eitaa logo
گفتگوی اسلام و مسیحیت
601 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
434 ویدیو
86 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در در فضای آزاد، این فرصت را برای “گناهکاران” پیش آورده که با اعتراف به گناهان خود در نزد ها، “سبک” شوند!👇 🌐 @Debate
https://eitaa.com/Debate/181 کلیسای کانتور معروف به «برج ناقوس» در جنگ جهانی دوم در زمان اشغال ایران به دست روس‌ها در شهرستان قزوین ساخته شد. این کلیسای کوچک مانند سایر کلیساها دارای طرحی چلیپایی است و محراب آن رو به است. ورودی کلیسا درضلع باختری آن قرار دارد و شامل فضای ورودی با شیب‌دار و درب ورودی است. پس از ورودی، پیش فضای هال قرار دارد که بالای آن برج ناقوس کلیسا با ارتفاع حدود یازده متر به چشم می‌خورد. هال شامل نمازخانه و محراب است و در دو طرف آن، دو فضای مستطیل شکل قرار دارد. فضای محراب به شکل نیم دایره است و بر فراز آن گنبدی قرار گرفته است. فضای نمازخانه دارای گنبد و فضاهای جانبی آن دارای پوشش تخت است. در نمای خارجی این کلیسا، ستون‌های تزیینی دیده می‌شود. نقشه معماری کلیسا چند ضلعی نامنظم است که با آجر قرمز لعابدار پوشیده شده و نمای جالبی پیدا کرده است. در نمای خارجی کلیسا هم ستون‌های تزیینی زیبایی به چشم می‌خورد و به دلیل همین شکل و شمایل خاص کلیسای کانتور در میان بناهای تاریخی قزوین جایگاهی متفاوت پیدا کرده است. دوگوشه طبقه اول برج ناقوس همچون نمازخانه دارای ستون نماهای بزرگی است ولی در طبقه دوم برچ چهار ستون در چهار گوشه آن با فاصله‌ای از دیوارها قرار داده شده است. به غیر از تورگیرهای برج ناقوس نیز دارای نورگیرهایی می‌باشد. حیاط کلیسا دارای آجرفرش است که در محوطه آن سنگ قبرهایی به چشم می‌خورد که یکی آز آنها متعلق به یک خلبان روسی است. ☪✝ @Debate
ویلیام ☪✝ @Debate ماجرای شگفت انگیز اولین که به مسلمان گروید و ۶۰۰ نفر را کرد عکسhttp://rahyafte.com/23132
1_2806046.docx
24.1K
زمینه ها و به های نوظهور👆 فایل word ☪✝ @Debate
بنا بر یکی از صفات خدا عدالت است چنانکه در کتاب تثنیه آمده است؛ خدا صخره است و اعمال او کامل زیرا همه طریقهای او انصاف است . خدای امین و از ظلم مبرا . عادل و راست است او (تثنیه ۳۲: ۴) همچنین در پیدایش ابراهیم از خدا میپرسد: آیا داور تمام جهان انصاف نخواهد کرد . (پیدایش ۱۸: ۲۵ ) در کتاب میفرماید من یهوه به عدالت سخن میگویم و چیزهای راست را اعلان مینمایم . (اشعیا ۴۵: ۱۹) در رومیان نیز تاکید شده است « در آن عدالت خدا مکشوف میشود » ( رومیان 1: 17) پولس میپرسد آیا نزد خدا بی انصافی است ؟ حاشا( رومیان9: 14) توماس واتسون معتقد است عدالت یعنی " به هر کسی حقش را بدهیم " و خدا عادل است یعنی آنچه عادلانه و منصفانه است انجام میدهد در امثال 24: 12 سلیمان از خداوند میپرسد: آیا هر کس را بر حسب اعمالش مکافات نخواهی کرد . اگر انسانها بی عدالتی میکنند یا به خاطر اجبار است و یا طمع و رشوه و خدا بی عدالتی نمیکند زیرا قادر مطلق است و کسی نمیتواند خدا را مجبور کند و بی عدالتی نمیکند زیرا خدا بی نیاز مطلق است و به چیزی طمع نمیکند . خدا کمال مطلق است و در همه چیز عالی است و از همین رو باید عادل باشد زیرا عدالت یک کمال است بنا بر این دیدگاه هر انسانی یک خلقتی تازه و افریده ای جداگانه به حساب نمی اید و خدا نمیبایست گناه شخصی را به حساب شخص دیگری بگذارد چنانکه در حزقیال میخوانیم: «هر که گناه کند او خواهد مرد پسر متحمل گناه پدرش نخواهد بود و پدر متحمل گناه پسرش نخواهد بود عدالت مرد عادل بر خودش خواهد بود و شرارت مرد شریر بر خودش خواهد بود».( حزقیال 18: 20) در سفر اعداد، موسی و هارون از خداوند می پرسند: «آیا یک نفر گناه ورزد و بر تمامی جمعیت غضبناک می شوی؟» (اعداد 16: 22) در سفر تثنیه نیز عبارتی مشابه وجود دارد: «پدران به عوض پسران کشته نشوند و نه پسران به عوض پدران کشته شوند هر کس برای گناه خود کشته شود».( تثنیه : 24: 16) با این حال معتقد هستند خداوند در عین اینکه عادل است ولی تمامی بشریت را به خاطر گناه ادم عقوبت میکند بنا بر دکترین فدا، بشر به واسطه گناه آدم، عدالت ذاتی خویش را از دست داده و دیگر در مسیر کمال و نجات قرار نمی گیرد.او جریمه گناه آدم را به دوش میکشد.پولس رسول می¬گوید: پس همچنان که به یک خطا حکم شد بر جمیع مردمان برای قصاص(رومیان 5: 18) آگوستین نیز بیان میکند: «گناه ... بشر را در اسارتی فرو برده که خود به خود قادر به رهایی از چنگال آن نیست. گناه اصلی از منظر حقوقی، تقصیری است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، همچون گناه پدری که دامن تمام فرزندانش رامی گیرد.» 1⃣ ادامه در پست بعد👇 ☪✝ @Debate
مصوبه جلسه پنجم شورای ترنت در این باره میگوید . «اگر کسی به طور قطع، اظهار یا ادعا نماید که خطای آدم ابوالبشر فقط موجب آزار خودش شد نه اولاد و اعقابش و تنها تقدس و عدالت خودش را از بین برد نه نسل و اعقابش را و اینکه بر اثر گناه آدم تنها مرگ جسمی و رنج بدنی به بشریت سرایت کرد نه مرگ روحی، می باید او را تکفیر کرده و مرتد بدانید.» این آموزه در نیز به چشم می خورد. جان کالون معتقد است: گناه نخستینِ آدم ابوالبشر، یک انحراف و فساد ذاتی است که در تمام اجزای بدن ما نفوذ کرده است. این گناه ابتدا ما را مشمول خشم خداوند گردانیده و سپس به کار های زشت وادار میکند. از این گناه در انجیل به «اعمال نفس» تعبیر شده است.(غلاطیان 5: 19) بی عفتی ناپاکی، ستیزه جویی ، رشک و جاه طلبی، برخی از مصادیق این گناهانند. به نظر لوتر، گناه آدم موجب شد همه انسان ها با فطرتی آلوده به گناه و مملو از شرارت، شهوت و انحراف به دنیا آمده و به همین خاطر ذاتا نمی توانند ایمان درستی به خداوند داشته باشند. کسانی که غسل تعمید داده نمی شوند نیز در خشم و قهر ابدی خداوند گرفتار می شوند. به باور وی، کسانی همچون پلاگیوس که گناه آدم را گناه نمی دانند در حقیقت رنج و شایستگی را دست کم گرفته اند. جاناتان ادواردز معتقد است: « گناه تنها به آدم اختصاص نیافت بلکه همه ما در این جریمه شریک بوده و مستحق دریافت مجازات گناه هستیم.» منتقدان مسیحیت همواره اعتراض میکنند چگونه در خداوند عادل است در عین حال گناه همه بشریت را به خاطر گناه یک نفر مجازات میکند و هر انسانی با بار گناه زاده میشود پلاگيوس، این امر را کفرگوئی و مستلزم این می دانست که خدا محکومیت ما را می¬خواهد نه نجات ما را، در حالی که خدا به هیچ غیر ممکنی دستور نداده است؛ زیرا او عادل است و کسی را به سبب آنچه نمی¬تواند رعایت کند، محکوم نمی¬کند. مدافعان نظریه اصلی نیز با مشکلات زیادی برای تطبیق دیدگاه عدالت خدا با دکترین گناه اصلی روبرو هستند روبرو هستند . شلدون (Sheldon) در این باره می گوید: همان خدایی که هر نیزرنگی را رسوا میکند و از بین میبرد در واقع در قضاوتش در باره ما نیرنگ بزرگی به کار برده است او میلیونها انسان را مقصر خطایی میداند که وی بخوبی میداند قبل از خلقت آنها انجام شده است و آنها قابلیت اجتناب از ان گناه را نداشتند مگر اینکه بتوانند مانع از خلقتشان شوند و اگر اینکه ما انسانها را مقصر خطایی بدانیم که خود مرتکب نشدند عدالت است بنابر این عدالت معنای خود را از دست داده است. ژوستین شهید معتقد است «اگر انسان بد آفریده شده بود نمی شد برای وی، مجازاتی در نظر گرفت؛ زیرا وی کاری جز آنچه کرده است را نمی توانسته انجام دهد». بیان وینکی پراتنی نیز منتقدانه میپرسد:👇 «اگر وجود انسان را مساوی با گناه کار بودن وی بدانیم، می بایست خدا را نیز مسئول عواملی که باعث ناکامی وی شده است بدانیم». این نکات در کلمات آسا ماهان نیز به چشم می خورد: «یکی از عقاید افراطی دیگر این است که «ما از جد اولیه مان که موجودی ناقص است به وجود آمده ایم، بنابراین به طور قهری در برابر خداوند یاغی کرده و از عمل به احکام او سرباز می زنیم، امری که باعث می شود در هر دو جهان، مورد لعن و نفرین خداوند قرار بگیریم.» این عبارت، به وضوح نشان دهنده این است که این موجود ناقص، بدون شناخت، اراده و خواست خالق به وجود آمده، در حالی که در جای جای کتاب مقدس، خلقت این موجود به خداوند نسبت داده شده و او، خالق روح همه انسان ها دانسته شده است. عبارت «ما از نسل جد اولیه خودمان به وجود آمدیم» نیز هیچ کمکی به حل مسأله نمی کند.» 2⃣ ☪✝ @Debate
: ناشر: دانشگاه ادیان و مذاهب نویسنده: رضا گندمی نصرآبادی مترجم: - صفحه: 220 نوبت چاپ: اول تاریخ چاپ: زمستان 94 قیمت: 9000 چکیده: امروزه جوامع دینی به طور عام، محافل علمی به طور خاص و حوزۀ دین‌پژوهی و فلسفۀ دین به طور اخص با موضوع تکثر و تنوع ادیان دست به گریبان‌اند. این موضوع بیشتر از نگاه برون‌دینی و فلسفۀ دین نگریسته می‌شود، اما اندیشمندانی که در این خصوص تأمل و تفکر کرده‌اند، خواسته یا ناخواسته، علاوه بر بحث‌های برون‌دینی، برای اقناع هم‌کیشان خود به متون مقدس و سنت دینی نیز استناد می‌کنند، و مؤیداتی برای دیدگاهشان می‌یابند.از این رو، در پژوهش حاضر مسئلۀ تکثر دینی در یهودیت از منظر درون دینی یعنی از دیدگاه کتاب مقدس، سنت حاخامی و متفکران دوره‌های مختلف تاریخی بررسی می گردد. ☪✝ @Debate
اروخ اسپینوزا یکی از بزرگترین در -_جدید است. قدر و منزلت او تا مدتها پس از مرگش ناشناخته ماند و به اتهام کفر و ارتداد از او بدگویی شد. راسل در تاریخ فلسفه اش او را چنین توصیف کرده: «اسپینوزا شریف ترین و دوست داشتنی ترین فلاسفه ی بزرگ است. از لحاظ قدرت فکری بعضی دیگر از او فراتر رفته اند، اما از لحاظ اخلاقی کسی به پای او نمی رسد. چنان که نتیجه ی طبیعی چنین اخلاقی است، او را در مدت عمرش و تا یک قرن پس از مرگش، همچون آیت خبث و شرارت می شناختند. اسپینوزا آمد، اما یهودیان او را کردند. نیز به همان اندازه از او نفرت داشتند. با آن که سراسر فلسفه اش را اندیشه ی خدا فرا گرفته است، مومنین قشری او را به خدا ناشناسی متهم کردند.» اسپینوزا در سال 1632 در خانواده ای از یهودیان پرتقالی تبار در به دنیا آمد. خانواده اش از یهودیانی بودند که پس از دوران تفتیش عقاید در جستجوی کسب آزادی به هلند آمده بودند. تعلیم و تربیت او از نوعی بود که هر کودک در جامعه ی یهودی آن را فرا می گرفت یعنی یادگرفتن ، اسفار موسی، و و در پایان تلمود را می آموختند. اسپینوزا چون می خواست ربن (روحانی یهودی) شود به تحصیلات خود ادامه داد. ☪✝ @Debate با آن که اسپینوزا در جامعه ی بسته یهود پرورش یافته بود در مقابل سنت پرستی طغیان کرد و در 24 سالگی از سوی مراجع یهود تکفیر شد. برای او لعن نامه ای نوشتند و او را از راندند.: «لعنت باد براو هنگام روز، ولعنت باد بر او هنگام شب؛ لعنت باد بر او هنگامی که می خوابد، و لعنت باد بر او هنگامی که بر می خیزد؛ لعنت باد بر او هنگامی که بیرون می رود، لعنت باد بر او هنگامی که به درون می آید؛ پروردگار او را نبخشاید؛ شعله ی خشم و غضب پرودگار بر این مرد افکنده باد؛ و پروردگار نام او را از زیر آسمانها محو کناد، و، پروردگار او را، تا نابودی کامل، از همه ی قبایل اسرائیل جدا کناد، با همه ی لعنت های آسمان که در کتاب شریعت مکتوب است؛ ولی شما که به خدای بزرگ ایمان دارید، همه پایدار بمانید! ما مقرر می داریم که هیچ کس به او، نه به زبان و نه به نوشته، سخن نگوید، به او اعتناء نکند، با او زیر یک سقف نماند، در چهار ذراعی او نباشد، و هیچ نوشته ای از او نخواند» پس از این تکفیر اسپینوزا دفاعیه ای خطاب به بزرگترین کنیسه نوشت و در آن از اعتقاد درست خود به دین دفاع کرد. متن این رساله به جای نمانده است. اسپینوزا شخصیتی گوشه گیر و انزوا طلب بود. چنان که گاهی تا سه ماه از خانه اش بیرون نمی رفت. او حتی از پذیرش سمت استادی دانشگاه هایدلبرگ سرباز زد و روزگار را با تراشیدن عدسی برای عینک، میکروسکوپ و تلسکوپ گذراند. استنشاق گرد شیشه موجب ناراحتی ریوی او شد و به مرگش در 44 سالگی انجامید. به تصدیق همه شاهکار او کتابی است به نام «اخلاق» که در آن به شیوه ی هندسه ی اقلیدسی درباره همه ی چیز بحث می کند. این کتاب را اغلب نمونه ی عالی یک نظام فلسفی خودبسنده می دانند که هدفش تبیین همه چیز است. «فلسفه ی اسپینوزا در مجموع «فلسفه ی اسپینوزا در مجموع فلسفه ی رستگاری از طریق شناخت خدا است. نزد او، هدف فلسفه «جستجوی خیری است قابل انتقال، که کشف آن ما را از لذتی دائم و عالی در زندگی آینده برخوردار خواهد کرد.» «مابعداالطبیعه ی اسپینوزا بهترین نمونه ی فلسفه ای است که می توان آن را «وحدت وجود منطقی» نامید- یعنی نظریه ای که می گوید جهان کلا از یک جوهر واحد ساخته شده که هیچ یک از اجزای آن به تنهایی منطقاً نمی تواند واجد وجود باشد. اساس نهایی این نظر این است که هر قضیه دارای یک موضوع و یک محمول است» مرتبه اسپینوزا با گذشت زمان شناخته شد چنان که هگل درباره ی او گفته است: «شما یا پیرو اسپینوزا هستید، و یا اساساً فیلسوف نیستید.» و آلبرت انیشتین در نامه ای نوشته که تنها به خدای اسپینوزا ایمان دارد. او همچنین بر رمان نویسانی مانند جرج الیوت و سامرست موام نیز تاثیرگذار بوده است. 👆 ☪✝ @Debate
با به عوض گناه آدم و حوا به خداوند پرداخت شده است و غضب خداوند فرو نشسته و نه بر زبان وی به آری تبدیل شده آیا ما انسانها به طور اتوماتیک وار از عوارض گناه اصلی رها میشویم و نجات میابیم و یا هنوز میبایست برای نیل به نجات کاری انجام دهیم ؟ اعمال صالح هیج نقشی در نجات انسانها ندارند و انسانها نمیتوانند با اعمالشان رضایت خداوند را خریداری کنند چنانکه کتاب مقدس نیز بیان میکند : از آنجا که به اعمال شریعت هیچ بشری در حضور او عادل شمرده نخواهد شد، (رومیان 3: 20 ) پولس در نامه به رومیان میگوید : لکن من جسمانی و زیر گناه فروخته شده هستم، (رومیان 7: 14 ) و الحال من دیگر فاعل آن نیستم بلکه آن گناهی که در من ساکن است. (رومیان 7: 17 ) پروتستان ها به پیروی از آگوستین معتقدند: قوای انسان در اثر گناه اصلی کاملا فاسد گشته و در نتیجه او برای نجات خود هیچ کاری نمی تواند انجام دهد . لوتر و کالون معتقد بودند که انسان ذاتا فاسد شده و گناهکار است و به خواست خود نمی تواند هیچ کار نیکی انجام دهد . پس چه راه حلی برای نجات وجود دارد ؟ تعالیم کلیسای کاتولیک بیان میکند: وقتی شخصی مسیحی میشود باید در ابتدا بپذیرد که که مسیح فدای گناهان ما شد تا ما را از هر گناهی باز خرید کند و سپس تعمید بگیرد و با این عمل از گناه اصلی پاک میشود و مسیح با مرگ خود بر مرگ ناشی از گناه غلبه پیدا کرد و در نتیجه امکان نجات ما را فراهم ساخت در اعتراف نامه آگسبورگ آمده است: « انسان¬ها نمی¬توانند با توانایی¬ها، شایستگی¬ها یا اعمال خود در پیشگاه خدا عادل شمرده شوند بلکه به واسطه مسیح از طریق ایمان و آن هنگامی است که معتقد باشند به واسطه مسیح که با مرگ خود گناهان ما را جبران کرده، لطف خدا شامل حالشان شده و گناهانشان بخشیده شده است. ». بنا بر این مطابق آموزه های کلیسایی تنها با ایمان است که میتوان نجات یافت پولس در رساله به رومیان میگوید : پس چون از راه ایمانْ پارسا شمرده شده‌ایم، میان ما و خدا به‌واسطۀ خداوندمان عیسی مسیح صلح برقرار شده است(رومیان 5: 1 ) لوقا مینویسد «... به خداوند عیسی مسیح ایمان آور که تو و اهل خانه ات نجات خواهیدیافت.» (اعمال، 31:16) «. هر که ایمان آورده، یابد نجات یابد و اما هر که ایمان نیاورد بر او حکم خواهد شد ». و به وسیله ایمان دل ها پاک میشود: «... بلکه محض ایمان دل های ایشان را طاهر نمود.» (اعمال، 9:15؛ 18:26) ایمان شخص را محفوظ و پایدار می دارد: «... زیرا به ایمان قائم هستید.» (قرنتیان دوم، 24:1) ابراهیم به خدا ایمان آورد و آن برای او عدالت محسوب شد. (رومیان 4: 3 ) و انسانها تنها با ایمان به مسیح نجات میابند یوحنا مینویسد : زیرا خدا جهان را اینقدر محبّت نمود که پسر یگانه خود را داد تا هر که بر او ایمان آورد، هلاک نگردد بلکه حیات جاودانی یابد.)انجیل یوحنا 3: 16 ( در اعتقادنامه¬ای ترنت نیز تاکید شده است : که ایمان آغاز نجات است و ریشه همه عادل¬شمردن¬ها می¬باشد و بدون آن، خشنودی خدا و همراهی با فرزندان خدا امکان¬پذیر نیست . حال که ایمان به صلیب تنها راه نجات است چگونه میتوان این ایمان را بدست آورد زیرا ایمان خود یک عمل قلبی است و قبلا پذیرفتیم که با اعمال نمیتوان خشنودی خدا را کسب کرد. 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
ادامه👇 اگوستین معتقد بود که تنها راه کسب ایمان فیض خداوندی است وما بدون فیض الهی نمیتوانیم به مسیح ایمان بیاوریم. . در اعمال رسولان آمده است که : اعتقاد داریم که محضِ فیضِ خداوند عیسی مسیح نجات خواهیم یافت،.( اعمال رسولان 15: 11 ) نتیجه فیض ایمان است و این فیض است که ایمان را بر میانگیزاند پولس در رساله به افسسيان مي‌گويد: «محض فيض نجات يافته‌ايم به‌وسيلة ايمان» (افسسيان 8:2) اما حال چگونه میتوانیم فیض الهی را کسب کنیم ؟ اگوستین معتقد است فیض نیز تنها یک هدیه الهی است نه پاداشی از جانب وی؛ زیرا اگر پاداش بود انسان ها می توانستند با اعمال نیک خویش، آن را خریداری کنند؛ در حالی که فیض هدیه رایگان خدا است که به هر که بخواهد ارزانی می دارد. این ها کسانی اند که از میان بشر آلوده ای که تقدیرشان بر هلاکت است، نجات می یابند. در نیز بیان میکند کسی نمیتواند نزد من آید، مگر آنکه پدری که مرا فرستاد او را جذب کند (انجیل یوحنا 6: 44 ) لوقا در اعمال رسولان یاد آور میشود که : آنانی که برای حیات جاودانی مقرّر بودند، ایمان آوردند. (اعمال رسولان 13: 48 ) و مطابق این دیدگاه تنها کسانی که از قبل انتخاب شده بودند ایمان آوردند به باور آگوستین، نیز فیض تنها یک هدیه الهی بود نه پاداشی از جانب وی؛ زیرا اگر پاداش بود انسان ها می توانستند با اعمال نیک خویش، آن را خریداری کنند؛ در حالی که فیض هدیه رایگان خدا است که به هر که بخواهد ارزانی می دارد. این ها کسانی اند که از میان بشر آلوده ای که تقدیرشان بر هلاکت است، نجات می یابند. . راهبی بنديكتي به نام گودسكالك869مدعی بود، خدا برای برخي، هلاكت ابدي را مقدر كرده است. اگر فیض عطیه خدا است حال اگر خدا به کسی این فیض را عطا کرد آیا ما انسان ها میتوانیم این فیض را رد کنیم و آن را نپذیریم ؟ و یا کاملا در پذیرش فیض جبر وجود دارد ؟ کالون مصلح بزرگ پروتستان معتقد بودند که از انجا که خداوند قادر مطلق است ما چگونه میتوانیم در برابر اقتدار او مقاومت کنیم (رومیان ۹: ۱۹-۲۱)؟ در نتیجه مطابق این الهیات نجات با عمل امکان پذیر نیست و تنها با ایمان صورت میپذیرد و امکان بدست آوردن ایمان با عمل نیز وجود ندارد و ایمان تنها با فیض الهی بدست می اید و فیض نیز بدست اوردنی نیست و تنها هدیه ای است که به هر کس که خدا از پیش انتخاب کرده باشد عطا میشود و به هر کس که نخواهد عطا نمیشود .و اگر خدا کسی را برای فیض انتخاب نمود او دیگر نمیتواند از پذیرش این فیض سر باز بزند و فیض را نپذیرد . مصلحان بزرگ کاملا بر جبر امیز بودن نجات تاکید میکردند جان ویکلیف که یکی از مصلحان متقدم بر عصر اصلاحات است معتقد بود که اعمال انسان تاثیری در نجات ایشان ندارند و انسانها نمیتوانند با اعمال نجات یا فیض را خریداری کنند بلکه نجات انسان¬ها از قبل توسط خداوند تعیین شده است . بر سر همین آموزه نزاع گسترده ای در قرن شانزدهم بین کالون و ارمینیوس در گرفت. کالون بر این عقیده بود که انسان از هر نظر بوسیلة گناه آلوده شده است و خودش قادر نیست که با تصمیم خود پیش خدا برود. اما ارمینویس میگفت که انسان از هر نظر بوسیلة گناه آلوده شده است، اما نه در حدی که نتواند تصمیم بگیرد و ایمانش را روی خدا بگذارد. .. در این میان جریان های بنیاد گرای پروتستان بیشتر متمایل به دیدگاه جبر آمیز کالون شدندو کاتولیک ها به دیدگاه دوم متمایل گشتند و معتقدند که از انجا که فیض هدیه رایگان خدا است این هدیه رایگان پاسخ رایگان آدمی را نیز میطلبد همچنین کاتولیک ها بر نقش عمل در تکامل نجات نیز تاکید میکنند . بیانیه شورای ترنت می گوید: «اگر انسان ها دوباره در مسیح متولد نشوند هرگز عادل شمرده نخواهند شد ... آنان در حالی که بدین سان عادل شده و دوستان خدا شناخته میشوند که از فضیلتی به فضیلت دیگر ترقی کرده اند و با سختی داده به اعضای بدن خویش و اهدای انها به عنوان ابزار عدالت برای مقدس شمرده شدن به تعبیر پولس هر روز تازه تر می شوند آنان با رعایت فرمان خدا و در حالی که ایمانشان با کارهای خیر توام می شود آن عدالتی را که از طریق فیض مسیح دریافت کرده اند افزایش می دهند و باز هم عادل شمرده می شوند». استفاده از مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. 2⃣ ☪✝ @Debate
آیا معتقد به هستند؟🤔 از آیاوقتی کسی نجات پیدا میکند،برای همیشه نجات یافته است؟ دراین مورد دو کلی وجود دارد پیروان کالون بخصوص وعمده نجات ابدی هستند وازآنجاکه کالون(۱۵۰۹-۶۴ م) معتقد بود برای نجات و عادل شمردگی تنهاایمان کافی است واین ایمان نیزفیض خداوند است که به صورتی جبرآمیزبه هر کسی بخواهد عطامیکند وبه هرکسی نخواهد عطانمیکند. واگرکسی فیض خداوند را دریافت به صورت جبرآمیزی نجات میابد اوست که ایماندار رابرمیگزیند (یوحنا ۱۶:۱۵)،و او را حفظ می‌کند (یوحنا۱۷: ۱۲-۱۳) وتابه ابد نگاه میدارد (یوحنا۱۰: ۲۸-۲۹ ). به اعتقاد ایشان هیچ چیز نمیتواند باعث جدایی برگزیدگان خدا ازمسیح گردد (رومیان۸: ۳۱-۳۹)‌. حفظ مقدسین به طور روشن عبارتست ازاینکه ایماندار‌،در ایمان وعمل خود تداوم خواهد داشت ودرطریق نجات حفظ خواهدگردید. ایشان برای این ادعای خود به آیات ذیل استناد میکنند. روح القدس در ایمانداران ساکن است (یوحنا 14 : 17 ؛ رومیان 8 : 9) و همۀ ایمانداران را در بدن مسیح تعمید میدهد (اول قرنتیان 12 : 13). اگر قرار باشد که ایمانداری نجات خود را از دست بدهد باید از بدن مسیح جدا باشد. یوحنا 3 : 15 میگوید کسی که به ایمان آورد "حیات جاودان" خواهد یافت. اگر شما امروز به مسیح ایمان آورید و حیات جاودان یابید ولی فردا آنرا ازدست دهید، دیگر لفظ " جاودان" هیچ معنایی ندارد. بنابراین اگر نجات خود را از دست دهید تمام وعدههای حیات جاودانی در کلام خدا با اشکال مواجه خواهند شد. "زيرا يقين میدانم كه نه موت و نه حيات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چيزهای حال و نه چيزهای آينده و نه بلندی و نه پستی و نه هيچ مخلوق ديگر قدرت خواهد داشت كه ما را از محبّت خدا كه در خداوند ما مسيح عيسی است جدا سازد" (روميان 8 : 38 – 39). وقتی شخصی عادل شمرده شد،ازآنجایی که درآسمان جلال یافته است،نجات او نیز تضمین یافته ودر امن و امان است. چنانکه پولس میگوید "وآنانیراكه از قبل معين فرمود ،ايشانرا هم خواند وآنانیراكه خواند ايشان رانيز عادل گردانيد وآنانی راكه عادل گردانيد،ايشان رانيزجلال داد".(رومیان 8 : 20) کالون مصلح بزرگ پروتستان با تاکید فراوانی به آموزه نجات ابدی معتقد بود و میگفت وقتی کسی بوسیلة خدا برگزیده شد در ایمان پافشاری می کند و بطور دائم مسیح را انکار نکرده از او رو بر نمی گرداند. همچنین پولس میگوید هیچ کس نمیتواند برگزیدگان را محکوم کند "كيست كه بربرگزيدگان خدا مدّعی شود؟آياخداكه عادل كننده است؟كيست كه برايشان فتوا دهد؟آيا مسيح كه مُرد بلكه نيزبرخاست،آنكه به دست راست خداهم هست ومارا نيز شفاعت میكند؟" (رومیان 8 : 33 – 34) درمقابل این دیدگاه افراط گرایانه آرمینوس (۱۵۶۰- ۱۶۰۹ م)،معتقدبودکه انسان مختار است که فیض خدارابپذیرد و یا نپذیرد.. پس از آنجایی که برگزیدگی ونجات متکی به انتخاب انسان می‌باشد،پس بدیهی است که ارتداد و ازدست دادن نجات نیز منوط به انتخاب انسان و یا زندگی و اعمال او باشد.و یک ایماندار به مسیح می تواند با ارادة آزاد از مسیح رو بگرداند و نجاتش را از دست بدهد. ☪✝ @Debate همچنین در رساله به رومیان میگوید: "زيرا يقين میدانم كه نه موت و نه حيات و نه فرشتگان و نه رؤسا و نه قدرتها و نه چيزهای حال و نه چيزهای آينده و نه بلندی و نه پستی و نه هيچ مخلوق ديگر قدرت خواهد داشت كه ما را از محبّت خدا كه در خداوند ما مسيح عيسی است جدا سازد (روميان 8 : 38 – 39). علاوه اینکه یوحنا 3 : 15 میگویدکسی که به مسیح ایمان آورد "حیات جاودان" خواهدیافت. همچنین در انجیل یوحنا امده است : "من به آنها حيات جاودانی می‌دهم وتا به ابد هلاك نخواهندشد وهيچ كس آنها را ازدست من نخواهدگرفت. پدری كه به من داد ازهمه بزرگتر است وكسی نمی‌تواند ازدست پدر من بگيرد" (يوحنا 10 : 28 – 29). و وقتی در این عبارت به حیات جاودان اشاره میشود طبعا به این مفهوم است که این حیات ابدی است و قابل نسخ نیست 1⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
آیا معتقد به هستند؟👇 در وست مینستر نیز تاکید شده است . ریاکاران و سایر افرادی که تولد تازه ندارند ممکن است خود را با امیدهای بی اساس و گستاخی های جسمانی فریب دهند و تصور کنند که رضایت خدا را حاصل کرده و از نجات الهی بهره¬مند هستند1 ولی این تصورات باطل به وسیله¬ی مرگ از بین میرود2. اما کسانی که به راستی به عیسای خداوند ایمان آورده¬اند و از صمیم قلب او را دوست دارند و سعی دارند با وجدان پاک در حضور او زندگی نمایند، به طور یقین اطمینان پیدا می¬کنند که از فیض الهی بهره¬مند می¬باشند3. آن¬ها می¬توانند در امید جلال خدا شادمان باشند و از این امید هرگز خجل نخواهند گردید4..... این اطمینان که ایمانداران واقعی در مورد نجات خود دارند ممکن است متزلزل و ضعیف و به علل مختلف دچار خطر گردد که از آن جمله است غفلت در حفظ آن، ارتکاب گناه به خصوصی که باعث خدشه¬دار شدن وجدان و غمگین ساختن می¬گردد، وسوسه ناگهانی یا شدید، دور ساختن حضور الهی توسط خدا تا این که ایماندار به تنهایی در تاریکی قدم بزند15. با این حال ایمانداران حقیقی هیچ¬گاه از حیات ایمان و محبت مسیح و سایر ایمانداران و قلب صمیمی و وجدان مطیع محروم نخواهند بود و در زمان معین روح خدا آن¬ها را از این وضعیت به تجدید اطمینان نجات رهبری16 و از نومیدی کامل حفظ خواهد فرمود17.( اعتقاد نامه وست مینستر) پیروان آرمینوس به آیاتی استناد میکنندکه از ارتداد ویاهشداربرعلیه ارتداد سخن میگویند،از جمله اینکه عیسی مسیح به شاگردانش هشدار میدهد که مراقب باشیدتاگمراه نشوید وبسیاری هستندکه گمراه خواهندشداماهرکه پایدار بماند نجات پیدا میکند از آن جمله عیسای مسیح هشدار میدهد:👇 «بهوش باشید تاکسی گمراهتان نکند.۵زیرا بسیاری به نام من خواهندآمد وخواهندگفت، ”من مسیح هستم،“و بسیاری راگمراه خواهندکرد....درآنروزهابسیاری از ایمان خودبازگشته،به یکدیگرخیانت خواهندکردو ازیکدیگر متنفرخواهند شد.۱۱پیامبران دروغینِ زیادی برخاسته،بسیاری را خواهندکرد.۱۲درنتیجۀ افزونی شرارت،محبت بسیاری به سردی خواهدگرایید.۱۳امّاهر‌که تابه‌پایان پایدار بماند،نجات خواهدیافت(متی ۲:۲۴) پولس نیز مینویسد شما به شرطی مقدس و بی عیب هستید که در ایمان استوار بمانید :«تاشما رامقدّس وبی‌عیب وبَری ازهرملامت به‌ حضورخود بیاورد،۲۳به‌شرطی که درایمان خوداستوار بمانید وامید انجیل را از دست ندهید،»(کولسیان ۲۳:۱)همچنین تاکید میکند که مراقب باشید تا منحرف نشوید :«پس برماست که به آنچه شنیده‌ایم بادقت هرچه بیشترتوجه کنیم،مبادا ازآن منحرف شویم»(عبرانیان ۱:۲) وی به عبرانیان میگوید به شرطی شما در مسیح شریک شدید که ایمانتان را تا آخر نگاه دارید : «ازآن‌روکه درمسیح شریک شده‌ایم،تنهابه‌شرطی که اطمینان آغازین خود راتا به آخر استوار نگاه داریم»(عبرانیان ۱۴:۳ )،و برای عبرانیان ارزو میکند که که جدیتشان را تا به آخر نشان دهند « آرزوی مااین است که هر‌یک ازشماهمین جدیّت رابرای تحقق امیدتان تابه آخرنشان دهید»(عبرانیان ۱۱:۶ ) و راه ماندگاری در مسیح را عمل مطابق مسیح میداند« آنکه می‌گوید در او می‌ماند،بایدهمانگونه رفتارکندکه عیسی رفتار می‌کرد. »(اول ۶:۲). 2⃣ ادامه در پست بعد 👇 ☪✝ @Debate
آیا معتقد به هستند؟ 👇 یعقوب نیزتاکید میکندکسیکه آبستن شد مرگ را تولید میکند : «لكن هركس درتجربه ميافتد وقتي كه شهوت وي او را ميكَشَد وفريفته ميسازد. پس شهوت آبستن شده،گناه راميزايد وگناه به انجام رسيده،موت را توليد ميكند.»(یعقوب 1: 14-15) به عنوان نمونه مشخص از چند نفرنام میبرد به نام اسکندر وهيميناؤس که قبلا ایماندار بودندولی بعدا ایمانشان را ازدست دادند ومنحرف شدند وحتی دیگران را نیزاز حق منحرف میکنند . " اي فرزندتيموتاؤس،اين وصيّت را به توميسپارم بر حسب نبوتهايي كه سابقاً برتوشدتادرآنهاجنگ نيكو كني،وايمان وضمير صالح رانگاهداري كه بعضي اي نرا ازخوددورانداخته،مر ايمان را شكسته كشتي شدند. كه ازآن جمله هيميناؤس و اسكندر ميباشندكه ايشان رابه شيطان سپردم تا تأديب شده،ديگركفرنگويند.( اول تیموتائوس 1: 18-20)📔 " وكلام ايشان،چون اَكله ميخورد وازآن جله هيميناؤس و فِليطُس ميباشندكه ايشان از حقّ برگشته،ميگويندكه قيامت الآن شده است وبعضي را ازايمان منحرف ميسازند (دومتیموتائوس 2: 17) مدافعان آرمینیوس استدلال میکنند که پولس میگوید که کشتی ایمان برخی،ازجمله هیمیناؤس و اسکندرشکسته شد. پر واضح است که این افراد بی ایمان نبودند. شکسته شدن کشتی ایمان این مفهوم رامیرساندکه این افراد زمانی در ایمان بوده اند. کاتولیک ها نیز بر خلاف پیروان کالون و بنیاد گرایان پروتستان بر آموزه نجات ابدی اعتقادی ندارند در نیز تاکید شده است ايمان موهبت كاملا آزاد است كه خدا به انسان مىدهد. ما ممكن است اين موهبت ارزشمند را از دست بدهيم، چنانكه پولس قدّيس به تيموتائوس گفت: «اين وصيت را به تو مىسپارم بر حسب نبوّتهايى كه سابقاً بر تو شد تا در آنها جنگ نيكو كنى و ايمان و ضمير صالح را نگاه دارى كه بعضى اين را از خود دور انداخته مر ايمان را شكسته كشتى شدند».براى اين كه تاآخر باايمان زندگى كنيم،رشد يابيم وپايدارى كنيم،بايدآنرا باكلمه خداتغذيه كنيم وبايدازخداوندتمنّاكنيم تا ايمان ما را زيادكند»،و اين ايمان بايد «از روى محبّت عمل كند»، سرشار از اميد باشد و ريشه در ايمان كليسا داشته باشد. اسلام هیچ اطمینان قاطعی به نجات مومنین نمیدهد تا انسانها با خاطری آسوده دست خود را در هر گونه رفتاری باز ببینند در حدیثی از حضرت صادق(ع) می خوانیم: «ینبغی للمؤمن ان یخاف الله خوفا کانه یشرف علی النار و یرجوه رجاءا کانه من اهل الجنه؛ 3⃣ انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
یکی از که به کتاب مقدس مطرح است دیدگاه این کتاب در باره جنگ و صلح است برخی از آیات کتاب مقدس به و ارامش دعوت میکنند عیسای میفرماید :خوشا به حال صلح کنندگان، زیرا ایشان پسران خداوند خوانده خواهند شد. متی5: 9 لیکن من به شما میگویم، با شریر مقاومت مکنید، بلکه هر که به رخساره‌ی راست تو طپانچه زند، دیگری را نیز به سوی او بگردان. متی5: 39 پس در خود نمک بدارید و با یکدیگر صلح نمایید. مرقس9: 50 اما با این حال دستورات نظامی زیادی در عهدین وجود دارد. لیکن الآن هر که کیسه دارد، آن را بر دارد و همچنین توشهدان را و کسی که شمشیر ندارد جامه خود را فروخته، آن را بخرد. لوقا22: 36 گمان مبرید که آمده ام تا سلامتی بر زمین بگذارم. نیامدهام تا سلامتی بگذارم، بلکه را.😶 متی10: 34 اما عهد عتیق فرامین بسیار سخت گیرانه ای برای جنگ دارد در امده است : چون به شهری نزدیک آیی تا با آن جنگ نمایی، آن را برای صلح ندا بکن. و اگر تو را جواب صلح بدهد، و دروازهها را برای تو بگشاید، آنگاه تمامی‌قومی‌که در آن یافت شوند، به تو جزیه دهند و تو را خدمت نمایند. و اگر با تو صلح نکرده، با تو جنگ نمایند، پس آن را محاصره کن. و چون یهُوَه، خدایت، آن را به دست تو بسپارد، جمیع ذکورانش را به دم شمشیر بکش. لیکن زنان و اطفال و بهایم و آنچه در شهر باشد، یعنی تمامی‌غنیمتش را برای خود به تاراج ببر، و غنایم دشمنان خود را که یهُوَه خدایت به تو دهد، بخور. به همۀ شهرهایی که از تو بسیار دورند که از شهرهای این امتها نباشند، چنین رفتار نما. اما از شهرهای این امتهایی که یهُوَه، خدایت، تو را به ملکیت میدهد، هیچ ذینفس را زنده مگذار. بلکه ایشان را، یعنی حتیان و اموریان و کنعانیان و فَرِزّیان و حِوّیان و یبوسیان را، چنانکه یهُوَه، خدایت، تو را امر فرموده است، بالکل هلاک ساز. تا شما را تعلیم ندهند که موافق همۀ رجاساتی که ایشان با خدایان خود عمل مینمودند، عمل نمایید. و به یهُوَه، خدای خود، گناه کنید. تثنیه20: 10-18 و یهوه در اول سموییل 15: 3 نیز دستور کشتن زن و مرد ک طفل شیرخواره را میدهد در اشعيا 14:21. امده كه یهوه دستور میدهد پسران را به خاطر گناه پدران بکشید تا ایشان نسلشان منقرض شود و زمین را پر نکند در حزقیال 9: 5 نیز امده که یهوه دستور میدهد چشمان شما شفقت و ترحم نکند پیران جوانان دختران و اطفال و زنان را تماما به قتل برسانید و ایشان نیز شروع به کشتن کردند و با کشتار مردان پیر شروع کردند در اعداد 31: 17 نیز بنی اسراییل به دلیل خود داری از کشتار زنان و کودکان محکوم شدند و موسی فرمان داد الان هر کودک پسر و هر زن ازدواج کرده را بکشید در تثنیه 13: 12-17 نیز یهوه دستور میدهد اگر یکی از این شهر ها از پرستش یهوه منحرف شوند همه ساکنان ان شهر را بکش و حتی حیوانات شهر را بکش و همه جنازه ها و غنائم شهر را به اتش بسوزان و این فرامین امروزه انتقادات زیادی را نسبت به مسیحیت و یهودیت ایجاد نموده است همچنین در تثنیه 25: 19 دستور میدهد نسل عمالیق را کلا از روی زمین محو ساز و یا در خروج 17: 14 خدا یهوه وعده میدهد که عمالیق را از زیر اسمان محو میکنم و یا در اول سموئییل 15: 3 یهوه فرمان میدهد زن و مرد و حتی کودک شیر خواره و گاو و گوسفند عمالیق را بکشید و نابود سازید. انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
یکی از تناقضات کتاب مقدس آیا کلام متناقض است؟ بنیانگذار نهضت میپرسد: آیا اگر بپذیریم که یک خطا در کتاب مقدس وجود دارد حجیت تمام کتاب مقدس را به لرزه در نیاوردیم؟ اگر دریابد که اگر کتاب مقدس در موردی او را واگذارد دیگر نمیتواند مطمئن باشد که در سایر موارد او را وانخواهد گذارد؟ با این حال میبینیم در کتاب مقدس تناقضات فراوانی وجود دارد یکی از تناقضات در باره گنجایش حوض معبد است بنا بر نقل عهد عتیق ‌ هنگامي‌ كه‌ سلیمان تصمیم گرفت برای خدا معبدی بنا کند ، خدا نقشة‌ آن‌ را با «دست‌ خط‌ خودش‌» به‌ داود داد (اول‌ تواريخ‌ 28 : 19،) تا «بسيار عظيم‌ و نامي‌ و جليل‌ در تمامي‌ زمينها» بشود (اول‌ تواريخ‌ 22 : 5). از همین رو سلیمان بدنبال‌ يك‌ ريخته‌گر ماهر به‌ اسم‌ حورام‌ فرستاد و او را دعوت‌ كرد تا از صور به‌ اورشليم‌ بيايد و براي‌ او كار كند. حورام‌ دعوت‌ سليمان‌ را پذيرفت‌. ( اول پادشاهان 7: 13) حورام برای هیکل ( معبد) سلیمان یک حوض‌ بزرگ‌ فلزی ساخت که این حوض بر دوش دوازده گاو فلزی گذاشته شده بود ( دوم تواریخ 4: 12-18). اما در اینکه گنجایش حوض چه مقدار است در کتاب مقدس دو نقل متفاوت وجود دارد . و حجم‌ آن‌ يك‌ وجب‌ بود و لبش‌ مثل‌ لب‌ كاسه‌ مانند گُل‌ سوسن‌ ساخته‌ شده‌ بود كه‌ گنجايش‌ آن‌ دو هزار بَتْ مي‌داشت‌. (اول پادشاهان 7 : 26) و حجم‌ آن‌ يك‌ وجب‌ بود و لبش‌ مثل‌ لب‌ كاسه‌ مانند گل‌ سوسن‌ ساخته‌ شده‌ بود كه‌ گنجايش‌ سه‌ هزار بَتّ به‌ پيمايش‌ داشت‌. (دوم تواریخ 4 : 5) با توجه به اینکه هر بت (בַּ֖ת با آوای baṯ) در حدود 36.44 لیتر میباشد حجم حوضی برنجینی که سلیمان در معبد خود بنا نمود در کتاب اول پادشاهان دو هزار (אַלְפַּ֥יִם با آوای ’al-pa-yim) بت (72880 لیتر ) و کتاب دوم تواریخ سه هزار (שְׁלֹ֥שֶׁת אֲלָפִ֖ים با آوای šə-lō-šeṯ ’ă-lā-p̄îm) بت (109320 لیتر ) میباشد . مدافعان مسیحی برای حل این اختلاف اظهار داشتند که این تناقض میتواند مدافعان مسیحی برای حل این اختلاف اظهار داشتند که این تناقض میتواند ناشی از خطا و اشتباه نسخه نویسان کتاب مقدس باشد . اما چگونه میتوان پدیرفت که این سند خدشه دار تماما به الهام خدا است ؟ هیچ مرجعی رونوشتی که برابر با اصل نباشد را نمیپذیرد و آیا میتوان در باره رونوشتی از کلام خدا که این قدر خدشه دار به دست ما رسیده ادعا نمودکه بصورتی خطا ناپدیر کلام خدا است؟ انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate
بخشی از شعر در مورد اکرم(ص)💯 گفتگوی اسلام و مسیحیت : ☪✝ eitaa.com/Debate
.. لحظه ای تامل براش صندلی مخصوص گرفتن جالبه. کمربند ایمنیم داره☺️ انتشار مطالب با ذکر منبع 👇 بلامانع است. ☪✝ @Debate