eitaa logo
داستان آموزنده 📝
17.1هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰انواع غذاهای 🟡آموزش پاچینی مرغ🍗 🟠بوریتو مرغ🍢🥘 🟢پلو مراکشی🍲 🔵انواع 🥗 🟣غذاهای 🥦 🔴نوشیدنی های 🥞 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/969867344C9d4c0c0809 🍔🌭🍞🥯🌯
السَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ..✋ 🍃سلام بر تو اي دعوت كننده به سوي خدا، و آگاه به آياتش 📚فرازی از زیارت آل یاسین 🍃سلام بر تو ای مولایی که دل های گم‌کرده راه را به سوی خدا می خوانی! و راه‌یافتگان را در مسیر خدایی شدن، می پرورانی... (عج)
🔴فوری ♨️حادثه تلخ برای دانش آموز دختر۹ساله در مشهد😔 ♨️مدیر مدرسه یکی از وسیله هاش رو تو مدرسه جا میزاره و برمیگرده مدرسه،همزمان دانش آموز میره داخل مدرسه و مدیر متوجه حضور دختر بچه نمیشه و متأسفانه ..... داستان دردناک و واقعیه 😔💔 اگر قلبتون ناراحته نخونید👇 https://eitaa.com/joinchat/2853175299Ce5d577dc8c 👆 مادرش وقتی میره مدرسه با صحنه دردناکی مواجهه میشه،خدا به خانواده ش صبر بده😔
‼️🔴میگه بعد از آقای خامنه‌ای چه کسی رهبر میشه!؟😐 ❌🎥 رحیم پور از آقا می‌پرسه بعد از شما چه کسی میشه!!😳 جوابِ جالب و عجیب رهبر انقلاب.😭👇 https://eitaa.com/joinchat/2853175299Ce5d577dc8c https://eitaa.com/joinchat/2853175299Ce5d577dc8c
💎شاید در بهشت بشناسمت! ✍این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پندآموز است که در یک برنامه‌ی تلوزیونی مطرح شد. مجری یک برنامه‌ی تلوزیونی که مهمان او فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید: مهم‌ترین چیزی که شما را خوشبخت کرد چه بود؟ فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی خوشبختی را چشیدم. در مرحله‌ی اول گمان می‌کردم خوشبختی در جمع‌آوری ثروت و کالاست، اما این چنین نبود. در مرحله‌ی دوم چنین به گمانم می‌رسید که خوشبختی در جمع‌آوری چیزهای کمیاب و ارزشمند است، ولی تاثیرش موقت بود. در مرحله‌ی سوم با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژه‌های بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره است، اما باز هم آن‌طور که فکر می‌کردم نبود. در مرحله‌ی چهارم اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد. پیشنهاد این بود که برای جمعی از کودکان معلول صندلی‌های مخصوص خریده شود، و من هم بی‌درنگ این پیشنهاد را قبول کردم. اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیه‌ها را به آنان تحویل دادم، خوشحالی که در صورت آنها نهفته بود واقعا دیدن داشت! کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لب‌هایشان نقش بسته بود. اما آن چیزی که طعم حقیقی خوشبختی را با آن حس کردم چیز دیگری بود! هنگامی که قصد رفتن داشتم، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمی‌داد! خَم شدم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟ این جوابش همان چیزی بود که معنای حقیقی خوشبختی را با آن فهمیدم... او گفت: می‌خواهم چهره‌ات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظه‌ی ملاقات در بهشت، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی پروردگار جهانیان دوباره از شما تشکر کنم!
گونی داری بردار بیا تا بهت یاد بدم درست کنی🪡🧶 تولد خواهرزادم براش پادری عروسکی بافتم🦄 هیچکس باورش نمیشد خودم بافتم😌 با کلی التماس لینک کانالو بهشون دادم👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2676687134C3c6933ce0c
شیخ جعفر ناصری: 🔻 کم هست کسی که بین سلطنت عقلی شدید و بین محبت جمع کرده باشد. مرحوم امام خمینی- رحمت الله علیه- خیلی در این جهت قوی بود؛ یعنی هم در سلطنت عقلانی و هم در عرفان و و هم در جهات اجتماعی و روابط عمومی خیلی مسلط بود و این خیلی حرف است! 🔸 یک نفر بود به نام فخار، پیرمردی بود که در اول انقلاب درب فیضیه تسبیح درست می کند؛ سال چهل و دو مستخدم امام بوده؛ این شخص می گفت: در همین خانه امام که الآن در محله یخچال قاضی قم هست یک عروس و دامادی از کرمانشاه آمده بودند و می خواستند امام عقدشان را بخوانند. 🔹 آن وقت مرحوم امام یکی از علمای فاضل قم و این عروس از عشایر کرمانشاه بود؛ وقتی که مقابل امام رسیدند، مرحوم امام روی تشک نشسته بود، این عروس خانم نمی دانست چه جوری احترام کند؛ لذا افتاد روی زمین و خواست که سرش را پائین بیاورد؛ مرحوم امام حس کرد که این می خواهد سجده کند! خیلی سریع از روی تشک پرید و خودش را به یک چشم به هم زدن به این زن رساند و او را از این کار نهی کرد. 🔸 این خادم گفت: من چنین حرکتی و چنین سرعت عملی از امام نه قبل و نه بعد ندیده بودم! ایشان در این جهات خیلی قوی بود و خیلی اهل مراعات و اهل شرع بود. 🔹 زحمت سلوکی هم کشیده بود. حاج آقا مصطفی خمینی برای آیت الله کشمیری بعضی از زحمت‌هایی که امام کشیده بود را گفته بود و ایشان می گفت گاهی حاج آقا مصطفی می گفت: آقا فلان ریاضت و فلان ریاضت را در خمین که بودیم، کشیده بودند. ‌ ‌ ‌ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عصری دخترم دوستاشو آورد خونه تا درس بخونن توخونه چیزی برای پذیرایی نداشتیم 😔 نشستم با ناراحتی باگوشیم سرگرم شم که یهو چشمم خورد به این 😍☝️ در عرض عصرونه درست کردم براشون لاکچری😎 عالی شد 🤗😋 http://eitaa.com/joinchat/4024041476Cd9ea1840b4 الان همه مامانها پی وی منو ترکوندن که اینا رو چه جوری درست کردی بچه ام منو کچل کرده🤣🤣🤣
🚷💀آزار یک زن توسط جن ها💀😰🤯 متاسفانه این داستان واقعیست😞 ٢١ تير ماه ١٣٨٣ زن و شوهر جوانى در شعبه ١٧ دادگاه خانواده كرج براى طلاق توافقى حاضر شدند.شوهر ٣٣ ساله اين زن به قاضى گفت:من و همسرم مشكلى نداريم. اما مجبوريم از هم جدا شويم. مرد گفت: هر شب جن ها به سراغ زنم مى آيند و او را به شدت آزار و اذيت مى كنند، و غيرت و غرور من اجازه نمى دهد زنم را در اين شرايط ببينم. زن جوان داستان عجيبى تعريف كرد، او به قاضى گفت: ١٣ ساله بودم كه در...😱ادامه👇 http://eitaa.com/joinchat/1566638087C9a5f6209ce 🚷یاخدا!! مو به‌تنم سیخ شد.😰☝️
🔘 داستان کوتاه بچه که بودم عموم برام یه کتونی خرید که سفید بود، با بندای مشکی، عاشقش بودم! آخه مامانم هیچ وقت برام کفش سفید نمیخرید؛ میگفت زود کثیف میشه. ولی این وسط یه مشکلی بود؛ دو سایز برام بزرگ بود. مامانم گذاشتش تو انباری، گفت یکم که بزرگتر شدی بپوشش. خلاصه دو سال گذشت! مامانم گفت فکر کنم دیگه اندازت شده. اونقدر ذوق داشتم واسه پوشیدنش که داشتم بال درمیاوردم! آخه توو کل این دو سال، هر کفشی میخریدم با خودم میگفتم عمرا به اون کتونی سفیده نمیرسه! رفت و از انباری آوردش بیرون با ذوق در جعبه رو باز کردم، ولی خشکم زد! اصلاً اونی نبود که فکر میکردم! یعنی توو کل این دو سال اونقد واسه خودم بزرگش کرده بودم که قیافه ی واقعیشو یادم رفته بود! با خودم گفتم: "این بود اون کفشی که به خاطرش رو همه ی کفشا عیب میذاشتم؟! این بود اون کفشی که به عشق این که بپوشمش این همه منتظر موندم؟" یکم فکر کردم دیدم همیشه همینه! یه سری چیزارو، یه سری آدمارو تو ذهنمون بزرگش میکنیم که واقعیتشونو فراموش میکنیم ولی وقتی باهاشون دوباره رو به رو میشیم، تازه میفهمیم اصلا ارزش نداشتن که این همه وقت، فکرمونو مشغولشون کردیم...! . .
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍀بیان ویژه حضرت آیت الله توکل( دام عزه)🍀 👏هدف اصلی از آمدن بنده به حوزه علمیه: دیدیم وجود حضرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) غریب هستد؛ باید به کمکشون برویم و ایشان را یاری کنیم 🤲 انگیزه، فقط یاری آن حضرت بود🤲 👈👈پذیرش حوزه های علمیه آغاز شد👇👇 ✅ برای دریافت مشاوره، با استاد مشاور استان خود کلیک کنید.👇👇👇 https://samah.ir/m-hozeh/ ✅ برای ثبت نام کلیک کنید👇👇👇 reg.ismc.ir/rules/134 برای مراجعه به کانل ایتای پذیرش کلیک کنید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1954873361C880234ef18
🚫از حسادت بعضی‌ها به خاطر موفقیت بچه‌هات نگرانی❗️همه‌اش فکر می‌کنی یکی طلسمت کرده❗️خونه خریدی می‌ترسی چشمت بزنن🚫 اصلاً نگران نباش🥰 ❌❌راز در اَمان ماندن از چشم زخم، سِحر، طلسم و نُحوسَت بر ملا شد❌❌ ♨️♨️ شیخ حُرِّ عاملی در روایتی کهن از یک کتاب خطی باستانی برای نجات مسلمانان از این مصیبت‌ها می‌گوید👇👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/249233410C3e16c370aa 😍🥰کرامت اهل بیت علیهم السلام پایان ندارد🤩🥳💥🔻💥🔻💥🔻 https://eitaa.com/joinchat/249233410C3e16c370aa
🔴شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي ✍آيت الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سال‌ها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود : « مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،‌سجده‌ي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شده‌ام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالب‌تر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري مي‌كشيدم، بي‌درنگ شفا مي‌يافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماري‌هاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .» آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه‌ي چشمي به ما كنند 📚 بحارالانوار 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
خواهر شوهر ۱۸سالم بارداره🤰 همه ی خانواده گفتیم سنش کمه چیزی از نوزاد بلدنیست 🤦‍♀ بعد چندوقت هممونو دعوت کرد خونش دهنمون باز موند😳 اینقدرررر بچش خوشگل بود😧 بعد گفت هر چی خریده از این کانال خریده👇😍 http://eitaa.com/joinchat/253624325C29e3fe1255 واسه بچم خریدم ازشون عالیه😍👆
‌ خواب آیت‌الله حائری یزدی را دید. پرسید چه خبر؟! گفت: وقتی ملائکه از من سوال می‌پرسیدند, ترس شدیدی بر من وارد شد. ناگاه مردِ نورانی آمد، به محض ورودش، ملائکه احترام کردند. مرد نورانی پرسید: ترسیدی؟ گفتم خیلی. فرمود: تو در امانی. این اولین بازدید من بود. ۶۹ بازدیدِ دیگر به دیدارت می‌آیم. او را شناختم. من هفتاد بار به زیارت علی‌بن‌موسی‌الرضا رفته بودم و حالا نوبت او بود بازدید پس بدهد ... 💚 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
علت سکوت آيت الله العظمی گلپایگانی(ره) _حین اقامه نماز بر پيكر مطهرامام خمینی(ره) صدرزاده ۲۷ خرداد ۱۴۰۱ صراط عشق ارسال دیدگاه ✅سال ها كسى نمى دانست كه چرا آيت الله العظمی گلپايگانى (رحمت الله علیه)درحين نمازبرپيكر مطهرامام خمینی(رضوان الله علیه) ناگهان سكوت كردند!؟ ✅ديگران تصورشان اين بود كه ايشان متن نمازرا فراموش كردند، چند بار عبارات را درگوش ايشان تكرار كردند،اماآيت الله العظمی گلپایگانی همچنان سكوت كردند، تا اينكه بعدازلحظاتی از ابتدا شروع به خواندن نمازكردند! ✅فرزند ايشان به پدرخود قول داده بودند تا زمانى كه پدر در قيد حيات هستند راز آن را برملا نكنند، بعد از رحلت ايشان فرزندشان تعريف كردند: ✅مرحوم پدر در حين اقامه نماز ناگهان 🌹وجود نازنين امام زمان حضرت مهدی(عج)را مى بينند كه درحال اقامه نماز برپيكرامام هستند🌹 ايشان به حضرت خیره شده و ازشدت بهت و حيرت و عشق به حضرت زبانشان بند مى آيد!!! ✅که ناگهان خود حضرت ندا می دهند: 🌹آقاسيد محمدرضا ادامه بده🌹 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 روح ملکوتی اش شاد🌹🌹 ان شاءالله بتوانیم ادامه دهنده راهش و شهدای عزیز و مقام عظمای ولایت باشیم. 🌺🌸🌺🌸 🌻أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🌻 🔖 امام‌زمانےام³¹³⇩⇩ 🔖 @Emamezamani
‍ 🔹نان خشك حضرت امير علیه السلام راوی می گوید: دیدم یک نفر در نخلستان‌ها دارد کار می کند. من هم خیلی گرسنه ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم. گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم. شاید چیزی داشته باشد. آمدم و سلام کردم و گفتم: «برادر! من گرسنه ام. چیزی هست؟» فرمودند: «پهلوی آن عصا نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور». می گوید: «آمدم آنجا. دیدم پارچه¬اي بود؛ باز کردم. نان جوی خشکیده¬اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست». گفتم: برادر! این نان خشکیده، مال خودت. من نمی توانم بخورم. تو چطور این نان را می خوری؟» فرمودند: «برو مدینه به منزل حسن بن علی. وضع او خوب است و تو را اداره می کند». آمدم آنجا؛ دیدم سفره حسابی است. غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را. زیر لباس‌هایم گذاشتم، تا برای آن پیرمرد که در نخلستان کار می کرد، ببرم. همين‌كه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند: «برادر! زیر لباست چه گرفتی؟» عرض کردم: «پیرمردی است در نخلستان کار می کند. من دیدم نانی در توشه او بود که دندان‌های من نتوانست آن را خرد كند. اين غذا¬ها را برای او می برم». حضرت فرمودند: «همة اين دستگاه، مال خود او است؛ اما استفاده نمی كند». 284/خ/96 ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
♨️آهنگی که اشک تاتلس و سیبیل جان را درآورد 😔 پسر یتیم که برای مادرش اهنگ فارسی  خوندو همه را به گریه انداخت 😭 آهنگ زیبای مادر👇                                   🦋                           🦋🦋   🦋                        🦋    🦋    🦋🦋🦋                          🦋 🦋🦋         🦋🦋               🦋🦋 برای دیدن ویدیو پروانه ها رو لمس کن👆👆♥️
دلتنگ کدوم یک از عزیزانت هستے ؟؟👇 پدر مادر 💔 فزرند 💔 خواهر برادر 💔 عاشق پدر مادرتی کلیک کن 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1017577683C37c05cdbdd
🌸 جشن پتو یکبار سعید خیلے از بچه‌ها ڪار ڪشید. فرمانده دستہ بود. شب برایش جشن پتو گرفتند. حسابے کتکش زدند. من هم ڪه دیدم نمے‌توانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمےڪمتر کتک بخورد! سعید هم نامردے نڪرد، بہ تلافےآن جشن پتو، نیم‌ساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت. همہ بیدار شدند نماز خواندند!!! بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ بچه‌ها خوابند. بیدارشان ڪرد و گفت: اذان گفتند چرا خوابید؟ گفتند ما نماز خواندیم!!! گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟ گفتند سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من براے نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح! 🌷شهید سعید شاهدے🌷 😂 ┈✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾┈┈ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
دیگه زشته با ژله و سالاد شیرازی از مهمونا پذیرایی کنیم 😬 یکم‌ خلاقیت به خرج‌ بده با هزینه کم کلی ایده پذیرایی یاد بگیر 🌸🍃 چاره کارت این کاناله 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/327090335C83965f5ca3 همه آموزشاش با فیلم یه دقیقه ای👆😍
🟢 خدا به وسیله این پرنده ها برات رزق دنیوی و اخروی فرستاده روی یه پرنده کلیک کن ببین چی برات فرستاده👇 🕊 🕊 🕊 🕊 🕊 🕊 🕊 🕊 🕊🕊 💓💓 🕊🕊 🕊 🕊 💓🎁💓 🕊🕊 🕊🕊 💗💗 🕊🕊 🕊 🕊🕊🕊 🕊 🕊 🕊 🕊 🟢 دست فرشته های خدارو رد نکن😍👆 🌺تفسیر کوتاه قرآنی 🌺 داستان عبرت آموز پیامبران
باهر گناه سیلی میزنیم به صورت امام زمان⁉️ دعوا شده بود، آقا امیرالمومنین(ع) رسید .... گفت: آقای قصاب ولش کن بزار بره گفت: به تو ربطی نداره گفت: ولش کن بزار بره به تو ربطی نداره دستشو برد بالا، محکم گذاشت تو صورت علی(ع) آقا سرشو انداخت پایین رفت مردم ریختن گفتن فهمیدی کیو زدی؟! گفت: نه فضولی میکرد زدمش گفتن: زدی تو گوش علی(ع)، امیرالمومنین 😔😔 ساتورو برداشت دستشو قطع کرد، 🔪 گفت: دستی که بخوره تو صورت علی(ع) دیگه مال من نیست ... دستی که بخوره تو صورت امام زمانم نباشه بهتره .....✋✋ ❗️امام زمان(عج) فرمود: هر موقع گناه میکنی یه سیلی تو صورت من میزنی❗️ 📚 بحارالانوار ج41، ص 203-204 📚 الخرائج و الجرائح، ج2، ص758-759 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
از ازدواج انسان با جن چه میدانید؟😱 فیلمهای احضار جن رو دیدی؟😳 اگر شدیدا سرتون درد میکنه برای دیدن‌ ترسناک ترین اتفاقات دنیا بیا اینجا👇😱 https://eitaa.com/joinchat/1815674883Cc7806d19a9 چـرا میگن شبــا نباید⛔️ برین قبرستون ؟🤔 https://eitaa.com/joinchat/1815674883Cc7806d19a9 رفتید بردارم؟👿❌