eitaa logo
داستان راستان🇵🇸
27.8هزار دنبال‌کننده
36.2هزار عکس
31هزار ویدیو
339 فایل
تقدیم به روح پاک و مطهر متفکر شهید استاد مرتضی مطهری‏‏‏‏‏‏‏‏ تبلیغات‌ ارزان با بازدهی عالی :👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/1735000081Ce431fec0ab
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 چهار علامت اهل بهشت ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 آیت الله مجتهدی تهرانی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
6.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🔸️ فرزند کم بهتره یا زیاد؟! 🎙 زنی که صاحب فرزندنمی شد، پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه. پیامبر وقتی دعا می کند و وحی می رسد او را بدون فرزند خلق کردم. زن میگویدخدا رحیم است و می رود. سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود. سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش میبیند.با تعجب از خدامیپرسد :بارالها،چگونه کودکی دارد اوکه بدون فرزندخلق شده بود!!!؟ وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❗فرق است بین کسی که به انتظار شهادت است و کسی که شهادت به انتظار اوست... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خدایا! اگر ثروتی داشتم چه کارها که برای نیازمندان نمی‌کردم! 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 علت غرور حضرت موسی(ع)!!! 🎙 ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠. ✍روایت شده که در وادی طور به موسی (ع) (از جانب خداوند) ندا رسید که موسی، برو و پست ترین مخلوق مرا بیاور حضرت موسی (علیه السلام) رفت و سگی را یافت و قلاده ای را بر گردن او بست و با خود می آورد در بین راه با خود منکر کرد نکند این سگ از من شریف تر باشد؟! قلاده را باز کرد و سگ را رها کرد. به جانب طور روان شد. ندا رسید که:موسی به عزت و جلالم سوگند اگر سگ را با خود می آوردی نور نبوت را از وجودت خارج می ساختم. بنابراین، برای رشد و بالندگی و درهم شکستن دشمن درون و فرو ریختن غرور و خود بزرگ بینی نباید دیگران را از خود پست تر و پایین تر تلقی کرد. روایت مذکور هشداری است به ماه که مبادا به مقام و مدرک و ثروت و زیبایی خود بنازیم و ببالیم. و در برابر آنان که به ظاهر از ما پایین ترند، فخر فروشی کنیم. فراموش نکنیم که تواضع از مهم ترین پیش نیازهای خودسازی و تزهیب نفس است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️ کربلات رفت چون غیبت کردی❗❗ ⬅️ 40 روز اعمال صحیح انسان میره تو نامه اعمال کسی که غیبتش رو کردی... ⬅️ خیلی گناه داره 💬 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸آیه های تکان دهنده منتخب 👈گفتگوی خداوند❤️ وشیطان🖤 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
19.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا بهشت رفتن فقط با نماز خواندن است؟ 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خدایا! اگر ثروتی داشتم چه کارها که برای نیازمندان نمی‌کردم! 🌹 🍃🍂 ‌‌‌‌✅کانال استاد دانشمند •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
7.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥تلنگررررر 🔥آتش جهنم.... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♦️معجزه امام رضا♦️ 🌹یکی از معجزات امام رضا ( ع )که اخیرا اتفاق افتاده است: یک عروس و دوماد تهرانی که تازه عروسی میکنن تصمیم میگیرن بنا به اسرار آقا داماد بیان مشهد ولی عروس خانم با این شرط حاظر میشه بیاد مشهد که فقط برن تفریح و دیدن طرقبه و شاندیز و اصلا داخل حرم نروند و زیارت نکنند. درست چند روزی هم که مشهد بودند رو با تفریح و بازار و خرید گذراندند تا اینکه روز آخر شد و چمدونهاشون رو داخل ماشینشون گذاشتند و از هتل خارج شدند.وقتی به میدان پانزده خرداد یا به قول مشهدیها میدون ضد رسیدند آقا داماد وقتی گنبد و گلدسته آقا رو دید ماشین رو نگه داشت و سلامی به آقا داد و مشغول دعا بود که عروس خانم هم دستشو از ماشین بیرون آورد به تمسخر گفت: امام رضا بای بای، خیلی مشهد خوش گذشت؛ بای بای داماد ماشین رو روشن کرد از مشهد خارج شدند.توی راه بودند که عروس خانم خوابش برد. تقریبا نزدیک ظهر بود و چند کیلومتری داشتند تا برسند به نیشابور که ناگهان عروس گریه کنان از خواب پرید و زار زار گریه میکرد.از شوهرش پرسید که الان به کجا رسیدند؟ شوهرش هم جواب داد نزدیک نیشابور هستیم. عروس هم در حالی که گریه میکرد و رنگ پریده گفت برگردیم مشهد داماد هرچی اصرار کرد که چرا؟ ما صبح مشهد بودیم. واسه چی برگردیم عزیزم؟ عروس گفت فقط برگردیم مشهد برگشتند به مشهد و وقتی رسیدند به نزدیک حرم؛ عروس اصرار کرد که برند حرم داماد با ادب هم اطاعت کرد ولی با اصرار فراوان دلیل گریه و اصرار برگشتن و حرم رفتن رو از خانمش جویا شد که عروس خانم اینطور جواب داد : وقتی توی ماشین خواب بودم،خواب دیدم که توی حرم ،امام رضا ایستاده و یکی از خادمها هم داره اسامی زایرین رو برایشان میخونند و امام رضا هم تایید میکنه و برای زوارش مهر تایید میزنن تا اینکه امام رضا گفتند که پس چرا اسم این خانم(عروس) رو نخوندی؟ خادم هم جواب داد که آقا جان ایشان این چند روزی که مشهد آمده بودند به زیارت شما نیامده و اعتنایی به حرم و زیارت شما نداشتند آقا. امام رضا جواب داد که اسم ایشان رو هم توی لیست زایرین ما بنویسید. این خانم وقت رفتن و خروج از مشهد از من خداحافظی کردند و تشکر کردند؛ایشان هم زائر ما بودند. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
7.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️🎥اشتیاق خدا به بندگان ...! 🎙 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•