🌕 محمّد بن مسلم از امام صادق علیه السلام روایت میکند که آن حضرت فرمودند:
منادى از آسمان به اسم قائم عليه السّلام ندا مىدهد كه از شرق تا غرب عالم شنيده مىشود. پس هيچ خوابيدهاى نمىماند مگر اينكه مىايستد و هيچ ايستادهاى نمىماند مگر اينكه مىنشيند؛ و هيچ نشستهاى نمىماند مگر اينكه از عظمت آن صدا روى پاهايش مىايستد؛ چرا كه آن صوت، صداى جبرئيل روح الامين عليه السّلام است.
يُنَادِي مُنَادٍ مِنَ اَلسَّمَاءِ بِاسْمِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَيَسْمَعُ مَا بَيْنَ اَلْمَشْرِقِ إِلَى اَلْمَغْرِبِ فَلاَ يَبْقَى رَاقِدٌ إِلاَّ قَامَ وَ لاَ قَائِمٌ إِلاَّ قَعَدَ وَ لاَ قَاعِدٌ إِلاَّ قَامَ عَلَى رِجْلَيْهِ مِنْ ذَلِكَ اَلصَّوْتِ وَ هُوَ صَوْتُ جَبْرَئِيلَ اَلرُّوحِ اَلْأَمِينِ
📗الغيبة(للطوسی)،ج۱،ص۴۵۴
✅ حدیث دیگری که تصریح دارد در اینکه ندای آسمانی از جبرئیل است و اوست که در آسمان ندا سر میدهد و معنای سخنش واضح و نزد همه مردم قابل فهم است:
صَوْتُ جَبْرَئِیلَ مِنَ السَّمَاءِ وَ صَوْتُ إِبْلِیسَ مِنَ الْأَرْضِ...
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 تلخی مرگ 💠
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
🍃 حضرت یحیی پسر زکریا از پیامبران عصر حضرت عیسی (ع) بود، با عیسی (ع) دوستی و انس داشت، یحیی از دنیا رفت، پس از مدتی عیسی (ع) بالای قبر او آمد، از خدا خواست او را زنده کند.
🍃 دعایش به استجابت رسید، و یحیی زنده شد و از میان قبر بیرون آمد، و به عیسی (ع) گفت: از من چه می خواهی؟
🍃 عیسی (ع) فرمود: می خواهم با من همانگونه که در دنیا مأنوس بودی اکنون نیز مأنوس باشی و با من انس بگیری.
✨ یحیی گفت: «هنوز داغی و تلخی مرگ، در وجودم از بین نرفته است، و تو می خواهی مرا دوباره به دنیا برگردانی و در نتیجه بار دیگر مرا گرفتار تلخی و داغی مرگ کنی؟» ✨
آنگاه او عیسی (ع) را رها کرد و به قبر خود بازگشت.
📚 داستان دوستان جلد 5 نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علامت شیعه بودن... ذات خوبه 👌
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨در سختیها و مصائب روزگار از صبر ونماز یاری جوئید...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠 تلخی مرگ 💠
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ
🍃 حضرت یحیی پسر زکریا از پیامبران عصر حضرت عیسی (ع) بود، با عیسی (ع) دوستی و انس داشت، یحیی از دنیا رفت، پس از مدتی عیسی (ع) بالای قبر او آمد، از خدا خواست او را زنده کند.
🍃 دعایش به استجابت رسید، و یحیی زنده شد و از میان قبر بیرون آمد، و به عیسی (ع) گفت: از من چه می خواهی؟
🍃 عیسی (ع) فرمود: می خواهم با من همانگونه که در دنیا مأنوس بودی اکنون نیز مأنوس باشی و با من انس بگیری.
✨ یحیی گفت: «هنوز داغی و تلخی مرگ، در وجودم از بین نرفته است، و تو می خواهی مرا دوباره به دنیا برگردانی و در نتیجه بار دیگر مرا گرفتار تلخی و داغی مرگ کنی؟» ✨
آنگاه او عیسی (ع) را رها کرد و به قبر خود بازگشت.
📚 داستان دوستان جلد 5 نویسنده : محمد محمدی اشتهاردی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌧بارون رو ببین!
سقوطش زیباترین آغازه؛
پس بدان هر سقوطی پایان کار نیست
هیچ چیز در زندگی ات ابدی نیست
پس جای نگرانی نباید باشد
هرچه که تورا نگرانت کرده است
خواهد گذشت...
نگرانی مثل این است
که هر روز یک چتر دستت بگیری
و اینور و آونور بگردی و منتظر بارون باشی
کار مسخره ای هست درسته؟
پس دست از کارهای بیهوده بردار که هیچ سودی برایت ندارد
چه قشنگ خدا به ما اطمینان قلبی میده:
«کلیدهای غیب، تنها نزد اوست؛
و جز او، کسی آنها را نمیداند.
او آنچه را در خشکی و دریاست میداند؛ هیچ برگی نمیافتد،
مگر اینکه از آن آگاه است...»
«سوره انعام،۵۹»
🌹خدا از روزهایی خبر داره که تو خبر نداری
پس خیالت راحت باشه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱معجزات و فواید دینی و علمی نماز خواندن
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍁☘🍁
#قصه_و_عبرت
جوانی که #خدا_رابه_مبارزه_طلبید
ومانند الاغ مرد
💥در دهه ی پنجاه میلادی در یکی از دانشکده های کشور های عربی دانشجویی ساعتش را در دست گرفت، به آن نگاه می کرد و فریاد می کشید: اگر خدایی وجود دارد یک ساعت بعد جان مرا بگیرد.
صحنه عجیبی بود، گروهی از دانشجویان و اساتید شاهد آن بودند. دقیقه ها به سرعت گذشت. وقتی دقیقه ها به پایان رسید با غرور و مبارزه طلبی برخواست و به همشاگردی هایش گفت: ببینید، اگر خدا وجود داشت جان مرا می گرفت!
دانشجویان رفتند. شیطان بعضی از آن ها را وسوسه کرد، بعضی از آنها گفتند خداوند به خاطر حکمتی به او مهلت داده است و بعضی سرشان را تکان دادند و او را مسخره کردند.
این جوان با خوشحالی نزد خانواده اش رفت «با غرور» گویا با دلیل عقلی که پیش از این کسی آن را به کار نبرده ثابت کرده است که خدا وجود ندارد و انسان بیهوده خلق شده است و پروردگاری وجود ندارد و معاد و حسابی هم در میان نیست!
وارد خانه شد. مادرش سفره ی غذا پهن کرد. پدرش در جایش کنار سفره نشسته بود و منتظر بود تا همراه اعضای خانواده خوردن را شروع کند. پسر به سرعت رفت تا دستش را بشوید. صورت و دستانش را شست سپس آن ها را خشک کرد. در همین زمان بر زمین افتاد و هیچ حرکتی نکرد.
بله افتاد و مرد. پزشک در گزارشش قید کرد که مرگش به خاطر آبی بود که داخل گوشش رفته بود.
دکتر عبدالرزاق نوفل رحمه الله در این باره می گوید: خداوند نپذیرفت مگر اینکه مانند الاغی بمیرد!
در مورد الاغ و اسب به لحاظ علمی معروف است که اگر آب وارد گوش یکی از آنها شود در جا می میرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این دعای حضرت موسی در قرآن یک شاهکار تمام است.
فَسَقَی لَهُمَا ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ
پس موسی گوسفندهای آنها را آب داد، آنگاه به گوشه ای در سایه نشست و عرض کرد:« .«آفریدگار پروردگارا، به هر خیر و نعمتی که بر من نازل فرمائی محتاجم
القصص(24)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•