eitaa logo
داستان راستان
11.6هزار دنبال‌کننده
403 عکس
106 ویدیو
3 فایل
مدیریت کانال: @salmanzadeh57 لینک کانال تبلیغات ارزان: https://eitaa.com/joinchat/3347906861C14c82f0d0b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 در زمان حکومت طاهریان در خراسان، زبان و خط رسمی برای انجام کارهای دیوانی و حکومتی عربی بود. با آنکه طاهریان ایرانی بودند اما برای حفظ روابط دوستانه با خلفای عباسی و همچنین حفاظت از استقلال نو یافته، این کار را انجام دادند. از این رو بزرگان و دانشمندان خراسان نیز به پیروی از حاکمان خود، زبان عربی آموختند و حتی شاعران اشعار خویش را به عربی می سرودند، اما از طرفی عده‌ای هم از مردم که به زبان و ادب فارسی علاقه داشتند به هر کسی که در گفت‌وگو های روزانه از عربی استفاده می کرد به کنایه می گفتند :"فلانی از بیخ عرب شده" یعنی نژاد و زبان خویش را فراموش کرده و همانند اعراب شده است. درحقیقت مردم چون قدرت مقابله با حکومت را نداشتند برای حفظ و نگهداری فرهنگ و زبان خویش مجبور به ساخت این چنین کنایه های بودند. اصطلاح "از بیخ عرب شد" امروزه برای مواردی به کار می رود که شخصی در مقابل بدیهیات با وجود مدارک آشکار دست از لجبازی برندارد و همچنان به انکار حقایق واضح بپردازد. @DastaneRastan
داستان راستان
🌸🍃🌸🍃 #زندگینامه_معصومین #قسمت_هشتم #امام_حسن_علیه_السلام حضرت امام حسن بن علی المجتبی (علیه السلا
🌸🍃🌸🍃 سپس (در برخى از روایات در روز هفتم) براى این نوزاد نورانی، دو رأس قوچ کبود رنگ را قربانی (عقیقه) فرمود: و ران یکى از آن‌ها را همراه یک دینار به قابله داد. سر مبارک نوزاد را تراشید و هم وزن موی سرش ـ که یک درم و چیزی افزون بود ـ نقره به عنوان صدقه به فقرا، مستمندان و بینوایان داد. پیامبر اکرم (ص) سپس سر نورانى این نوزاد را به ماده‌ خوشبو و عطرآگینى که از زعفران و چیزهایى مشابه ترکیب شده بود، معطر فرمود. سرانجام این نوزاد عزیز را بوسه ‌باران کرد و مورد مهر وصف‌ ناپذیر خویش قرار داد. پیامبر اکرم (ص)، کنیه امام حسن (ع) را هم از شدت علاقه به ایشان، «ابو محمد» نهاد و این تنها کنیه اوست. القاب امام حسن (ع) هم سبط، سید، زکی و مجتبی است که «مجتبی» معروف‌تر می‌باشد. ضمناً امام حسن مجتبی (ع) به «کریم اهل بیت (ع)» نیز شهرت دارد. پیامبر اکرم (ص) به امام حسن (ع) و برادرش امام حسین (ع) علاقه خاصی داشت و بار‌ها می‌فرمود: «حسن و حسین فرزندان منند.» تا پیغمبر اسلام (ص) در حیات مبارک بودند، امام حسن (ع) و برادرش حسین (ع) در کنار آن حضرت (ص) جای داشتند، گاهی آنان را بر دوش خود سوار می‌فرمودند، می‌بوسیدند و می‌بوییدند. امام حسن (ع) حدود بیش از ۷ سال، زمان جد بزرگوار خود را درک و در آغوش مهر آن حضرت (ص) به سر برد و پس از رحلت پیامبر (ص) که با شهادت مادر گرامیش حضرت فاطمه زهرا (س) دو یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت، تحت تربیت پدر بزرگوار خود امام علی (ع) قرار گرفت. آغاز امامت ۱۰ ساله امام دوم شیعیان (ع) آن حضرت (ع) در سن ۲۷ سالگی و پس از حادثه دهشتناک ضربت خوردن پدر ارجمند خود امام علی (ع) در مسجد کوفه و شهادت ایشان در ۲۱ رمضان سال ۴۰ هجری قمری، به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت (ع) به مقام امامت رسید. مدت امامت آن حضرت (ع) ۱۰ سال به طول انجامید و نزدیک به ۶ ماه هم به اداره امور مسلمین پرداخت. در این مدت معاویه که دشمن سرسخت امام علی (ع) و خاندان آن امام همام (ع) بود و سال‌ها به طمع خلافت (در آغاز به بهانه خون‎خواهی عثمان و در آخر آشکارا به طلب خلافت) جنگیده بود، به عراق مقر خلافت امام حسن (ع) لشکر کشید و جنگ را آغاز کرد. پس از شهادت امام علی (ع) و سخنرانی امام حسن (ع) در مسجد کوفه، همه مردم کوفه، مدائن، عراق، حجاز و یمن، با شوق و رغبت با ایشان بیعت کردند، جز معاویه که خواست از راهی دیگر برود و با آن حضرت (ع) همان رفتاری را پیش گیرد که با پدرش امام علی (ع) در پیش گرفته بود. توطئه‌های پنهانی علیه امام حسن مجتبی (ع) دوره کوتاه مدت خلافت آن حضرت (ع) مانند دوران خلافت پدرش امام علی (ع)، آکنده از فعالیت منافقان، خیانت کاران و جاسوسان (به حد اعلای خود) بود که مانع از پیروزی قاطع امام (ع) گردید. از طرفی معاویه به مقابله با امام حسن (ع) برخاسته بود و از سوی دیگر در پی جنگ‌های سه گانه امام علی (ع) و به شهادت رسیدن بیشترین یاران باوفای اهل بیت (ع) مانند مالک اشتر و محمد بن ابی بکر، اوضاع برای سپاه اسلام بسیار دشوار شده بود. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 الهی، در زندگیم با من باش. حتی در مکثِ نفس هایم. الهی، مرا به حال خود وا مگذار. بگذار که با تو باشم و تو در من و بر من باشی که زندگی با تو، سراسر عشق و اسرار است. به دعایم گوش کن، حتی وقتی زبان من خاموش میشود ، دعای خاموشی مرا تو بشنو ای مهربان ترین مهربانان... @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 همه ى ما یك عذرخواهى به احساس خود بدهكاریم. زمانى كه براى نگه داشتن آدمهاى اشتباه پافشارى كردیم! آن زمان كه دروغ شنیدیم و سكوت كردیم، جایى كه باید میرفتیم اما ایستادیم! از هیچ و پوچ رویا ساختیم و ذوق كردیم! براى فرار از حقیقت لج كردیم و لج كردیم و لج كردیم..... خاموش كن فانوس وابستگى ات را... گاهى چه اصرار بیهوده ایست اثبات دوست داشتنمان به آدمها! معرفتهاى بیجایمان. مهربانى هاى الكى مان. تلاشهاى بى مورد براى حفظ رابطه هامان. وقتى براى بعضی آدم هاى امروزى خوبى و بدى یكسان است...! @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 می گویند کشاورزی آفریقایی در مزرعه اش زندگی خوب و خوشی را با همسر و فرزندانش داشت. یک روز شنید که در بخشی از آفریقا، معادن الماسی کشف شده اند و مردمی که به آنجا رفته اند با کشف الماس به ثروتی افسانه ای دست یافته اند. او که از شنیدن این خبر هیجان زده شده بود، تصمیم گرفت برای کشف معدنی الماس به آنجا برود. بنابراین زن و فرزندانش را به دوستی سپرد و مزرعه اش را فروخت و عازم سفر شد. او به مدت ده سال آفریقا را زیر پا می گذارد و عاقبت به دنبال بی پولی، تنهایی و یأس و نومیدی، خود را در دریا غرق می کند. اما زارع جدیدی که مزرعه را خریده بود روزی در کنار رودخانه ای که از وسط مزرعه می گذشت، چشمش به تکه سنگی افتاد که درخشش عجیبی داشت. او سنگ را برداشت و به نزد جواهر سازی برد. مرد جواهر ساز با دیدن سنگ گفت که آن سنگ الماسی است که نمی توان قیمتی بر آن نهاد. مرد زارع به محلی که سنگ را پیدا کرده بود رفت و متوجه شد سرتاسر مزرعه پر از سنگهای الماسی است که برای درخشیدن نیاز به تراش و صیقل داشتند. مرد زارع پیشین بدون آنکه زیر پای خود را نگاه کند، برای کشف الماس تمام آفریقا را زیر پا گذاشته بود حال آنکه در معدنی از الماس زندگی می کرد! همیشه برای یافتن فرصت ها و موفقیت درزندگی ابتدا به داشته های خود نگاهی بیندازیم!  @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 لذت‌های دنیا 7 قسم است : ۱- خوردنی ۲- آشامیدنی ۳- پوشیدنی ۴- آمیزشی ۵- بهترین مرکب ۶- بوییدنی ۷- شنیدنی ۱-لذیذ ترین خوردنی عسل است که از استفراغ مگسی حاصل می‌شود. ۲-لذیذ ترین آشامیدنی آب است که پس از باران در خاک کثیف و نجس روان می‌شود. ۳-بهترین پوشیدنی ابریشم است که آب و تف دهان کرمی زشت است. ۴-آمیزش نیز لذتی است از نزدیکی و دخول پست‌ترین و شرم‌آورترین اجزای بدن انسان در یکدیگر. ۵-بهترین سواری اسب است که بی‌وفاترین و کشنده‌ترین حیوان آن را برای انسان فراهم می‌کند. ۶-بهترین بوییدنی مشک آهو است که از خون نجس ناف حیوان حاصل می‌شود. ۷-شیرین ترین صدای شنیدنی برای بشر، صدای تنبک است که از روده و محل عبور فضله حیوان درست می‌شود. پس ای جابر! بدان در این دنیا بهترین لذت‍های دنیا را خدا در پست‌ترین چیزهای دنیا قرار داده است و این دلیل بر پستی دنیا برای بشر کافی است. بحارالانوار جلد 17 @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 مراد از دو شرق و دو غرب چیست؟ رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ (۱۷_الرحمن) برای درک این امر کره زمین را در جلوی خود قرار دهید زمانی که روشنایی آفتاب از سمت مشرق به سمت غرب حرکت می کند دو مغرب در کره زمین وجود دارد(یک مغرب در شمال کره زمین و یک مغرب در جنوب کره زمین) به عنوان نمونه فاصله نروژ با آفریقای جنوبی بیش از ۱۲ هزار کیلومتر است ولی در یک زمان در هر دو نقطه مغرب است و مَغْرِبَيْنِ برای آن گفته می شود که زمین به تاریکی شب می رود در همین ساعت در سمت دیگر کره زمین در شمال اقیانوس آرام هم زمان با جنوب اقیانوس آرام مشرق و خورشید در حال طلوع است، یعنی زمین از تاریکی شب با طلوع خورشید خارج می شود پس هر مشرق در دو نقطه از زمین است شمال و جنوب؛ و هر مغرب در دو نقطه از زمین است شمال و جنوب گفتیم القاء به معنای حضور یک شئ در کنار شئ دیگر بدون رؤیت اوست. وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ (۳_انشقاق) وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ (۴_انشقاق) یعنی در روز قیامت بر زمین از نور خدا القاء می شود و زمین نور خدا را ملاقات می کند، و از این ملاقات متلاشی می شود. پس یکی از دلایل نابودی زمین در روز قیامت القای نور خدا بر زمین است (وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا) که وقتی در طور سینا بخشی از نور حق تعالی بر کوه طور خورد کوه متلاشی گشت. (فَلَمَّا تَجَلَّي رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا) فرق اشراق با تَنویر در تَنویر هم منبع نور مشخص است و هم نور، مانند تابش خورشید که در روز دیده می شود؛ ولی در اشراق نور دیده می شود ولی منبع نور مشخص نیست. مانند شرق زمین که قبل از طلوع نور دیده می شود ولی خورشید ناپیداست. یعنی در قیامت نور الهی بدون آن که خداوند دیده شود، دیده خواهد شد "اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ" پس نور آسمان و زمین منبع اش خداست ولی در قیامت اثری از این نور زمین را روشن خواهد کرد؛ برای همین خداوند نفرموده‌ است «نُوراللّه الأرض بِنُور رَبِّها» که اگر چنین می فرمود باید منبع نور هم مشخص می شد. حال سؤال اینجاست در زمان مغرب هم زمین روشن است بدون این که خورشید و منبع نور دیده شود ولی چرا حق تعالی أغربت نفرموده است؟ حق تعالی أَشْرَقَتِ و شرق را انتخاب کرده است که نشان تولد و شروع نور است، چون أغربت نشان زوال و خاموشی نور است و قیامت شروع و تولد است و زوال و نابودی نیست. اعجاز دیگر قرآن در مورد اثر (جاذبه) زمین بر پیری انسان در آیه ۴ سوره قاف است. قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ ۖ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ (۴_ق) ولی ما می‌دانیم آنچه را زمین از بدن آن‌ها می‌کاهد؛ و نزد ما کتابی است که همه چیز در آن محفوظ است. در ترجمه ظاهر آیه، مراد از مِنْهُمْ را جسد در خاک معنی کرده اند در حالی که بطن آیه گویای حقیقت و سرّ دیگری است و آن این که، جاذبه زمین بر اثر فشاری که بر بدن انسان وارد می کند همان است که از جسم انسان کم می کند و طول عمر انسان برای همین باعث تحلیل رفتن و پیری بدن می شود اگر جاذبه زمین نبود جسم انسان دچار کم شدن نمی شد. چنانچه مطرح است در فضا و کرات دیگر به علت عدم وجود جاذبه، زمان به کندی طی می شود چون زمان مبنایی برای فرسودگی بدن در دنیاست، یعنی اگر انسانی که بر اثر جاذبه زمین دچار فرسودگی و تحلیل می شود اگر در فضا بدون جاذبه در کهکشان زندگی کند قطعاً سرعت تحلیل و فرسودگی سلول های او کمتر است، پس حرکت به پیری هم کندتر خواهد شد. مثال، کسی که ۵۰ سال سن دارد و فرزندش ۱۰ سال، اگر آن فرد از جاذبه زمین خارج شود زمان نیز برای او متفاوت عمل خواهد کرد. اگر این فرد بعد از ۴۰ سال به زمین بازگردد چون زمان بر او متوقف و کند شده بود، پس هم سن فرزند خودش نشان می دهد که در زمین و در جاذبه آن قرار داشته است در مثال دیگر برای درک جاذبه زمین بر پیری انسان این که وقتی کسی یک شئ را از زمین بلند می کند بر جاذبه زمین باید غلبه کند و این غلبه باعث فرسوده و پیر شدن بدن او می گردد و همان می شود که خداوند می فرماید: "تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ" جاذبه زمین از وجود و بدن آن ها کم می کند. مثال دیگر می زنیم، سرپا ایستادن باعث می شود (جاذبه) زمین بر سلول های بدن اثر بگذارد و از بدن کم کند که این کم کردن در دیسک کمر یا درد زانو خود را بروز می دهد وقتی موسی نبی می فرماید: "قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّأُ عَلَيْهَا" یعنی با تکیه بر عصا بر (جاذبه) زمین می خواهم غلبه کنم تا از بدن من کم نکند و تا حدّ ممکن با تکیه بر عصا بر جاذبه زمین غلبه می کنم تا کم کردن از بدن ام (فرسودگی آن) را را به تأخیر اندازم. در پایان آیه می فرماید: "وَ عِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ" یعنی این علم نزد ماست ولی چون شما قدرت و نیازی به فهم این علم ندارید در قرآن آن را با این یک جمله بیان کرده ایم. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 دو بازرگان خراسانی ملازم صحبت یکدیگر سفر کردندی. یکی ضعیف بود که هر به دو شب افطار کردی و دیگر قوی که روزی سه بار خوردی. اتفاقاً بر در شهری به تهمت جاسوسی گرفتار آمدند، هر دو را به خانه‌ای کردن و در به گل بر آوردند. بعد از دو هفته معلوم شد که بی گناهند. در گشادند، قوی را دیدند مرده و ضعیف جان به سلامت برده. مردم درین عجب ماندند. حکیمی گفت خلاف این اگر بودی عجب بودی. آن یکی بسیارخوار بوده است، طاقت بینوایی نیاورد و به سختی هلاک شد وین دگر خویشتن دار بوده است لاجرم بر عادت خویش صبر کرد و به سلامت بماند. چو کم خوردن طبیعت شد کسی را چو سختی پیشش آید،سهل گیرد وگر تن پرورست اندر فراخی چو تنگی بیند از سختی بمیرد گلستان سعدی باب سوم در فضیلت قناعت @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد. از ایمان سخن نگو! بگذار از نوری که بر چهره داری ، آن را احساس کند. از عقیده برایش نگو! بگذار با پایبندی تو آن را بپذیرد. از عبادت برایش نگو! بگذار آن را جلوی چشمش ببیند . از اخلاق برایش نگو ! بگذار آن را از طریق مشاهده ی تو بپذیرد . از تعهد برایش نگو ! بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند ! " الگوی زیبایی برای دیگران باش" @DastaneRastan
داستان راستان
🌸🍃🌸🍃 #زندگینامه_معصومین #قسمت_نهم #امام_حسن_علیه_السلام سپس (در برخى از روایات در روز هفتم) براى
🌸🍃🌸🍃 روش زندگی و حکومت امام حسن مجتبی (ع) که شرایط رهبری را در خود جمع داشت، در دوران اقامتش در کوفه، او را قبله نظر، محبوب دل‌ها و مایه امید کسان ساخته بود. امام (ع) کار‌ها را نظم داد و والیانی برای شهر‌ها تعیین فرمود و انتظام امور را به دست گرفت، اما زمانی نگذشت که عده زیادی از افراد، چون امام حسن (ع) را مانند پدرش در اجرای عدالت و احکام و حدود اسلامی قاطع دیدند، به توطئه‌های پنهانی دست زدند و حتی در نهان به معاویه نامه نوشتند و او را به حرکت به سوی کوفه تحریک و ضمانت کردند که هر گاه سپاه او به اردوگاه حسن بن علی (ع) نزدیک شود، آن حضرت (ع) را دست بسته تسلیم او می‌کنند یا ناگهان ایشان را به شهادت می‌رسانند. خوارج نیز به خاطر وحدت نظری که در دشمنی با حکومت آل علی (ع) داشتند، در این توطئه‌ها با آنان همکاری کردند. در برابر این عده منافق، شیعیان علی (ع) و جمعی از مهاجرین و انصار بودند که به کوفه آمده و در آنجا سکونت اختیار کرده بودند. این بزرگمردان مراتب اخلاص و صمیمیت خود را در همه مراحل همراهی با امام (ع) ثابت نمودند. امام حسن (ع) وقتی طغیان و عصیان معاویه را در برابر خود دید، با نامه‌هایی او را به اطاعت و عدم توطئه و خونریزی فرا خواند، ولی معاویه در جواب آن حضرت (ع) تنها به این امر استدلال می‌کرد که من در حکومت، از تو با سابقه‌تر و در این امر آزموده‌تر و به سال از تو بزرگترم! معاویه گاهی در نامه‌های خود با اقرار به شایستگی امام حسن (ع) می‌نوشت: «پس از من، خلافت از آن توست. زیرا تو از هر کس بدان سزاوارتری.» و آخرین جوابی که به فرستادگان امام حسن (ع) داد این بود که: «برگردید، میان ما و شما به جز شمشیر نیست.» و بدین ترتیب دشمنی، سرکشی، توطئه‌های زهرآگین و گردن کشی علیه کریم آل طه (ع) از طرف معاویه آغاز شد. 💢 اعلام جهاد برای پاسخ به ستیزه جویی معاویه معاویه با ایجاد روح اخلال گری و نفاق، خریداری وجدان‌های پست، پراکندن انواع دروغ و انتشار روحیه یأس در مردم سست ایمان در مواقع مناسب، اوضاع را به نفع خود سوق می‌داد و از سوی دیگر همه سپاهیانش را به بسیج عمومی فراخواند. مجموع نیرو‌های نظامی عراق را ۳۵۰ هزار نفر نوشته‌اند. امام حسن (ع) هم تصمیم خود برای پاسخ به ستیزه جویی معاویه را دنبال و رسماً اعلام جهاد فرمود. اگر در لشکر معاویه، کسانی بودند که به طمع زر آمده و مزدور دستگاه حکومت شام بودند، اما در لشکر امام حسن مجتبی (ع)، چهره‌های تابناک شیعیانی مانند حجر بن عدی، ابو ایوب انصاری و عدی بن حاتم دیده می‌شد که به تعبیر امام حسن (ع)؛ یک تن از آنان، افزون از یک لشکر بود. اما در برابر این بزرگان، افراد سست عنصری نیز بودند که جنگ را با گریز جواب می‌دادند، در نفاق افکنی توانایی داشتند و فریفته زر و زیور دنیا می‌شدند. امام حسن (ع) از آغاز این ناهماهنگی بیمناک بود. 💢 توطئه‎های معاویه و خیانت برخی از یاران امام حسن (ع) اگر خیانت برخی از یاران و لشکریان امام مجتبی (ع) نبود، معاویه هرگز فرصت پیدا نمی‌کرد که به اهداف شوم و ضد اسلامی خود برسد. چرا که این اقدامات نه تنها جلوی معاویه را نگرفت، بلکه او را در رسیدن به اهداف شومش تحریص کرد. امام حسن (ع) با وجود تمام این شرایط، تصمیم نهایی برای جنگ با معاویه را در سخنرانی خود در مسجد کوفه اعلام و سپاهیان را برای عزیمت به سوی نخیله فراخوان فرمود. اما مردم کوفه آن قدر در رفتن به جنگ سستی کردند تا اینکه عدی بن حاتم که پیرمردی بود، به عنوان نخستین نفر به پا خواست و جملاتی به کوفیان گفت و به تنهایی و به اطاعت از فراخوان و فرمان امام (ع)، پای در رکاب نهاد و عازم نخیله شد و به دنبال او، عده‌ای دیگر به راه افتادند. @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 خدایا... سلامت دل‌ هاي ما را در ياد كردِ بزرگيِ خود قرار ده، و آسايش بدن‌ هاي ما را در سپاسگزاري نعمتِ خويش، و گويايي زبان‌ هاي ما را در وصف آنچه به ما داده‌اي. آمین @DastaneRastan
🌸🍃🌸🍃 زیبا زیستن برآورده شدن تمام آرزوها نیست... بلکه درست گام برداشتن و اندیشیدن در مسیر آرزوهاست. بدان که نعمت بزرگ خدا به تو در زندگی، ندانستن اندازه ی مهلت حیات است... تا بدون ترس معنای شیرین عبارت " امید " را در این مهلت نامعلوم در مسیر خواسته هایت، دمادم، تجربه کنی ! @DastaneRastan