امام على عليه السلام:
آغاز شهوت، سرمستی و پایان آن، نابودی است
أوَّلُ الشَّهوَةِ طَرَبٌ، وآخِرُها عَطَبٌ
غررالحكم صفحه 3133
#حدیث
ᷝᷡᷝᷝᷝᷝᷡᷝᷝᷝᷞ
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️🍃
من غم واندوهم را
#تنــــــــــــــــــــهـــــا
به خــــــدا می گویم
سوره یوسف آیه86
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🤲جبران نماز قضای صبح🤲
🍃 شخصی خدمت امام صادق علیه السلام آمد و استخاره کرد، استخاره بد آمد، ولی او آن را نادیده گرفت و به مسافرت تجارتی رفت و اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد.
🍃 وقتی بازگشت خدمت امام رفت و گفت: یادتان هست که استخاره برایم کردید و بد آمد؟ اما من آن را ندیده گرفتم و سود هم بردم.
🍃 حضرت فرمود: یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشاء را خواندی، شام خوردی و خوابیدی و هنگامی که بیدار شدی آفتاب صبح زده بود و نماز صبح تو قضا شد؟
🍃 عرض کرد: آری، یا بن رسول الله.
✨ فرمود: اگر خدا دنیا و هر چه در آن است را به تو داده بود جبران آن خسارت معنوی نمی شود.✨
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📝داستان علامه امینی و عذاب شمر:
علامه امینی ارادت خالصانه ای به اهل بیت عصمت و طهارت داشت. آقازاده محترم ایشان آقای شیخ رضا امینی نقل می کرد:
پدرم در آخرین بیماری روی تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا، من این داغ و عقده دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سید الشهداء علیه السلام در عمرم، گریه سیری نکرده ام؛ با خداوند برای سید الشهداء علیه السلام در عمرم، گریه سیری نکرده ام؛ با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیری بکنم و این عقده دلم را به پایان برم.
ولی رحلت ایشان، مجال نداد؛ گویا امام حسین علیه السلام به خاطر محبتی که به او داشت. راضی به این همه سوز و گذاز و سوختگی و گریه سوزان او نبود.
در اینجا یکی از رویاهای عجیب علامه امینی را که حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نقل می کنیم. او می گوید:
مدتها فکر می کنم که خداوند چگونه شمر را عذاب می کند و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت الشهداء، امام حسین علیه السلام را چگونه به او می دهد؟
شب هنگام در عالم دیدم، آقا امیر المؤمنین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده ام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود، و صفا و شادابی محیط و گیاهان، قابل بیان و وصف نیست. کوزه ها را بر داشته، رو به آن محل نهادم؛ آنها را پر آب نمودم و حرکت کردم تا به خدمت آقا امیر المؤمنین باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده است و هر الحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر می شود. دیدم از دور کسی رو به من می آید. هر چه او به من نزدیکتر می شود هوا گرمتر می گردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهداء علیه السلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم .دیدم اکنون کوزه ها را از دست من می گیرد؛ آنهارا به هم کوبیدم. کوزه ها شکست و آب آنها به زمین ریخت. چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بی اندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالها است یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند.
او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر می شد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب می دهد. اگر یک قطره آب آن استخر را می نوشید از هر زهری تلختر، و از هر عذابی برای او درد ناک تر بود.
بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ای نامت از دل وجان....
🤲خدایا هر شب سر که بربالین میگذارم، ایمانم را از شبهای دیگر فزونی ده و یاد وعشق خودت را در قلبم ساکن کن.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
آیت الله مجتهدی تهرانی :
🌷 هیچ گناه و عبادتی را کوچک نشمارید
هیچ گناهی را کوچک نشمارید و به کوچکی آن نگاه نکنید.
نگاه کنید ببینید مخالفت چه کسی را کردید.
شاید غضب خدا در همین گناه باشد.
از آن طرف، هیچ عبادتی را هم کوچک نشمارید،
شاید که رضایت خدا در همین عبادت باشد.
دست کوری را می گیری و از این طرف خیابان به آن طرف می بری، نگو این که چیزی نیست، یک وقت می بینی که همین کار کوچک تو ر ا بهشتی کرد.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✴️ آیا میدانید فقیر واقعی کیست؟
روزی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم از اصحاب خود پرسید: فقیر کیست؟
اصحاب پاسخ دادند: فقیر کسی است که پول نداشته و دستش از مال دنیا تهی باشد.
حضرت فرمود:
آنکه شما می گویید فقیر واقعی نیست، فقیر واقعی کسی است که روز قیامت وارد محشر شود در حالی که حق مردم در گردن اوست، بدین گونه که یکی را فحش و ناسزا گفته، مال کسی را خورده، خون دیگری را ریخته، چهارمی را زده، اگر اعمال نیکو و کار خیری داشته در مقابل حقوق مردم از او می گیرند و به صاحبان حق می دهند، و چنانچه کارهای نیکویش کفایت نکند، از گناهان صاحبان حق برداشته و بر او بار می کنند، و روانه آتش دوزخ می نمایند، فقیر و بینوای واقعی چنین کس است.
📚منبع : بحارالانوار : ج 72، ص 6
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری_خدا
خدایا صبورمان کن
هيچكس را در زندگی
مقصر ندانیم...
از خوبان "خاطره"
و از بدان "تجربه" میگیریم...!
و بهترین ها"دوست"♡
با وجدانمان آسوده
زندگی میکنیم
سرمان را پيش خدايمان
بالا میگیریم
پروردگارا در این مسیر
یاریمان کن..!!
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✨آیت الله شبیری زنجانی نقل میکند، 70سال پیش، مرتاضی از هند به قم آمده بود وادعاهای عجیبی داشت.از جمله اینکه میگفت میتوانم انسان ها را با نیروی روحم از زمین بلند کنم. تعدادی از مردم را بلند کرده بود. روزی امام موسی صدر به او گفت مرا بلند کن، ما با خود فکر کردیم سید موسی ذکری چیزی می گوید و جادوگری این مرتاض را باطل می کند. اما مرتاض کمی تلاش کرد و آقا موسی را با سینی حدود یک متر به هوا برد
ما سید موسی صدر را که جوانی نو خط بود سرزنش کردیم که چرا آبروی ماها را بردی؟ سید گفت: می خواستم طلسمش را بشکنم. ولی هر چه تلاش کردم گویی مرا بسته بودند و نمی توانستم از روی سینی به زمین بپرم
مرتاض را نزد استاد خود علامه طباطبایی بردیم.
برخی از ما که جمعی از شاگردان علامه بودیم، ناامید شده بودیم. وارد اتاق علامه شدیم. گفتیم که این مرتاض از هند آمده و کارهای خارق العاده می کند
🌹علامه فرمود: مثلا چه کارهایی؟ گفتیم مثلا انسان را روی هوا بلند می کند. هیچ تعجبی در علامه بر انگیخته نشد و فرمودند خب مرا بلند کند، من به نوشتن ادامه میدهم، او کارخودش را بکندمرتاض مقداری دم و دستگاهش را درآورد و اورادی میخواند و مدتی کارهایش طول کشید. علامه هم مشغول نوشتن. مدتی گذشت یک دفعه علامه سر خود را بالا آورد و نگاهی به مرتاض کرد ودوباره سرش راپایین انداخت
مرتاض در هم شد اما دوباره ادامه داد. اوراد و اذکاری خواند، اداها و اطواری هم در میآورد. مدتی گذشت دوباره علامه سرش را لحظه ای بالا آورده و نظری به چشمان مرتاض انداخت و دوباره مشغول نوشتن شد
🌑مرتاض که آثار ناراحتی و عصبانیت در چهره اش موج می زد باز هم ادامه داد و این بار کارهایش بیشتر طول کشید. علامه بار سوم نگاهش را به او دوخت و اندکی طول داد. مرتاض پا شد و وسایل خود را جمع کرد و سراسیمه باحالت فرار بیرون رفت. رفتیم و از وی پرسیدیم چه شد؟ نتوانستی؟
⚡️باعصبانیت گفت من تمام نیروی خود را بکار گرفتم تا روح وی راتسخیر کنم و بعد او را از زمین بلند کنم ولی ایشان نگاهی به من کردند و تمام اورادم باطل شد. به علاوه نفوذ نگاهشان جوری بود که کم مانده بود قبض روح شوم. دفعه دوم کم مانده بود جان مرا بگیرد. دفعه ی سوم هر چه بلد بودم بکار بردم تا تسخیرش کنم ولی این بار جوری نگاه کرد که انگار کسی میخواهد خفهام کنداین بود که فهمیدم این روح را نمیتوان تسخیر کرد وخیلی عظمت دارد
💥مرتاض که قدرت روحی یکی از پروردگان مکتب امام صادق علیه السلام را دیده بود همان شب ازقم رفت وتمام برنامه هایش به ریخت.
📚منبع: زِمهر افروخته، تالیف سید علی تهرانی، چاپ ششم، ص209
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥شیطان به یک ذاکری گفت این همه الله میگی که....
🎙استاد الهی قمشه ایی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwAC94Nl5hDcjtg1bC-Jjnv7l78YLniB8QACPgIAAnrkwFDq9UB9FrAgCjQE.mp3
3.49M
🍃🌸
🎙سخنان تکان دهنده آیت الله مجتهدی تهرانی در مورد گناه نکردن و حیا مقابل خداوند
حجم : ۳.۳mb
زمان : ۷دقیقه
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
هدایت شده از
💢 سرطان ارثی نیست؟ 😳
روایات و احادیث معتبر در مورد بیماریها ❤️
اینجا هیچکس غریبه نیست 🌹
تنها کانال #دکتر_مصطفی_رباط_سرپوشی در ایتا 🧑🔬
♦️#دکتری_تخصصی_بیوشیمی
♦️#پژوهشگر_سرطان
🔷 کاندیدای دوره دکتری از دانشگاه DTU دانمارک و Chalmers سوئد در سال ۲۰۱۹
بزن روی لینک 👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/848232818C1a3a533446
🔅 #امام_باقر عليه السلام:
✍️ جاهِد هَوَاکَ کَمَا تُجَاهِدُ عَدُوَّک
🔴 با هوای نفس خویش مبارزه کن؛ همانگونه که با دشمنت مبارزه می کنی.
📚 من لایحضر جلد ۴ صفحه ۴۱۰
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
👌#تـلـنـگـرنـامــه
زمانی ڪه پیامبر(ص)
مڪه را فتح ڪرد، بر روی صفا
ایستاد و به بنیهاشم فرمودند :
نگوئيد محمّد از ماست (و گناه ڪنید)؛
سوگند بخدا ڪه دوستان و
محبّان من فقط پرهيزڪاران هستند!
اگر در روز قيامت نزد
من آئيد؛ در حاليڪه دنيا را برگردن
های خود میڪشيد، من شمارا نمیشناسم...
آگاه باشيد ڪه من حقّا حجّت
را تمام ڪردم و راه عذر را بر شما بستم.
•| #روضهڪافی_ص182
•| #بحارالانوار_ج8_ص359
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
☄حادثه_قیامت
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ.
🌺 سوره الرحمن: 37
" در آن هنگام که آسمان #شکافته شود و همچون روغن مذاب گلگون گردد."
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا خدا رو نمیبینیم یا گاهی تو مشکلات زندگی حس میکنیم خدا ما رو تنها گذاشته؟
#استادعالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ حکایت وداستان بسیار زیبا
🔶 ترک گناه
🔶 مواظبت کنید از خوددربرابر وسوسهای خطرناک شیطان
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه حل شیخ رجبعلی خیاط برای راننده تاکسی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
CQACAgQAAx0CVc35HwAC94pl5hDcD0E-av9uvIEcxOnHUM3bzAACpAMAAhghMFKW63Dmbbi0WjQE.mp3
6.91M
✨ تلاوتی بسیار زیبا، احساسی و آرامش بخش
🎙 استاد شحات محمد انور
🌸سوره ی مبارکه ی اعلی🌸
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•