هدایت شده از Z H
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠راهکار حفظ خانواده در آخرالزمان
🔸 استاد عالی
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆شیرزن اهل فراشبند استان فارس: ما این انقلاب را به بهای زر و زیور بدست نیاوردهایم بلکه به بهای خون بدست آوردهایم و تا آخر پای آن ایستادهایم.
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
👆سرنوشت لیدرهای اغتشاشات به کجا رسید؟!
🔹 علیکریمی بالاخره ویزای آمریکاش رسید و قراره بقیه عمرش رو با دخترش تو ایالتهای آمریکا خوشگذرونی کنه! ویلای معروفش رو هم قبل از مرگ مهساامینی فروخته بود و هیچوقت معلوم نشد از کجا خبر داشت که قبل از شلوغ شدن مملکت همه اموالش رو فروخته بود؟!
🔸محمد عمرانی هم بالاخره به پاداشش رسید! بعد از ساعتها استوری پر کردن از داخل ماشین، بالاخره ویزای آمریکاش رسید و به گفته خودش تونست بعد سالها دختر و دامادش رو توی آمریکا ملاقات کنه!
🔹حمید فرخنژاد هم که قبلاً گفته بود همه مردم ایران فدای یه تار موی بچم رفت پیش همون بچش توی آمریکا و از اونجا داره برای مردم ایران با اینترنشنال مصاحبه میکنه و پول میگیره! نکته جالب اینه که قبل از رفتن هم چندمیلیارد پول بابت بازی تو نقش یه مامور امنیتی گرفته بود...
🔷منم فقط دلم به حال اون کسایی میسوزه که با طناب پوسیده اینها توی چاه رفتن! امثال این حیوانات با یه استوری میلیاردی پول گرفتن و جوونای این مملکتو به جون هم انداختن.درحالی که خودشون کوچکترین هزینهای ندادن!
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چگونه بدانیم با غیرت هستیم یا نه
👆در این یک دقیقه و ۲۷ ثانیه
دلیلعقلیبرحجاب
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️به شما اجازه نمی دهند این تصاویر را ببینید
🔹️باورتان بشود یا نه
خواهید دید که جمهوری اسلامی بر تمام مشکلات فائق خواهد آمد
#خبر_خوب
#محبوبیت_جهانی
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
12.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازتاب جهانی بازی مهیج انتقام "revenge "، ساخته شده در ایران
گزارش خبرگزاری راشاتودی روسیه از بازی ایرانی ریونج، محصول kosar3d به کارگردانی فرهاد عظیما
این بازی نبرد ایران و روسیه در مقابل ناتو و آمریکا رو در سطح بازیهای جهانی مثل call of duty طراحی کرده و به تصویر کشیده
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای مهم دکتر عبدالطیف پدرام چهار ماه قبل از قدرت گرفتن طالبان در افغانستان
این کلیپ رو باید روزی چندین بار سلفیها و تندروهای افغانستان ببینند که هوا برشون نداره
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
6.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی مجری شبکه ۳ از خجالت ظریف درمیاد :)
ظریف حتی متن برجام را هم نخوانده است؛ حالا از ترکمانچای دفاع میکند!
تواناییهای آقای ظریف، در حد قدم زدن با «جان کری» است؛ نه تامین منافع ملی ایران.
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
هدایت شده از Z H
9.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای نامه تُند حضرت امام(ره) به آیتالله خامنهای و ادامه ماجراها مثل کفنپوش شدن دانشجویان و آتش زدن تصویر ایشان در دانشگاهها و نقش رفسنجانی در این اتفاقات
برشی از مستند "این یک اعتراض است"
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
کانال 📚داستان یا پند📚
💖داســ📚ـتان و پند💖 ⚘بنــ﷽ــام خــ💖ـدا⚘ #قسمت_60 -اوو راست میگی حیف شد دیگه نمیتونی بهش زنگ بزن
💖داســ📚ـتان و پند💖
⚘بنــ﷽ــام خــ💖ـدا⚘
#با_من_بمان_61
-ازاده...ازاده
از اشپزخونه بیرون اومدم و گفتم:جانم
-بیا اینجا ببین
کمیل یه فیلم از خودش فرستاده
با گفتن این حرف سمت نرگس رفتم و کنارش نشستم
گوشی محمدو گرفت و سمت من اورد
با دیدن چهره ی کمیل دلم ریخت
-سلام
خیلی خوشحالم که امسال عید هم خدا بهم فرصت داد ک باهاتون باشم هرچند نتونستم کنارتون باشم لحظه ی تحویل سال، ولی به یادتون بودم
سر خاک کسی نشسته بود
یکم سکوت کرد ودوربینشو سمت نوشته های قبر برد:اومدم سر خاک اقاجون
از طرف همتون تبریک گفتم
اشک های نرگس سرازیر شد ک دستشو گرفتم
-مواظب خودتون باشید
عیدو هم به همتون مخصوصا مادر عزیزم ک خانومانه بزرگمون کرد و به خاطر ما ازدواج نکرد تبریک میگم و دستشو میبوسم
حوریه خانوم چشماش پر اشک شد که عمه خانوم گفت:نور به قبرت بباره داداش
محمد زیر چشمی به نرگس ک داشت گریه میکرد نگاه کرد
احساس کردم حالش گرفته شد
جو سنگینی بینمون حاکم شد
ندا خندید و سعی کرد جو رو عوض کنه:حالا عیده
مطمئنم داییم دلش میخواد شما خوشحال به یادش باشید تا روح اونم شاد شه
دست نرگسو گرفتم و سمت سرویس بردمش تا صورتشو بشوره
-دلم برای پدرم تنگ شده ازاده
خودشو تو بغلم انداخت
-عزیزم اروم باش...به قول ندا اگه تو اینطوری گریه کنی پدرت مطمئنم روحش ناراحت و رنجیده میشه
اشکاشو پاک کرد و گفت:میخوام براش یکم قران بخونم
-باشه باهم میخونیم
یاد پدر خودم افتادم و اهی کشیدم
اونطور که من فهمیده بودم پدر ندا و نجمه خیلی وقت پیش از مادرشون طلاق گرفته بود
و اونام تنها زندگی میکردند و هرازگاهی به پدرشون سرمیزدند
.....
قران خیلی ارامش بخش بود
جلدشو بوسیدم روی میز گذاشتم
خواستم از اتاق برم بیرون که صدای زنگ ایفون بلند شد
برای عمه خانوم مهمون اومده بود
ترجیح دادم تو اتاق بمونم
برای همین کنار نرگس نشستم که اونم قرآنشو تموم کرد و سجادشو جمع کرد
-ساعت پنج شیش کمیل میرسه مشهد
فکر کنم شب حرکت کنیم
به ساعت نگاه کردم چهار بود
هشت روزی بود که ندیده بودمش
ولی برای من هشت سال گذشت
به خودم و لباسام تو ایینه نگاه کردم
نرگس از پشت بغلم کرد و گفت:بابا خشگلی
اینقدر تو ایینه غرق نشو
سکوت کردم که گفت: دل تنگ یاری
خندیدم و نگامو به زمین دوختم
-راستی ازاده
بهش نگاه کردم که گفت:چرا به ابروهات تاحالا دست نزدی
ناسلامتی عروسیا
به ابروهام دست کشیدم و گفتم:اخه یاد نداشتم
-بمنم میگفتی
-روم نمیشد
همتون از وجود من ناراحت بودید
اونوقت میومدم پیشتون از ابروهام میگفتم
خندید و گفت:اون موقع شاید ناراحت بودیم ولی الان من یکی که به وجودت عادت کردم و دوست دارم باشی
مثل یه خواهر
لبخند زدم که به ابروهام خیره شد و زیر لب گفت:یه ساعت دیگه کمیل میرسه
میگم یه جوری ابروهاتو بردارم که غافل گیر بشه
-نه ولش کن
با حرص گفت:چی چی ولش کن
ما باید کلی مهمونی بریم
میخوای بقیه دست بندازنت که عروس ابروهاشو بر نداشته
-اخه اینجا؟
-تو کاریت نباشه
سراغ کیفش رفت و مشغول گشتن دنبال چیزی شد
روی صندلی منتظر نشستم و مشغول بازی کردن با گوشه ی شالم شدم
اگه کمیل بدش بیاد چی....
#ادامه_دارد....
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e
کانال 📚داستان یا پند📚
💖داســ📚ـتان و پند💖 ⚘بنــ﷽ــام خــ💖ـدا⚘ #با_من_بمان_61 -ازاده...ازاده از اشپزخونه بیرون اومدم و
💖داســ📚ـتان و پند💖
⚘بنــ﷽ــام خــ💖ـدا⚘
#قسمت_62
-تموم شد
آیینه رو مقابلم گرفت و گفت:خداییش بیین چه خواهرشوهر باهنری داری
تو ایینه به ابروهام نگاه کردم که از دیدن خودم تعجب کردم
انگار کسی دیگه ای شده بودم
از مدلشون خوشم اومده بود
-خوبه
گفتم:اره خیلی خوب شدن ولی
کمیل یه وقت ناراحت نشه؟
-نه بابا چرا ناراحت بشه
اینقدر کمیل کمیل میکنی حرص من در میاری
میخوای واسه اب خوردنتم زنگ بزنی ازش اجازه بگیری
خندیدم که اونم خندید
در همین نجمع که دنبال چیزی میگشت وارد اتاق شد ک با دیدن من برای مسخره بازی دهنشو باز نگه داشت :شما؟
باخنده گفتم:ازادم دیگه
سمتم اومد و درحالی که به ابروهام نگاه میکرد گفت:چه خشگل شدی
یکم ارایش کنی عالی میشه
نرگس گفت:نه دیگه
کمیل رو ارایش حساسه
نجمه:اییش..شما چجوری اینو تحمل میکنید
ارایشم نکنید؟؟؟!!!
خیلی گیر میده ها
نرگس:خوب موقع بازار رفتن یا جاهایی که نامحرم هست اجازه نمیده
اخلاقش همینه
منم اولش غر میزدم ولی الان راضیم و خوشحال که برادرم مراقبم هست
نجمه شونه ای بالا انداخت و گفت:محمد که از این لحاظ زیاد با ما کار نداره چون مامانم گفته کاری نداشته باشه
ولی اگه زن بگیره دیوونش میکنه
بعدش به نرگس اشاره کرد و گفت:البته خیالمون راحته که عروسمون دیوونه هست
نرگس چیزی برداشت سمتش پرت کنه که با خنده از اتاق فرار کرد
-پررو
در حالی که سرش پایین بود گفت:
حالا کی گفته من عروس شما میشم
با دیدن محمد که میخواست بیاد داخل و چیزی به ما بگه
جا خوردم
متعجب به نرگس نگاه کرد
فکر کنم شنید
نرگس خجالت زده خودشو مشغول مرتب کردن کیفش نشون داد
از جام بلند شدم و گفتم:چیزی شده اقا محمد
سرشو تکون داد و دستپاچه گفت:نه گفتم مهمونا رفتن که راحت باشید
بی هیچ حرف دیگه ای رفت
خواستم به نرگس چیزی بگم که دیدم داره
گریه میکنه
متعجب گفتم:نرگس!!!
اروم گفت:خراب شد
#ادامه_دارد
⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـه⚘
⚘با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید⚘
🌸⃟✍჻ᭂ࿐✰📚
https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e