🗣قاریان بیولایت
💠شبی امام علی ـ علیه السّلام ـ از مسجد كوفه خارج شده، به سوی خانه میرفت و كمیل نیز با آن حضرت بود. در راه به خانهای رسیدند كه صدای تلاوت قرآن از آنجا به گوش میرسید و صاحب آن خانه این آیه را با سوز و گداز مخصوصی میخواند:
«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَ قائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَهَ وَ یَرْجُوا رَحْمَهَ رَبِّهِ...»[1]
«آیا كسی كه شب را به طاعت خدا به سجود و قیام پرداخته و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهی امیدوار باشد (با كسی كه شب و روز به كفر و عصیان مشغول است) یكسان خواهد بود».
نوای دلنواز و آهنگ حزین آن شخص ناشناس چنان بودكه كمیل را سخت تحت تأثیر قرار داد و مجذوب خود ساخت و دلداده و فریفته آن شخص گردید و لیكن چیزی نگفت و از این نشاط و جذبه باطنی خود سخنی به میان نیاورد. امّا امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ با علم خداداد و بینش آسمانی درك كرد كه قلب كمیل دلباخته آن شخص گردیده است. فرمود:
ای كمیل، نغمه و نوای مناجات این مرد، تو را فریب ندهد؛ چه او از دوزخیان است و من به همین زودیها، از حقیقت این موضوع برای تو پرده برمیدارم.
كمیل از این مكاشفه و آگاهی و اینكه آن قاری پرسوز و گداز را اهل دوزخ خواند سخت درشگفت شد. این ماجرا گذشت تا قائله خوارج پیش آمد. آنان كه قرآن را بدقت ـ مطابق ضبط الفاظ و عبارات، بدون كم و زیاد ـ حفظ كرده بودند، روبروی امام خود ایستادند و مبارزه كردند و امام هم به اجبار با آنان جنگید. در همین وقایع بود كه امام در میدان ایستاده، و شمشیر خونین در دست داشت كه قطره قطره خون از آن میچكید و سرهای آن تبهكاران، حلقهوار روی زمین قرارداده شده و كمیل روبروی امام ایستاده بود. حضرت با سر شمشیر خود به سری از آن سرها اشاره كرد و فرمود:
«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ...»
اشاره به اینكه ای كمیل، یادت هست شبی كه با من بودی و صدای تلاوت قرآن از خانهای بلند بود و صاحبخانه،این آیه را میخواند؟ اینك این همان شخص است كه در آن وقت شب، با آن حال و شور این آیه را قرائت میكرد و تو را مجذوب خود ساخته بود.[2]
__________
[1] . زمر، 9.
[2] . سفینه البحار، ج 2، ص 496.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹شگفتیهای خلقت خداوندومعجزه قرآن🌹
☘وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ
🌱و پروردگارت به زنبور عسل الهام كرد كه از كوهها و درختان و آنچه [از دار بستهایی] كه [مردم] بر میافرازند، برای خود خانههایی برگیر. (68)
☘ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا ۚ يَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَآءٌ لِلنَّاسِ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ(69)
(سوره مبارکه نحل)
🌱آن گاه از همه محصولات و میوهها بخور، پس در راههای پروردگارت كه برای تو هموار شده [به سوی كندو] برو؛ از شكم آنها [شهدی] نوشیدنی با رنگهای گوناگون بیرون میآید كه در آن درمانی برای مردم است. قطعاً در این [حقیقت] نشانهای [بر قدرت و لطف و رحمت خدا] ست برای مردمی كه میاندیشند.
👌میدانید چرا عسل هیچوقت فاسد نمیشه ودرآن شفا هست?!
🐝 در عسل، به اندازه ی کافی آب برای زندگی موجودات میکروسکوپی وجود ندارد. به همین علت است که عسل هیچگاه فاسد نمیشود.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️خداوند به حضرت شعیب (علیه السلام) وحی کرد که صد هزار نفر از پیروانت را مجازات خواهم کرد.چهل هزار نفر از آنان بدکار و بقیه خوب هستند.
🌹حضرت شعیب (علیه السلام) پرسید خدایا، بدان باید کیفر ببینند، اما خوبان چرا؟
❤️خداوند فرمود برای اینکه خوبان با گناهکاران سازش کردند و از خشم و غضب من نسبت به گناهکاران، خشمگین نگشتند.
📚 بحارالانوار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💐حمل جنازه به جوار مرقد علی علیه السلام توسط صاحب جنازه
شیخ مهدی ملّا کتاب در سال آخر عمر خود قصد انجام حج داشت ، به او گفتند که خوب است به کربلا بروید و روز عرفه را در کربلا باشید که ثواب حج دارد .
💠ایشان فرمود " به دو دلیل می خواهم به مکه بروم ، یکی اینکه شاید در راه رفتن یا بازگشتن وفات نمایم تا خدا مرا در محلی که در بهشت است و روضه نام دارد داخل کند و دوم آنکه در اجتماعی که مولایم صاحب الزمان علیه السلام وجود دارد وارد شوم زیرا آن حضرت همه ساله در مراسم حج حاضر می شود.
پس حرکت کرد و به همراه عده ای از علما عازم مکه شد و چون از مکه بازمی گشت در اراضی نجد ، وفات کرد و به فاصله کمی ، عالم بزرگ سید حسین نهاوندی که او را همراهی می کرد نیز درگذشت.
خواستند جنازه ها را به نجف اشرف منتقل کنند ولی چون وهابیها حمل جنازه ها را بدعت و حرام می دانند ، اجازه عبور به آنها نمی دادند.
همراهان ایشان قبل از آمدن بازرس ها فورا جنازه ها را همانجا دفن کردند و آثار قبرها را محو نمودند ولی خیلی ناراحت و محزون بودند که چرا باید آنها غریبانه در آن دیار دفن شوند.
روز دیگر شیخ محمد عبودی که او نیز از همراهان بود گفت : " محزون نباشید که دیشب جنازه ها به نجف اشرف برده شد و من به چشم خود دیدم "
گفتند : " جریان چیست؟!"
گفت :" دیشب که شما به خواب رفتید ، من بیدار بودم و نزدیک آتش نشسته بودم و خود را گرم می کردم . ناگهان سوارانی را دیدم که کنار قبر شیخ ایستاده اند. پرسیدم " شما کیستید؟"
گفتند " آمده ایم تا شیخ را به جوار امیر المؤمنین علیه السلام ببریم . ومن دیدم که شیخ سوار اسب است و همراه آنها می رود. من نیز به دنبال ایشان رفتم و گفتم : می خواهم همراهتان بیایم ، ولی گفتند : برگرد . و خود به سمت نجف حرکت کردند. من چند قدمی برداشته بودم که شیخ رو به من کرد و فرمود :
برگرد که حالا وقت آمدن تو نیست ولی خوشحال باش که تو هم روز سوم که روز جمعه است هنگام نماز ظهر به سوی حرم مطهر امیر المؤمنین علیه السلام حمل می شوی .
ومن بازگشتم در حالی که دیدم در بین آن سواران ، علمایی از گذشتگان که من آنها را می شناختم نیز بودند.
💠علامت درستی گفتار من آن است که روز جمعه سوم خواهم مرد . پس در همان روز موعود ، شیخ محمد نیز درگذشت.
📚داستانهای شگفت
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#حسین_جاان♥️
من هر نفَسی را
که جدا از تو کشیدم
غم بود و
شرر بود و ضرر بود و دگر هیچ
#سید_مصطفی_فهری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام سجاد (ع)
به راستی که خداوند عزوجل، هر یک از شما را به سبب یک کلمه ای که برادر مؤمن فقیرش را با آن دلداری دهد، بیشتر از مسافت هزار سال راه به بهشت نزدیک می کند؛ هرچند از کسانی باشد که باید در جهنم عذاب شود.
👌پس احسان به برادران خود را کوچک نشمارید؛ ( که بهواسطه ی آن،) خداوند به شما سودی می رساند که هیچ چیز با آن برابری نمی کند.
📚تفسیر امام عسکری علیه السلام، ص٢٠۴
📚بحارالانوار، ج٧١، ص٣٠٨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ابلیس ِ مجسّم است و فوقِ موذی
کارش شده دشمنی و کینه توزی
هر کس که به پیغمبرِ(ص) ما توهین کرد
بر خاکِ سیاه می نشیند روزی!
#بر_هتاک_ساحت_پیامبر_ص_لعنت
#مرضیه_عاطفی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸انسانیت🌸
❣آدمهای امن چه کسانی هستند؟!
🌷آدم های امن، افرادی هستند كه همه چیز را میتوانی بهشان بگویی و بدون اینکه قضاوت یا تحقیرت کنند، میتوانی کنارشان احساس بودن کنی...
🔸اینها تا لباسی تازه تنت ببینند، نمیپرسند از کدام مغازه خریدی؟ مارکش چیه؟ چند خریدی؟
میگویند: چقدر قشنگه، بهت میآید، من عاشق این جنس ژاکتم.
🔹از سفر که برگردی، نمیپرسند با کی و چرا رفتی؟ اسم هتلش؟ چهقدر هزینه شد؟
میگویند: خوش گذشت؟ سرحال شدی؟ چه خوب که سفر رفتی.
🔸دانشگاه قبول شوی، نمیپرسند شهریهاش چه قدره؟ وای چقدر دوره!
میگویند چه رشتهای به سلامتی؟ این رشته بازار کار خوبی دارد، اگر تلاش کنی.
🔹مشغول کاری تازه شوی، نمیپرسند حقوقت چه قدره؟ اسم شرکتش چیه؟ جایش کجاست؟
میگویند شغلت را دوست داری؟ صاحبکارت یا همکارهایت آدمهای خوبی هستند؟ اینجور شغلها جای پیشرفت دارد. ایشالا موفق میشی.
🔺آدم های امنی باشیم و با آدمهای امن معاشرت کنیم👌😊
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•