📃 روزنامه #انقلاب_اسلامی ، 27 شهریور 1359 ؛ درگیری های مرزی به استان #خوزستان کشیده شد / گزارش لحظه به لحظه از جنگ ایران و عراق
🆔 @Defa_Moqaddas
📜 روزنامه #میزان ، 5 مهر 1359 : صادرات نفت عراق از طریق #خلیج_فارس قطع شد / عراق در #خوزستان شکست سختی خورد
@Defa_Moqaddas
💠 خاطره ای از شهید محمد بروجردی
🔹... فاطمه شنیده بود همسرش در قلب مردم رخنه کرده. همه دلتنگی ها در برابرش رنگ باخته بودند و از بگو و بخند همسر خود با کُردهایی که دورش حلقه زده بودند، لذت می برد. گاه تصور می کرد محمد بیشتر به این کُردها تعلق دارد تا او و دو فرزندش. حس غریبی سراغش آمده بود اما با شنیدن قهقهه او و کُردها آن فکر و خیال ها را از ذهن زدود.
🔸 #بروجردی خودش را از حلقه عشایر رها کرد و در حالی که دست تکان می داد، سمت استیشن دوید و سوار شد. دست تکان می داد و جواب می گرفت. فاطمه و حسین را در ساختمانی مستقر کرد و خودش وارد جلسه ای شد که روی #توابین (افراد پشیمان ضدانقلاب) تصمیم می گرفتند. بروجردی از در خوشبینی وارد شد و باز هم اصرار داشت در جدا کردن صف مردم از ضدانقلاب دایره مردم را وسیع تر کنند. دوست داشت به همان نسبت هم دایره سران ضدانقلاب محدودتر شود و به افرادی برسند که شرارت از تمام وجودشان می بارد و قابل اصلاح نیستند. وارد سالنی شد که اعدامیها با لباس همرنگ منتظرش بودند. از میان آنها اندک توابینی بودند که او را نمی شناختند.
این بار واقعه سنندج را از زاویه دیگری مرور کرد و بعد هم پیروزی های رزمندگان در #خوزستان را گزارش داد. داشت قدرت واقعی نظام را با منطق خودشان بیان می کرد. هیچ وقت حرفی نمیزد که غرورشان را خرد کرده باشد یا به آنها توهین کند.
🔹 سخنرانی اش که تمام شد، نشست کف سالن و توابین دورش حلقه زدند. سؤال می کردند؛ گاه به تندی و گاه نرم و آرام. ساعت که از نیمه شب گذشت، هنوز ده دوازده نفر دورش نشسته بودند و بحث می کردند. بروجردی خسته نشده بود، اما صلاح ندید بیش از این با آنها بحث کند سعی می کرد آنها را متقاعد سازد بیشتر فکر کنند و در پی چاره باشند. پتویی لوله کرد و زیر سر گذاشت و گفت: "بهتر است بخوابیم. نماز صبح بیدارم کنید."
توابین زل زده بودند به او که راحت و آسوده در میان آن همه زندانی به خواب عمیقی فرو رفته بود. نگاه توایبن به این اعتماد او تا حدی جدی شد که بعضی از آنها تا پاسی از شب نخوابیدند و به فکر فرو رفتند. گاهی بالای سر او می آمدند و آن چهره را با موی حنایی رنگش با حسرت مینگریستند.
—(📚 محمد؛ مسیح کردستان زندگی نامه سردار بزرگ سپاه اسلام شهید #محمد_بروجردی )
🆔 @Defa_Moqaddas
از تمام دوستانم و ملت ايران تقاضا دارم كه راه شهيدان و راه اسلام را ادامه بدهند و گوش به حرف امام بدهند چونكه پيام معنايش الهي است و به گفته مولا علي عليه السلام هر كس جهاد را حق نداند از چنگش بيرون مي رود
#بسیجی_شهید_مسلم_سرلک🕊🌹
#شهدای_دفاع_مقدس
#خوزستان
🆔 @Defa_Moqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 سالروز حماسه آزادسازی #هویزه قهرمان
🎥 شهر هویزه #خوزستان در تاریخ ۲۷ دی ۵۹ با کینهتوزی صدام به اشغال ارتش تا دندان مسلح بعثی درآمد.
🔸اما سرانجام در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱ ارتش صدام در مقابل عزم و اراده آهنین رزمندگان پا به فرار گذاشتند.
🆔 @Defa_Moqaddas