eitaa logo
داستان آموزنده 📝
17هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
6 فایل
تبلیغات و ارتباط👇👇 @ad_noor1 داستانهای مذهبی و اخلاقی درسی برای زندگی روزمره را اینجا بخوانید👆👆 ☆مشاوره اخلاقی=> @Alnafs_almotmaenah . .
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 داستان کوتاه ️ پیرمرد داخل سالن یه گوشه ای تنها نشسته بود. داماد جلو آمد و‌ گفت: سلام استاد ، من رو یادتون هست؟ معلم گفت خیر عزیزم فقط می‌ دانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم. داماد خودش رو معرفی کرد و گفت: مگه میشه من رو از یاد برده باشید؟ یادتان هست ساعت گران‌قیمت یکی از بچه‌ ها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانش‌ آموزان کلاس را بگردید. گفتید همه ما باید سمت دیوار بایستیم ومن هم که ساعت را از روی بچگی دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم ، که آبرویم را می‌برید ، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه‌ دانش‌ آموزان را تا آخر انجام دادید. تا پایان آن سال و سال های بعد هم در آن مدرسه هیچ کس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد. معلم گفت: من باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانش‌ آموزان چشم‌ هایم را بسته بودم. 👌 تربیت و حکمت معلمان، دانش‌ آموز را بزرگ می نماید. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
سخنان مرحوم حضرت آیت‌الله بهجت پیرامون شخصیت معنوی و ملکوتی علامه طباطبایی: آقای طباطبایی فقهش از حکمتش بیشتر بود زهدش مانع فتوی دادن بود تعدُّد اساتیدش در نجف در فقه و اصول بود نه در حکمت در جامعیت کم نظیر بود چون فقه داشت، اصول داشت، حکمت داشت، نجوم داشت ماشاءالله چه استادانی! . آقای طباطبایی حالشان از حال من بهتر است . یک هفت هشت ماهی، آقاسیدعلی قاضی نماز جماعت نمی‌خواند در منزلش آقای طباطبایی به جای او نماز می‌خواند و ما اقتدا می‌کردیم آقای طباطبایی با آقای قاضی خصوصی‌تر بود او نمی‌تواند آنچه دارد به ما بگوید قبل از ما بوده ما چرا نمی‌توانیم آنچه داریم به ایشان بگوییم؟ ظاهراً لازم نیست به آدم راه را نشان می‌دهند، خودش می‌رود می‌بیند چه خبر است . عرب‌های عراق می‌خواهند کسی را دعا کنند به زیادی عِلم می‌گویند: الله یکبّر عمامتک به آقای طباطبایی گفتم: این دعا را در حقِّ شما نکردند؟ گفتند: وقتی ما ازدواج کردیم برای ما پارچه عمامه فرستادند و این پارچه بزرگ بود ما بُریدیم کوچکش کردیم دیدیم این کوچک هم باز بزرگ است آن را هم بُریدیم این قدر شد دیگر به همین منوال نگه داشتیم تا حالا. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
💠 بی انصافی 👳‍♂کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار "بی انصافی" است. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی انصافی" بود! ✅(حضرت علی (ع)می فرمایند انصاف، مايه آسايش است.) •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
‍ دستورالعمل آیت الله قاضی رحم‍ةالله علیه برای رفع مشکلات: ✍علاّمه انصاری لاهیجی که ازشاگردان مرحوم قاضی هستند ، فرمودند: روزی از ایشان پرسیدم که : در مواقع اضطرار و گرفتاری چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی، و در بن بست کارها به چه ذکر مشغول شوم تا گشایش یابم؟ سید علی قاضی در جواب فرمودند: ”پس از پنج مرتبه و آیة الکرسی ، در دل خود بدون آوردن به زبان بسیار بگو: «اللّهُم اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَةِ الّتی تََجعَلُ فیها مَن تَشاءُ»“. إن شاء الله گشایش یابد. علاّمه انصاری فرمودند:من در مواقع گرفتاری های صعب و مشکلات لاینحلّ به این دستور عمل کردم و نتیجه های عجیب گرفتم. 📚 مهر تابناک صفحه ۲۶۰ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
وادی السلام پر از نور شد! ▫️آیت الله شیخ‌ مرتضی حائری: از بعضی از موثقین شنیده ام که بعد از مرحوم شیخ انصاری، فضلاء درجه اوّل جلسه ای برای تعیین مرجع نموده اند در آن جلسه بیشتر آراء متوجه مرحوم آقا حسن نجم آبادی بود مرحوم آقا حسن خواهش می کند که میرزای شیرازی این مسؤولیت را قبول نماید میرزا می گوید مرا معاف بدارید چون گذشته از آنکه رساله ندارم فتوی در مسائل ندارم با این ادله ای که دست ما هست جواب مردم را چه بگویم؟ و جواب خدا را چه بگویم؟ بالاخره به اصرار زیاد و تأیید سایر حاضرین به ایشان محول می شود و مرحوم آقا حسن نجم آبادی کنار می رود حاجی نوری در (کتاب) دار السلام بنابر آنچه به نظرم می رسد نقل می کند که یکی از اهل مکاشفه گفت: جنازه آقا حسن را که به وادی السلام نجف آوردند من دیدم که وادی السلام پر از نور شد آقا حسن به طوری کنار رفت که اهل علم هم او را نمی شناسند! عمده اعتقاد به مبدأ و معاد است که در نظر مؤمن شناسایی مردم ارزش ندارد و خدا باید او را به خوبی بشناسد. وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ (عنکبوت / ۶۴) دنيا جز بازیچه ای بیش نیست حیات و زندگی حقیقی در سرای دیگر است. 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
❤️ مناجات امام زمان(عج)  علامه مجلسی، داستانی در رابطه با دعای حضرت ولی عصر (عج) درباره شیعیان نقل می کند که: عالم جلیل و سالک راه حق، سید بن طاوس (رضوان الله علیه)، سحرگاهی در سرداب مطهر حضرت صاحب الأمر این مناجات را شنیده است که در ادامه می خوانید. علامه مجلسی، داستانی در رابطه با دعای حضرت ولی عصر (عج) درباره شیعیان نقل می کند که: عالم جلیل و سالک راه حق، سید بن طاوس (رضوان الله علیه)، سحرگاهی در سرداب مطهر حضرت صاحب الأمر (ارواحنا له الفداء) این مناجات را شنیده است: اللَّهُمَّ إِنَّ شِیعَتَنَا خُلِقَتْ مِنْ شُعَاعِ انْوَارِنَا وَ بَقِیةِ طِینَتِنَا وَ قَد فَعَلُوا ذُنُوباً کثِیرَةً اتِّکالًا عَلَی حُبِّنَا وَ وَلَایتِنَا فَإِنْ کانَتْ ذُنُوبُهُمْ بَینَک وَ بَینَهُمْ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ فَقَد رَضِینَا وَ مَا کانَ مِنْهَا فِیمَا بَینَهُمْ فَاصْلِحْ بَینَهُمْ وَ قَاصَّ بِهَا عَنْ خُمُسِنَا وَ ادخِلْهُمُ الْجَنَّةَ وَ زَحْزِحْهُمْ عَنِ النَّارِ وَ لَاتَجْمَعْ بَینَهُمْ وَ بَینَ اعْدائِنَا فِی سَخَطِک خدایا، شیعیان ما از شعاع انوار و بقیه سرشت ما آفریده شده اند، آنها با تکیه بر دوستی و ولایت ما گناهان زیادی انجام داده اند. (خدایا) اگر گناهانشان بین تو و آنهاست از آنها درگذر زیرا ما از آنها راضی هستیم و اگر بین خودشان است بین آنها را اصلاح کن و از خُمسی که حق ماست حساب کن و آنها را داخل بهشت گردان و از آتش دور بدار و با دشمنان ما در سخط و غضب خود قرار مده. ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
داستان هایی از کرامات حضرت معصومه سلام الله علیها فداها ابوها 🌹آیت الله سید نصر الله مستنبط از کتاب «کشف اللئالی » نقل فرموده که روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسشهایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم(علیه السلام) بپرسند. امام(علیه السلام) درسفر بودند، پرسشهای خود را نوشته به دودمان امامت تقدیم نمودند، چون عزم سفر کردند برای پاسخ پرسشهای خود به منزل امام(علیه السلام) شرفیاب شدند، امام کاظم(علیه السلام) مراجعت نفرموده بود و آنهاامکان توقف نداشتند، از این رو حضرت معصومه(سلام الله علیها) پاسخ آن پرسشهارا نوشتند و به آنها تسلیم نمودند، آنها با مسرت فراوان ازمدینه منوره خارج شدند، در بیرون مدینه با امام کاظم(علیه السلام) مصادف شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند. 🌹هنگامی که امام(علیه السلام) پرسشهای آنان و پاسخهای حضرت معصومه(سلام الله علیها) راملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» «پدرش به قربانش باد.» باتوجه به این که حضرت معصومه(سلام الله علیها) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود،این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🌟چرا باید بعد از عطسه،"الحمدالله"بگوییم؟! (بادلایل علمی و بسیار جالب)🌟 ✅ از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام درباره ی پرسیدن،فرمود: ✨🌸خداوند برای بنده اش نعمت هایى در سلامت بدن و اعضای او قرار می دهد و بنده، متوجّه این موارد نیست و خداوند را از یاد می برد. 🌼 لذا خداوند به بادی دستور می دهد که از بدن بنده عبور کند و از بینی اش خارج شود. در این هنگام، بنده، حمد خدا را به جا می آورد و با گفتن الحمدُ لله، در واقع شکر نعمت هایی را به جا آورده که فراموش کرده است. 📚در طب سنتی آمدن عطسه را دلیل بر رطوبت بیش از اندازه و مورد نیاز مغز تلقی می کنند که با عطسه که کل بدن را نیز درگیر می کند این رطوبت از مغز خارج می شود. ✨🌸امام صادق (علیه السلام)، تا سه عطسه در روز را نشانه سلامتی و بیش از سه عطسه در روز را نشانه درد و بیماری دانسته‌اند 🌻و در روایتی فرمودند: عطسه از بینی بیرون نمی‌آید، بلکه از همه بدن می‌آید همان سان که نطفه از بدن، سرچشمه گرفته و از آلت بیرون می‌آید، نمی‌بینید که انسان عطسه می‌کند تمام بدنش تکان میخورد؟ 💥عطسه در (روایات) ✨🌸پیامبر خداصلی الله علیه و آله: عطسه کردن برای بیمار؛نشان بهبود وراحت بدن است. ✨🌸امام صادق(علیه السلام): عطسه فراوان شخص را از پنج چیز ایمن میبخشد: ⚡نخستین آنها جذام است؛ ⚡دوم بادهای بدخیمی که در سروصورت جای میگرند، ⚡سوم آنکه مایه ایمنی از ریزش آب درچشم میشود؛ ⚡چهارم آنکه ازسختی حفره های بینی مصونیت میدهد ⚡وپنجم آنکه از بیرون آمدن مو درچشم ایمنی میدهد. 🌻امام رضا علیه السلام: بدان که علت عطسه آن است که خداوند چون بنده ای را نعمتی دهد و او سپاس آن نعمت قرار میدهد. همچنین هیچکس عطسه نمی کند؛ مگر این که غذایش گوارا می شود. 🌻امام صادق (علیه السلام) فرمود:هر عطسه ای برای بدن سودمند است؛تازمانی که شمار آنها از سه بیشتر نشده است؛ اماچون از سه تا بیشتر شود درد و بیماری است. 📒الكافي، ج۲، ص۶۵۴ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📘 💠 راه توانگر شدن! 🔹شخصی محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله مشرف شد تا سوالی بکند. شنید که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند: «هرکه از ما بخواهد به او می‌دهیم و هر که بی نیازی پیشه کند خدایش بی نیاز کند.» 🔹مرد بدون آنکه سوالش را بکند، از محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله بیرون آمد. بار دوم نزد پیامبر گرامی آمد و بی پرسش برگشت. تا سه بار چنین کرد. 🔹روز سوم رفت و تیشه ای به عاریت گرفت، بالای کوه رفت و هیزم گرد آورد و در بازار به نیم صاع جو (تقریبا یک کیلو و نیم) فروخت و آن را خود با خانواده اش خوردند و این کار را ادامه داد تا توانست تبر بخرد، سپس دو شتر جوان و یک برده هم خرید و توانگر شد. 🔹بعد، نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و به آن حضرت گزارش داد. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «نگفتم هر که از ما خواهشی کند به او می‌دهیم و اگر بی نیازی پیشه کند، خدایش توانگر سازد!» 📚 بحار ج ۷۵ ص ۱۰۸ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🌹داستان آموزنده🌹. لقمان عليه السلام زياد با خودش تنها مى نشست و خواجه اش بر او مى گذشت و مى گفت: اى لقمان! تو زياد تنها مى نشينى، ميان مردم برو و با آنها دمخور باش. لقمان مى گفت: تنهايىِ زياد، ذهن را فهيم تر مى كند و انديشه طولانى، راهنماى به سوى بهشت است. ( تنبيه الخواطر : 1/250) 🌹 پ.ن: در بعضی احادیث مانند حدیثی که تصویر آمده و یا حدیث دیگری از امام صادق که فرموده‌اند: «اگر توانستى كه از خانه ات بيرون نيايى اين كار را بكن؛ زيرا وقتى بيرون آمدى بايد غيبت نكنى، دروغ نگويى، حسادت نورزى، رياكارى نكنى، تملّق نگويى و سازشكارى نكنى.»(1) به نوعی سفارش به عزلت و فاصله گرفتن از مردم است؛ اما در احادیث دیگری نیز به حضور در جمع و در بین مردم بودن سفارش شده است؛ مثلا پیامبر اکرم به مردی که‌ خواست برای عبادت به کوهی برود فرمودند: «اگر فردى از شما در نقطه اى از جهان اسلام آنچه را كه برايش ناگوار است يك ساعت تحمل كند، بهتر است از اين كه چهل سال در خلوت و تنهايى به عبادت پردازد»(2). . اين دو نوع حديث چگونه با هم قابل جمع هستند؟! اينگونه كه: در جمع مردم بودن و گناه نكردن و تأثير مثبت گذاشتن بر ديگران، هزاران هزار بار بهتر از عبادت در تنهايی و گوشه نشینی است؛ در غیر اینصورت، اگر وارد جمع شدن باعث می‌شود که ما گناه کنیم و از دیگران رنگ منفی بگیریم، تنها بودن به مراتب بهتر از قاطی شدن با مردم است. (1)(کافی: 8/ 128/98) (2)(الدرّ المنثور : 1/161). 🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ 💛 داستان آموزنده 💛 💠روزی حضرت موسی ( علیه السلام ) در كوه طور ، به هنگام مناجات عرض كرد : ✨ای پروردگار جهانیان ! جواب آمد : لبیك! ✨سپس عرض كرد : ای پروردگار اطاعت كنندگان! جواب آمد :‌لبیك! ✨سپس عرض كرد :‌ای پروردگار گناه كاران ! موسی علیه السلام شنید :لبیك، لبیك ، لبیك! 🌟حضرت گفت : خدایا به بهترین اسمی صدایت زدم ، یكبار جواب دادی ؛ اما تا گفتم : ای خدای گناهكاران ، سه مرتبه جواب دادی ؟خداوند فرمود : 🔆ای موسی ! عارفان به معرفت خود و نیكوكاران به كار خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند ؛ اما گناهكاران جز به فضل من پناهی ندارند و اگر من هم آنها را از درگاه خود ناامید گردانم به درگاه چه كسی پناهنده شوند؟ 📚:قصص التوابین/ص 198 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان توبه مصطفی دیوانه سخنران شهید کافی ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
❤️حکایت های قرآنی و اخلاص در عمل بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم ابوجعفر خثعمی که یکی از اصحاب امام صادق (ع) است حکایت کرد: روزی حضرت صادق (ع) کیسه ای که مقدار پنجاه دینار در آن بود، تحویل من داد و فرمود: این ها را تحویل فلان سید بنی هاشم بده و به وی نگو توسّط چه کسی فرستاده شده است. خثعمی گوید: زمانی که نزد آن شخص تهیدست رسیدم و کیسه پول را تحویل وی دادم، پرسید: این پول از طرف چه کسی برای من ارسال شده است؟ و سپس گفت: خداوند جزای خیرش دهد. صاحب این کیسه، هرچند وقت یک بار، مقدار پولی را برای ما می فرستد و ما زندگی خود را با آن تامین و سپری می کنیم، ولیکن جعفر صادق با آن همه ثروتی که دارد، توجّهی به ما ندارد و چیزی برای ما نمی فرستد و هرگز به یاد ما فقراء نیست. منبع: امالی شیخ طوسی:ج۲ ص۲۹۰ ➥ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🌷 🌷 ! 🌷اتفاقی که برای من افتاد شاید در شهرستان منحصر بفرد باشد، وقتی بعد از عملیات فتح المبین به شهرستان برگشتم در حال پیاده شدن از ماشین بودم که یک مرتبه پوستر و عکس شهادتم را بر روی دیوار دیدم خیلی تعجب کردم درحالی‌‌که آن‌قدر شوک زده شدم که متوجه نبودم الان کجا هستم. آن موقع ساکن راویز بودم خودم را به ژاندارمری رفسنجان رساندم و از پرسنل خواستم که به پاسگاه راویز بی‌سیم بزنند و به خانواده اطلاع بدهند که من زنده هستم. لحظه‌ای که وارد زادگاهم شدم جمعیتی نزدیک به ۱۵۰۰ نفر که جهت مراسم تشییع آمده بودند، پس از سه روز منتظر جنازه بودند که منجر به استقبالم شد. 🌷در بین جمعیت بودم، ازدحام بسیار زیاد بود! دیدم نمی‌توانم حرکت کنم پشت سرم را که نگاه کردم دیدم پیرزن ۹۰ ساله‌ای با کمر خمیده با دهانش پیراهن بسیجی مرا گرفته تا قسمتی از آن را به عنوان تبرک ببرد، ایران به پشتوانه و عقیده چنین افرادی بر دشمن متجاوز پیروز شد. وقتی وارد روستا شدم در میان جمعیت دنبال پدر و مادرم می‌گشتم. جمعیت زیادی به سوی من هجوم آورده بود. در صد متری جمعیت، زنی را می‌دیدم که مدام بلند می‌شود که به طرفم بیاید و دوباره به صورت به زمین می‌افتاد، فهمیدم که مادرم است، جمعیت را شکافتم و به سمت او رفتم. مادر پس از یک هفته به جای جنازه، فرزندش را سالم می‌بیند، کاش مادرم مرا می‌بوسید بلکه او با چنگ و دندان مرا به آغوش گرفته بود. 🌷دوستانم قبر حفر شده‌ام را به من نشان دادند که برای خاکسپاریم کنده شده بود. یکی می‌گفت: برویم مسجد هنوز سماور مسجد روشن و مردم در حال برگزاری مراسِمت بودند!! موضوع از این قرار بود که نام مرا به عنوان شهید از یک هفته قبل رادیو اعلام کرده بودند. براى اولين بار ۱۸ شهید در شهرستان تشییع شدند كه در میان آن‌ها یک شهید با تمام مشخصات بنام من بود اما جنازه‌اش من نبودم، بلکه.... 🌷بلکه فردی ۲۵ ساله بود که به خانواده‌ام خبر شهادتم را داده بودند، به واسطه یکی از دوستانم که جنازه را دیده بود، متوجه شدند که این جنازه محمد طهماسبی نیست اما ٣ روز مسئولین بسیج و بنیاد شهید که تصور می‌کردند جنازه شهید با سایر شهدای شهرستان‌های استان کرمان اشتباه شده دنبال جنازه من می‌گشتند. زیرا از نظر بسیج قطعاً من شهید شده بودم. در همین زمان که خانواده‌ام منتظر جنازه من بودند و مسئولین نیز در شهرستان‌ها به دنبال جنازه واقعی من بودند پس از سه روز من از راه رسیدم. : جانباز شيميايى سرافراز محمد طهماسبى ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔴رفتارهایي كه شيطان را ضعيف مي‌كند!! روزى شيطان در گوشه مسجد الحرام ايستاده بود. حضرت رسول (ص) هم سرگرم طواف خانه كعبه بودند. وقتى آن حضرت از طواف فارغ شد، ديد ابليس ضعيف و نزار و رنگ پريده، كنارى ايستاده است، فرمود: تو را چه مى شود كه چنين ضعيف و رنجورى ؟! گفت : از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم . فرمود: مگر امت من با تو چه كرده اند؟ گفت : يا رسول الله ! چند خصلت نيكو در ايشان است، من هر چه تلاش مى كنم اين خوى را از ايشان بگیرم نمى توانم. فرمود: آن خصلت ها كه تو را ناراحت كرده كدام اند؟ گفت: 1⃣اول اين كه هرگاه به يكديگر مى رسند سلام مى كنند و سلام يكى از نامهاى خداوند است. پس هر كه سلام كند حق تعالى او را از هر بلا و رنجى دور مى كند و هر كه جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او مى گرداند. 2⃣دوم اين كه وقتى با هم ملاقات كنند به هم دست مى دهند و آن را چندان ثواب است كه هنوز دست از يكديگر برنداشته حق تعالى هر دو را رحمت مى كند. 3⃣سوم، وقت غذا خوردن و شروع كارها "بسم الله" مى گويند و مرا از خوردن آن طعام و شركت در آن دور مى كنند. 4⃣چهارم، هر وقت سخن مى گويند: "ان شاءالله" بر زبان مى آورند و به قضاى خداوند راضى مى شوند و من نمى توانم كار آنها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضايع مى كنند. 5⃣پنجم، از صبح تا شام تلاش مى كنم تا اينان را به معصيت بكشانم. باز چون شام مى شود، توبه مى كنند و زحمات مرا از بين مى برند و خداوند به اين وسيله گناهان آنان را مى آمرزد. 6⃣ششم، از همه اينها مهمتر اين است كه وقتى نام تو را مى شنوند با صداى بلند "صلوات"مى فرستند و من چون ثواب صلوات را مى دانم، از ناراحتى فرار مى كنم؛ زيرا طاقت ديدن ثواب آن را ندارم 7⃣هفتم ؛ ايشان وقتى اهل بيت تو را مى بينند، به ايشان مهر مى ورزند و اين بهترين اعمال است... 📚انوارالمجالس → 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
❤️ شوخى زن و شوهر با رضایت خداوند سمان فارسى حکایت نماید: روزى حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر پدرش ، رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله وارد شد. وقتى رسول خدا چشمش بر چهره فاطمه افتاد، او را گریان و غمگین دید، به همین جهت علّت را جویا شد؟ حضرت زهراء سلام اللّه علیها در پاسخ پدر اظهار داشت : اى رسول خدا! روز گذشته بین من و همسرم ، علىّ بن ابى طالب علیه السلام جریانى اتّفاق افتاد که با یکدیگر ضمن صحبت ، شوخى و مزاح مى کردیم و من جمله اى را به عنوان شوخى به شوهرم گفتم ، که موجب ناراحتى او شد. و چون احساس کردم که همسرم ناراحت است ، از سخن خویش غمگین و پشیمان گشتم و از او خواهش کردم تا از من راضى و خوشحال گردد. و او نیز عذر مرا پذیرفت و شادمان شد و با خنده روئى با من مواجه گشت و احساس کردم که از من راضى مى باشد؛ ولى اکنون از خداى خود وحشت دارم که مبادا از من خشمگین و ناراضى باشد. رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله با شنیدن چنین مطالبى اظهار نمود: اى دخترم ! همانا رضایت و خوشنودى شوهر همانند رضایت و خوشنودى خداوند متعال خواهد بود و غضب و ناراحتى شوهر سبب نارضایتى و ناراحتى خدا مى گردد. و سپس افزود: هر زنى که خداوند را همچون حضرت مریم عبادت و ستایش کند؛ ولیکن شوهرش از او ناراضى باشد، عبادات و اعمال او مقبول درگاه خدا قرار نمى گیرد. اى دخترم ! بدان که بهترین اعمال ، فرمان بُردارى و تبعیّت از شوهر است ، البتّه در مواردى که خلاف اسلام و قرآن نباشد بعد از آن ، بهترین کارها براى زن ریسندگى است ، یعنى کارهاى سبک و فردى ، به دور از نامحرمان را انجام دهد. اى دخترم ! هر زنى که زحمات و مشقّات خانه دارى را تحمّل کند و خانه دارى نماید و براى رفاه و آسایش اعضاء خانواده اش تلاش ‍ نماید، همانا او اهل بهشت خواهد بود ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
بسم الله الرحمن الرحیم السلامُ علیکَ یا بنَ البُدُور المُنیرَة! یابن الحسن، این روزها که آسمان قلبتان ابریست و اشکتان خون آلود...! ما در سپیده دمان امروز نیز، ندبه خوان، گریه کنان و اَیْنَ اَیْنَ گویان به درگاه خداوند متعال، تعجیل در ظهورتان را مسئلت می کنیم تا التیامی باشد بر قلب جريحه دار شما...! صبح آدینه ی شما بخیر پدر جان و التماس دعا! برای سلامتی و تعجیل در ظهور مولا جانمان صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🖤یا زهرا🖤
13.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ خاطره ای شنیدنی و پند آموز از مرحوم آیت الله رضوان الله علیه از لسان استاد 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
📚داستان زیبا رسول دادخواه خیابانی تبریزی معروف به حاج رسول تُرک، از عربده‌کش‌های تهران بود،اما عاشق امام حسین علیه‌السلام بود.در ایام عزاداری ماه محرم شب اول، بزرگان و صاحبان مجلس محترمانه بیرونش کردند و گفتند: تو عرق‌خوری و آبروی ما را می‌بری!حاج رسول برگشت و داخل خانه رفت و خیلی گریه کرد و گفت: ناظم ترک‌ها جوابم کرد، شما چه می‌گویی، شما هم می‌گویی نیا؟! اول صبح در خانه‌اش را زدند، رفت در را باز کرد، دید، ناظم ترک‌هاست، روی پای حاج رسول تُرک افتاد و اصرار کرد بیا بریم، گفت: کجا؟! گفت: بریم هیئت! حاج رسول گفت: تو که من را بیرون کردی؟ گفت: اشتباه کردم، حاج رسول گفت: اگر نگویی نمی‌آیم! ناظم گفت دیشب در عالم رؤیای صادقانه دیدم، در کربلا هستم، خیمه‌ها برپاست، آمدم سراغ خیمه سیدالشهداء علیه‌السلام بروم، دیدم یک سگ از خیمه‌ها پاسداری می‌کند، هر چه تلاش کردم، نگذاشت نزدیک شوم، دیدم بدن سگ است، اما سر و کله حاج رسول است، معلوم می‌شود امام حسین علیه‌السلام تو را به قبول کرده است. ناگهان حاج رسول شروع کرد به گریه کردن، آنقدر خودش را زد گفت: حالا که آقام من را قبول کرده است، دیگر گناه نمی‌کنم، توبه نصوح کرد، از اولیای خدا شد. شبی عده‌ای از اهل دل جلسه‌ای داشتند، آدرس را به او ندادند، ناگهان دیدند در می‌زنند، رفتند در را باز کردند، دیدند حاج رسول است! گفتند: از کجا فهمیدی کلی گریه کرد و گفت: بی‌بی آدرس را به من داده است، شب آخر عمرش بود و رو به قبله بود گفتند: چگونه‌ای!گفت: عزرائیل آمده، او را می‌بینم، ولی منتظرم اربابم بیاید. ✾ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
🔆اسلام كليددار كعبه كليددارى كعبه از مناصب و مقامهاى بزرگ در ميان قريش و مكيان بود، قبل از فتح مكّه شخصى از مشركان بنام عثمان بن ابى طلحه ، كليددار كعبه بود. پس از آنكه در سال هشتم هجرت ، مكّه بدست مسلمين به فرماندهى رسول اكرم (صلى اللّه عليه و آله ) فتح گرديد، عثمان ، در كعبه را بسته بود و به پشت بام كعبه رفته بود. پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) كليد در كعبه را از او طلبيد، او گفت : اگر مى دانستم كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) كليد را از من مى خواهد، از دادن كليد به آن حضرت ، خوددارى نمى كردم . از او گرفت و در كعبه را باز كرد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) وارد خانه كعبه شد، و دو ركعت نماز خواند، وقتيكه از كعبه بيرون آمد، عباس (عموى پيامبر- ص ) از آن حضرت خواست كه كليد را به عثمان بن ابى طلحه بدهد، و در اين هنگام اين آيه نازل شد: ان اللّه يامركم ان تودوا الامانات الى اهلها: بى گمان خداوند فرمان مى دهد شما را كه امانتها را به صاحبش باز گردانيد (نساء- 58) پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) دستور داد، كليد را به عثمان بدهند و از او عذرخواهى كنند. عثمان به على (ص ) عرض كرد: نخست چهره ات نسبت به من درهم و خشن بود، ولى اينك مى بينم با چهره اى باز و نگاهى مهرآميز به من مى نگرى ؟!. حضرت على (ص ) جريان نزول آيه را به اطلاع او رساند، و به او فرمود: در شأ ن تو آيه قرآن نازل شد، و آيه را براى او خواند. عثمان بن ابى طلحه تحت تأ ثير ارزشهاى عالى اسلامى قرار گرفت ، و قبول اسلام كرد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) كليد كعبه را به دست او داد. 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
✨﷽✨ ♨️دوستی با حضرت امام زمان علیه السلام با عمل است نه حرف!!! ✍وقتی به کودکی می گویی: «دوستت دارم» می گوید: «اگر راست می گویی، برایم بستنی بخر!» این سخن نشان می دهد که بچه ها هم به خوبی می دانند که دوستی و عشق، علامت و نشانه دارد و نشانه آن عمل و حرکت است.ما هم اگر حضرت امام زمان(عجل الله) را دوست داریم، باید دست به کار شویم و به دستورات خداوند متعال که از راه حضرت پیامبر و اهل بیت علیهم السلام به دست ما رسیده است، عمل کنیم. حضرت امام زمان علیه السلام در نامه خود خطاب به شیخ مفید می فرمایند: «هر یک از شما شیعیان باید کارهایی انجام دهد که دوستی ما را به دنبال آورد و از کارهایی که باعث ناراحتی و عدم رضایت ما است، دوری کند.»اگر منتظر او هستی، باید کاری انجام دهی؛ چرا که انتظار فرج، خود، عمل و بلکه افضل اعمال است.حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: «هر کس دوست دارد از اصحاب قائم علیه السلام باشد، انتظار او را بکشد و تقوا پیشه کند و به محاسن اخلاق، پای بند باشد که در این حالت، او منتظر (واقعی) است.» زمان تلاش و تحرک، همین حالاست. قرآن آشکارا می گوید: «کسانی که پیش از پیروزی، انفاق و جهاد می کنند، با کسانی که پس از پیروزی، جهاد و انفاق می کنند، برابر نخواهند بود؛ بلکه فضیلت گروه اول، بیشتر از گروه دوم است.»امروز که روزگار پیش از ظهور است، هنگام حرکت، کار و اقدام و قیام است. بیداری امروز، هنر است و ارزش دارد؛ وگرنه در فردای روزگار- که ایام با برکت ظهور است - همه، اهل حرکت و تلاش خواهند بود. بیداری پیش از آفتاب ، ارزشمند است والا با آمدن آفتاب، همه بیدار می شوند و نماز قضا خواهد شد. ↶
وادی السلام پر از نور شد! ▫️آیت الله شیخ‌ مرتضی : از بعضی از موثقین شنیده ام که بعد از مرحوم شیخ انصاری، فضلاء درجه اوّل جلسه ای برای تعیین مرجع نموده اند در آن جلسه بیشتر آراء متوجه مرحوم آقا حسن نجم آبادی بود مرحوم آقا حسن خواهش می کند که میرزای شیرازی این مسؤولیت را قبول نماید میرزا می گوید مرا معاف بدارید چون گذشته از آنکه رساله ندارم فتوی در مسائل ندارم با این ادله ای که دست ما هست جواب مردم را چه بگویم؟ و جواب خدا را چه بگویم؟ بالاخره به اصرار زیاد و تأیید سایر حاضرین به ایشان محول می شود و مرحوم آقا حسن نجم آبادی کنار می رود حاجی نوری در (کتاب) دار السلام بنابر آنچه به نظرم می رسد نقل می کند که یکی از اهل مکاشفه گفت: جنازه آقا حسن را که به وادی السلام نجف آوردند من دیدم که وادی السلام پر از نور شد آقا حسن به طوری کنار رفت که اهل علم هم او را نمی شناسند! ✅عمده اعتقاد به مبدأ و معاد است که در نظر مؤمن شناسایی مردم ارزش ندارد و خدا باید او را به خوبی بشناسد. وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ (عنکبوت / ۶۴) دنيا جز بازیچه ای بیش نیست حیات و زندگی حقیقی در سرای دیگر است.
❤️ داستان‌های‌بحارالانوار چرا امام زمان سهم امام را قبول نکرد؟! عثمان بن سعید می‌گوید: مردی از اهالی عراق نزد من آمد، و سهم امام خود را آورد خدمت امام زمان فرستاده شود. من آن را به امام عصر(علیه السلام) رساندم. حضرت آن را قبول نکرد و رد نمود، و فرمود که به آن مرد بگویید: «حق پسر عمویت که چهار صد درهم است از میان آن بیرون کن!» آن مرد از این پیشامد مبهوت شد و سخت تعجب کرد (چون نمی دانست بدهکار است) به خانه که برگشت، به حساب اموال خود رسیدگی نمود معلوم شد، زمین زراعتی پسر عمویش در اختیار او بوده، که قسمتی از حق او را رد کرده، و قسمتی را تا آن وقت نپرداخته است. به دقت حساب کرد معلوم شد، باقی مانده سهم پسر عمویش از همان زمین، چهار صد درهم است، همان طور که امام فرموده بود. مرد عراقی آن مبلغ را به عمو زاده اش رد کرد، و بقیه را فرستاد، آنگاه مورد قبول واقع گردید. 📚بحارالانوار، ج ۵۱ ص ۳۲۶. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° اموزنده🎐 📚 @Dastane_amozande
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌠☫﷽☫🌠 تنها‌تویی‌که‌مرا‌میخری‌ ❤️ است هوایت نکنم چه کنم 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا