سرگشته، دیوانه وار، سر به بیابان، در پی شیخ می گذارد. شیخ باز می گردد و دختر را آشفته و مشتاق می یابد؛ دختر به دست او اسلام می آورد و چون طاقت فراق از حق را نداشته، در دامان شیخ، جان بر سر ایمان خود می نهد.   اما نکته هایی که می توان از این داستان به دست آورد: 1- گاهی فرد و لو اینکه در مراتب سیر و سلوک به جاهایی هم رسیده باشد ولی باز هم احتمال لغزش در وی هست و نقاط ضعفی دارد که در شرایط امتحان این نقاط ضعف خود را نشان می دهد کما اینکه در داستان شیخ صنعان وی با وجود اینکه دارای مریدان و شاگردانی بوده ولی یک نقطه ضعفی داشته که در سفر وی به روم و دیدن آن دختر زیبا رو ، این ضعف خود را نشان داده و موجب لغزش شیخ می گردد 2- در هیچ حالتی از هدایت و نجات کسی نباید نا امید شد برخلاف دیگر شاگردان شیخ که دیگر احتمال توبه و بازگشت وی را غیر ممکن می دانستند اما شیخ باز هم از این ورطه خلاص شده و توبه نمود. 3- در حالی که شیخ خمر نوشی را ساده تر از سوزاندن قرآن و سجده بر بت و ترک مسلمانی می داند اما با ارتکاب آن، آن سه گناه دیگر نیز برای وی اتفاق می افتد چرا که وقتی انسان عقل خود را از دست داد دیگر توقع هر عمل نادرستی از وی می رود. 4- انسان اگر در رسیدن به خواسته های خود، رضایت خداوند را در نظر بگیرد، خداوند ،مطلوب وی را از راه صحیح به وی می رساند. کما اینکه شیخ بعد از اینه توبه کرد و بازگشت این بار خداوند ، آن دختر را شیفته شیخ و مرام او کرد. در حالیکه وقتی شیخ ار راه نادرست خواست به مطلوب خود برسد آن دختر با تحقیر وی، وصالش را برای شیخ فراهم کرد و خودش علاقه قلبی ای به شیخ نداشت @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ... ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺷﺪ... ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺷﮑﺴﺖ، ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ... ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺖ ﻧﺨﻮﺭﻡ ... ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻗﺎﺿﯽ ﺍﻟﺤﺎﺟﺎﺕ " ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﻟﺘﻤﺎﺱ ﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﻳﺪﻩ ﺑﮕﻴﺮﯼ ... ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ " ﺍﺭﺣﻢ ﺍﻟﺮﺣﻤﻴﻦ " ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺳﺨﺖ ﺑﮕﻴﺮﯼ... ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ... ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻥ " ﺧﺪﺍﯾﯽ ..." ﺍﻣﺎ ﻣﻦ... ﻣﮕﺬﺍﺭ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﻭﻡ... ﻣﻦ ﺍﻣﻴﺪﻡ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ ... ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻟﻢ " ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ " ﺑﺨﻮﺍﻥ... ﺍﻣﻦ ﻳﺠﻴﺐ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺗﺎﺁﺭﺍﻡ ﺷﻮﺩﺍﻳﻦ ‏( ﻣﻀﻄﺮ ‏) .... ﺗﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﯿﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﺐ ﻧﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﻦ ..... ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ ... ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭﺕ، ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﺖ، ﺑﻪ ﯾﺎﺭﯾﺖ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪﻡ ..... ﺍِﻟٰﻬﻲ ﻭَ ﺭَﺑّﻲ ﻣَﻦْ ﻟﻲ ﻏَﯿْﺮُﮎَ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 هيچ كس در هيچ كجا چمدانی همراهش نيست كه پر از حال خوب برای ما باشد و آن را به ما سوغات بدهد. حال خوب از درون ما می آيد. مهم اين است كه با توجه به داشته هايمان حال خوب را برای خودمان ايجاد كنيم. مهم اينست كه شادی های كوچك را براي خود بسازيم و از آنها احساس رضايت كنيم. گاهي با يك بستنی قيفی، با يك پياده روی همراه با موزيك دلخواه، با ديدن يك فيلم كمدی و... می توانيم حال خوب را به خودمان هديه كنيم. مهم اين است كه بخواهيم حال خوب داشته باشيم و حس قربانی به خودمان نگيريم! به همين سادگی.. زندگی همين لحظه هاست ... @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 متوجه شدم که بیشتر مردم یه برداشت اشتباه از صبر دارند و فکر میکنند منظور از صبر یه حالت ساکن بودن هستش،لذا بهتر است بدانیم که: صبر در قرآن یعنی در راهی که هستید مقاومت و پافشاری داشته باشید ، به اصلاح عامیانه "کم نیارید"، دچار ضعف نشید. سه نوع صبر داریم: نوع اول:صبر بر عبادت یعنی برای انجام عبادات جدی باشید,بر انجامشون پافشاری کنید. نوع دوم:صبر بر معصیت ،یعنی در دوری از انها تلاش کنید و مقاوم باشید مثلا ایستادگی در برابر شهوت ،غیبت و ... نوع سوم:صبر بر مصیبت یعنی مقاوم باشی که ایمانت بخاطر اتفاقی که افتاده ضعیف نشه مثلا اگر نتیجه تلاشت رو در کنکور ندیدی یا نتونستی ازدواج کنی یا عزیزت رو از دست دادی، بازم مقاوم باش که اعتمادت به خدا دچار ضعف نشه. لذا صبر مقاومت در برابر ناملایمات زندگی و بلا های طبیعی و بیماری ها و مشکلات زندگی است .... اگر در زندگی چیز اشتباهی داره رشد میکنه ،تلاش کن برای تغییرش نه اینکه فقط نگاش کنی!! حتی اگر هم با موانع برخورد کردی بازم بلند شو و مقاوم باش و ادامه بده. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد: در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت. سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.! قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم می‌گذشتند... ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم، خطرناك بود به مسجد رفتم و فكر می‌كردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود؟! در عالم معنا گفتند: شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی! گفتم: اما من كه خطایی انجام ندادم... گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد! اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند... @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 هنگامی که از درون زلال باشی ، خداوند به تو نوری می‌بخشد، آنچنان که ندانی و مردم تو را دوست می‌دارند از جایی که ندانی و نیازهایت برآورده شود آنچنان که ندانی چه شد! این یعنی پاک نیتی … و پاک نیت کسی است که برای همه، بدون استثناء ، خیر بخواهد. چون می‌داند سعادت دیگران از خوشی او نمی‌کاهد. و بی‌نیازی آنها از ثروت او کم نمی‌کند. و سلامت آنها عافیت و آرامش او را سلب نخواهد کرد. پس چه زیباست که همیشه نیک اندیش و خیرخواه باشیم. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 یک فرد مسلمان همیشه این کلمات را بر زبان جاری میکند : در شروع هر کار خوب میگوید : بسم الله بعد از تمام شدن هر کاری میگوید : الحمدلله هنگام خطا و اشتباه میگوید : استغفرالله هر گاه میخواهد کاری در آینده انجام دهد یا وعده بدهد میگوید: إن شاءالله در موقع احساس خطر میگوید: لاحول ولاقوة الابالله العلی العظیم هرگاه به کسی مصیبتی رسید میگوید : إنالله و إنا الیه راجعون هر فرد مسلمان همیشه شب و روز میگوید : لااله الاالله ـ محمدرسول الله یک فرد مسلمان همیشه بخصوص روز جمعه صلوات بر پیامبر ﷺ زیاد میگوید. این کلمات پر گوهر را در آن مواقع از یاد نبرید ... و با یاد و ذکر الله تعالی قلب و درون خود را شاداب و تازه نگه دارید. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 امام صادق عليه السلام فرمودند: إذا اوَیْتَ إلى فِراشِکَ فَانْظُرْ ماسَلَکْتَ فى بَطْنِکَ، وَ ما کَسَبْتَ فى یَوْمِکَ، وَاذْکُرْ انَّکَ مَیِّتٌ، وَ انَّ لَکَ مَعادا؛ در آن هنگامى که وارد رختخواب خود مى شوى ، با خود بیندیش که در آن روز چه نوع خوراکى ها و آشامیدنى ها از چه راهى به دست آورده اى و میل نموده اى . و در آن روز چه چیزهائى را چگونه و از چه راهى کسب و تحصیل کرده اى. و در هر حال متوجّه باش که مرگ تو را مى رباید؛ و سپس در صحراى محشر جهت بررسى گفتار و کردارت حاضر خواهى شد. ٧١ص٢٦٧ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 از خـــــدا خواستن "شجاعت" است اگر بدهد رحمت است ؛ اگر ندهد حکمت است... از خلق خــــدا خواستن " ذلت " است اگر بدهد منت است ؛ اگر ندهد خفت است ... @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 امیرالمومنین علی‌علیه‌السلام فرمودند: لا فقر كالجهل هیچ فقری مثل جهل نیست. نهج البلاغه حکمت ۵۴ @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 منشاء تمامِ بدبختی‌ها منشاء تمامِ بدبختی‌های بشر رو، میشه در این جمله‌ی شیطان، در قرآن کریم دید. اونجایی که شیطان به آدم گفت:👇 یَا آدَمُ! هَلْ أَدُلُّکَ عَلَی شَجَرَةِ الْخُلْدِ، وَ مُلْکٍ لَّا یَبْلَی؟! (طه/۱۲۰) ای آدم! آیا می‌خواهی تو را به درختِ زندگیِ جاودانه، و مُلکی بی‌زوال راهنمائی کنم؟! وسوسه‌ی قدرت (مُلکِ بی‌زوال) اون هم قدرتِ جاودانه، تیرِ کاریِ شیطان بود که به هدف خورد، و پدر و مادر ما رو از بهشت بیرون کرد. قدرتِ جاودانه👈 تیرِ مسمومِ شیطان این تیر هنوز هم داره به هدف میخوره.. و در هر دوره و زمانی، عدّه‌ی زیادی رو از بهشت بیرون میکنه. جهانِ امروز به شدّت از این سمّ مُهلِک و کُشنده‌ی شیطان بیمار هست. وسوسه‌ای که تا هست، جهان روی آرامش رو نمیبینه... و جهانیان به اون بهشت گمشده نمی‌رسند. هر کس تو هر پُست و مقام و جایگاهی که هست، هِی دست و پا میزنه که به هر قیمتی، بره بالاتر و بالاتر و بالاتر... و بیچاره نمیدونه که، هِی داره از بهشت دورتر و دورتر و دورتر میشه.. مراقِب این تیرِ مسموم باشیم شیطان در کمین است.. @DastaneRastan