eitaa logo
دفاع مقدس
382 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
881 ویدیو
248 فایل
💠 نیم نگاهی به رویدادهای دفاع مقدس 🌼🌸🍀در قالب: متن، عکس، صوت، فیلم و کلیپ
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓امروز ۱۶ تیر ۱۳۹۷ [ ۲۳ شوال ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۸۱۹ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۴۱ اُمین روز اسارت بدست رژیم صهیونیستی.. ❌ ۸۱۰۳🔻روز تا نابودی کامل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔸شهادت حبیب الله اخوت، وحید محسنی اندارگلی (۱۳۶۲ ه.ش) 🔹شهادت محمدحسین اصغری (۱۳۶۳ ه.ش) 🔸شهادت جمشید نظری (۱۳۶۴ ه.ش) 🔹شهادت مرتضی گرکانی، حسین اجاقی (۱۳۶۵ ه.ش) 🔸شهادت «رئیس‌علی دلواری» سردسته‌ی دلاوران تنگستان (۱۳۳۳ ق) 🔹سپاه تنها یک داشت 🆔 @Defa_Moqaddas
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپی از زندگی شهید حسن تهرانی مقدم، بنیانگذار صنعت موشکی در ایران 🆔 @Defa_Moqaddas
🌴🌴🌴 خوشا آنان ڪه در ميدان و محراب 🌷🌹🌷 نماز عاشقی خواندند و رفتند ... 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 !!😊 🌿 هر روز نوبت یکی بود که توی چادر شهردار باشد. شهردار چادر می‌بایست هر روز صبح قبل از اذان بلند می‌شد، لباس گرم می‌پوشید و می‌رفت برای وضو گرفتن بچه‌ها آب گرم می‌کرد بعد از نماز هم صبحانه بچه‌ها را از تدارکات می‌گرفت و می‌آورد. 🌸 یک بار که نوبت من بود که شهردار باشم، تصمیم گرفتم یک حال اساسی به بچه‌های چادر بدهم و برای صبحانه‌شان اشکنه درست کنم. بعد از نماز صبح که بچه‌ها دوباره رفتند زیر پتوهاشان تا بخوابند، سری به تدارکات زدم و سیب زمینی گرفتم و برگشتم به چادر. همین که رسیدم توی چادر یادم افتاد پیاز هم می‌خواستم. ☘ دوباره رفتم تدارکات و برگشتم. این دفعه یادم آمد که روغن هم می‌خواستم. دیگر بی‌خیال روغن شدم و سیب زمینی و پیازها را همین جوری ریختم توی قابلمه ‌و گذاشتم روی چراغ تا آب پز شود. کمی آب به قابلمه اضافه کردم به جای روغن. 🌾 سیب زمینی و پیازها یخ زده بود و وقتی داشت باز می‌شد، بوی گندش تمام چادر را برداشته بود. بچه‌ها سرشان را می‌کردند زیر پتو تا بوی تعفن به مشامشان نرسد؛ اما صبرشان که تمام شد، فریاد زدند سرم که: زارع! کی گفته تو برای خودت آشپز بشی؟ ما که اشکنه نمی‌خوایم. پاشو برو تدارکات همون کره و مربای خودمون رو بگیر و بیار! 🌼 به جای تشکر داشتند توی سرم می‌زدند. چراغ و قابلمه رویش را برداشتم و رفتم دم در چادر جایی که بچه‌ها پوتین‌هاشان را درمی‌آوردند نشستم. کمی که گذشت دیدم حال خودم هم به هم می‌خورد. بچه‌ها دوباره گفتند: پاشو، وقت رو تلف نکن برو کره و مربا رو بگیر. ☘ ناچار بلند شدم و دوباره راه افتادم به سمت تدارکات. دویست متر بیشتر نرفتم که دیدم تحمل سرما را ندارم. انگار از سر پنجه‌های پام داشت خون بیرون می‌زد. اشک توی چشم‌هایم جمع شده بود و برگشتم. بچه‌های توی چادر که حال زار من را دیدند، دلشان به رحم آمد و به خوردن همان اشکنه رضایت دادند. 🌻 یکی از بچه‌ها بلند شد و یک پلاستیک توت خشک را که همراهش بود خالی کرد توی قابلمه اشکنه. یکی دیگر هم کیسه آرد را آورد و بهش اضافه کرد. نفر سومی هم آمد و شیشه مربای هویج توی ساکش را برداشت و آورد. مرباها را هم ریختیم توی قابلمه. خلاصه هر کسی هر چی داشت به قابلمه اشکنه اضافه کرد. 🌴 من هم ظرف آب گوشه چادر را برداشتم و قابلمه را تا لب لب پر کردم و فیتیله چراغ را دادم بالا بعد از چند دقیقه کف از توی قابلمه می‌زد بیرون. با خنده به خودمان می‌گفتیم: آهان! وقتی اشکنه کف می‌کنه یعنی اینکه درست و حسابی جا افتاده و آماده خوردن شده! 🌸 لگن گوشه چادر را که بچه‌ها تویس لباس می‌شستند آوردیم و گذاشتیم وسط چادر. کارتن نان خشک را خالی کردیم توی لگن و بعد هم سر قابلمه اشکنه را کج کردیم روی نان خشک‌ها و شروع کردیم به خوردن. هر کس به نیتی می‌خورد. یکی می‌گفت: من به نیت مرباش می‌خورم! آن یکی می‌گفت: من هم به نیت سیب زمینیش! یکی دیگر هم گوشه چادر فریاد می‌زد و چیز دیگری می‌گفت. ☀️ آن روز صبح به اندازه‌ای که گشنگی اذیت‌مان نکند غذا خوردیم؛ اما ظهر که رفتم ناهار را بگیرم علاوه بر عدس پلو، دوازده تا تن ماهی هم روی رابطه و رفاقت با بچه‌های تدارکات گرفتم و آوردم توی چادر. می‌خواستم یک جوری جبران صبحانه‌ای را که به بچه‌ها داده بودم را کرده باشم. با این حال تا مدت‌ها بچه‌های اردوگاه تا مرا می‌دیدند، دستور پخت اشکنه را ازم می‌پرسیدند. ─ (راوى: رزمنده غلامرضا زارع زردینی – به نقل از📚 كتاب "گفتنش با تو") 🆔 @Defa_Moqaddas
🌾 نانوایی صحرایی 🔺جبهه‌های غرب - دامنۀ ارتفاعات 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 ! 😊 🔹بار اولم بود که مجروح می‌ شدم و زیاد بی‌ تابی می‌ کردم؛ یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت: چیه، چه خبره؟ تو که چیزیت نشده بابا! تو الان باید به بچه ‌های دیگر هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه می‌کنی؟! تو فقط یک پایت قطع شده! ببین بغل دستیت سر نداره، هیچی هم نمی‌ گه. برای سلامتیش صلوات. 🔸این را که گفت؛ بی‌ اختیار برگشتم و چشمم افتاد به بنده خدایی که شهید شده بود! بعد توی همان حال که درد مجال نفس‌ کشیدن هم نمی ‌داد کلی خندیدم و با خودم گفتم: عجب عتیقه‌ هایی هستند این امدادگرا. ─ (راوى: امدادگر شهید مجید رضایی) 🆔 @Defa_Moqaddas
صبح است بیا تا من و تو ما بشویم در سفره صبحانه دل جا بشویم من چای غزل نوش و تو قند در پهلو هی شعر بنوشیم ومعما بشویم .... 🆔 @Defa_Moqaddas
😊 #شوخ_طبعی - ⏳ #دوران_جنگ 📚 کتاب: "رفاقت به سبک تانک" - نویسنده: داوود امیریان ✅ #کتاب_دفاع_مقدس #طنز_جبهه 🆔 @Defa_Moqaddas
کتاب_رفاقت_به_سبک_تانک_داوود_امیریان.pdf
788.1K
😊 #شوخ_طبعی - ⏳ #دوران_جنگ 📚 نسخه PDF| کتاب: "رفاقت به سبک تانک" - نویسنده: داوود امیریان ✅ #کتاب_دفاع_مقدس #طنز_جبهه 🆔 @Defa_Moqaddas
🔹چه زخم‌ها برداشتند 🔸 تا زخمی بر جانمان ننشیند 🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏳دوران #دفاع_مقدس 🎬 کلیپ | نوحه‌ها و اشعار حماسی حاج #صادق_آهنگران در جبهه‌ها 🆔 @Defa_Moqaddas✔️JOIN ✅به کانال "دفاع ‌مقدس" بپیوندید
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 تیرماه ۱۳۶۶ - بمباران شیمیایی سردشت توسط ارتش بعث عراق 📽 نماهنگی به مناسبت حمله شیمیایی به سردست 🆔 @Defa_Moqaddas
🗓امروز ۱۷ تیر ۱۳۹۷ [ ۲۴ شوال ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۸۲۰ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۴۲ اُمین روز اسارت بدست رژیم صهیونیستی.. ❌ ۸۱۰۲🔻روز تا نابودی کامل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔸شهادت شهید علی اصغر کاردل، آیت الله «محمدمهدی ربانی املشی» عضو فقهای شورای نگهبان (۱۳۶۴ ه.ش) 🔹شهادت شهید مصطفی نوایی، علی عاصمی‌فر، سید جمال قریشی، مجتبی فلاحی، جواد رهبر دهقان، صادق عطایی (۱۳۶۵ ه.ش) 🔸شهادت شهید رجب فلاح (۱۳۶۶ ه.ش) 🔹شهادت شهید قنبرعلی صباغی (۱۳۷۰ ه.ش) 🔸شهادت شهید حسن نوری عزیزی (۱۳۸۳ ه.ش) 🆔 @Defa_Moqaddas
تمام دنیا را می دهم فقط یک لحظه. از این آرامشتان و نان خشک را با من هم قسمت کنید! 🆔 @Defa_Moqaddas
💠 (س) 🔹در کردستان درگیری شدیدی بین ما و ضد انقلاب شامل کومله و دمکرات به وقوع پیوست و من از هوانیروز درخواست کمک کردم، دو خلبان که همیشه داوطلب دفاع بودند یعنی شهیدان کشوری و شیرودی لبیک گفته و لحظاتی بعد بالای سر ما بودند که به آنها گفتم؛ کجا را زیر آتش خود بگیرند. 🔸پس از آنکه مهمات هلی کوپترها تمام شد متوجه شدم که شهید کشوری علی رغم کمبود سوخت منطقه را ترک نکرده است! وقتی با او تماس گرفتم گفت: من باید کارم را به اتمام برسانم، لحظاتی بعد با دوربین دیدم که شهید کشوری خود را به جاده ای رساند که یک ماشین جیپ سیمرغ پر از عناصر ضد انقلاب از آنجا در حال فرار بودند، هلی کوپتر را به آن خودرو نزدیک کرد و آنقدر پایین رفت که با اسکیت هلی کوپتر به آنها کوبید و همه این جنایتکاران به دره سقوط کردند. ▪️پس از آن طی تماس به او گفتم: با توجه به تأخيرى که کردی سوخت هلی کوپتر برای آنکه خود را به قرارگاه برسانی کافی نیست و همینجا فرود بیا، او گفت: هلی کوپترم را هدف قرار می دهند و با اینکه چراغ هشدار دهنده سوخت هلی کوپتر روشن شده و به هیچ وجه خطا نمی کند، شهید کشوری گفت: با ذکر یا زهرا (س) خود را به قرارگاه می رسانم. ▫️ساعتی بعد در حالیکه ناامیدانه با قرارگاه تماس گرفتم تا سراغ احمد کشوری را بگیرم گفتند: او به سلامت و با ذکر یا زهرا (س) در حالیکه هلی کوپترش هیچ سوختی نداشته به قرارگاه رسیده است. ─(راوى: صياد دلها شهيد على صياد شيرازى) 🆔 @Defa_Moqaddas
شهیدکشوری_تا_آخرین_قطرۀ_خون_از_انقلاب، ().mp3
1.18M
📢 صوت|خلبان شهید احمد #کشوری ، همرزم شهید #شیرودی در جمع نیروهای هوانیروز ارتش: ➖ما به ملت ایران و رهبر انقلاب قول می‌دهیم که تا آخرین قطرۀ خون خود از این انقلاب پاسداری می‌کنیم 🆔 @Defa_Moqaddas
دلم هواى بقیع دارد و غم صادق عزا گرفته دل من ز ماتم صادق دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم زنم به سینه که آمد محرم صادق ا▫️▪️▫️ 🔹شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق(ع) تسلیت باد 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران-مرثیه سرایی بمناسبت شهادت امام صادق-ع.mp3
6.02M
📢 صوت| مرثیه‌سرایی بمناسبت شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه‌السلام 🎤با صدای حاج ⏳ دوران - در جبهه و در جمع رزمندگان اسلام 🆔 @Defa_Moqaddas
صادق آهنگران -روضه شهادت امام جعفر صادق-ع.mp3
4.14M
📢 صوت| مرثیه‌سرایی بمناسبت شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه‌السلام 🎤با صدای حاج #صادق_آهنگران ⏳زمان: 1393/5/31 شب جمعه- بعد از دعای کمیل 🔹مکان:حرم مطهر سبزقبا دزفول 🆔 @Defa_Moqaddas
🌷بسیجی شهید سید محمدعلی مهاجری در۱۶ سالگی به جبهه رفت 🌴وی۲سال بعد(تیرماه۱۳۶۲)در عملیات رمضان به شهادت رسید 🌿پیکر پاک او اینک پس از ۳۶ سال در۲۱تیردراصفهان تشییع و به خاک سپرده می شود 🆔 @Defa_Moqaddas
🗓امروز ۱۸ تیر ۱۳۹۷ [ ۲۵ شوال ۱۴۳۹ ] مصادف است با: 💢 ۴۰۴۸۲۱ اُمین روز غیبت امام عصر (عج) 🔴 ۱۳۱۴۳ اُمین روز اسارت بدست رژیم صهیونیستی.. ❌ ۸۱۰۱🔻روز تا نابودی کامل ✡ 💠 و همچنین مصادف است با : 🔸خروج میرزا کوچک خان جنگلی از رشت در پی فعالیت‌های کمونیستیِ برخی افراد در این شهر (۱۲۹۹ ه.ش) 🔹ولادت شهید شیخ فضل‌الله مهدی‌زاده محلاتی (۱۳۰۹ ه.ش) 🔸شهادت شهید سید احمد فیض‌آبادی (۱۳۶۰ ه.ش) 🔹شهادت کاظم یوسف‌نژاد (۱۳۶۱ ه.ش) 🔸شهادت فردین شکری مرزنگو، غلامحسین قنبری (۱۳۶۵ ه.ش) 🔹شهادت حنیف بهبودی، جمشید ذبیحی (۱۳۶۷ ه.ش) 🔸واقعه کوی دانشگاه (۱۳۷۸ ه.ش) 🔹شهادت جانباز شهید مرتضی پیغان (۱۳۹۲ ه.ش) 🔸شهادت شهید مدافع وطن میثم علیجانی (۱۳۹۶ ه.ش) 🔸آغاز دوباره جنگ میان اعراب و اسرائیل پس از تشکیل رژیم صهیونیستی (۱۹۴۸ م) 🆔 @Defa_Moqaddas
🌹شهید #مهدی_زین_الدین: ▪️معلوم نیست که فردا چه کسی شهید بشه چه کسی بمونه، ولی شما خواهید دید، ▫️ما آینده در مرزهای دیگر خواهیم جنگید. 🆔 @Defa_Moqaddas
💦 🌸عيسى، نوجوانى متدين و متعهد بود. هميشه قرآن كوچكى در جيب بغلش بود. هر جا فرصتى به دست مى آورد، مشغول خواندن قرآن مى شد و به ديگران نيز قرآن خواندن را مى آموخت. 🌴يك روز در هواى گرم و خفقان آور آبادان نشسته بوديم كه بچه ها پيشنهاد آبتنى دادند. با بچه ها رفتيم كنار رودخانه. بعضى ها به قصد آبتنى وارد آب شدند و بعضى مثل من به نشستن كنار رودخانه و تماشاى نشاط و شادى بچه ها اكتفا كردند. 🌼 عيسى قرآن كوچكش را به من داد و گفت: "مراقبش باش تا من برگردم!" قرآن را گرفتم و به تماشاى آبتنى كردن بچه ها پرداختم. دقايقى نگذشته بود كه صداى سوت خمپاره، بچه ها را وحشت زده از آب بيرون كشيد، اما عيسى هرگز از آب بيرون نيامد و همان جا شهيد شد. ☘ قرآنِ كوچك عيسى تنها چيزى است كه از زمان جنگ برايم به يادگار مانده است. تمام اين سال‌ها هرگاه آن را باز کرده و می‌خوانم چنان آرامشى به من دست مى دهد كه قابل وصف نيست❗️ ─(راوى: رزمنده محمد محسن بختيارى) 🆔 @Defa_Moqaddas
🔹"پرسید یکی" بهر چه دیوانه شدی؟ 🔸گفتم که چو عاشق بشوی ،می دانی ─ #مولانا 🆔 @Defa_Moqaddas
💦 .... 🌷در منطقه گزيل- “پاوه، اورامانات” در “گروهان فجر، گردان احزاب” از “تيپ ٣١٣ نبى اكرم (ص)” عمليات كرديم. 🌷از همان شروع عمليات و حركت به طرف “ارتفاع گزيل” تا بالاى قله و فتح آن، اكثر بچه هاى گردان آب نداشتند، جز تعداد معدودى از جمله فرمانده گروهان، برادر “نوذر اميرى” كه عصر فرداى آن روز با قمقمه آبش به داد دوستان رسيد. خودش يك ريگ در دهان گذاشته بود تا تشنگى بر او غلبه نكند. از برادران مى خواست كه آنها هم اين كار را انجام دهند. 🌷من وقتى به رودخانه “آب سيروان” كه از كنار ارتفاع مى گذشت فكر مى كردم، ديوانه مى شدم. اما با ياد لب تشنگان كربلا خود را دلدارى مى دادم. تعدادى از بچه ها را تشنگى از پا درآورد. 🌷شهيد “حسين قلاوند” دوست پاسدار وظيفه ما بود كه وقتى خواست لبش را با نم آب قمقمه يكى از برادران مرطوب كند، با تير مستقيم مزدوران به شهادت رسيد. حال آنكه هيچ وقت بچه هاى ما دشمن را موقع آب خوردن نمى زدند. 🆔 @Defa_Moqaddas