برادر جان نگاه تو چه زیباست
عطای تو کرم بارش چو دریاست
خدا حافظ نگو ای یار دلسوز
بمان با من وصالت کی و کجاست..
🥀🕊🥀🕊
دست همیشه به معنای آغوش نیست
گاهی فقط امنیت است
فقط مثل «دست پـــــــــــدر»
🕊🥀🕊
پدر فرزند شهیدش رو با تمام آرزو ها بدرقه میکند...
#شهید_کربلایی_محسن_غلامی 🥀🕊
#شهید_مدافع_وطن 🥀🕊
کجایند مردان بی ادعا...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#ريش_و_قيچي_دست_كسي_سپردن
ریش در گذشته در میان عوام دارای اهمیت و حرمت بسیار زیادی بوده است، تا آن جا که در میان مردم یک تار موی ریش بیش تر از صد قباله و بنجاق و هزاران ضامن و متعهد ارزش داشته است و اصطلاح "ریش خود را گرو گذاشتن" نیز که به معنای ضمانت کردن برای چیزی یا کسی است از همین جا است و از این رو نیز داشتن ریش جزو امتیازات بزرگ مردان بوده و پدید آمدن واژه ی "محاسن" برای ریش نیز به دلیل همین حسن و امتیاز آن بوده است. پس از اسلام نیز که به تبعيت از سنت پیامبر، مسلمانان ميبایست ریش ها را بلند و سبیل ها را کوتاه کنند، ارزش و حرمت ریش باز هم بالاتر رفت.
با این توضیحات در میان ایرانیان برای صاحب ریش هیچ بلا و مصیبتی بالاتر از این نبوده است که کسی از روی دشمنی یا در مقام تنبیه به زور ریش او را بتراشد و از این رو دادن ریش و قیچی به دست آرایشگر و سلمانی نشانه ی اعتماد و اطمینان کاملی بود که مردان به آرایشگر نشان می دادند که ریش آنان را نه ار بیخ و بن، بلکه در حد آرایش کوتاه کند.
بعد ها نیز مردم این اصطلاح را در معنی مجازی برای نشان دادن اعتماد و اطمینان به کسی و وکیل قراردادن او برای انجام کاری به کار بردند
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
رسول خدا "صلی الله علیه و آله" فرمودند:
علی "علیه السلام" اول کسی است که به من ایمان آورده و نخستین کسی است که در روز قیامت با من مصافحه می کند و او صدیق اکبر است و فاروق است که بین حق و باطل تمیز می دهد
متن عربی؛
عَلِيٌّ أوَلُ مَن آمَنَ بي و أوَّلُ مَن يُصافِحُني يَومَ القِيامَةِ و هو الصِّديقُ الأكبَرُ و هو الفاروقُ يُفَرِّقُ بَينَ الحَقِّ و الباطِلِ
منبع از عامه"(اهل تسنن)
فرائدالسمطين ٣٩/١
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#یعسوب_الدین
«یعسوب الدین» یکی از القاب زیبای مولا امیرالمؤمنین علیه السلام است.
آیا میدانید «یعسوب» به چه معناست؟
عرب به فرمانده زنبورهای عسل «یعسوب» میگوید. هنگامی که زنبورهای کارگر گلها را برای درست کردن عسل میمکند و به کندو باز میگردند، ابتدا مورد بازرسی قرار میگیرند.
بدین صورت که فرمانده زنبورها (یعسوب) در جلوی در کندو میایستد. آنگاه زنبورها را بو میکند، هر زنبوری که بر روی گل بدبود نشسته باشد و توشه بدبو به همراه داشته باشد حق ورود به کندو را ندارد، بلکه مورد تهاجم زنبورهای نگهبان واقع میشود، و اگر موفق به فرار نشود لاشه او موجب عبرت سایر زنبورها خواهد شد.
آری امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در روز قیامت بر در بهشت میایستد، و هر کسی را که بوی ولایت آن حضرت را با خود نداشته باشد از ورود به بهشت محروم مینماید.
#آمالی_شیخ_طوسی_ج1ص114
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃🌸🍃
#فضايل_اميرالمومنين
حضرت رسول الله (صلی الله علیه وآله) در منقبت مولا علی بن ابی طالب (علیه السلام) فرمودند؛
یَا عَلي (علیه السلام) ، لَولاَ أَنْ تَقُولَ فِيكَ طَائِفَةٌ مِنْ أُمَّتِي ، مَا قَالَتِ اَلنَّصَاٰرَى فِي اَلْمَسِيحِ اِبْنِ مَريَمَ ، لَقُلْتُ فِيكَ اَلْيَومَ مَقَالاً لاَ تَمُرُّ بِمَلَإٍ إِلاَّ أَخَذُوا اَلتُّرَابَ مِنْ تَحتِ قَدَمَيْك .
یا علی (علیه السلام) ، اگر نگران این موضوع نبودم که عدهای از امت من، آنچه را که مسیحیان در مورد حضرت مسیح میگویند (که عیسی خدا ست)، درباره شما هم بگویند ، امروز در وصف شما سخنی میگفتم ، که از هرجا گذر کنی ، خاک زیر پای تو را برای تبرک و طلب شفا برگیرند .
#منابع :
کنوز الحقائق ، ص 188 .
الإنتصار ، ج 6 ، ص 229 .
کفایة الطالب ، ص 232 .
کنز العمال ، ج 6 ، ص 400 .
المناقب (الخوارزمی) ، ص 311 .
ینابیع المودة ، ج 1 ، ص 391 .
مجمع الزوائد ، ج 9 ، ص 131 .
المناقب (ابن المغازلی) ، ص 304 .
بلوغ الارب و کنوز الذهب ، ص 66 .
المعجم الکبیر (الطبرانی) ، ج 1 ، ص 320 .
مسند أحمد بن حنبل ، ج 1 ، ص 160 .
علل الحدیث (أبي حاتم) ، ج 1 ، ص 313 .
تاریخ دمشق (ابن عساکر) ، ج 1 ، ص 226 .
شرح نهجالبلاغه (ابنأبي الحدید) ، ج 18 ، ص 282 .
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍امام علی(ع)درباره صفات #مؤمن فرمود :
🌺🍃انسان باایمان شادى اش در چهره و اندوهش در درون قلب اوست، سینه اش از هرچیز، گشاده تر و هوسهاى نفسانى اش از هرچیز خوارتر است، از برترى جویى بیزار و از ریاکارى متنفر است، اندوهش طولانى و همتش بلند، سکوتش بسیار و تمام وقتش مشغول است، شکرگزار و صبور، بسیار ژرف اندیش است و دست حاجت به سوى کسى دراز نمى کند، طبیعتش آسان و برخوردش با دیگران توأم با نرمش است، دلش از سنگ خارا (در برابر حوادث سخت و دشمنان خطرناک) محکمتر و سختتر و (در پیشگاه خدا) از بَرده تسلیم تر است.
#هر_روز_یک_حدیث
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❤️
خوشحالم و قدردان ؛
برای تمام اتفاقات و آدم های خوبِ زندگی ام ، برای همین نفسِ آرامی که می کشم ، برای نور ، برای برگ ، برای آفتاب ...
خوشحالم که فرصت زیستن ، تکاپو و آموختن دارم ؛ زیستن برای آرامش ، تکاپو برای بهتر شدن و آموختنِ مسیرها و چیزهای تازه ...
خوشحالم که هستم ، نفس می کشم ، خورشید را می بینم و احساساتِ سبزِ برگ را در آغوش می گیرم .
تو خوشبخت ترینی ؛ وقتی که دقت و جسارتِ حضور داشته باشی ،
که با حرکتِ آرامِ ابرها ، به وجد بیایی و مشتاق باشی برای تماشای عبور شاپرک ها و درخشش شب تاب ها ، برای فرار از انهدام سایه ها ... و نوازشِ دستانِ افسونگر آفتاب ...
بودن در این گذار ؛ غنیمت است ، حضور ؛ لذت بخش ... و جهان ؛ با تمام جزئیات ، زیبا ...
.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠💠💠💠💠
💠💠💠
💠💠
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
❣﷽❣
🔔 #جرج-جرداق در کتاب صوت العدالة بشرية درباره حضرت علی(ع):
👌آب هر چقدرباشد می توان آن رابه تلاطم درآورد🌊.
یک کاسه آب با یک تلنگر متلاطم می شود. اگر حوض باشد با یک سنگ،اگر استخرباشدباسنگی بزرگتر،اگردریاباشدبا خراب شدن یک کوه درآن...
❣ولی یک دریایی درعالم هست که هیچ چیز نمی تواند آن رامتلاطم کند
وآن دریای وجود امیرالمومنین (ع)است.🤗😍
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
💠
💠💠
💠💠💠
💠💠💠💠💠
به یک #زن احترام بگذاریم
چون می توانیم "معصومیتش"
را در شکل یک "دختر"...
"علاقه اش" را در شکل
یک "خواهر"...
"اشتیاقش" را در شکل
یک "معشوقه"
"فداکاریش" را در شکل
یک "همسر"
"روحانیتش" را در شکل
یک #مـادر
"بـرکتش" را در شکل
یک "مـادربزرگ" حس کنیم...
قلبش بسیار
"لطیف و بخشنده" است
او یک #زن است ...
💜تقدیم به همه بانوان سرزمینم💜
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستان_کوتاه_آموزنده
#مکافات_عمل👇
🌼🍃شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد
امیر علت این خنده را پرسید، مرد
پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم.
در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است...
اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم
امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند... پس از این گفته، امیر دستورداد سر آن مرد را بزنند 🌼🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
*میگن قدیما حیاطها درب نداشت، اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود...*
*میدونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟* *چرا اينقدر شاد بودن؟*
*چرا اينقدر احساس تنهايی نميكردند؟*
*چرا زندگيها بركت داشت؟*
*چرا عمرشون طولانی بود؟*
*چون تو کتاب ها دنبال ثواب نمیگشتند که چی بخونند ثواب داره، دنبال عمل کردن بودند.*فقط یک کلام میگفتند: خدایا به دادههایت شکر.*
*نمیگفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره، میگفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره.
*موقعی که غذا میپختند، نمیگفتند بدیم به همسایه ثواب داره، میگفتند بو بلند شده همسایه میلش میکشه ببریم اونا هم بخورن.*
*موقعی که یکی مریض میشد، نمیگفتن این دعا رو بخونی خوب میشی، میرفتن خونه طرف، ظرفاشو میشستن، جارو میزدن، غذاشو میپختن که بچه هایش غصه نخورن*
*اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
*به بچه عیدی میدادند، میگفتن دلشون شاد میشه،*
*به همسایه میرسیدن میگفتن همسایه از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره...*
*خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتاب ها دنبال ثواب نگردیم، خودمان را اصلاح کنیم و با عمل کردن به ثواب برسی نه فقط با خواندن دعا*
*مهربان باشیم، محبت کنیم بی منت،.. خدایا عاقبت بخیرمان کن 🙏
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
به یک #زن احترام بگذاریم
چون می توانیم "معصومیتش"
را در شکل یک "دختر"...
"علاقه اش" را در شکل
یک "خواهر"...
"اشتیاقش" را در شکل
یک "معشوقه"
"فداکاریش" را در شکل
یک "همسر"
"روحانیتش" را در شکل
یک #مـادر
"بـرکتش" را در شکل
یک "مـادربزرگ" حس کنیم...
قلبش بسیار
"لطیف و بخشنده" است
او یک #زن است ...
💜تقدیم به همه بانوان سرزمینم💜
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در ميان باغى از گـل🌸🍃
صبح مـن آغـاز شـد
غنچههـاى اطلسى 🌸🍃
كم كم كنارم باز شـد
مى رسد بوى بهار و🌸🍃
بوى عطر رازقى
مرغ عشقم از قفس 🌸🍃
آماده پرواز شـد
صبح شنبه تون بینظیر 🌸🍃
#سلام_صبحتون_بخیر ☕️
سالروز وفات
حضرت زینب کبری سلام الله علیها 🖤
تسلیت باد ▪️
ان شاءالله بحق این روز معنوی
حاجت روا باشید 🌼🙏
✍لحظات آخر عمر زینب (س)🥀
ماجرای کربلا پایان پذیرفته، ولی غمهای زینب فراموش شدنی نیست. هر لحظه او کربلا و عاشورا و اسارت و درد رنج است. هر لحظه، مدینه یادآور حدیث کساء اهل بیت و دوران هجرت زینب و حسین، از سخت ترین دوران عمر اوست.
در مدینه قحطی سختی رخ داده است. عبدالله بن جعفر که بحر جود و کرم است و عادت بر بذل و عطا دارد، به دلیل اینکه دستش از سرمایه دنیا تهیه گشته راهی شام می گردد و به کار زراعت مشغول می شود؛ ولی زینب، هر روز او گریه و داغ دل است. مدتی می گذرد که زینب گرفتار تب وصل خانواده اش می گردد و هر لحظه مریضی او شدت پیدا می کند، تا اینکه نیمه ظهر به همسر خویش عبدالله می گوید: بستر مرا در حیاط به زیر آفتاب قرار بده.
عبدالله می فرماید: او را در حیاط جای دادم که متوجه شدم چیزی را روی سینه خویش نهاده و مدام زیر لب حرفی می زند. به او نزدیک شدم دیدم پیراهنی را که یادگار از کربلاست؛ یعنی پیراهن حسین را، که خونین و پاره پاره است، بر روی سینه نهاده و مدام می گوید: حسین، حسین، حسین!...
لحظاتی بعد او وارد بر حریم اهل بیت النبوة گشت و کارنامه عمرش به به خیر و سعادت ختم گردید.
📔عقیله بنی هاشم ص 57،58
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔆گریه جبرائیل بر مصائب حضرت زینب(س)
روایت شده است که پس از ولادت حضرت زینب(س) ، امام حسین(ع) که در آن هنگام کودک سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: خداوند به من خواهرى عطا کرده است . پیامبر(ص) با شنیدن این سخن ، منقلب و اندوهگین شد و اشک از دیده فرو ریخت. حسین(ع) پرسید: براى چه اندوهگین و گریان شدى ؟
پیامبر(ص) فرمود: اى نور چشمم ، راز آن به زودى برایت آشکار شود. تا اینکه روزى جبرائیل نزد رسول خدا(ص) آمد، در حالى که گریه مى کرد، رسول خدا(ص) از علت گریه او پرسید، جبرائیل عرض کرد: این دختر (زینب) از آغاز زندگى تا پایان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گریبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصیبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس پدرش امیر مومنان و سپس ماتم مصیبت جانسوز برادرش امام حسن(ع) گردد و از این مصایب دردناک تر و افزون تر اینکه به مصایب جانسوز کربلا گرفتار شود، به طورى که قامتش خمیده شود و موى سرش سفید گردد. پیامبر (ص) گریان شد و صورت پر اشکش را بر صورت زینب(س) نهاد و گریه سختى کرد، زهرا(س) از علت آن پرسید. پیامبر(ص) بخشى از بلاها و مصایبى را که بر زینب(س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بیان کرد.
حضرت زهرا(س) پرسید: اى پدر! پاداش کسى که بر مصایب دخترم زینب(س) گریه کند چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: پاداش او همچون پاداش کسى است که براى مصایب حسن و حسین (ع) گریه مى کند.
📚 200 داستان از فضایل ، مصائب
و کرامات حضرت زینب(ع)
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍#جلوگیری_از_غیبت
در عصر پیامبر اکرم (ص) مردی بر جمعی که نشسته بودند میگذشت. یکی از آنان گفت: من این مرد را برای خدا دشمن دارم. آن گروه گفتند: به خدا قسم که سخن بدی گفتی! ما به او خبر میدهیم و به وی خبر دادند. آن مرد خدمت رسول خدا رسید و سخن او را باز گفت. پیامبر او را خواست و از آنچه درباره ی وی گفته بود پرسید. مرد گفت: آری، چنین گفتم. رسول خدا فرمود: چرا با او دشمنی میکنی؟ گفت: من همسایه ی اویم و از حال او آگاهم، به خدا قسم ندیدم که جز نماز واجب هرگز نماز بگذارد. آن مرد گفت: یا رسول الله! از وی بپرس آیا دیده است که من نماز واجب را از وقت خود به تأخیر اندازم، یا بد وضو بسازم و رکوع و سجود را درست انجام ندهم؟ پیامبر او پرسید، مرد گفت: نه، سپس گفت: به خدا ندیدم جز ماه رمضان که هر نیکوکار و بدکاری روزه میگیرد، هرگز در ماه دیگر روزه بگیرد! آن مرد گفت: یا رسول الله! از وی بپرس آیا دیده است که من در روز رمضان افطار کرده باشم یا چیزی از حق آن فرو گذاشته باشم؟ پیامبر پرسید و او گفت: نه، باز گفت: به خدا هیچ گاه ندیدم که به سائل و فقیری چیزی بدهد و ندیدم که چیزی از مال خود انفاق کند مگر این زکاتی که نیکوکار و بدکار آن را میپردازند. مرد گفت: از او بپرس آیا دیده است که چیزی از آن کم گذاشته باشم یا با خواهان آن چانه زده باشم؟ گفت: نه. آن گاه رسول خدا به آن مرد فرمود: برخیز که شاید او از تو بهتر باشد.
📙یکصد موضوع، پانصد داستان 395/1 ؛ به نقل از: علم اخلاق اسلامی 2/ 399
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
به یکی از سمت راستیها گفت: «تو کیستی؟»
گفت: «عقل.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «مغز.»
از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «مهر.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «دل.»
از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «حیا.»
پرسید: «جایت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
جواب داد: «تکبر.»
پرسید: «محلت کجاست؟»
گفت: «مغز.»
گفت: «با عقل یک جایید؟»
گفت: «من که آمدم عقل میرود.»
از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
جواب داد: «حسد.»
محلش را پرسید.
گفت: «دل.»
پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
از سومی پرسید: «کیستی؟»
گفت: «طمع.»
پرسید: «مرکزت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
(زن و مرد شرابخوار)
#زهرالربیع
🔸می گویند یکی از حاکمان در زمان خلافت خود، شبها در شهر میگردید و از احوال مردم مطلع میشد.
شبی از خانه ای آوازی شنید. چون از دیوار خانه بالا رفت، دید زن و مردی نشسته اند و شراب میخورند.
حاکم به مرد گفت: "ای مرد آیا فکر میکنی خدای تعالی اعمال شنیع و گناهان تو را پنهان میکند؟"
🔹مرد گفت: "ای حاکم! اگر از من یک گناه سر زده باشد، تو از سه جهت مرتکب گناه شده ای:
اول آنکه خدای گفته است تجسس در احوال مردم نکنید و تو تجسس کردی؛
و دوم آنکه گفته است: «وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا» (بقره: 189)و حال آنکه تو از دیوار خانه ما داخل شدی؛
و سوم آنکه خدا فرموده است: «إِذَا دَخَلْتُم بُیُوتًا فَسَلِّمُوا» (نور: 61) ؛ یعنی هرگاه داخل خانهها شدید، سلام کنید، و تو سلام نکردی.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 یک آیه برای تمام زندگی
┄┅═✾•••✾═┅┄┈
💠 استاد مسعود عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ای
کاش
کسی
برای
اقا
تب
داشت😔
یادی
زامام
منتظر
برلب
داشت
قربان💔
غریبی ات
شوم
مهدی
جان
ای
کاش
که
صاحب الزمان
زینب
داشت.
😔😔😔
↶【به ما بپیوندید 】↷
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🏴🏴🏴🏴🏴
زیارتنامه حضرت زینب کبری(سلام الله علیها)
اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ وَخَدیجَةَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یابِنْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا عَمَّةَ وَلِیِّ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّةِ،وَحَشَرَنا فی زُمْرَتِکُمْ،وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبیِّکُمْ،وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِب،صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ،اَسْئَلُ اللهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ السُّرُورَ وَالْفَرَجَ،وَاَنْ یَجْمَعَنا وَاِیّاکُمْ فی زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّد صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ،وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ، اِنَّهُ وَلِیٌّ قَدیرٌ،اَتَقَرَّبُ اِلَی اللهِ بِحُبِّکُمْ،وَالْبَرائَةِ مِن اَعْدائِکُمْ،وَالتَّسْلیمِ اِلَی اللهِ راضِیاًبِهِ غَیْرَ مُنْکِروَلا مُسْتَکْبِروَ عَلی یَقینِ ما اَتی بِهِ مُحَمَّدٌ،وَ بِهِ راض نَطْلُبُ بِذلِکَ وَجْهَکَ یا سَیِّدی،اَللّهُمَّ وَ رِضاکَ وَالدّارَ الآخِرَةَ،یا سَیِّدَتی یا زَیْنَبُ، اِشْفَعی لی فِی الْجَنَّةِ،فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ،اَللّهمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ اَنْ تَخْتِمَ لی بِالسَّعادَةِ،فَلاتَسْلُبْ مِنّی ما اَنَا فیهِ،وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ،اَللّهمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَ تَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَ عِزَّتِکَ،و َبِرَحْمَتِکَ وَ عافِیَتِکَ،وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ اَجْمَعینَ،و سَلَّمَ تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
🏴🏴🏴🏴🏴
̑j̑̑ȏ̑ȋ̑n̑
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•