eitaa logo
دفاع مقدس
3.8هزار دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
11هزار ویدیو
929 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
22.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 📽 لحظات آزادی امیر دلاور ارتش اسلام خلبان شهید حسین لشکری ملقب به سید الاسرا به خاک وطن بعد از ۱۸ سال اسارت در زندانهای ارتش بعث عراق ⚪️ ایشان بعنوان نخستین اسیر و آخرین آزاده جنگ تحمیلی بوده که سرانجام در تاریخ 19مرداد 1388 بعلت شدت جراهات ناشی از جانبازی واسارت به دیدار معبود خود شتافت یادش گرامی وراهش پر رهرو. 🌿
📊 🗓 ۱۸ شهریور ۱۳۶۴ | مرحله دوم عملیات قادر ------------------------------------------- ▪️ کانال و دفاع مقدس
25.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 | گوشه ای از عملیات قادر در جبهه شمالغرب - تابستان ۶۴ در این فیلم، برادر خسرو شوق (از معاونین لشگر ویژه شهدا) توسط بیسیم در حال هدایت آتش توپخانه بر روی مواضع و استحکامات ارتش بعث عراق در ارتفاعات گوشینه 🎞 در قسمتی ار فیلم، سردار علی صلاحی معاون ستاد لشکر (فرد میکروفون به دست) نیز در کنار خسرو شوق دیده می شود. در این عملیات، بنا به درخواست شهید صیاد شیرازی (فرمانده نیروی رمینی ارتش)، رزمندگان لشکر ویژه شهدا به فرماندهی شهید محمود کاوه برای کمک به برادران ارتشی خود وارد عمل شدند. ⚪️ پ.ن: در ، مجری برنامه با افراد حاضر در فیلم آشنایی ندارد و فقط حدس می زند مربوط به عملیات قادر باشد! ------------------------------------------- ▪️ کانال دفاع مقدس ▪️ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱
📷 عکس بالا: برادر خسرو شوق و سردار علی صلاحی ، از مسئولین لشگر شهدا 📷 در عکس پایین، سردار علی صلاحی، (ستاد لشگر) در کنار شهید محمود کاوه (فرمانده شجاع لشگر ویژه) ▪️ کانال دفاع مقدس
📷 عکسی از برادر خسرو شوق (از مسئولیت لشگر) در کنار مرحوم قدرت الله منصوری و شهید بزرگوار محمود کاوه، فرمانده لشگر ویژه شهدا 🌴 دوران دفاع مقدس
📷 شهید کاوه در حال توجیه عملیات بر روی نقشه برجسته گروه دفاع مقدس
دفاع مقدس
⏳ 19 شهریور 59 سالروز با اسارت در آمدن خلبان حسین لشکری 💢 این کوه استقامت که کنار اون افسر ارشد عرا
🌹 📃خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد. 💢وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ ◽️و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور می کردم. ◽️سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، 🔻قرآن را کامل حفظ کرده بود، 🔻زبان انگلیسی می دانست 🔻و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود. 🌹حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! 🌹بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
📆 ۲۰ شهریور۱۳۶۰ - سالروز شهادت آیت‌الله مدنی، نماینده امام در استان آذربایجان و امام جمعه تبریز - به دست گروهک تروریستی منافقین 🌷 شهید مدنی از شخصیت های کم نظیر انقلاب بود. ویژگی های برجسته او ، وی را از دیگران متمایز ساخته بود. 🌿 مجتهد مجاهد و سالک الی الله، سال‌ها قبل از شهادتش در یکی از جلسات درس گفت: «همیشه دو سؤال ذهنم را مشغول کرده بود؟! یکی این‌که آیا واقعاً‌ من سیدم و دوم این‌که شهید خواهم شد یا نه؟» 🌷یک شب امام حسین(ع) را در خواب دیدم که بالای سرم آمد و دستی بر سرم کشید و به من گفت: «یا بُنَیَّ، انت مقتول» از خواب که بیدار شدم جواب هر دو سؤالم را گرفتم... ──┅┅┅══ঊঈঊঈ══┅┅┅── کانال دفاع مقدس
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️ 🎥 | پند و نصیحت شهید آیت الله مدنی در جمع امامان جمعه سراسر کشور --- اوایل انقلاب 🌱سخنی کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند🌱 🌷کلام نورانی شهید مدنی ، همراه با اشک 💦 ؛ التجا و پناه بردن به پروردگار کانال دفاع مقدس
شهید آيت‌الله مدني و جبهه‌هاي نبرد شهيد مدني در تقويت روحيه رزمندگان اسلام نقش به سزايي داشتند و با شركت خود در جبهه‌هاي نبرد و حضور در كنار سپاهيان اسلام و شركت در مجالس دعا و نيايش آنان، مشوق براي رزمندگان اسلام بودند تا جنگ مقدس خود را با استكبار جهاني تا پيروزي نهايي ادامه دهند. گاهي نيز بر دستان برادر ارتشي كه هواپيماي متجاوز دشمن را با ضدهوايي در فضاي تبريز سرنگون ساخته بود، به عنوان نماينده امام بوسه مي‌زند و كمال تواضع خود را كه از عرفان به رب و اخلاق الهي‌اش برمي‌خاست، در مقابل مجاهدان في سبيل الله نشان مي‌دهد. یکی از اهالی آذربایجان خاطره ای بشرح ذیل نقل می کنند: «عده‌اي مي‌خواستند بروند جبهه بچه‌ها كه رفتند، ديديم حاج آقا آمدند، خانه و سخت ناراحت هستند و اشك در چشمانش حلقه زده است. گفتيم:«حاج آقا، چرا ناراحتيد؟» گفتند:«تلفن بزنيد به دفتر امام و اجازه بگيريد از امام كه من هم با اين بچه‌ها به جبهه بروم. آنجا مي‌جنگند و من نروم بجنگم. خوب من پير شده‌ام، اگر من گذشت اين بچه‌ها را نداشته باشم، ايثار اين بچه‌ها را نداشته باشم، واي بر حال من!» اما خوب معلوم بود كه حضرت امام هيچ وقت اجازه نمي‌دادند ايشان سنگر تبريز را رها كنند و به جبهه بروند. البته اين حركت ايشان هم نشانه عشق ايشان بود به شهادت و انقطاع ايشان بود از دنيا». و سرانجام اين بزرگ‌مرد توسط منافقين در تاريخ 20/6/1360 به شهادت رسيد