eitaa logo
دفاع مقدس
3.9هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
11.3هزار ویدیو
937 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
📆 ۱۹ تیرماه ۱۳۵۹ - سالروز کشف كودتای نافرجام نوژه ⭕️ كودتای نافرجام نوژه یك حلقه از سلسله فعالیتها
45.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📆 ۱۹ تیرماه ۱۳۵۹ - سالروز کشف كودتای نافرجام نوژه ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🎬 کلیپ | کودتای نوژه چگونه رقم خورد؟ 🔵 کانال ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 گروه واتساپ "دفاع مقدس" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
11.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شهیدی که یک کودتا به نام او خورد! 🔹میان "کودتای نوژه" و "کودتای نقاب"، تفاوتی است به‌ اندازه مظلومیت یک شهید! 🌷 🌱
دفاع مقدس
🎥 شهیدی که یک کودتا به نام او خورد! 🔹میان "کودتای نوژه" و "کودتای نقاب"، تفاوتی است به‌ اندازه مظلو
خلبان غیور ارتش، شهید محمد نوژه معاون عملیات پایگاه ششم نیروی هوایی 🌱 در سال ۱۳۲۴ در تهران در خانواده‌اش متدین متولد شد. او در میان این جمع مهربان و عاشق اهل بیت (ع) پرورش یافت. در سن هفت سالگی به مدرسه رفت و تحصیلات خود را تا اخذ مدرک دیپلم ریاضی در سال ۱۳۴۲ به پایان رساند و سپس وارد دانشکده افسری شد. پس از اتمام دانشکده افسری جهت طی دوره سامانه‌های کنترل اسلحه به آمریکا رفت و به علت عشق و علاقه اش به پرواز به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت. محمد دوره مقدماتی پرواز را در ایران و دوره عالی و تکمیلی آن را در آمریکا گذراند. در سال ۱۳۵۱ با اخذ نشان و مدرک خلبانی در جمع خلبانان اف ۴ (موسوم به فانتوم) قرار گرفت. وی در سال‌های خدمتش به عنوان افسر سامانه‌های کنترل اسلحه گردان ۱۰۱ شکاری پایگاه یکم، افسر خلبان شکاری تاکتیکی گردان ۳۱ شکاری پایگاه سوم، ریاست شعبه عملیات مشترک و معاون عملیات پایگاه ششم نیروی هوایی در خدمت ارتش بود. نوژه در مأموریت‌های بسیاری در غرب کشور بمنظور سرکوب تجزیه طلبان حماسه آفرید و سرانجام در یکی از این مأموریت‌ها در حالی که روزه بود در ۱۳۵۸/۵/۲۵ به پرواز درآمد، ولی هواپیمایش در آسمان منطقه عمومی پاوه توسط عناصر ضد انقلاب سقوط کرد و در سن ۳۴ سالگی به شهادت رسید. در پی این واقعه و به پاس اولین شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پایگاه سوم شکاری همدان به پایگاه شهید نوژه تغییر نام یافت. این پایگاه پیش از این و در زمان طاغوت به پایگاه «شاهرخی» معروف بود که مدتی پس از انقلاب به پایگاه «حر» تغییر نام داد. یک سال بعد از شهادت این خلبان قهرمان، در تاریخ ۱۳۵۹/۴/۱۹ شبکه کورتاچیان سلطنت‌طلب طرفدار شاهپور بختیار موسوم به «شبکه نقاب» و تعدای از عوامل کودتاچی در این پایگاه دستگیر شدند، از این رو سهواً "کودتای نقاب" را "کودتای نوژه" نامیدند‼️...و این عبارت بعدها نیز تکرار شد.... که جا دارد این اشتباه به مرور در افواه و متون مکتوب تصحیح شود.
🌱 بیستم تیر ۱۳۴۵ --سالروز تولد پاسدار "هدایت دادجوی شادباد"- تبریز 🔹جمعی لشگر همیشه پیروز 31 عاشورا 🌷شهادت: زمستان ۱۳۶۲ - عملیات خیبر - جزیره مجنون 🌴 دوران دفاع مقدس💕
دفاع مقدس
🌱 بیستم تیر ۱۳۴۵ --سالروز تولد پاسدار "هدایت دادجوی شادباد"- تبریز 🔹جمعی لشگر همیشه پیروز 31 عاشورا
✍️ وصیت نامه شهید مفقود الاثر "هدايت دادجوي شادباد" 🌱 بسم رب الشهدا و الصدقين بنام او، بنام خداكه از اويم، براي اويم، هستي ام براي اوست، رفتنم براي او و بازگشتم به سوي اوست. « من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدوا عليه فمنهم من قضي من ينتظر ومابدلوا تبديلا »؛ « بعضي از مؤمنان بزرگ مرداني هستند كه به عهد و پيمانی كه با خداي خود بستند كاملاً وفا كردند و بعضي هم بر آن عهد ايستادگي كردند تا در راه او شهيد شدند و برخي به انتظار مقاومت كردند و به هيچ وجه عهد خود را تغيير ندادند. » با سلام به حضور حضرت ولي عصر، امام زمان (عج) و سلام بر نايب بر حقش، رهبر عظيم الشان، ياور مستضعفين، خميني بت شكن و با درود بر شهيدان گلگون كفن اسلام، كه با نثار خون خود خط حاكميت حق و دستورات الهي را تحكيم بخشيده اند و با درود به ياران وفادار امام عزيزمان، خميني بت شكن و سلام به خانواده هاي محترم شهدای عزيز كشورمان. با سپاس بيكران به خداوند متعال و قادر، مي خواهم چند كلمه اي با اين ملت داغديده و شهيد پرور و خانواده‌ي عزيزم سخن بگويم: برادران، انسان بايد راهي را برود كه در آن راه برايش سعادت باشد و آن راه هم پيمودن خط خونين اباعبدالله الحسين (ع) است كه راه تمام شهيدان است. و شایسته است انسان در راه خدا جهاد كند و دشمنان اسلام را به لرزه درآورد تا دشمن بداند كه قدرت اسلام چقدر است. من به خاطر به اجرا در آوردن حكومت اسلامي در تمام نقاط دنيا و براي نابودي لشكر كفر و به خاطر الله به جبهه آمدم و تا زماني كه خون در بدنم هست و تا آخرين لحظه با دشمنان اسلام در خواهم افتاد و اين راهی كه مي روم، يقين دارم كه راه حق و راه خوبي است. چون احساس مي كنم كه در نزد خداوند متعال هستم و اين احساس را در خود مي بينم و از شما امت حزب الله نيز مي خواهم كه مواظب رهبرمان، روح خدا، اميد مستضعفان جهان باشيد و يك ثانيه هم از اين مرد الهي دست نكشيد و به فرمايشات فرزند زهرا (س) گوش كنيد و به آنها جامه‌ي عمل بپوشانيد. هميشه وحدت خود را بيشتر کنید و پشتيبان جمهوري اسلامي باشيد. ادامه دهندگان راه شهدا باشيد، همانا كه راه شهدا، راه سرخ امام حسين (ع) سرور شهيدان است. نگذاريد خونهاي شهدا از ميان برود. نگهبان خونهاي ارزشمند شهدا باشيد و اگر كسي خون هاي اين عزيزان را زير پاي خود بگذارد، خدا شاهد است كه از حق خود نخواهم گذشت. برادران عزيزم، شهيدان زيادي را داده ايم. احترام خون پاك اين عزيزان را، در هر كجا كه هستيد، چه در مسجد و چه در سپاه و يا جاهاي ديگر نگهدارید. بايد سعي كنيد كه رضاي خدا را به دست بياوريد و كاري نكنيد كه امت حزب اللهي از شما ناراضي باشد و اميدوارم كه ان شاء الله تمامي كارهايتان براي رضاي خدا و براي به اجرا در آوردن احكام الهي باشد. پدر ومادر عزيزم، خداوند شما را حفظ كند. من شما را خيلي دوست دارم و افتخار كنيد كه خداوند متعال به شما اين توفيق را داد كه جزو خانواده‌ي شهدا شديد. صبور باشيد كه خداوند متعال با شماست. از شما مي خواهم كه خيلي ناراحت نباشيد؛ چرا كه من راه خيلي خوبي را رفتم. اي كاش احساس مي كرديد كه من در چه حالي هستم. زياد گريه نكنيد. شما مادرم، مثل كوه استوار باش كه پيش خداوند روسفيد هستيد. از شما مي خواهم كه دعا كنيد تا در روز محشر، در پيش حضرت اباعبدالله الحسين (ع) باشيم كه همانا دعاي شما اجابت مي‌شود. از اينكه نتوانستم خدمتي ارزنده برای شما كنم، عذر مي خواهم. در آخر از زحمت‌هايي كه به شما دادم حليت مي خواهم. برادرانم، خداوند شما را حفظ كند. من شما را دوست دارم و به شما علاقه‌ي زيادي داشتم. دست و صورتتان را مي بوسم و اميدوارم سربازان دلير و شجاع و لايق برای اسلام و امام عزيزمان باشيد و به درس خود علاقه‌ي زياد نشان بدهيد. خواهرانم، خداوند شما را حفظ كند. من شما را دوست دارم و از شما مي خواهم كه حجاب خودتان را حفظ نمایيد و پيام مرا به گوش مسلمين برسانيد. مثل كوه استوار باشيد كه دشمن از شما خيلي مي ترسد. از شما نیز حليت مي خواهم. برادران و وابستگان محترم و دوستان و برادران بسيجي و سپاهي ام، من تمامي شما را دوست مي دارم و به شما عزيزان ارادت كامل داشتم و دارم و خاك پاهايتان را مي بوسم. از همه‌ي شما حليت مي خواهم و دعاي هميشگي يادتان نرود كه: خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي، حتي كنار مهدي خميني را نگهدار. والسلام عليكم و رحمه الله وبركاته
تجلی مردان کربلایی بود؛ روایت قمقمه‌های خالی و لب‌های تشنه ..! پ.ن : تصویری از لحظه‌ ی کشف شهدا در منطقه کوشک که در ادامه، منجر به تفحص شهدای جاده شهید شاه‌ حسینی گردید که اکنون به پاسگاه زید معروف است. دو شهید و انباشت قمقمه‌ها در کنارشان!! ۲۳ تیر ۱۳٦۱ (۲۱رمضان۱۴۰۲ه.ق) سالروز عملیات رمضان 🔵 کانال 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
#عملیات_رمضان تجلی مردان کربلایی بود؛ روایت قمقمه‌های خالی و لب‌های تشنه ..! پ.ن : تصویری از لحظه
در گرمای بالای ۵۰ درجه که می‌جنگی تیر و ترکش لازم نیست چند ساعت به تو آب نرسد! کارت تمام است ....
24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ۲۳ تیر ماه ۱۳۶۱ — عملیات رمضان 📡به کانال یییوندید
دفاع مقدس
📽 ۲۳ تیر ماه ۱۳۶۱ — عملیات رمضان 📡به کانال #دفاع_مقدس یییوندید
❇️عملیات رمضان ضربتی متقابل 🔸با ربوده شدن حاج احمد متوسلیان در لبنان، مسئولیت خطیر فرماندهی تیپ ۲۷ از جانب فرماندهی کل سپاه، به حاج محمدابراهیم همت واگذار شد. این اتفاق هم زمان بود با اعلام دستور ‌فرمانده کل سپاه؛ مبنی بر بازگشت این تیپ به ایران و حضور در عملیات برون مرزی رمضان که درمنطقه جنوب آغاز شده بود. به رغم تمامی مشکلات، با فرماندهی حاج محمد ابراهیم همت تیپ ۲۷ محمد رسول الله(ص) در عملیات رمضان حضور پیدا کرد و پس از پیروزی در مرحله سوم برای حضور در پنجمین و آخرین مرحله عملیات آماده شد. به فاصله شش روز پس از خاتمه مرحله سوم عملیات، در شامگاه چهارشنبه ششم مرداد ۱۳۶۱ مرحله پنجم نبرد رمضان،‌ با هدف حضور قوای نظامی ایران در پشت شط العرب و تسلط بر معابر وصولی بصره، از طریق تصرف دژهای مثلثی دشمن آغاز شد. در این مرحله؛ تیپ ۲۷ محمدرسول الله(ص) ماموریت داشت تا ضمن تصرف قسمت شمالی دژ مثلثی سوم دشمن، به سمت چپ گسترش یافته و در آن جا با تیپ ۱۴ امام حسین(ع) الحاق کند. تنها ساعتی پس از آغاز حرکت گردان‌ها به سمت اهداف از پیش تعیین شده بود، که درگیری نیروهای سبک اسلحه‌ ایرانی با واحدهای زرهی دشمن شروع شد. حاج همت که به دلیل سرماخوردگی شدید و عود کردن سینوزیت‌اش حال و روز خوبی نداشت، با همان وضعیت،‌ هدایت گردان‌ها را به نحو احسن انجام می‌داد. گردان‌هایی که در دشتی باز و بدون عارضه،‌ به جنگ انبوه تانک‌های پیشرفته‌ دشمن رفته بودند. این رزمندگان، در اولین اقدام خود،‌ با انهدام تیپ ۵۰ زرهی لشکر ۱۲ ارشت عراق، منتهی الیه حد راست محدوده عمل قرارگاه فرعی فتح -1 را به گورستان ادوات زرهی دشمن تبدیل کردند. در شرایطی که نیروهای خودی، با پشت سر گذاشتن موانع و انهدام تجهیزات دشمن،‌ همچنان در حال پیشروی بودند. به دلیل عدم برقراری الحاق بین تیپ ۱۴ امام حسین(ع) و تیپ ۸ نجف اشرف‌، وضعیت منطقه نبرد به کلی تغییر یافت. ضمن این که اشتباه رزمندگان سخت کوش و مخلص واحد مهندسی در احداث خاکریز تامینی و اتصال آن به دژ مثلثی چهارم- به جای مثلثی سوم - کلا شرایط عرصه نبرد را عوض کرد و نیروهای خودی؛‌ پس از انهدام گسترده ادوات زرهی دشمن، مجبور به عقب نشینی شدند. 🔸تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) با چهار گردان عملیاتی و سه گردان احتیاط سازماندهی، تجهیز و آماده برای عملیات شد. این گردان ها عبارت بودند از: ۱.گردان انصار، تاقبل از شروع حمله ،به فرماندهی: شهید اسماعیل قهرمانی معاون: برادر محمود مرادی وشب حمله، مرحله سوم، به فرماندهی : شهید سید رحمت ا... خالصی، معاون: برادر محمود مرادی ۲.گردان حبیب، فرمانده: سید اسماعیل محمدی، معاون: علی غنیمی ۳.گردان حمزه، فرمانده: برادر نصرت ا... قریب ، معاون: شهید حسن زمانی ۴.گردان عمار، فرمانده: شهید اکبر حاجی پور، معاون:شهید عباس هادیان گردان های احتیاط: ۱.گردان مقدادبن اسود، فرمانده:شهید بهمن نجفی ، معاون: شهید مهدی خسرو شاهی ۲.گردان میثم: فرمانده برادر صادق قاسم نژاد ۳.گردان ابوذر، فرمانده: حاج محمد نوری نژاد معاون: شهید هوشنگ امیری کلاش.
یاد و خاطره سردار شهید اسماعیل قهرمانی زنده‌یاد محمود مرادی
دفاع مقدس
یاد و خاطره سردار شهید اسماعیل قهرمانی زنده‌یاد محمود مرادی
🔸به روایت برادر بزرگوار زنده یادد محمودی مرادی معاون گردان انصار الرسول (ص) پیرامون نحوه اعزام این گردان به منطقه: گردان انصار ،پیش از شروع عملیات فتح مبین در تیپ ۲۷ تشکیل شد از همان زمان برادر اسماعیل قهرمانی فرمانده این گردان بود بنده هم افتخار همکاری با ایشان را داشتم و در فتح مبین و الی بیت المقدس به عنوان معاون گردان انصار انجام وظیفه کردم. بعد از بازگشت از سوریه در معیت حاج همت ابتدا به پادگان ولیعصر (عج) رفتیم و در آنجابه تیپ ما ابلاغ شد هرچه سریعتر خودش را به اهواز برساند چون قرار بود عملیات رمضان به زودی شروع بشود البته آن روزها از این عملیات با نام کربلا ۴ یاد می شد وبعد از شروع حمله بود که اسم آن را گذاشتند رمضان.به هر جهت ما کادرهای تیپ ۲۷ به اهواز آمدیم و مجددا در مدرسه مصطفی خمینی مستقر شدیم .روز بعد از استقرار ما در اهواز در شرایطی که حدود ۲۴ ساعت از شروع حمله مرحله اول عملیات گذشته بود نیروهای گردان را که تازه به اهواز آمده بودند تحویل گرفتیم؛ برای راه اندازی مجدد گردان انصار دردسرهای ما یکی دو تا نبود با هزار دوندگی توانستیم برویم و یکی از مدارس شهر را برای استقرار بچه ها از استانداری و آموزش و پرورش تحویل بگیریم، به قدر کافی نیروی کادر برای اداره گردان نداشتیم، طوری که بعضی گروهان ها حتی معاون گروهان نداشتند و لی خب چاره ایی نبود ظرف همان یک هفته با این بچه ها کار کردیم. به دلیل اینکه حاج همت در ستاد تیپ خیلی دست تنها بود و حتی معاون هم نداشت برادر اسماعیلی صلاح را بر آن دانست تا حتی المقدور امر اداره امور گردان را به بنده محول کند تا خودش بتواند برای چرخاندن کار تیپ کمک کار حاج همت باشد، من هم که وخامت اوضاع را درک می کردم یا علی گفتم و رفتم دنبال کار تشکیل مجدد گردان. اکثر نیروهایی که از سپاه منطقه ۱۰ تهران به گردان انصار تحویل داده شدند فاقد سابقه عملیاتی بودند، وقتی ما آنها را سازماندهی کردیم خیلی خوب با آنها کار کردیم خود برادر قهرمانی چندین نوبت برای این بچه ها سخنرانی داشت و آنها را با سابقه گردان و تجاربی که از حملات قبلی کسب کرده بودیم آشنا کرد و با حوصله به پرسش ها ی آنها درباره زیر و بم مسائل عملیات و مانور گردان جواب می داد و البته از پرداختن به مسائل اعتقادی و تقویت مبانی ایمانی بچه ها هم غفلت نمی کرد .