🌱 ۱۵ تیر ۱۳۴۴ - ولادت شهید یوسف داورپناه (اهل سقّز)
🕊🕊 شهادت: ۵ شهریور ۱۳۶۲ - کردستان (در سن ۱۸ سالگی)
ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱
🌴 این جوان توسط گروهک های تجزیه طلب و ضداتقلاب به اسارت درآمد و در برابر دیدگان مادر سرش را بدن جدا کردند، شکمش را دریدند و جگرش را درآورده و با ساطور قطعه قطعه کردند...🔴🔴
🔹منافقین خلق کُرد پس از انجام این اقدام هولناک، محل جنایت را ترک کردند. مادر داغدار یک شبانه روز در کنار پیکر ارباً اربای فرزند ماند و خود مظلومانه جسد بی جان دلبندش را به خاک سپرد!💦💦
دفاع مقدس
🌱 ۱۵ تیر ۱۳۴۴ - ولادت شهید یوسف داورپناه (اهل سقّز) 🕊🕊 شهادت: ۵ شهریور ۱۳۶۲ - کردستان (در سن ۱۸ سال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙صوت| روایتی از نحوه شهادت شهید یوسف داورپناه و مصائب گذشته بر مادر شهید را بشنوید.
-------------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
گروه واتساپ دفاع مقدس ۱
📆 ۱۵ تیر ۱۳۶۲ - سالروز شهادت شهید #مصطفی_ردانیپور شاگرد آیت الله بهاء الدینی، بهجت و جانشین شهید خرازی و فرمانده قرارگاه فتح سپاه
متولد اصفهان(1337)- پدرش كارگر و مادرش از طریق قالیبافی مخارج فرزندان را میكردند. عشق و محبت سرشار نسبت به ائمه اطهارو حضرت زهرا در این خانه موج می زد تا آنجا كه با همان درآمد ناچیز جلسات روضهخوانی ماهانه در منزلشان برگزار میشد. مصطفی از 6سالگی به مغازه كفاشی میرفت و در ایام تحصیل نیز نیمی از روز را به كار مشغول بود. او تحصیل در هنرستان را به دلیل جو طاغوتی و فاسد آن زمان تحمل نكرد و به تحصیل علوم دینی پرداخت. مدت 6سال در مدرسه حقانی قم که طلبه های آن از تدین، اخلاق حسنه، بینش و همت والایی برخوردار بودند تحصیل کرد.
او از فرصتها برای تبلیغ به مناطق محروم كهكیلویه و بویراحمد و یاسوج سفر كرد و در سازماندهی و هدایت حركت خروشان مردم مسلمان آن خطه، تلاش نمود. پس از پیروزی نیز در حفظ و حراست از انقلاب می کوشید و با جریانات ضدانقلاب مبارزه می کرد.
با شروع جنگ تحمیلی لباس رزم پوشید و در کسوت سپاهیان درآمد و تا رده جانشینی لشکر امام حسین-ع(شهید خرازی) و نیز فرماندهی قرارگاه فتح سپاه پیش رفت. او حلقه اتصالی بود بین نیروهای رزمنده با حوزه علمیه. در جبهه شجاعت های فراوانی از خود نشان داد و حتی پایمردی او در فتح المبین، عملیات را از شکست نجات داد.
این روحانی عارف و فرمانده شجاع سپاه اسلام در عملیات والفجر ۲(منطقه حاج عمران ) به وصال محبوب نایل شد و پیکر پاکش نیز هرگز بازنگشت!
وی همواره در پی شهادت بود. این جمله از او خطاب به شاگردانش به یادگار ماند که: "عمامه من کفن من است"
فرازی از وصیت نامه شهید:
سپاس خداوندی را که دوستانش را از دلبستگی به دنیای فریب کار رهانید!
...و شما ای روحانیون و طلاب عزیز! کار شما بهترین کارهاست - هدایت و ارشاد و اداره جامعه اسلامی و پیاده کردن احکام نورانی اسلام.
در راه خدا حرکت کردن، سختی و رنج دارد، موانع زیاد است و با صبر و استقامت راه انبیا را ادامه دهید که امروز جوانان ما با ریختن خونشان موانع راه را برداشتند و بر می دارند و ما در قیامت در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی عذری نداریم.
...و شما ای پاسدار عزیز و جوان برومند که در راه مقدسی گام بر می دارید ...خون سرختان پیام آور هدفتان و سرهای بریده و بدن های قطعه قطعه شده شما نشانگر مظلومیت تان است. هیچ گاه دست از دامان امام زمان(عج) و نایب بر حق او برندارید.
دفاع مقدس
📆 ۱۵ تیر ۱۳۶۲ - سالروز شهادت شهید #مصطفی_ردانیپور شاگرد آیت الله بهاء الدینی، بهجت و جانشین شهید
🌿 علامه مصباح یزدی:
🌈 مرغ بهشتی که ره صد ساله را یک شبه طی کرد!
🌷 شهید ردانیپور در کنار صداقت و سادهزیستی مثال زدنی خود، ارادت ویژهای به حضرت زهرا (س) داشتند، به طوری که آخرین بار که از جبهه به شهرشان آمدند، مقداری پول قرض کرده و به آرزوی محرمیت با حضرت زهرا (س) با دختری سیده ازدواج کردند و پس از چند روز نیز به شهادت رسیدند.
💐 او یک مرغ بهشتی بود که در این عالم بیگانه بود. با چیزی انس نمیگرفت و منتظر بود وقتش بشود و پرواز کند.🕊🕊
🌴 این از همان مصادیق کسانی است که ره صد ساله را یک شبه طی میکنند.
۹۰/۱۲/۲۰
📷 👆شهید #مصطفی_ردانی_پور شاگرد آیتالله بهاء الدینی و بهجت و دلاورمرد جبهه های جنگ، جانشین شهید خرازی، فرمانده لشکر مقدس امام حسین (ع) و فرمانده قرارگاه عملیاتی فتح
دفاع مقدس
🌿 علامه مصباح یزدی: 🌈 مرغ بهشتی که ره صد ساله را یک شبه طی کرد! 🌷 شهید ردانیپور در کنار صداقت و س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙صوت شهید ردانی پور🌷
عملیات والفجر مقدماتی ، لشکر ۱۴ امام حسین(ع) ،مکان ضبط: تیپ ۳ ،تاریخ: ۱۳۶۱/۱۱/۵
۱۵ تیر ۱۳۶۲ - سالروز شهادت مصطفی ردانیپور شاگرد آیت الله بهاء الدینی، بهجت و جانشین شهید خرازی و فرمانده قرارگاه فتح سپاه
💠خاطره
دور زدن عراقى ها
🌷همه آماده شروع عملیات بودند، اما پشت یک میدان مین گیر افتاده و مانده بودند.جالب اینکه بچه های شناسایی 3ماه تمام روی این معبر کار کرده بودند و همـه چیز شناسایی شده بود، اما معلوم نبود چرا آن شب همه چیز قفل شده بود
🌷او به حضرت زهرا(س) متوسل شد و لحظاتی بعد قرآن را بازکرد و به آیات آن نگاه کرد.پس از اینکه قرآن را بست گفت: از این معبر نمی رویم،باید از معبر دست راستی،گرای باغ شماره هفت برویم و آنجا به دشمن بزنیم. بقدری با قدرت این حرف را زد، که حتی حاج حسین خرازی هم چون و چرایی نیاورد و روی حرف او حرف نزد
🌷گردان ها از همان مسیری که او گفته بود، به طرف دشمن حمله کردند و ساعاتی بعد، منطقه مورد نظر فتح شد. بعداً در بررسی ها، متوجه شدیم که با انتخاب مسیر، عراقیها را دور زده بودیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | خاطره شنیدنی شهید صیاد شیرازی از دستور امام خمینی و شهید پاسدار، حجتالاسلام مصطفی ردانیپور
۱۵ تیر ۱۳۶۲ - سالروز شهادت مصطفی ردانیپور جانشین لشگر امام حسین (ع) و فرمانده قرارگاه فتح سپاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️انتشار به مناسبت سالگرد شهادت شهید ردانی پور
آیت الله مصباح یزدی از شاگردشان میگویند: اگر در قیامت مرا به عنوان نوکر آقای ردانی پور حاضر کنند و بگویند به صدقه سر آقای ردانیپور تو را آمرزیدیم، افتخار خواهم کرد.
#طلبه_شهید_مصطفی_ردانی_پور
۱۵ تیر ۱۳۶۲ - سالروز شهادت مصطفی ردانیپور شاگرد آیت الله بهاء الدینی، بهجت و جانشین شهید خرازی و فرمانده قرارگاه فتح سپاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 شرح زندگانی
🌷شهید مصطفی ردانی پور🌷
📎 پیشنهاد دانلود
۱۵ تیر ۱۳۶۲ - سالروز شهادت سردار سرافراز جبهه ها، #طلبه_شهید_مصطفی_ردانی_پور
شاگرد آیت الله بهاء الدینی، بهجت و جانشین شهید خرازی و فرمانده قرارگاه فتح سپاه
دوران #دفاع_مقدس
🔵 نقش روحانیت در هشت سال دفاع مقدس
🔹 روحانیت در میدان های جنگ به اشکال مختلف حضور داشت.
عمده فعالیت آنان تبلیغی بود ولی در عرصه های دیگر چه در پشت جبهه و چه در میادین رزم.
برخی از آنان که از فرماندهان اصلی بشمار می رفتند، نظیر شهید مصطفی ردانی پور(شاگرد آیتالله بهاءالدینی و بهجت، جانشین شهید خرازی، فرمانده قرارگاه عملیاتی فتح ..) ... یا مثلا حاج آقا بشردوست که در عملیات کربلای ۴ و ۵ فرماندهی قرارگاه کربلا را بر عهده داشت و چندین لشکر زیر امر او می می کرد.
برخی دیگر نیز همپای رزمند ها و گاه بصورت گمنام در یگان های رزم همپای رزمنده ها می جنگیدند.
تبلیغ و بیان مسایل شرعی نیز بر عهده آنان بود تا جایی که روحانی، سنگر به سنگر در خطوط مقدم میرفت سراغ رزمنده و او مسائل شرعیش را میپرسید.
علاوه بر آن، امامان جمعه و جماعت و برخی مراجع و آیات عظام نیز به جبهه ها می آمدند که حضور آنها برای رزمندگان روحیه بخش بود. آیتاللهالعظمی بهاءالدینی، آیتاللهالعظمی میرزاجواد آقاتهرانی، آیت الله شهید مدنی، آقای بهلول و ... که در این میان حتی برخی بشهادت رسیدند، مانند حجت الاسلام شهید شاه آبادی— (در طول جنگ حدود ۳۶ امام جمعه و امام جمعه موقت جنگ شهید شدند.)
علاوه بر این نقش روحانیت در پشتیبانی از جنگ نیز برجسته بود.
تریبونهای مساجد، حسینیهها، تکایا و هیئات در اختیار آنان بود و تشویق و ترغیب آنها در اعزام و گسیل نیرو به جبهه ها موثر بود.
در مراسم شهدا و هر مناسبتی، پشتیبانی جنگ را گرم نگه میداشتند. مردم هم به حرف آنها اعتماد داشتند و وارد صحنه میشدند؛ چه عرصه پشتیبانی جنگ و کمک های نقدی و جنسی، و چه حضور میدانی در جبهه.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتشار نخستینبار|
تبریک عید غدیر توسط رهبرانقلاب به امام خمینی(ره) در حسینیه جماران
دهه 60
نیست مردانِ خدا را
رهبری غیر از "علی"
مردِ حق باید قدم
در راهِ این رهبر زند ...
#نحن_ابناء_الحیدر
#ولایة_علیبنابیطالب_ولایةالله
#عید_سعید_غدیر_مبارک
ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
💠 به عشق علی میآییم
💐💐جشن ۱۰ کیلومتری #غدیر در تهران💐💐
امروز از ساعت ۱۸ تا ۲۲ و در مسیر میدان امام حسین تا میدان آزادی برگزار میشود.
کانال #دفاع_مقدس
🕊🕊 ۱۴ تیر ۱۳۶۶ — سالرز شهادت رزمنده تخریب چی، حمیدرضا دادو
عملیات نصر۴ — ماووت عراق
💦 ☝️ #روضه_ی_مجسم
🌴 #سلام_بر_علی_اکبر_های_خمینی
💕 پدر در کنار نعش بی جان فرزند نوجوان خویش
🌸🌼☘️ تخریبچی شهید حمیدرضا دادو
دفاع مقدس
🕊🕊 ۱۴ تیر ۱۳۶۶ — سالرز شهادت رزمنده تخریب چی، حمیدرضا دادو عملیات نصر۴ — ماووت عراق 💦 ☝️ #روض
شب عملیات نصر۴ خیلی به شهید زینال حسینی فرمانده تخریب اصرار کرد که با تیم ما جلو بیاد و توی زدن معبر به ما کمک کنه. اما شهید سید محمد مخالفت کرد و با تیم برادر هادی راهی شد...
دوتا تیم معبر ما قرار بود با دو تا گروهان گردان حضرت علی اکبر(ع) روی تپه دوقلو به دشمن بزنه و معبر اول رو ما بزنیم و نیرو رو عبور بدهیم و گروهان دوم هم سراغ تپه بعدی بروند و دشمن رو قلع وقمع کنند.
وقتی میرفتیم تا به گردان علیاکبر (ع) ملحق شویم من و حمید پشت وانت بودیم من شروع کردم به شعر حماسی خوندن وبقیه بچه ها جواب میدادن و حمید هم عشق میکرد یه دفعه دست انداخت گردنم وگفت برادر جعفر : داریم میریم شهـید بشیم بیـا و از این ساعتِ مچیات بگذر و به من یادگـار بده، خـودت از دستت باز کن و به من هدیه کن و نگذار بیام توی میدون مین و از دست شهید ساعت باز کنم :)
من هم زدم پشت کله اش گفتم حمید تا من حلوای تو رو نخورم شهید نمیشم... لحظات به تندی گذشت و دو تا تیم بچه های تخریب مامور به گردان علی اکبر مهیا برای زدن معبر شدند که کار به هم ریخت و موقع حرکت ستونهایِ دو تا گروهان قاطی شدند و ما بچههای تخریب هم جابجا شدیم و موقع معبر زدن با حمید و شهید حاج رسول فیروزبخت روبرو شدیم...
قرار شد هر دو تیم با کمک هم دوتا معبر رو باز کنیم و حمید اینجا سر از پا نمیشناخت، معبر اول که باز شد و نیرو رو عبور دادیم دیگه حمید رو ندیدیم و هرچی گشتیم و سراغ گرفتیم از حمید خبری نبود .
صبح عملیات بچه های تخریب رو جمع کردیم تقریبا کار بچه های تخریب توی خط تموم شده بود . از بچه هایی که با حمید رفته بودن سراغ حمید رو گرفتیم و اون هـا خبر شهادت حمید رو دادند....
و حمیدرضا دادو در ۱۴ تیرماه ۱۳۶۶
از ارتفاعات ماووت پرکشید ...
راوی: حاج جعفر طهماسبی
#شهید_حمیدرضا_دادو
#گردان_تخریب_لشکر۱۰سیدالشهداء
#روحش_شاد_با_ذکر_صلوات
📃#بریده_جراید - #اطلاعات - 14 تیر 1360
🔹 واحدهای نظامی ایران با سرکوب 3 ضدحمله عراق در نوسود به مرز رسید
💠 ناخدا افضلی: خط آمریکا در زمان کن.نی ایجاد جنگ داخلی در ایران است.
▫️ (بهرام افضلی عضو حزب کمونیست توده که با نفوذ خود به مقامات بالای نظامی رسید و فرمانده نیروی دریایی ارتش شد!! - او سرانجام به اتهام جاسوسی برای شوروی سابق - ابرقدرت شرق- دستگیر، محاکمه و به اعدام محکوم شد-۱۳۶۲)
⏳ تیرماه ۱۳۶۱ — سالروز تخریب بیمارستان قصر شیرین توسط ارتش عراق
⚪️ در ۱۳۵۹ بیمارستان۱۴۴ تختخوابی و تازه تأسیس واقع در حاشیه غربی جاده قصرشیرین-خسروی آماده بهره برداری شد، ولی با هجوم دشمن بعثی به قصرشیرین به تصرف آنان درآمد.
حدود دو سال بعد، یعنی در تیرماه ۶۱ (پس از عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر) متجاوزین بعثی تصمیم به عقب نشینی گرفتند. آنها پیش از ترک منطقه، به منظور اثبات خوی تجاوزگری خود، در پای ستونهای بیمارستان، موادمنفجره کار گذاشته و آن را بکلی منهدم ساختند.🔥🔥
دفاع مقدس
⏳ تیرماه ۱۳۶۱ — سالروز تخریب بیمارستان قصر شیرین توسط ارتش عراق ⚪️ در ۱۳۵۹ بیمارستان۱۴۴ تختخوابی و
⏳ #اوایل_جنگ
💠 تصرّف #قصر_شیرین در روزهای آغازین تجاوز ارتش عراق به خاک ایران
🔺 خیابانهای شهر، زیر چکمههای سربازان دشمن
🔹 نصب تصاویر صدام بر در و دیوار شهر
📆ا مهرماه #سال_۱۳۵۹
دفاع مقدس
⏳ #اوایل_جنگ 💠 تصرّف #قصر_شیرین در روزهای آغازین تجاوز ارتش عراق به خاک ایران 🔺 خیابانهای شهر،
شعر آوارگان - به زبان کُردی (2).mp3
5.31M
🗓 ۱۵ تیر ۱۳۵۹ - سالروز هجوم ارتش صدام به قصرشیرین
📢شعر آوارگان #قصر_شیرین و #سر_پل_ذهاب به زبان شیرین کُردی
─ پس از تجاوز عراق به خاک میهن، مردم مناطق جنگزده، خانه و کاشانه خود را از دست داده و آواره شدند
📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊
https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk
📡 تلگرام
https://t.me/Defa_Moqaddas
📡 ایتا
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
حمید داودآبادی:
یادم تو را فراموش -
یادم هست، یادت هست؟!
در کنار شهید حسن (عبدالله) شریعتی
متولد: 1348 شهادت: 29 بهمن 1364 عملیات والفجر 8 فاو. خاکسپاری: 14 تیر 1376
مزار: بهشت زهرا (س) قطعۀ 50 ردیف 60 شمارۀ 3
.✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
✅ واتساپ دفاع مقدس۲
دفاع مقدس
حمید داودآبادی: یادم تو را فراموش - یادم هست، یادت هست؟! در کنار شهید حسن (عبدالله) شریعتی متولد:
📷 #عکس_بی_بهانه!
🌷یکی از روزها که به اردوگاه تخریب رفتم، در چادر کنار رضا و بقیه بچه محل ها نشسته بودم؛ از دور چشمم به کسی افتاد که آنسوتر، در حال گذر بود. به رضا نشانش دادم و پرسیدم کیست؟ که گفت: حسن شریعتی از بچه های گروهان بغلی است. خیلی به دلم نشست. مثل همیشه باید با او رفیق می شدم و بهترین روش برای باز کردن باب دوستی هم عکس گرفتن بود.
🌷از آن روز به بعد، کارم شده بود که دوربین عکاسی را در جیب بگذارم و بروم گردان تخریب. یک بار رضا با تعجب پرسید: حمید، تو مگه کار و زندگی نداری، چیه که هر روز تلپی اینجا؟ و من فقط با خنده جوابش را دادم....
🌷سرانجام یکی از روزها، شریعتی از چادر بغلی خارج شد. ظاهراً آن روز شهردار بود و داشت کاسه بشقاب ها را برای شستن، به کنار منبع آب می برد. سریع دوربین را دادم دست رضا و گفتم: رضا، سریع بیا بیرون کارت دارم. به او که رسیدم، ظرف ها را از دستش گرفتم، گذاشتم زمین و گفتم: ببخشید برادر، بی زحمت یه دقیقه اینجا بایستید تا من بغلتون یه عکس بگیرم.
🌷با تعجب گفت: عکس؟ شما با من؟ ولی من که شما رو نمی شناسم! با خندهای ساختگی گفتم: هیچ اشکالی نداره! منم شما رو نمیشناسم. ولی می خوام وقتی شهید شدی، افتخار کنم که با یه شهید عکس دارم. تعجبش بیشتر شد. همین که داشت می گفت: من؟ شهید؟ کنارش ایستادم و به رضا گفتم سریع عکس بگیرد. سپس خداحافظی کردم و شادمان، رفتم پادگان.
🌷نمی دانم چرا احساس می کردم؛ دیر می شود. همان حسی که پیش از آن، نسبت به خیلی از بچه ها داشتم که در اولین عملیات پر كشيدند!
🌷چند ماه بعد، اسفند ۱۳۶۴ در ادامه عملیات والفجر ۸ در جاده امالقصر، حسن شریعتی به همراه چند نفر دیگر از تخریبچى های لشکر، رفتند تا پل بتونی ای را که روی جاده بود، منفجر کنند، اما هیچ کدامشان بازنگشتند.
🌹 شهید “حسن (عبدالله) شریعتی” متولد: ۱۳۴۹ شهادت: سهشنبه ۱۳۶۴/۱۱/۲۹ عملیات والفجر ۸ در فاو. خاکسپاری: شنبه ۱۳۷۶/۴/۱۴ مزار: بهشتزهرا (س) قطعه ی ،۵۰ ردیف ،۶۰ شماره ۳
راوى: رزمنده حمید داوودآبادی
.✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
✅ واتساپ دفاع مقدس۲
🌴 فرماندهای که همیشه نشان سیادت به همراه داشت
🌷 سردار شهید حاج سید محمد زینال الحسینی /
#عید_غدیر سال 1365
اشرف اعیاد مذهبی، #عیدغدیرخم است. از قدیم هم رسم و سنت بود که سادات و فرزندان رسول خدا (ص) سعی میکردند سیادت خود را با استفاده از نمادهای سیادت اعم از کلاه سبز، پیراهن سبز، شال سبز و... آشکار سازند. اما امروزه این سنت میرود مثل باقی سنتهای فراموش شده به ورطه فراموشی سپرده شود. از جمله کسانی که سعی میکردند این افتخار را ظاهر کنند شهدای سادات بودند و در عملیاتهای مختلف و مخصوصا شب عملیات باشال سبز به کمر و یا دورگردن و یا کلاه سبز به سر مثل ستاره میدرخشیدند. فرمانده ما سردار شهید حاج سیدمحمد زینال الحسینی از جمله آنها بود که هم خودش مقید بود و هم دیگران را تشویق میکرد که حتما علامتی که نشانه سیادتشان باشد همراه داشته باشند. فرمانده شهید سید محمد همیشه یا پیراهن سبز بر تن میکرد و یا کلاه سبزی به سرمیگذاشت و یا شال سبزی به گردن می انداخت و وقتی قرار بود خودش را برای دیگرانی که او را نمی شناختند معرفی کند میگفت: بنده حقیر سرا پا تقصیر سید محمد زینال الحسینی هستم .
📷☝️توجیه عملیات کربلای یک/ تیرماه 65/ شهید سید محمد زینال الحسینی فرمانده گردان تخریب لشگرده سیدالشهداء(ع)
و این سید بزرگوار وقتی هم که مهیای پرواز به سوی آسمانها شد احرام سبز پوشید و ترکش دشمن احرام سبزش را درید و در قلب او نفوذ کرد و سلاله ای از فرزندان رسول خدابه آسمان پرکشید.
.✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌴 فرماندهای که همیشه نشان سیادت به همراه داشت 🌷 سردار شهید حاج سید محمد زینال الحسینی / #عید_غدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽☝️ سخنرانی شهید سید محمد زینال الحسینی در جمع رزمندگان گردان تخریب لشگر 10 سیدالشهداء (ع)
🌷 شهید زینال حسینی، که پس از شهادت عبدالله نوریان (عبد متقی، عارف بالله) فرماندهی گردان تخریب را به عهده گرفت
ا🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
🌴 فرماندهای که همواره نشان سیادت را به همراه داشت
#عید_غدیر_مبارک
دفاع مقدس
📽☝️ سخنرانی شهید سید محمد زینال الحسینی در جمع رزمندگان گردان تخریب لشگر 10 سیدالشهداء (ع) 🌷 شهید ز
💠سید محمد زینال حسینی در سال 1342 در تهران متولد شد
دوران تحصیل ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت.
مدت کوتاهی از ورود محمد به هنرستان نگذشته بود که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد. او درس و مدرسه را کنار گذاشت و راهی جبهه شد. سید، فردی متین، آرام، اخلاق مدار، باتقوا و یکی از شخصیت های بارز گردان تخریب بود. از نظر اخلاقی نسبت به نیروهای های جبهه یک سرو گردن بالاتر به نظر می رسید.
وظیفه سید محمد آموزش پاک سازی مناطق مین گذاری شده به نیروها بود. افراد او می بایست قبل از آمدن نیروهای رزمی، شناسایی و اطلاعات، وارد میدان مین می شدند و در زیر آتش سنگین دشمن، پاک سازی را آغاز می کردند. کسی که می خواست چنین افرادی را بسازد صرفأ نباید تجربه، تخصص و نیازمندی های فنی کار را بداند، بلکه لازم بود روحیه شهادت طلبی، ایثار، شجاعت و شهامت را در حد اعلا در رفتار و اخلاق خود به منصه ظهور رساند.
در جبهه بودن کسانی که در خط مقدم دچار ترس شده و به اصطلاح "کپ" می کردند. ترس در گردان تخریب معنا ندارد چرا که اگر نیروهای تخریب دچار ترس شده و متوقف شود، بقیه نیروها برای رسیدن به هدف به مشکل برخورد می کنند. تخریب چی در بدترین موقعیت باید بتواند بهترین تصمیم را بگیرد و در زمان تصمیم گیری به هیچ عنوان دچار ضعف نشود. شهید زینال هم خودش دارای این خصوصیات بود و هم می توانست به خوبی این روحیه را به نیروها منتقل کند. زمانی که باید کاری در مدت کمی انجام می شد، همه استرس داشتند کار یا عملیات به درستی انجام شود، اما سید محمد را هیچ وقت در حال عصبانیت و اضطرب ندیدند.
شهید فردی اخلاق مدار و آرام بود. بیشتر وقت ها ذکر خدا را بر زبان داشت. با وجود فرماندهان دیگر، همه دوست داشتند شهید همیشه پیش نماز باشد. سید همیشه سخترین و خطرناک ترین کارها را خودش انجام می داد. او همانند استادش "سردار حاج عبدالله نوریان"، فرمانده پیشین گردان تخریب بود، هرگاه کسی نزدیکش می رفت ناخوداگاه جذب او می شد. سید در عملیات های مختلف، فرمانده گروهان و معاون گردان بود. او طی حضورش در صحنه های نبرد 3 بار مجروح و شیمیایی شد. سرانجام در شهید در عملیات نصر 4، تاریخ 31 خرداد ماه 1366 در منطقه ی "ماووت" به مقام رفیع شهادت رسید. این شهید بزرگوار در قطعه ی 29، ردیف 3، شماره ی 7 در بهشت زهرای تهران آرمیده است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد
دفاع مقدس
💠سید محمد زینال حسینی در سال 1342 در تهران متولد شد دوران تحصیل ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. م
🌷 سردار شهید سید محمد زینال الحسینی
🌴 فرماندهای که همیشه نشان سیادت را به همراه داشت
#عید_غدیر_مبارک
🌷 ۱۵ تیرماه ۱۳۶۶ — سالروز شهادت سید محمد زینال حسینی