eitaa logo
کانال 📚داستان یا پند📚
1.1هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
35.1هزار ویدیو
123 فایل
کارکانال:رمان و داستانک،سلام و صبح بخیر،پیامهای امام زمانی عج، کلیپ طنز،سخنان پندی،سیاسی، هنری و مداحی پیامها به مناسبتها بستگی دارد. مطالبی که با لینک کانال دیگران است با همان لینک آزاده بقیه مطالب آزاده @Dastanyapand
مشاهده در ایتا
دانلود
وضو گرفتن سبب تماس اندامها با و ميشود كه اين فرآيند مانع از رشد ميكروارگانيسمهاي بيهوازي ميگردد. 🔎 بعلاوه وضو با چربي و جداسازي سلولهاي مرده ي پوست باعث ارتقاي سلامت و بهداشت بدن انسان ميشود.
برای آدمهایی که آزارتان می دهند آرزوهای ِ خوب کنید ! آری .. آرزو کنید آنقدر غرق در خوبی هایِ زندگی شوند و خیر و نیکی در لحظه هایشان جاری باشد ، که وقتی به خودشان می آیند اصلا دیگر بدی را بلد نباشند ... بیشتر ِ آدمهایی که آزار می دهند شاید یک روزی ، یک جایی زخمی خورده اند و مرهمی نیافته اند و تنها راه ِ گذر از این زخم را در آزار دادن ِ دیگران جسته اند ... با رفتار متقابل ، چنین شخصیتی از خودتان نسازید ... جواب بدی را دستِ کم با سکوت بدهید و در دلتان آرزوهای ِ نیک برای فرد ِ مقابل کنید ، شما خوشبخت ترین انسانید ...
Iman Barati - Salam Khoda (128).mp3
4.37M
سلام خدایی من❤️ من خدارو دارم با صدای ایمان براتی
طرز نوشتن وتلفظ کلمه( ان شاالله ) سپاس از رعایت شما
📝 این زن فلسطینی را با این وضعیت دارن از زیر آوار درش میارن از شدت خونریزی و ورم اصلا چیزی از سر و صورتش مشخص نیس بازم نایلون مشکی کشیده سرش موهاش دیده نشه، اهالی غزه عجیبن خیلی:))) |
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲 تعریف عالی حجاب از استاد قرائتی
⭕️حجاب اولی و دومی شما رو اذیت نمیکند یا زیر سوال نمی‌بری ولی حجاب سومی نشانه‌ی اسارت و عقب ماندگی است این باورت نیست،فریب رسانه و پروپاگاندای غرب که به ذهن شما القا کرده.
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 راز نقطه های سیاه روی چفیه های فلسطینی ها
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ‌حمله تند «نصرالله رادش» به گروهی از همکارانش 🔺چندشم می‌شود از خیلی‌هایتان؛ پستی از هیکلتان می‌بارد! 🔺خجالت بکشید. یک ذره آدم باشید!
کانال 📚داستان یا پند📚
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺 رمــــــ📚ـــــان 🍃💞از جهنــ🔥ــم تا بهشـــــ🌈ـــــت💞🍃 #عاشقانه_مذهبی #قسمت_دهم با اینکه ا
📖⃟﷽჻ᭂ࿐🌺 رمــــــ📚ـــــان 🍃💞از جهنــ🔥ــم تا بهشـــــ🌈ـــــت💞🍃 بلاخره از ملیکا جدا شدم . ملیکا_ زهراسادات توماشینه بیابریم گرمه خانم خانما.☺️ _ اها باشه بریم. ملیکا راه افتاد و منم دنبالش، تا رسیدیم به یه سمند سفید. ملیکا در جلو رو برام باز کرد و خودش هم رفت عقب نشست. سوار شدم و سلام کردم و بعدهم با آغوش زهراسادات مواجه شدم بلاخره بعد از احوال پرسی و این چیزا راه افتاد. ملیکا_خوب چه خبرا؟ دیگه میای قم و میری حرم؟مثلا یه زمانی خواهر بودیما. در جوابش به لبخند اکتفا کردم.🙂 راست میگفت همیشه هرجا باهم میرفتیم میگفتیم ما خواهریم و از این حرفا ولی اون برای بچگیامون بود خب. جالبه که همه چیزو یادشونه. هم خوشحال😄 بودم هم ناراحت.😒 ناراحت به خاطر اینکه هنوز هم نمیتونستم خیلی از برخوردای این مذهبیا رو تحمل کنم چون بااعتقاداتشون مشکل داشتم😒 و خوشحال هم برای اینکه دلم برای دوستام تنگ شده بودو حالا بعد هفت هشت سال داشتم میدیدمشون.😄😇 البته ناگفته نماند که من خیلی سرد برخورد کردم😕 وظاهرا ناراحت شدن که دیگه حرفی بینمون ردو بدل نشد منم سکوت رو ترجیح دادم . زهراسادات_حانیه جان.الان خونه مامان بزرگ اینا خیلی شلوغه مامان اینا گفتن بهت بگم اگه دوست نداشتی بیای اونجا بریم خونه ما. _ نمیدونم هرجور خودت میدونی . زهراسادات_ پس بریم خونه ما. . . زهراسادات در رو باز کردو کنار وایساد تا من وارد بشم. با وارد شدنم خاطره های خیلی محوی,از کودکی برام زنده شد. چه روزای خوبی رو اینجا گذروندیم.. . . زهراسادات با یه سینی شربت وارد پذیرایی شد و نشست کنارم. زهراسادات_حانیه یه چیزی بپرسم ناراحت نمیشی؟😅 _ اگه تانیا صدام کنی نه.😄 _ بابات چجوری حاضر شد تو همش پیش عموت باشی با این اعتقاداتش؟😟 شونه بالا انداختم. _ نمیدونم. شاید....🙁 با اومدن ملیکا حرفمون نا تموم موند . خلاصه بعداز کلی شوخی و خنده که من هم طبق معمول مسئولیت خطیر خندوندن بقیه رو داشتم😄😀😁 صدای آیفون بیانگر اومدن مامان باباها بود...... ... ✍🏻نویسنده ح سادات کاظمی 💠 کپی با ذکر صلوات 🤲🏻اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @Dastanyapand 📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺