🍂🍂🍂🍂🍂
❣مواظب خودت باش
🌼🍃معنی این جمله این نیست که از خودت مواظبت کن!
🌼🍃معنیش این است که هیچکس به اندازه خودت
نمیتونه بهت صدمه بزنه!
🌼🍃تحقیقات نشان داده که بیشترین عامل بیماری ها،
سختی ها، مشکلات و ناکامی های انسان ها خود آنها هستند. . .
🌼🍃 اگر دوست دارید بعد از سالها زندگی زمانی که برمیگردید و به منظره گذشته خود نگاه میکنید
تصویری زیبا و خاطراتی پر از خرسندی ببینید اینها را به هم پیوند بزنید:
🌼🍃تصمیم را با تحقیق
هوس را با عقل
عصبانیت را با صبر
انتقام را با فراموشی
عبادت را با بی توقعی
خدمت به خلق را با گمنامی
و در آخر قلبت را با خدا پیوند بزن.
🌼🍃مواظب خودت باش. خیلی مواظب خودت باش ...
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#احسن_القصص
❤️«مـوعظه شـیــ🔥ــطان»❤️
✨پس از آنکه حضرت نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم!نوح گفت : چه حقی؟!خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم!
▪️ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید!
نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟!
ابلیس گفت :
✅در سه جا مراقب حيله من باش!
➊👈هنگامی که خشمگین شدی!
➋👈هنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی!
➌👈هنگامی که با زن نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست!
در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد.
📚بحارالانوار ج۱۱ ص۳۱۸
#پیام_معنوی
💙 دوست داشتن 💙
⚜💠 دوست داشتن اتفاقی است که اگر نیقتد زندگی سرد خواهد بود
⚜♻️ و اگر اتفاق بیفتد به مرور همه چیز را آتش خواهد زد.
⚜💢 دوست داشتن حد وسط ندارد. اگر به کسی علاقه نداشته باشی شاد نیستی✅✅✅
⚜🌀 اگر کسی را دوست داشته باشی غمگین خواهی شد.
⚜💠مگر اینکه خدا را بیش از همه دوست داشته باشی؛
آن گاه به تعادل میرسی. 👌👌👌
💙 علیرضا پناهیان 💙
❣❣❣
🌼🍃گاندی خطاب به همسرش
چه زیبا نوشت👇
🌼🍃خوبِ من ،هنر در فاصله هاست؛
زیاد نزدیک به هم میسوزیم ،
و زیاد دور از هم ،یخ میزنیم
تو نباید ان کسی باشی که من میخواهم
ومن نباید ان کسی باشیم که تو میخواهی ،
🌼🍃کسی که تو از من میخواهی بسازی ،
یا کمبود هایت هستند یا ارزو هایت .
من باید بهترین خودم باشم برای تو
وتو باید بهترین خودت باشی برای
خوب من ،هنر عشق در پیوند تفاوت هاست
🌼🍃و معجزه اش نادیده گرفتن کمبود ها
زندگی ست دیگر ....
حواست باشد به این روز هایی که دیگر بر نمی گردد؛
🌼🍃به فرصت هاییی که مثل باد می ایند و میروند و همیشگی نیستند
به این سالها که به سر عت برق گذشتند
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
دعاي ابوحمزه ثمالي
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي
سپاس خدایى را كه او را مى خوانم و او اجابتم مى كند هرچند آندم كه او مرا مى خواند كندى و كاهلى مىكنم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَ إِنْ كُنْتُ بَخِيلاً حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي
و ستايش خدایى را كه چون از او چيزى میخواهم به من عطا مىكند هرچند هنگامى كه او از من چیزی مىخواهد من بخل مىورزم
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لاَ أَرْجُو غَيْرَهُ وَ لَوْ رَجَوْتُ غَيْرَهُ لَأَخْلَفَ رَجَائِي
و سپاس خدایى را كه جز او به کسی چشم اميد ندارم و اگر به غيرش اميد ببندم نااميدم میکند
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَكَلَنِي إِلَيْهِ فَأَكْرَمَنِي وَ لَمْ يَكِلْنِي إِلَى النَّاسِ فَيُهِينُونِي
ستايش خدایى را كه كار مرا به خود واگذاشت و گرامي ام داشت و مرا به مردم وانگذاشت تا خوارم کنند❤️
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي تَحَبَّبَ إِلَيَّ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنِّي
ستايش خدایی را كه با من دوستى میکند اگرچه از من بىنياز است
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي يَحْلُمُ عَنِّي حَتَّى كَأَنِّي لاَ ذَنْبَ لِي
و سپاس خدایى را كه با من بردبارى مىكند تا چنان که گويى مرا گناهى نيست❤️
فَرَبِّي أَحْمَدُ شَيْءٍ عِنْدِي وَ أَحَقُّ بِحَمْدِي
پس پروردگارم نزد من ستوده ترين است و به ستايش من سزاوارترین
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣وقت موت این جوان
🌼🍃این جوانان را با آن جوان ۱۶ ساله مقایسه کن که در مسجد قرآن میخواند و منتظر نماز صبح میماند...
هنگامی که نماز اقامه میشد قرآن را در جایش میگذاشت و در صف نماز میایستاد...
🌼🍃ناگهان در صف نماز به زمین افتاد...
او را به مسجد بردند...
دکتر جبیر که خود آن جوان را معاینه کرده بود میگفت: آن پسر را مانند جنازهای پیش ما آوردند...
معاینهاش کردم... دچار سکتهی قلبی شدیدی شده بود که میتوانست یک شتر را از پای درآورد...
🌼🍃آن پسر در حال جان دادن بود و نفسهای آخر را میکشید...
سعی کردیم او را نجات دهیم...
پزشک اورژانس را پیش او گذاشتم و خودم برای آوردن برخی تجهیزات رفتم...
🌼🍃وقتی برگشتم دیدم آن جوان دست پزشک را گرفته و پزشک گوش خود را به دهان او نزدیک کرده و آن پسر دارد چیزهایی در گوش پزشک میگوید...
چند لحظه به این صحنه نگاه کردم... 🌼🍃ناگهان دست پزشک را رها کرد و به سختی تلاش کرد به دست راست خود بغلتد و به سختی گفت: أشهد أن لا إله إلا الله وأشهد أن محمدا رسول الله و آن را تکرار میکرد... در این حال ضربان او داشت ضعیف میشد و ما سعی میکردیم او را نجات دهیم اما قضای خداوند قویتر از تلاش ما بود و درگذشت...
🌼🍃در این لحظه ناگهان پزشک اورژانس کنترل خود را از دست داد و به شدت گریه کرد تا جایی که نتوانست بایستد و نشست...
🌼🍃تعجب کردیم... گفتیم چرا گریه میکنی؟ این اولین بار نیست که مرگ کسی را میبینی؟ اما او همچنان گریه میکرد...
وقتی آرامتر شد از او پرسیدم: آن پسر به تو چه میگفت؟
🌼🍃پزشک گفت: وقتی دید تو داری برای او تلاش میکنی فهمید تو پزشک او هستی... به من گفت: دکتر، به آن پزشک قلب بگو خودش را خسته نکند... من حتما رفتنی هستم... به خدا الان دارم جایگاه خودم را در بهشت میبینم...
الله اکبر...
🌼🍃﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَيۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِكَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي كُنتُمۡ تُوعَدُونَ ٣٠ نَحۡنُ أَوۡلِيَآؤُكُمۡ فِي ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِۖ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَشۡتَهِيٓ أَنفُسُكُمۡ وَلَكُمۡ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ٣١ نُزُلٗا مِّنۡ غَفُورٖ رَّحِيمٖ ٣٢﴾ [فصلت: 30-32].
«در حقیقت کسانی که گفتند الله پروردگار ما است، سپس ایستادگی کردند، فرشتگان بر آنان فرود میآیند [و میگویند] نترسید و غمگین نباشید و به بهشتی که وعده یافته بودید شاد باشید (۳۰) در زندگی دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم و هرچه دلهایتان بخواهد در [بهشت] برای شماست و هرچه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت (۳۱) [این است] روزیِ آمادهای از سوى آمرزندهی مهربان»...
❣❣❣❣❣❣❣
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣انشای یک دانش آموز، در مورد #پول_حلال
🌼🍃🍃نان حلال خیلی خیلی خوب است.
من نان حلال را خیلی دوست دارم. ما باید همیشه دنبال نان حلال باشیم، مثل آقا تقی.
آقاتقی یک ماستبندی دارد.او همیشه پولِ آبِ مغازه را سر وقت میدهد تا آبی که در شیرها میریزد، حلال باشد. آقا تقی میگوید: آدم باید یک لقمه نان حلال به زن و بچهاش بدهد تا فردا که سرش را گذاشت روی زمین و عمرش تمام شد، پشت سرش بد و بیراه نباشد .
🌼🍃دایی من هم کارمند یک شرکت است. او میگوید: تا مطمئن نشوم که ارباب رجوع از ته دل راضی شده، از او رشوه نمیگیرم. آدم باید دنبال نان حلال باشد. داییام میگوید: من ارباب رجوع را مجبور میکنم قسم بخورد که راضی است و بعد رشوه میگیرم! داییم میگوید :
تا پول آدم حلال نباشد، برکت نمیکند.
پول حرام بیبرکت است.
🌼🍃ولی پدرم یک کارگر است و من فکر میکنم پولش حرام است؛ چون هیچوقت برکت ندارد و همیشه وسط برج کم میآورد. تازه یارانهها را خرج میکند و پول آب و برق و گاز را نداریم که بدهیم. ماه قبل، برق ما را قطع کردند، چون پولش را نداده بودیم. دیشب
🌼🍃میخواستم به پدرم بگویم
کاش دنبال یک لقمه نان حلال بودی!!!!
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ
📝 استاد #رائفی_پور« حُر مدافعان حرم ، #شهید_مجید_قربانخانی»
🔸جوان هایی که ایمان میارن به غیب
🔸فقط میخوان اسمشون مدافع حرم باشه
نیایش صبحگاهی
دعا می کنم برای تو
برای خودم
برای همه مان
کسی چه می داند
شاید خدا دسته جمعی نگاهمان کرد
دعا می کنم
برای دل هایمان
برای چشم هایمان
برای گریه و خنده هایمان
مهربان خدای من ،
می دانم که تا آسمان راهی نیست
ولی تا آسمانی شدن راه بسیار است
خودت دست دلمان را بگیر و آسمانیمان کن
آمین
خدای مهربانم،
در این صبح زیبا،
برای دوستان و عزیزانم
سلامتی، نشاط، دلخوشی،
عاقبت بخیری،عشق و محبت،
خواستارم!
امیدوارم لحظات زندگیتون
لبریر ازنورخدا باشه!
صبحتون طلایی
🌹❤️🌹
اَعُوْذ ُبِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیْمِ
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِِ الرَّحِيمِ
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّـهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَىٰ ظَهْرِهَا مِن دَابَّةٍ وَلَـٰكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَىٰ أَجَلٍ مُّسَمًّى ۖ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا ﴿٤٥ فاطر﴾
هر گاه خداوند مردمان را در برابر کارهائی که میکنند (فوراً و بدون کمترین مهلتی برای اصلاح و تجدید نظر و خودسازی) به کیفر برساند، انسانی را بر روی زمین باقی نخواهد گذاشت. ولیکن خداوند (به لطف و کرم خود، کیفر) ایشان را تا سررسید زمان معیّنی (که قیامت است) به تأخیر میاندازد. وقتی که مدّت مشخّصهی ایشان فرا رسید، خداوند بندگان خود را دیده است (و از گفتار و کردار و پندار ایشان باخبر بوده است، لذا چنان که باید پاداش و پادافره آنان را میدهد).
🍐🍐
سلام بر شما صاحب دلان
صبح روز یکشنبه 8 اردیبهشت ، 22 شعبان ،28 آوریل و آخر و عاقبت همه به خیر و نیکی
🍎🍎🍎
خدايا بر محمّد و آلش رحمت عنايت فرما، همان گونه که بر ابراهیم و آلش رحمت عنايت فرموده اى
الهى....
زبانمان را به هدايت گويا ساز،
و تقوا را بر قلبمان الهام كن،
و به پاكيزه ترين روشمان توفيق ده،
و مارا به كارى وادار كه بيش از هر چيز به آن خشنودى.
الهى...
بهترين راه را پيش پايمان گذار،
و مارا بر آئين خود دار تا بر آن
بميریم و زنده شویم.
🍏🍏🍏🍏
خداوندا طاعات و عبادات ناچیز و ناقص ما را به رحمت بي پایانت بپذير
اللَّهُمَّ لَكَ رَكَعْتُ، وَبِكَ آمَنْتُ، وَلَكَ أَسْلَمْتُ ، خَشَعَ لَكَ سَمْعِي وَبَصَرِي ، وَمُخِّي وَعَظْمِي وعَصَبْي
بار الها (برای خشنودی تو )رکوع کردم، و به تو ایمان آوردم، و به تو اسلام آوردم، ،
چشم وگوش و مغز و استخوان و رگهای عصبم برای فرامین تو خاشعند
رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
آمین آمین آمین
❣❣❣
🌼🍃خودمان را مجبور کنیم برای چند روز هیچ حرف منفی بر زبان نیاوریم
اگر گاهی وسوسه شدیم .
تابلوی ایست ذهنی را نصب کنیم
و به چیزهای دیگر بیاندیشیم
❣فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمٰنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ اَلْيَوْمَ إِنْسِيًّا (٢٦) مریم
🌼🍃بگو من برای خدا روزه سکوت نذر کرده ام و امروز با هیچ بشری سخن نمی گویم
🌼🍃سکوت پیامی اعجاز گر در امر ارتباط است و یکی از جنبه های مهم ارتباط است، مشروط بر اینکه حاوی پیامی باشد،
🌼🍃 پس همانگونه که بر طلا و نقره ات مهر میزنی بر دهانت هم مهر بزن و جز نیکو با آن مگو.
❣❣❣❣❣❣❣
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣با خواندن این داستان تنتون میلرزه
🌼🍃در سال 1989 زمین لرزه هشت و دو ریشتر بیشتر مناطق آمریکا را با خاک یکسان کرد و در کمتر از چند دقیقه بیش از سی هزار کشته بر جای گذاشت.در این میان پدری دیوانه وار به سوی مدرسه پسرش دوید اما با دیدن ساختمان ویران شده مدرسه شوکه شد.با دیدن این منظره دلخراش یاد قولی که به پسرش داده بود افتاد: پسرم هر اتفاقی برایت بیفتد من همیشه پیش تو خواهم بود. و اشک از چشمانش سرازیر شد.با وجود توده آوار و انبوه ویرانی ها کمک به افراد زیر آوار نا ممکن به نظر میرسید اما او هر لحظه تعهد خود به پسرش را به خاطر می آورد.
🌼🍃او دقیقا روی مسیری که هر صبح به همراه پسرش به سوی کلاس او می پیمودند تمرکز کرد و با به خاطر آوردن محل کلاس به آنجا شتافته و با عجله شروع به کندن کرد.دیگر والدین در حال ناله و زاری بودندو او را ملامت می کردند که کار بی فایده ای انجام میدهد.ماموران آتش نشانی و پلیس نیز سعی کردند او را منصرف کنند اما پاسخ او تنها یک جمله بود:آیا قصد کمک به مرا دارید یا باید تنها تلاش کنم؟؟؟
🌼🍃هشت ساعت به کندن ادامه داد.دوازده ساعت...بیست و چهار ساعت...سی و شش ساعت و بالاخره در سی و هشتمین ساعت سنگ بزرگی را عقب کشیده و صدای پسرش را شنید فریاد زد پسرم!جواب شنید :
🌼🍃پدر من اینجا هستم.پدر من به بچه ها گفتم نگران نباشید پدرم حتما ما را نجات خواهد داد.پدر شما به قولتان عمل کردید.
❣پدر پرسید وضع آنجا چطور است؟؟
🌼🍃ما 14 نفر هستیم ما زخمی گرسنه و تشنه ایم.وقتی ساختمان فرو ریخت یک قطعه مثلثی شکل ایجاد شد که باعث نجات ما شد.پسرم بیا بیرون.
🌼🍃نه پدر اجازه بدهید اول بقیه بیرون بیایند من مطمئن هستم شما مرا بیرون می آوریدو هر اتفاقی بیفتد به خاطر من آنجا خواهید ماند.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💚❤️💙💛💚❤️
💚 بهشت مکان نیست، زمان است!
زمانی که اندیشههای مثبت و میل به
نیکی و عشق ورزی در وجودمان است
❤️و جهنم مکان نیست، زمان است!
زمانی که اندیشههای منفی و کینه ورزی
وجودمان را می آلاید.
🌺 خالق بهشت باشیم 🌺
💜 💦💕🌺🍃💦💕🌼🍃
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣آهنگر و زن زیبا
🌼🍃 مردی از پرهیزگاران وارد مصر شد.
آهنگری را دید که آهن تافته را با دست از کوره بیرون می آورد و حرارت آن به دست او هیچ تأثیری ندارد. با خود گفت این شخص یکی از بزرگان و اوتاد است.
🌼🍃پیش رفت سلام کرده ، گفت : تو را به حق آن خدایی که در دست تو این کرامت را جاری کرده ، دعایی درباره ی من بکن . آهنگر این حرف را که شنید ، شروع به گریستن نمود .
گفت : گمانی که درباره ی من کردی، صحیح نیست من از پرهیزگاران و صالحان نیستم . پرسید : چگونه می شود با این که انجام چنین کاری جز به دست بندگان صالح خدا نیست ؟!
🌼🍃پاسخ داد: صحیح است ولی از دست من هم سببی دارد آن مرد اصرار ورزید تا از علت امر مطلع شود . آهنگر گفت: روزی بر در همین دکان مشغول کار بودم . زنی بسیار زیبا و خوش اندام که کمتر مانند او دیده بودم ، جلو آمده اظهار فقر و تنگدستی شدیدی کرد.
من دل به رخسار او بستم و شیفته ی جمالش شده ، گفتم : اگر راضی شدی کام از تو بگیرم، هرچه احتیاج داشته باشی برمی آورم.
🌼🍃با حالتی که حاکی از تأثیر فوق العاده بود، گفت: ای مرد! از خدا بترس، من اهل چنین کاری نیستم .
گفتم : در این صورت برخیز و دنبال کار خود برو.
برخاست و رفت. طولی نکشید دو مرتبه بازگشت و گفت: همان قدر بدان ، تنگدستی طاقت فرسا مرا وادار کرد به خواسته ی تو پاسخ دهم.
🌼🍃من دکان را بستم با او به خانه رفتم . وقتی وارد اتاق شدیم ، در را قفل کردم. پرسید: چرا قفل می کنی؟ اینجا کسی نیست . گفتم : می ترسم یک نفر اطلاع پیدا کند و باعث رسوایی شود. در این هنگام زن چون برگ بید به لرزه افتاد قطرات اشک چون ژاله از دیده می بارید، گفت: پس چرا از خدا نمی ترسی؟!! پرسیدم : تو از چه می ترسی که این قدر به لرزه افتاده ای ؟!!!
🌼🍃گفت : هم اکنون خدا شاهد و ناظر ما است .چگونه نترسم ؟!! با قیافه ای بسیار تضرع آمیز گفت: ای مرد! اگر مرا واگذاری، به عهده می گیرم خداوند پیکر تو را به آتش دنیا و آخرت نسوزاند. دانه های اشک او با التماس عجیبش در من تأثیر به سزایی کرد، از تصمیم خود منصرف شدم احتیاجاتش را برآوردم . با شادی و سرور زیادی به منزل خود برگشت .
🌼🍃همان شب در خواب دیدم بانویی بزرگوار که تاجی از یاقوت برسر داشت، به من فرمود: یا هذا ! جزاک الله عنا خیرا (خدا پاداش نیکویی به تو عنایت کند) پرسیدم : شما کیستید؟ گفت:من مادر همان دخترکم که نیازمندی او را به سوی تو کشانید ولی از ترس خدا رهایش کردی اینک از خداوند می خواهم که در آتش دنیا و آخرت تو را نسوزاند
❣پرسیدم : آن زن از کدام خانواده بود؟ گفت : از بستگان رسول خدا . سپاس و شکر فراوانی کردم به همین جهت حرارت آتش در من اثر ندارد.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
👈👇نباید فریب ظاهر آدم ها را ...
گویند :
درعصر سليمان نبى،پرنده اى براى نوشيدن آب بسمت بركه اى پرواز كرد،
اما چند كودك را بر سر بركه ديد،
پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از آن بركه متفرق شدند.
همينكه قصد فرود بسوى بركه را كرد،
اين بار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به آن بركه مراجعه نمود.
پرنده با خود انديشيد كه اين مردى باوقار و نيكوست و از سوى او آزارى بمن متصور نيست.
پس نزديك شد ولی آن مرد سنگى بسويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و نابينا شد.
شكايت نزد سليمان برد.
پیامبر آن مرد را احضار کرد محاكمه و به قصاص محكوم نمود و دستور به كور كردن چشم داد.
آن پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت :
"چشم اين مرد هيچ آزارى به من نرسانده ،
بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد!
و گمان بردم كه ازسوى او ايمنم پس به عدالت نزديكتر است اگر محاسنش را بتراشيد تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند"....!
#علامه_دهخدا
@ghiamat_ir👈👈
❣❣❣
❣ببخشيد، یک سكه دوزاری داريد؟
🌼🍃میخواهم به گذشته ها، زنگ بزنم!
به آن روزهاي دور...
به دل های بزرگ، به محل كار پدرم، به جوانی مادرم، به کوچه هاى كودكى، به هم بازيهاى بچگى.
🌼🍃میخواهم زنگ بزنم به دوچرخۀ خسته ام،
به مسیر مدرسه ام که خنده های مرا فراموش کرده،
به نیمکت های پر از یادگاری، به زنگ هاى تفريح مدرسه، به زمستانی که با زمین قهر نبود، به بخارى نفتى که همۀ ما رابا عشق دور هم جمع میکرد،
میدانم آن خاطره ها کوچ کرده اند...
می دانم ...
آري ميدانم كه تو هم ، دنبال سكه ميگردى !!
🌼🍃افسوس...هیچ سکه ای در هیچ گوشی تلفنی ،
دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد کرد.. حيف..
صد افسوس که دوزاری مان بموقع نیفتاد !
❣❣❣❣❣❣❣
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣"زیباترین قلب دنیا"
🌼🍃روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می كرد كه زیبا ترین قلب را درتمام آن منطقه دارد.
🌼🍃جمعیت زیاد جمع شدند. قلب او كاملاً سالم بود و هیچ خدشهای بر آن وارد نشده بود و همه تصدیق كردند كه قلب او به راستی زیباترین قلبی است كه تاكنون دیدهاند. مرد جوان با كمال افتخار با صدایی بلند به تعریف قلب خود پرداخت.
🌼🍃ناگهان پیر مردی جلوی جمعیت آمد و گفت كه قلب تو به زیبایی قلب من نیست. مرد جوان و دیگران با تعجب به قلب پیر مرد نگاه كردند قلب او با قدرت تمام میتپید اما پر از زخم بود. قسمتهایی از قلب او برداشته شده و تكههایی جایگزین آن شده بود و آنها به راستی جاهای خالی را به خوبی پر نكرده بودند برای همین گوشههایی دندانه دندانه درآن دیده میشد. در بعضی نقاط شیارهای عمیقی وجود داشت كه هیچ تكهای آن را پرنكرده بود، مردم كه به قلب پیر مرد خیره شده بودند با خود میگفتند كه چطور او ادعا میكند كه زیباترین قلب را دارد؟
🌼🍃مرد جوان به پیر مرد اشاره كرد و گفت تو حتماً شوخی میكنی؛ قلب خود را با قلب من مقایسه كن؛ قلب تو فقط مشتی رخم و بریدگی و خراش است.
🌼🍃پیر مرد گفت: درست است. قلب تو سالم به نظر میرسد اما من هرگز قلب خود را با قلب تو عوض نمیكنم. هر زخمی نشانگر انسانی است كه من عشقم را به او دادهام، من بخشی از قلبم را جدا كردهام و به او بخشیدهام. گاهی او هم بخشی از قلب خود را به من داده است كه به جای آن تكهی بخشیده شده قرار دادهام؛ اما چون این دو عین هم نبودهاند
🌼🍃گوشههایی دندانه دندانه در قلبم وجود دارد كه برایم عزیزند؛ چرا كه یادآور عشق میان دو انسان هستند. بعضی وقتها بخشی از قلبم را به كسانی بخشیدهام اما آنها چیزی از قلبشان را به من ندادهاند، اینها همین شیارهای عمیق هستند. گرچه دردآور هستند اما یادآور عشقی هستند كه داشتهام. امیدوارم كه آنها هم روزی بازگردند و این شیارهای عمیق را با قطعهای كه من در انتظارش بودهام پركنند، پس حالا میبینی كه زیبایی واقعی چیست؟
🌼🍃مرد جوان بی هیچ سخنی ایستاد، در حالی كه اشك از گونههایش سرازیر میشد به سمت پیر مرد رفت از قلب جوان و سالم خود قطعهای بیرون آورد و با دستهای لرزان به پیر مرد تقدیم كرد پیر مرد آن را گرفت و در گوشهای از قلبش جای داد و بخشی از قلب پیر و زخمی خود را به جای قلب مرد جوان گذاشت .
🌼🍃مرد جوان به قلبش نگاه كرد؛ دیگر سالم نبود، اما از همیشه زیباتر بود زیرا كه عشق از قلب پیر مرد به قلب او نفوذ كرده بود...
@DastaneRastan_ir
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣راز زندگی کجاست؟
🌼🍃در افسانه ها آمده روزی که خداوند جهان را آفرید
فرشتگان مقرب را به بارگاه خود فراخواند و از آنها خواست تا برای پنهان کردن راز زندگی پیشنهاد بدهند
یکی از فرشتگان به پروردگار گفت: آن را در زمین مدفون کن ، فرشته دیگری گفت آن را در زیر دریاها قرار بده ، سومی گفت راز زندگی را در کوهها قرار بده ولی خداوند فرمود ….
🌼🍃اگر من بخواهم به گفته های شما عمل کنم فقط تعداد کمی از بندگانم قادر خواهند بود آن را بیابند در حالی که من می خواهم راز زندگی در دستر س همه بندگانم باشد
در این هنگام یکی از فرشتگان گفت فهمیدم کجا ای خدای مهربان راز زندگی را در قلب بندگانت قرار بده
زیرا هیچکس به این فکر نمی افتد که برای پیدا کردن آن باید به قلب و درون خودش نگاه کند و خداوند این فکر را پسندید.
🌼🍃گاهي وقتا فراموش مي کنيم به دل خود رجوع کنيم، در زندگي به مشکلي برخورد مي کني، اما راه حل آن را غير از دل خويش جستجو مي کنيم.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🌼🍃کوچیک تر که بودیم بی دلیل میخندیدیم
بی بهونه گریه میکردیم،
صبوری حالیمون نبود..
بی دلیل شاد بودیم..
🌼🍃شاید سنمون 2 رقمی هم نشده بود ها اما معرفتمون بی رقم بود
اما این روزا .. بد شدیم !
درِ کلاس معرفت رو بستیم،
پُلمپش کردیم ..
🌼🍃برای بخشیدن دنبال دلیل میگردیم !
از بلند خندیدن هراس داریم که نکنه نیمه شب گوش های همسایه رو اذیت کنه ...
از گریه کردن هم میترسیم که نکنه دشمنمون از دور ما رو ببینه و از ته دل شادی کنه ...
❣" ما آدما این روزا
عجیب از بچگیمون ، فاصله گرفتیم "
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
شیطان به رسول خدا(ص)گفت:
🍃من طاقت دیدن شش خصلت را در انسانها ندارم ...
1... وقتی به هم میرسند سلام میکنند .
2... با هم مصافحه " رو بوسی " میکنند .
3... برای هر کاری انشاالله می گویند .
4... از گناه استغفار می کنند .
5... ابتدای شروع هر کاری بسم الله می گویند .
6... تا نام حضرت محمد ص را میشنوند صلوات میفرستند .
🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🍃
@ghiamat_ir👈👈
🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❣راههای نفوذشیطان و وسوسه کردن انسان:
🌼🍃گاهی شیطان از طریق ترساندن،
انسان را فریب می دهد؛ شیطان شما را
از تهیدستی می ترساند .
🌼🍃«اَلشَّیْطانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ»بقره۲۶۸
🌼🍃گاهی شیطان از طریق زیبا جلوه
دادن، انسان را فریب می دهد؛ شیطان
اعمالشان را برای آنها آراسته .
🌼🍃«زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ اَعْمالَهُمْ»نمل۲۴
🌼🍃گاهی شیطان از طریق وعده های
توخالی و دروغ، انسان را فریب می دهد؛
شیطان وعده شان می دهد و آنها را به
دام آرزوها می افکند، ولی شیطان جز
فریب وعده نمی دهد.
🌼🍃«یَعِدُهُمْ وَ یُمَنّیٖهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ
الشَّیْطانُ اِلّا غُرُورًا»نساء۱۲۰
🌼🍃گاهی شیطان از طریق دشمنی و
کینه(بین مردم)، انسان ها را فریب می
دهد؛ جز این نیست که شیطان می
خواهد میان شما دشمنی و کینه افکند....
🌼🍃«اِنَّما یُریٖدُ الشَّیْطانُ اَنْ یُوقِعَ بَیْنَکُمُ
الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ....»مائده۹۱
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂