eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
842 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید عیسی کره ایی 🕊🕊شهادت: ۴ دیماه ۱۳۶۵ -- خرمشهر دوران جنگ تحمیلی
🌷شهید عیسی کره ایی شهادت: چهار دیماه ۶۵ مصادف با میلاد پیامبر عظیم الشان حضرت عیسی مسیح(ع) عیسی کره ای, در سال ۴۴ در محله نازی آباد تهران به دنیا آمد. مادر این شهید عزیز تعریف می‌کرد که: من عیسی رو بار دار بودم که حادثه تصادفی برای ما رخ داد و من صدمه دیدم . همه می‌گفتند از محالاته که این بچه زنده به دنیا بیاید. اما لطف خدا شامل حال من شد و عیسی سالم به دنیا آمد. تا اینکه فدایی راه اسلام و امام شود. عیسی تیرماه و در ایام ربیع الاول و تاج گذاری امام عصر(ع) به دنیا اومد. پدرش رفت برای او شناسنامه بگیره. به من گفت: خانوم اسمش رو چی بگذاریم. گفتم: من میگم اسمش رو بگذاریم. او رفت و از ثبت احوال زنگ زد که خانم با این اسم شناسنامه نمیدند. میگن و سلطان، این توهین به اعلی حضرته. من تعجب کردم و به پدرش گفتم: آقا.. اسم من ... اسمش رو فرزند مریم بگذار ... و اسم نوزاد من در شناسنامه ثبت شد: عیسیذذ . بزرگ که شد بارها تنها که می‌شدیم بهش می‌گفتم: پسرم، عیسی بی پدر به دنیا اومد و او من رو می‌بوسید و می‌خندید... عیسی برای من خیلی عزیز بود. سنش خیلی کم بود که به جبهه رفت. هر وقت می‌گفتم مادرجون کجایی؟ می‌گفت: اون عقب عقب ها هستم. بهش می‌گفتم: مادر، من فقط یه پسر کاکل به سر دارم. مواظب خودت باش و عیسی فقط می‌خندید. بعدها فهمیدم که این شازده پسر در واحد (ع) برای خودش بیا و برو داره. هر بار اومدم برای عیسی، زن بگیرم با یک بهونه از زیر کار فرار کرد. عیسی در همه عملیات‌های لشکر ۱۰ خط شکن بود. عملیات والفجر۸ جزو بود که از اروند رود گذشت. و نمیدانم خدای مهربان چی مقدر کرده بود که عیسیای مریم در روز ولادت حضرت عیسی شهید بشه . اینطور که همسنگرانش تعریف می‌کردند. لشکرسیدالشهداء(ع) قرار بود به عنوان پشتیبان لشکر خط شکن مازندران وارد عملیات شود. عیسی هم از سرگروه های اطلاعات عملیات بود و وظیفه هدایت چند گردان را برای حمله به مواضع دشمن به عهده داشت. اما عملیات با مشکل مواجه شد و قرار شد رزمندگان لشکرسیدالشهداء(ع) که در اطراف مسجد جامع خرمشهر برای عملیات مستقر بودند سریعا منطقه رو ترک کنند. رزمندگان لشکر از شهر بیرون رفته بودند ولی بچه های تخریب و اطلاعات عملیات در شهر حضور داشتند .صبح عملیات کربلای چهار که روز 4 دیماه 65 بود دشمن بعثی خرمشهر رو زیر آتش و گلوله قرار میده و عیسی هم که با جمعی از دوستانش در چند قدمی مسجد جامع خرمشهر بودند با اصابت گلوله کاتیوشا به شهادت می‌رسند. و این گونه بود ماجرای عیسایی که در روز ولادت حضرت عیسی ابن مریم(ع) در عملیات کربلای چهار به شهادت رسید🕊
دفاع مقدس
🎄۴ دی ماه - سالروز میلاد حضرت مسیح (ع) مبارک باد 🌿 خبر بشارت انگیز 🎞👆 #فیلم | عرض حاجت و توسل به
📷 شهید زوریک مرادی مسیحی(مرادیان)🌷 شهید (مرادیان) اولین شهید نظامی ارمنی در دوران ۸ سال دفاع مقدس بود. او تنها فرزند پسر خانواده بود و در هفتم تیرماه ۱۳۳۹ در تهران چشم به جهان گشود. در سال های تحصیلی دوران ابتدایی در دبستان «ساهاکیان» با اینکه به اتفاق والدین و چهار خواهرش در یک اتاق زندگی می کرد ولی همیشه شاگرد اول بود. تحصیلات دوره راهنمایی و متوسطه را در دبیرستان ارامنه «کوشش داوتیان» ادامه داد اما با وجود قبولی در امتحانات اعزام بخارج، در عین ناباوری خویشاوندان و دوستان سال آخر دبیرستان را ناتمام گذاشت و چندماه پیش از شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه عازم خدمت سربازی شد.شهید مرادی بعد از3ماه دوره آموزشی در «شاهرود» به لشکر ۶۴ ارومیه منتقل شد و سرانجام بعد از ۸ ماه خدمت بر اثر اصابت ترکش خمپاره و مجروحیت شدید در تاریخ ۱۹مهرماه ۱۳۵۹ درجبهه پیرانشهر بشهادت رسید؛ آن هم حدود ۱۹روز بعد از شروع جنگ تحمیلی. پیکر اولین شهید نظامی ارمنی«زوریک مردایان» در ۲۴ مهرماه۱۳۵۹ در گورستان ارامنه در جاده خراسان به خاک سپرده شد ┄──┄──┄──┄─ا ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس
🌱 ۵ دی ۱۳۴۰ - سالروز تولد شهید شاخص دوران دفاع مقدس، بيسيم چی گردان 🌷شهید امیر حاج امینی خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدين، بعدی ادامه بده... اينقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بيسيم چی شهيد پور احمد... اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به اين اصل خيلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خودِ خدا بکنی، خودش عزيزت می کنه. آخرش هم همين خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اينطور معروف بشه... 🍃 . .🌷تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ ، شلمچه، کربلای۵ . 🥀مزار: بهشت زهرای تهران قطعه ۲۹ / ردیف ۶۰ / شماره ۱۰ ┄──┄──┄──┄─ا ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
🌱 ۵ دی ۱۳۴۰ - سالروز تولد شهید شاخص دوران دفاع مقدس، بيسيم چی گردان 🌷شهید امیر حاج امینی خستگی ند
📜 شهید امیر حاج امینی: ▫️سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او. بعد از مدت‌ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می‌دهد😔 برای رهایی از این زجر، به این نتیجه رسیده‌ام و آن در این جمله خلاصه می‌شود: خدایا!عاشقم کن. 🔹از این که بنده بد و گنه کار🚫 خدایم، سخت شرمنده ام و وقتی یاد گناهانم می افتم، آرزوی مرگ می کنم؛ ولی باز چاره ام نمی شود😞 به راستی که (ان الانسان لفی خسر) هیچ برگ برنده ای ندارم❌ که رو کنم؛ جز این که دلمـ❤️ را به دو چیز خوش کرده ام ▪️ یکی این که با این همه گناه🔞 دوباره مرا به سرزمین پاک و اخلاص و صفا و محبت باز گرداند؛ پس لابد دوستم دارد💞 و سر به سرم می گذارد؛ هر چند که چشم دلم کور است و نمی بینم و احساسش نمی کنم؛ اگر چنین نبود، پس چرا مرا به این جا آورد⁉️ ▪️دوم این که قلبی رئوف و مهربان دارم و با همه بدی هایم، بسیار دلسوزم☺️ لحظه ای حاضر به تحمل هرگونه رنجی می شوم؛ بله به این دو چیز دلم❤️ را خوش کرده ام. 🔸پس ای پروردگار من! اگر دوستم داری که مرا به این جا آورده ای، پس مرا به آرزویم که...😔 برسان و یا به این خاطر که نمی توانم باعث رنجش کسی شوم، پس بیا و مرا مرنجان و خشنودم کن و مرا با خودت...😢 🔺دنیا برای ضعیف نفسان، یک گرداب هلاکت است. اگر لحظه ای به خودمان واگذارده شویم، وای برما که دیگر نابودیمان💔 حتمی است. خوشا آن کس که به یاری او، در این گرداب هلاک گردد. ⚪️ ای کسانی که این نوشته📝 را یا بهتر بگویم این سوز دلم و این درد دلـ💔 نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این وصیتنامه یا این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را می خوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیـ🌍ـا کندم، بدانید که نالایق ترین بنده ها هم می توانند به خواست او به بالاترین درجات👌 دست یابند. 🔹البته در این امر شکی نیست؛ ⚡️ولی بار دیگر به عینه دیده اید که یک بنده گنه کار خدا به آرزویش رسیده است. یا رب ز کرم، بر من درویش نگر هر چند نیَم لایق بخشایش تو بر حال من خسته دل💔 ریش نگر 💠 حال که به عینه دیدید، شما را به خدا قسم، عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیایید و به خاکش بیفتید؛ زار زار گریه کنید😭 و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید و با او آشتی کنید💞 زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است. 🔹فقط کافی است یک بار از ته دل❤️ صدایش کنید؛ دیگر مال خودتان نیستید🚫 و مال او می شوید؛ دیگر هر چه می کند، او می کند و هر کجا می برد، او می برد؛ ولی در این راه، آماده✊ و حاضر به تقبل هر گونه سختی و رنج، همانند مظلوم کربلا حسین و پیامدار او زینب باشید 🔸هر چند که سختی و رنج های ما😓 در مقایسه با آنها نمی تواند قطره ای💧 در مقابل دریا🌊 باشد. بله، خداگونه شدن، مشقات و مصائب دارد.... 🗓شنبه 7/4/65 ⏰ساعت 5 بعدازظهر بنده مخلص و گنهکار، امیر حاج امینی ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ┄──┄──┄──┄─ا ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
دفاع مقدس
📜 #وصیتنامه شهید امیر حاج امینی: ▫️سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او. بعد از مدت‌ها ک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢فیلم/ بخشی از وصیتنامه عارفانه بیسیم‌چی گردان انصار لشکر حضرت رسول (ص) 🔶بخشی از وصیت عارفانه شهید «امیر حاج امینی» بیسیم‌چی گردان انصار لشکر حضرت رسول (ص) که نشان از اعتقاد والای این سرباز حضرت روح الله دارد را در ادامه مشاهده می‌کنید. ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ شما را به خدا، عاجزانه التماس و استدعا می کنم بیائید و به خاکش بیفتید وزار زار گریه کنید و امیدوار به بخشایش و کرمش باشید. وبا او آشتی کنید،زیرا بیش از حد مهربان و بخشنده است.فقط کافی است یکبار از ته دل صدایش کنید،دیگر مال خودتان نیستید و مال او می شوید و دیگرهر چه میکند او می کند وهر کجا می برد،او می برد 🌹شهید امیر حاج امينی
حماسه ساز اروند، شهید حسن پام 💦 غواص ۱۸ ساله از نیروهای گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا و از شهدای «عملیات کربلای۴» او در آب‌های اروند به شدت مجروح شد اما برای اینکه صدایش دَرنیاید و بعثی‌ها متوجه حضور ایرانی‌ها در اروند رود نشوند، درحالیکه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را صدا می‌زد سرش را زیر آب کرد ...! دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
حماسه ساز اروند، شهید حسن پام 💦 غواص ۱۸ ساله از نیروهای گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا و از شهدای
او سرش را زیر آب کرد تا عملیات لو نرود!! به روایت «همرزم شهید»👇 یکی از غواصان که جلوتر از من حرکت می‌کرد، شهید «حسن پام» بود. حدوداً ساعت ۱۱ شب، تیر دشمن به سمت چپ او اصابت کرده بود. خون زیادی از زخم‌هایش می‌رفت. من صدای یاحسین (ع) و یا زهرا (س) او را می‌شنیدم. او از طرفی بخاطر دردی که می‌کشید، حضرت زهرا (س) را صدا می‌زد؛ از طرفی هم نگران لو رفتن عملیات بود. البته آن زمان که ما در اروندرود بودیم، نمی‌دانستیم عملیات لو رفته است. آتش ریختن دشمن روی اروندرود هم برایمان دور از انتظار نبود. شدت جراحت و خونریزی شهید پام، طوری بود که نمی‌توانست از اروند زنده بیرون بیاید. او در آن موقعیت برای اینکه عملیات لو نرود، سرش را زیر آب کرد. بعد از چند لحظه دیدم که پیکرش روی آب آمد. در آن شرایط تنها کاری که می‌توانستم انجام بدهم این بود که پیکر را به جایی منتقل کنم تا بعد از عملیات او را به عقب بازگردانم. به همین خاطر او را به نزدیکی سیم‌خاردار‌های خورشیدی بردم و لباسش را به سیم‌خاردار‌ها بستم. در مسیر بازگشت خودم را به سیم‌خاردار‌های خورشیدی رساندم تا پیکر شهید «حسن پام» را به عقب برگردانم، اما با توجه به شرایط جزر و مدی که بر اروند رود حاکم بود، آب بالا آمده بود و نتوانستم پیکر حسن را پیدا کنم... شهید پام از شهرستان ماکو استان آذربایجان غربی به لشکر عاشورا پیوسته بود که یکبار هم برای ادای احترام، به دیدار مادر این شهید رفتم و نحوه شهادت فرزندش را برایش روایت کردم. چند سال بعد پیکر حسن در انتهای اروندرود پیدا شد و به آغوش خانواده بازگشت. راوی : «محمدباقر برزگر» از نیرو‌های غواص از گروهان یک گردان ولیعصر (عج) لشکر۳۱ عاشورا
38.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 تنی چند از پرستوهای که در چنین روزی پرکشیدند🕊🕊 ۴ دیماه سالگرد عملیات کربلای چهار دوران جنگ تحمیلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در سالگرد عملیات کربلای چهار یاد کنیم از تمامی شهدا و اسرای مظلوم و بی نشان که تا پای جان ایستادند و ایثار و جوانمردی را معنی بخشیدند. دوران جنگ تحمیلی 🎥 تصاویر تلویزیون عراق👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فیلم/ ورود غواص ها به رودخانه 💦 📌عملیات کربلای ۴ صحنه نبرد:: غرب اروند رود و ابوالخصیب ⌛️ ۳ الی ۵ دی ماه ۱۳۶۵ 📌هدف: تصرف ابوالخصیب و محاصره نیروهای مستقر در شبه جزیره فاو و تهدید بصره از جنوب تهدید جاده صفوان - بصره و شهر بصره 🌴 دوران جنگ تحمیلی ا💦🌱💦🌱💦🌱💦🌱💦 ┄──┄──┄──┄─ا ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌗 شب عملیات کربلایی ۴ 🎥 | لحظات وداع رزمندگان در عملیات کربلای چهار ورود به نهر خین 💦 🌷 🕊🕊🕊 شهدای کربلای ۴ 💦 سوم دی ماه 1365 -سالروز عملیات کربلای چهار 🌴 دوران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ 📽 فیلمی دیدنی و خاطره انگیز از صبحگاه پیروزی عملیات و موانع در هم پیچیده خورشیدی ها و سیم خاردارهای مزدوران بعثی عراق در ساحل اروندرود ... یاد بادا زان دفاع بی نظیر زان مقدس روزهای دلپذیر یاد باد از آن همه عزّ و شرف زان همه رزمنده ی پاک و دلیر... ⚪️  در بهمن‌ماه ۱۳۶۴ با رمز مبارک فاطمه‌الزهرا(س) در منطقه اروندرود انجام گردید و رزمندگان اسلام با عبور شگفت انگیز از رودخانه وحشی اروندرود موفق به آزاد سازی شهر بندری فاو عراق و منطقه وسیعی از خاک کشور عراق شدند
🍊 ماجرای یک عکس و پرتقالی که شهید کاظمی از خوردنش امتناع کرد ▫️ من سال ۶۱ در واحد آتشباری ۱۲۰ تیپ ذوالفقار در منطقه عملیاتی مشغول به خدمت بودم. در یکی از روز‌ها فرمانده حاج احمد کاظمی از یگان ما بازدید کرد. وارد چادر ما شد و پس از سلام و احوالپرسی از نیرو‌های بعد از تعارف ما کنار رزمنده‌ها نشست. آن روز در چادر پرتقال داشتیم. من یک پرتقال برش زدم و به او تعارف کردم. حاج احمد از گرفتن پرتقال امتناع کرد، اصرار در سالگرد عملیات کربلای چهار یاد کنیم از همه شهدای مظلوم و آزادگان بی نشان این عملیات که ایستادگی را آموختند. کردم حرفی زد که تا به امروز در خاطرم مانده. او گفت؛ این میوه‌ها سهم شماست، برای من نیست که بخواهم از آن بخورم. با اصرار‌های من، اما حاضر شد یک پر از پرتقال را بخورد. برای من جای تعجب داشت که فرمانده لشکر اینقدر به سهم نیروهایش توجه داشت و این اخلاق و رفتار او الگوی تربیتی برای من و دیگران شد. به روایت مرتضی گلی منبع:دفاع پرس
📄 دستخط شهید احمد کاظمی، فرمانده تیپ ۸ نجف به مسئول تدارکات ل مبنی‌ بر جدیت در انجام کار!!! (بتاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۶۱) ✍ خدمت برادر... سلام‌علیکم 1- چرا هنوز گزارشی که در رابطه با آوردن بره از دانشگاه بود، (را) هنوز نداده‌اید. 2- وضع، همین است. بعد از این هم نیست. اگر شما قادر نیستید بمانید، می‌توانید بروید. 3- هر روز نگوئید چرا تدارکات نمی‌رسد. خودتان بیاید و هر چقدر وسائل تدارکاتی که می‌خواهید، برای بچه‌ها ببرید. هر روز نگویید که به ما چیز نمی‌رسد. پس این وسائل را در شط می‌ریزند(؟!) امضا: احمد کاظمی به امید آن‌که فقط رضای خداوند را بخواهیم
هدایت شده از دفاع مقدس
باید اذعان کرد، احمد کاظمی، فردی بسیار باغیرت بود. برای وی بسیار سخت بود در عملیاتی که با فتح همراه نبود و ناچار می‌شد به نیروهایش دستور عقبگرد دهد، عقب‌نشینی کند؛ یادم می‌آید در «کربلای ۴» پس از دو ساعت از آغاز درگیری، متوجه لو رفتن منطقه شدیم و به دنبال آن، دستورهای لازم برای عقب‌نشینی یگان‌ها را صادر کردیم و لشکرها موظف شدند تا پیش از روشن شدن هوا به مقرهای اصلی خود برگردند، اما کاظمی‌زیر بار نرفت، چون برایش بسیار سخت بود. او حتی با تعدادی از یارانش به رودخانه زد و از آنجا عبور کرد و قصد داشت انفرادی با دشمن بجنگد و البته تا وسط روخانه اروند هم رفت، اما برای جلوگیری از ایجاد احساس تمرد، بازگشت. به روایت محسن رضایی 📷تصویر فوق مربوط به شب عملیات کربلای ۴،بندر خرمشهر،ساختمان گمرک شهید احمدکاظمی و شهید احمد اللهیاری
2420080_64kb.mp3
13.25M
⌛️ زدن غواصان دریادل به آب💦 🎙 روایتگری دکتر حسن رحیم‌پور ازغدی
🔷 کربلای ۴ نامی دقیقاً به عظمت و مظلومیت عاشورا ✍ «علی جهانبخش، قاضی دادگستری» ♦️خیلی ها اصلاً به جبهه نیامدند! بعضی‌ ها هم آمدند اما به گردان های رزمی نرفتند. عده ای به گردان های رزمی آمدند اما تیربارچی نمی شدند، تیربارچی می شدند اما آرپیجی زن نمی شدند، اگر آرپی جی زن هم می‌شدند، حتی با اجبار هم که بود تخریب چی نمی شدند! 🔸شجاع ها تخریب چی می‌شدند اما بعضاً نیروی اطلاعات و عملیات نمی شدن تا نخوان تو دل شب اونم تک و تنها به خط دشمن بزنن! جالب تر اینکه همان هایی که به اطلاعات عملیات می‌آمدند غواص نمی شدند چون باید از انسان به ماهی تبدیل می شدند، در زمستان با آب سردی که فک را قفل می کرد دست و پنجه نرم می کردند، با صلوات از کنار کوسه های درنده اروند وحشی عبور می کردند و با رسیدن به تله های انفجاری و سیم های خاردار درون آب سلام به ارباب می گفتند و به کاروان عاشورا می پیوستند و سنگ قبرشان هم تا همیشه سطح رودخانه باشد! 🔸این تازه اول ماجرا بود، خیلی از کسانی هم که داوطلب غواصی می شدند نهایتاً نمی توانستند غواص شوند! از هر هزار داوطلب که می آمد، بعضی ها جسمشان همراهی نمی کرد، بعضی ها در شنا کردن استعدادی نداشتند، بعضی ها سخت مریض می‌شدند و ماه ها در بیمارستان بستری بودند، بعضی ها کلیه های خود را از دست می‌دادند و بعضی ها ناامید می شدند و بر می گشتند و نهایتاً از آنها در حدود ۳۰ غواص ساخته می شد (یکی مرد جنگی به از صد هزار). 🔸نهایتاً سربازان اسلام در ساعت ۲۱ شبِ سوم دی ماه ۱۳۶۵ به دل اروند زدند و با سختی غیر قابل توصیف خود را به جزایر ابوالخصیب، ام البابی، ام الرصاص، ماهی و بلجانبه عراق رساندند اما در ساعت ۱ بامداد روز چهارم دی ماه به دلیل آتش سنگین دشمن دستور عقب نشینی صادر شد. 🔸همان غواص هایی که به سختی خود را به جزایر عراق رسانده بودند غالباً زخمی شده و یا مهمات تمام کرده بودند. آنها همچون ماهی هایی که بیرون از آب در حال جان دادن باشند، با بدنی زخمی و در حالی که از آب سرد بیرون آمده و بدنشان فلج و بی جان بود در حاشیه جزایر افتاده بودند و بعثی ها غالب آنها را به گمان اینکه مجوس (آتش پرست) هستند تیر خلاص می زدند. 🔸سالم ها و کسانی که دست و پای آنها شکسته بود و اندکی بیشتر رمق داشتند را به اسارت بردند. دست زخمی ها را از جلو و دست سالم ها را از پشت بستنند، سوار بر کامیون کردند به محلی دیگر بردند و از بالای کامیون و در حالی که دست و پای آنها شکسته بود بر زمین پرتشان کرده و شادمانی و هلهله کردند. 🔸بدون آب و غذا آنها را رها کردند و هر کس که از خستگی، بی خوابی، درد زخم ها و شکستگی ها و کم خونی حتی برای چند لحظه هم به خواب می رفت یا بی هوش می شد را مرده محسوب و به پشت یک کامیون بزرگ می انداختند. بچه های مشهد و اصفهان تعریف می کنند که در این سه روز خیلی ها نتوانستند جلوی خواب و بی هوشی خود را بگیرند و فوراً به پشت کامیون انداخته شدند و ما نزدیک ۳ روز بود که به هر سختی که می توانستیم جلو خواب خود را گرفتیم تا ما را به پشت کامیون منتقل نکنند (ادامه مطلب در دو پاراگراف بعد). 🔸شهید محمد رضایی از نیروهای اطلاعات عملیات مشهد بود که هویت او در همان روزهای اول اسارت توسط یک اسیر قدیمی و خودفروخته دیگر به نام «م.ر» و به وعده تعلقِ غذای بیشتر به او لو رفت. او را به قلاب پنکه سقفی آویزان کردند، مدتی بعد در آب جوش انداختند، با یک کابل فشار قوی بالای ۵۰۰ ضربه بر کمرش زدند، بدن نیمه جان و لخت شده این سرباز جبهه حق را بر روی شیشه خرد شده انداختند و سپس بر زخم هایش نمک ریختند و یک بعثی شمر صفت به اسم عدنان یک صابون را به دهن او گذاشت و با پوتین محکم بر روی آن کوبید و صابون در گلوی مبارکش گیر کرد و شهید شد. دست و پای خیلی از زخمی ها را با اره بریدند، با فندک رگ های آن را سوزاندند و... 🔸به عقب برگردیم. آن زخمی ها و رزمنده های سالم به خواب رفته ای که پشت کامیون قرار داده بودند را در مکانی آن طرف تر و در منطقه ابوفلوس جزیره ابوالخصیب برده و درحالی که یا حسین و یا زهرا می گفتند زنده به گور کردند. لبیک یا زینب 🔸سرانجام سه دهه بعد ۱۷۵ تن از غواصان عزیز گردان یاسین از عملیات کربلای ۴ با هم تصمیم گرفتند که در سال ۱۳۹۴ با دستانی بسته به میهن بازگردند تا دستِ مسئولان ما برای خدمت به مردم آن هم نه زیر شکنجه بعثی‌ها و حالتی که بخواهند بر روی شیشه غلط بزنند، بلکه زیر کولرهای گازی و صندلی های گرم و نرم و با حقوق های خوب و مکفی باز باشد. 🔸به یُمنِ ذکر «یازهرا»یشان شد باز معبرها که سالک بی‎خبر نبوَد زِ راه و رسم منزل‎ها 🔸به گوش موج‎ها خوانند غواصان شبِ حمله کجا دانند حال ما سبک‎باران ساحل‎ها چنین با دستِ بسته، سر برآوردند از گِل‎ها (بشرا صاحبی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 مداحی خاطره انگیز «دریا دلی غواصی، شاه ماهی احساسی» از حاج مهدی رمضانی برای عملیات کربلای ۴ و غواصان دست بسته شهدا💕، دستان ما را هم بگیرید ...
سالگرد عملیات عاشورایی کربلایی ۴ ⌛️ تا خساعاتی دیگر ۱۷۵ غواص دست بسته گردان یاسین در منطقه ابوفلوس در چنگال شمر و هرمله زمان اسیر و زنده به گور می شوند... 🔸به یُمنِ ذکر «یازهرا»یشان شد باز معبرها که سالک بی‎خبر نبوَد زِ راه و رسم منزل‎ها 🔸به گوش موج‎ها خوانند غواصان شبِ حمله کجا دانند حال ما سبک‎باران ساحل‎ها 🔸شب حمله گذشت و بعد بیست و نه سال امروز چنین با دستِ بسته، سر برآوردند از گِل‎ها (بشرا صاحبی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ۳ دی ماه--- سالروز عملیات تاریخی کربلای ۴ 💦لحظات اولیه شروع عملیات کربلای ۴ در منطقه نَهر خَیِّن و وداع غواصانی که ۳۰ سال بعد با دست بسته به وطن آمدند! ⌛️تا ساعاتی دیگر غواصان غریب و دریا دل به دل رود وحشی اروند می زنند و با سختی فراوان و پیکرهای خون آلود، با ذکر یا حسین خود را به جزایر ام الرصاص، ابوالخصیب، بوارین، بلجانیه، ابوفلوس و ام الطویله می رسانند. ....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه وداع قبل از آنها در3 سوم و چهارم دی سال 65ب ه آب زدند ولی به‌ علت لو رفتن‌ عملیات، بسیاریشان در اروندرود قتل عام شده و اُسرای آنان نیز دست‌ بسته و زنده‌ زنده دفن شدند ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
Narimani-Golchin Shab 13 Ta 18 Ramzan1395-001.mp3
9.54M
ا┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 💦به یاد شهدای غواص شهیدانی که با دست بسته اومدند تا دستگیری کنند ... 💔 🎤 سیدرضا نریمانی سالروز عملیات کربلای ۴ و پر کشیدن ۱۷۵ شهید غواص🕊🕊 که با دستان بسته زنده به گور شدند... ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊
۴ دیماه ۶۵ --- سالروز پرکشیدن شهید حسن فتاحی معروف به «حسن امریکایی» یا همان «حسن سر طلا»، در سن ۱۷ ساالگی بی‌سیم‌چی گردان غواص لشکرامام حسین(ع) 🌴 عملیات کربلای ۴ 💦 نهر خین دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
۴ دیماه ۶۵ --- سالروز پرکشیدن شهید حسن فتاحی معروف به «حسن امریکایی» یا همان «حسن سر طلا»، در سن ۱۷
🌷 شهید حسن فاتحی (مشهور به سرطلا !!!) نوجوان رزمنده و کادر گردان غواص لشگر امام حسین٫ع) ▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ 🎙مهدی مظاهری(فرمانده او،) می گوید: جوانی بود رعنا و رشید. بسیار خوش چهره و خوش سیما با موهای طلایی و چشم آبی و پوست سفید. اصلا یک شخصیت ویژه و متفاوتی داشت. حسن شب قبل از حرکت‌مان به من گفت: اوستا میشه من یه خواهشی از شما بکنم؟ گفت: «من واقعیتش این است که مشکلی دارم. قبل از آمدن به جبهه، زیاد دنبال لباس و تیپ و ... و جلوی آینه بودم برای ظاهرم. خواهشم این است که اگر من شهید شدم، شما مقداری از خون من را به بدنم بمالید. چون احساس می‌کنم که با این قیافه خودنمایی کرده‌ام، باید کفاره‌ای بدهم!» این حرف خودش است نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد! حسن گفت: «من از شما می‌خواهم از این خونم به موهایم بمال که من روز قیامت، خوب محشور بشم.»