فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈عنوان: «دوری از پز»
☘استاد قرائتی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠گفتگوي الياس (ع) با امام باقر (ع)
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ
(الياس (ع) از پيامبراني است كه طبق بعضي از روايات، هنوز زنده است، او در يكي از ملاقاتهاي خود با امام باقر (ع)، گفتگويي دارد كه خلاصه آن چنين است: )
امام صادق (ع) مي گويد: پدرم امام باقر (ع) در مكه بود و طواف كعبه اشتغال داشت، در اين هنگام مردي نقابدار ديده شد كه هفت شوط امام (ع) را قطع كرد و آن حضرت را به سوي محل صفا آورد، مرا نيز دعوت كرد، به صفا رفتم و با هم سه نفر (امام باقر، مرد نقابدار و من) شديم.
نقابدار به من گفت: خوش آمدي اي پسر پيغمبر! سپس دستش را بر سرم نهاد و گفت: (خير و بركت خدا بر تو باد اي امين خدا، بعد از پدرانش).
سپس آن مرد نقابدار متوجه پدرم (امام باقر) شد و گفت:
اي ابا جعفر! اگر مي خواهي تو به من خبر بده و اگر مي خواهي من به تو خبر دهم، اگر مي خواهي تو از من بپرس يا من از تو بپرسم، اگر مي خواهي تو مرا تصديق كن، يا من تو را تصديق نمايم.
امام باقر: همه اينها را مي خواهم و آمادگي براي همه دارم.
مرد نقابدار: بنابراين نبادا زبانت به سؤال من، غير از آن را كه در قلبت هست به من بگويد.
امام باقر: چنين كاري را كسي مي كند كه در دلش دو علم مختلف و متضاد باشد و خداوند از علمي كه در آن دوگانگي هست، امتناع دارد (يعني منشاء علم ما از ذات پاك خدا است، از اين رودر علم دوگانگي و تضاد نيست).
مرد نقابدار: سؤال من از همين جا آغاز مي گردد كه به قسمتي از آن پاسخ دادي، اكنون بفرمائيد: (چه كسي به علمي كه در آن دوگانگي و اختلاف نيست آگاه است؟).
امام باقر: تمام اين علم نزد خدا است، ولي آنچه براي بندگان لازم است نزد (اوصياء) است.
مرد نقابدار، نقاب خود را باز كرد و با چهره بر افروخته، راست، نشست و گفت: (من براي همين مقصود به اينجا آمده ام و اين گونه علمي مي خواستم)، سپس پرسيد:
اوصياء، آن علم بي اختلاف را چگونه مي دانند و تحصيل مي كنند؟
امام باقر: همانگونه كه رسول خدا مي دانست وتحصيل مي كرد (از راه وحي والهام) با اين فوق كه پيامبر (ص) آنچه را مي ديد اوصياء نمي بينند، زيرا او پيغمبر بود ولي اينها (محدث) (دريافت كننده خبر از فرشتگان) هستند، پيامبر (ص) بر خدا (در معراجها) وارد مي شد و وحي الهي را مي شنيد، ولي اينها آن را نمي شنوند …
تا اينكه امام باقر (ع) به آن مرد نقابدار فرمود: (دلم مي خواست با چشمت مهدي اين امت (حضرت ولي عصر - عج) را مي ديدي، در حالي كه فرشتگان، روح هاي كافران مرده و با شمشير آل داود (ع)، بين زمين و آسمان، عذاب مي كنند و همچنين ارواح زندگان كافران را كه در زمين هستند به آنها ملحق مي سازند.
مرد نقابدار در همين هنگام، شمشيري برآورد و گفت:
ها ان هذا منها: (هان! اين شمشير از همان شمشيرها است).
امام باقر: (آري، سوگند به كسي كه محمد (ص) را براي هدايت بشر برگزيد، چنين است).
در اين هنگام آن نقابدار، نقاب خود را كاملا كنار زد و خود را معرفي كرد و گفت: (من الياس هستم، سؤالات من به خاطر بي اطلاعي خودم نبود، بلكه مي خواستم اين گفتگو موجب قوت قلب اصحاب ت شود …
📚داستان اصول کافی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
این متن خیلی قشنگه🌸
گفتم گرفتارم خدا
گفتی که آزادت کنم
گفتم گنه کارم خدا
گفتی که عفوت میکنم
گفتم خطا کارم خدا
گفتی که می بخشم خطا
گفتم جفا کارم خدا
گفتی وفایت میدهم
گفتم صدایت میکنم
گفتی جوابت می دهم
گفتم ز پا افتاده ام
گفتی بلندت میکنم
گفتم نظر بر من نما
گفتی نگاهت می کنم
گفتم بهشتم می بری؟
گفتی ضمانت می کنم
گفتم که من شرمنده ام
گفتی که پاکت می کنم
گفتم که یارم می شوی
گفتی رفاقت میکنم
گفتم ندارم توشه ای
گفتی عطایت میکنم
گفتم دردمندم خدا
گفتی مداوایت کنم
گفتم پناهی نی مرا
گفتی پناهت می دهم
🌸خدا تنها کسیست که
💕وقتی همه تنهایت میگذارند
🌸او آغوش میگشاید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️چشم زدن حق است...
چشم زدن واقعیت داره...
خیلیا عکس خودشون و تفریحاتشون رو به اشتراک عموم میزارن...
خیلی بلاها بخاطر قدرت نفس و لفظ یه عده هست...
✅کانال استاد دانشمند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ســــلام_صبـح_آدینهتون_بخیر ♥️
آدینه تون پر ازلطف و محبت خدا♥️
کانون گرم خانوادتون گرم گرم ♥️
سایـه بزرگترهاتون مستدام ♥️
عشق تون پابر جـا
و سعادت و خوشبختی ♥️
یـارهمیشگی شمـا ♥️
﹝@Jomlax ﹞
🌺 پیامبر اکرم فرمودند:
هر کسی که علیه دیگری #شهادت_دروغ بدهد،
در روز قیامت، به #زبانش آویزان میشود و با منافقان، در پایینترین طبقه جهنم خواهد بود.
📚شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠چکار کنیم از مرگ نترسیم؟💠
⚜استاد علی صفایی معروف به عین صاد، در فرازی زیبا از وصیتنامه خود، علت ترس از مرگ و راه رهایی از آن را بیان کرده است:
باید آن گونه زندگی کرد که مُشرف بر مرگ بود.
این ترس از مرگ، به خاطر ناهنجاری زندگی است.
✅حیاتی که با حیات محمد و آل محمد(ص) پیوند بخورد، مرگ آن را نمیسوزاند،
⭕️ما به گونهای زندگی کردهایم که مرگ، آرزوها، کارها، و عشقهای ما را ناتمام گذاشته و مزاحم بوده است.
مزاحمت مرگ برای زندگی ما، باعث ترس و فرار از مرگ است.
🔹اگر آرزوهای ما با مرگ تأمین شود
🔹و اگر کارهای ما با مرگ نقد شود
🔹و اگر عشقهای ما با مرگ به تمامیت خود برسد،
🔹آیا جز عشق به مرگ، تفسیر دیگری برای عشق به زندگی خواهد بود!.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•